آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 231
نسبت میان دیالوگ، دیالکتیک و اخلاق در گادامر و حضور افلاطون در آن
نویسنده:
پدیدآور: حمیده ایزدی نیا ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی ؛ استاد راهنما: حسن فتحی ؛ استاد مشاور: مجید صدر مجلس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دیالکتیک از آغاز تاریخ فلسفه، دارای ویژگیِ سروکار داشتن با ضدین است و به معنای فرآیند تناقض میان ضدین است.‌ دیالکتیک به خود- متناقض بودن عقل اشاره می‌کند که به طور هم‌زمان می‌تواند یک گزاره را تأیید و انکار کند. گادامر در هرمنوتیک فلسفی خود، دیالکتیک را فرآیند اندیشیدن به تضادها می‌داند و به قدرت دیالکتیکی عقل اشاره می‌کند. قدرت دیالکتیکی عقل در عمل به صورت جدل و منازعه تحقق می‌یابد و از آن برای ابطال و انکار دیدگاه دیگری بهره می‌بریم. ما با قدرت دیالکتیکی عقل خویش، له و علیه واقعیت سخن می‌گوییم بدون این که به شناختی از آن دست یابیم، اما گادامر در عین حال، دیالکتیک را دانشی می‌داند که با آن به شناختی از واقعیت و خود شیء دست می‌یابیم و صرفا دارای جنبه‌ی سلبی نیست. در رساله‌ی حاضر نشان می‌دهیم که گادامر جنبه‌ی سلبی و ایجابی دیالکتیک را با یکدیگر ترکیب می‌کند و جمع آن‌ها در بستر دیالوگ تحقق می‌یابد. گادامر با تفسیر خاص خودش از ذاتِ اشیا، نگاهی وجودشناختی به دیالکتیک دارد. از نظر گادامر، هستی و واقعیت، دیالکتیکی است و دیالکتیک اندیشه نمایشی از دیالکتیک واقعیت است. جمع میان دیالکتیک واقعیت و دیالکتیک اندیشه در گفتگو تنها در صورتی ممکن است که طرفین گفتگو شرایط اخلاقی دیالوگ را رعایت کنند. سپس به توضیح و بررسیِ اخلاق دیالکتیکی در اندیشه‌ی گادامر می‌پردازیم تا نشان دهیم که دستیابی به شناختی از واقعیت و آشکارگی حقیقت برای ما به چگونه زیستن ما وابسته است و ارتباط تنگاتنگی میان نظر و عمل وجود دارد. در نهایت، نشان می‌دهیم که گادامر در بیان ارتباط میان دیالوگ و دیالکتیک و اخلاق متاثر از افلاطون است.
روی‌کرد ذهنی‌گرا و معیارپذیر تفسیر
نویسنده:
علی فتحی، محمدباقر سعیدی روشن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
یکی از مسائل بنیادین در تفسیر متون، معیارپذیری آن است، چرا‌که اعتبار تفسیر بر آن مبتنی است. هدف از تفسیر متون، به‌ویژه متون دینی، پی بردن به مراد مؤلف ­است. از این­ رو رویکرد رایج در تفسیر متون، به‌ویژه متون دینی، بر اساس معیارپذیری بوده ­است. همین رویکرد در سنت تفسیری غرب نیز مدت‌ها حاکم بوده است. اما با ظهور رویکردهای ذهنی­ گرای تفسیری در دور ه‌های اخیر، معیارپذیری تفسیر متون با چالش­های درخور اعتنایی مواجه شده ­است؛ این مقاله با بررسی و نقد ادله و مستندات رویکردهای یادشده در تفسیر، به این نتیجه رهنمون می ­شود که مشکل اساسی این نوع رویکردها، نادیده گرفتن واقعیات عینی و نیز اصول عقلایی و زبان­ شناختی است؛ واقعه ­انگاری تفسیر، استقلال معنا و عدم تعین معنای متن افزون بر آنکه پشتوانه‌ی علمی و استدلالی ندارد، در فهم متون، به‌ویژه متون دینی، با غرض و هدف پدید آورنده‌ی آن ناسازگار است.
درسگفتار حقیقت و روش گادامر
مدرس:
سیدمحمدرضا بهشتی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
چکیده :
هانس-گئورگ گادامر (زادهٔ ۱۱ فوریه ۱۹۰۰ – درگذشتهٔ ۱۳ مارس ۲۰۰۲) فیلسوف برجستهٔ آلمانی در سنت قاره‌ای و نویسندهٔ اثر مشهور حقیقت و روش (۱۹۶۰) بود. گادامر در ماربورگ به دنیا آمد. پدرش شیمیدان بود. او بعدها در فرایبورگ با هایدگر آشنا شد. در آن زمان هایدگر دانشجو بود و هنوز به سمت استادی دانشگاه درنیامده بود. گادامر از پیشگامان هرمنوتیک فلسفی است. آن زمان که شلایرماخر به شیوه‌ای تأثیر گرفته از کانت رسالت هرمنوتیک را از تعیین دستورالعمل‌هایی برای فهم به کشف شرایط عامی که اساساً فهم را امکان‌پذیر می‌سازد تغییر داد تصوری تازه از هرمنوتیک حاصل شد. گادامر هرمنوتیک را فلسفی کرد و آن را به کمال رساند. او آن را از نظریه ادبی جدا کرد. اگر نظریه ادبی را به قاعده درآوردن تاویل به مفهومی عام از ادبیات باشد در این صورت هرمنوتیک گادامر نظری یا نظرپردازانه نیست.
مناسبات بین فهم و تبیین در علوم انسانی و علوم طبیعی
نویسنده:
حمید رضا حسنی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از زمانی که دیلتای بین تبیین و فهم و در‌نتیجه بین علوم انسانی و علوم طبیعی تمایز نهاد، گرایشی نسبیت‌گرایانه را دامن‌گیر فهم، به‌عنوان روش علوم انسانی ساخت. البته خود دیلتای بر این امر واقف بود و کوشید تا بر این نسبیت‌گرایی فائق آید، اما راهکار او مورد وفاق واقع نگشت. گادامر با طرح گفتمان بین فاعل شناسا و متعلق شناخت (موضوعات علوم انسانی)، در‌واقع خواست تا ذهنیت را با ذهنیت محدود کند و از این طریق باز به ورطه نسبیت در افتاد. دیدگاه ریکور در این عرصه گامی به جلو محسوب می‌شود. ریکور نشان داد که وجود یک معنای عینی در متن نشان می‌دهد که علوم انسانی از ذهنی‌گرایی و نسبیت‌گرایی موجود در هرمنوتیک فلسفی رهیده‌‌است. البته از آنجا که تعریف ریکور از تبیین (تبیین ساختاری)، با تعریفی که دیلتای و پوزیتیویست‌ها از تبیین مدّ‌نظر داشتند (تبیین علّی) متفاوت است، نمی‌توان به‌طور قاطع، با دیدگاه ریکور در عدم تضاد بین علوم انسانی و علوم طبیعی همراهی کرد، اما تلاش وی در عینیت بخشیدن به علوم انسانی با قول به تعین معنای متن به مثابه الگویی برای علوم انسانی درخور تقدیر است.
صفحات :
از صفحه 94 تا 114
فهم در نزد گادامر
نویسنده:
پدیدآور: حمیده نیک‌فال ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی ؛ استاد مشاور: سیدمجید صدرمجلس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این رساله به توصیف فهم در نزد گادامر می‌پردازد.اهمّ تلاش ما در این رساله بررسی افکار و اندیشه های 4 فیلسوف آلمانی است که در پیشرفت وگسترش هرمنوتیک نقش به سزایی داشتند.درفصل اول رساله به بررسی هرمنوتیک معرفت شناختی و دیدگاه فیلسوفان پیش از گادامر و جایگاه فهم در نزد آنان پرداخته شده است.در فصل دوم رساله به هرمنوتیک هستی شناسی ومشهورترین طرفدار آن،هایدگر و نیز بررسی هرمنوتیک فلسفی گادامر که به توصیف فهم می پردازد پرداخته شده است.در بررسی دیدگاه گادامر در مورد فهم می بینیم که،گادامر فهم را اساسی‌ترین فعل انسان دانسته و هدف خود را پدیدارشناسی و هستی‌شناسی فهم و توصیف آنچه که در هر فهمی روی می‌دهد،‌اعلام می‌کند.او فهم را واقعه‌ای می‌داند که ورای خواست و اراده ما برای ما رخ می‌دهد.از نظر او فهم، واقعه‌ای دیالکتیکی،‌تاریخی و زبانی است که حاصل تعامل،‌گفتگو و در نهایت امتزاج افق گذشته با حال است.فهم با عواملی همچون سنت،‌ افق،‌ زبان،‌ زمان،‌ تاریخ،‌ پیش‌داوری،‌ دور هرمنوتیکی،‌ کاربرد و غیره ارتباطی تنگاتنگ و جدا نشدنی دارد. بنابراین،تمام این عوامل باید در یک کل واحد و مرتبط با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند. برخلاف عصر روشنگری که پیش داوری را مانعی برای فهم در نظر می گرفته است،گادامر آشکار می کند که به چه صورتی پیش داوری لازمه و شرط تحقق فهم است.او به احیای مفاهیمی مانند پیش داوری و سنت بر حسب نقشی که در فهم بازی می کنند پرداخته است.
نقد و ارزیابی رویکردهای اصلی موجود در فلسفه پزشکی و ارائه مدلی بر اساس دیدگاه هرمنوتیک گادامر
نویسنده:
پدیدآور: علیرضا منجمی ؛ استاد راهنما: حمیدرضا آیت‌اللهی ؛ استاد مشاور: مهدی معین‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فلسفه پزشکی با این پرسش اساسی شروع شده است که چه نسبتی میان فلسفه علم و فلسفه پزشکی برقرار است. اگر در این ربط و نسبت مداقه کنیم در اصل، پرسش از چیستی پزشکی است. به بیان دیگر پرسش این است که آیا پزشکی علم است یا نه؟ در پاسخ به این پرسش فیلسوفان پزشکی به دو گروه تقسیم شدند. دسته اول را گروه علم‌گرا می‌نامیم که قائل به این بودند که پزشکی علم است. این گروه تلاش کردند با بهره گرفتن از دستاوردهای فیلسوفان علم به تاملات فلسفی در حوزه طب دست بزنند. گروه دوم از منتقدان قرائت علم‌گرا در طب بودند و بر جنبه انسانی طب تاکید داشتند. به بیان دیگر آنها تلاش می‌کردند تا با برجسته کردن جنبه‌های انسانی طب در فلسفه پزشکی، بنیانی فلسفی برای اخلاق پزشکی دست و پا کنند. در ابتدا با نگاهی تاریخی سیر تطور فلسفه پزشکی مورد مداقه قرار خواهد گرفت و پس از آن به معرفی و تبیین دو رویکرد اصلی علم‌گرا و انسان‌گرا خواهیم پرداخت. پس از آن با نقد هر دو رویکرد و نشان دادن نابسندگی آنها در تبیین طب در فصل سوم به ارائه مدلی خواهیم پرداخت که تبیین جامعی از طب ارائه کند. در فصل چهارم رویکرد مختار این طرح کاویده خواهد شد و نشان داده می‌شود که هرمنوتیک فلسفی گادامر چارچوب فلسفی مناسبی برای این الگوی جامع فراهم می‌کند. در فصل پایانی ضمن جمع‌بندی رویکرد مختار این رساله در تبیین چند مشکل عمده کشور در حوزه سلامت به کار گرفته خواهد شد
خوانش محمد شحرور درباره دریافت‌کنندگان زکات براساس هرمنوتیک گادامر
نویسنده:
فاطمه علایی رحمانی ، فرشته معتمد لنگرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بر مبنای نظریه هرمنوتیک گادامر، فهم انسانی همواره متأثّر از تاریخ شکل می‌گیرد. محمد شحرور نواندیش معاصر اهل سوریه با تأسّی از نظریه تاریخی‌نگری در فهم متون دینی، آموزه‌های اسلام را مورد بازخوانی قرار داده است. این مقاله با رویکرد توصیفی و تحلیل محتوا و با مرور ادبیات هرمنوتیک گادامر به تحلیل اندیشه‌های شحرور درباره طبقه‌بندی مستحقین زکات بر اساس خوانش وی از آیه 60 سوره توبه می‌پردازد. یافته‌های پژوهش مبتنی بر آن است که شحرور با نگرش انتقادی نسبت به دیدگاه فقهای اسلامی درباره دریافت‌کنندگان زکات، تنها چهار طبقه را برای مستحقین زکات نام برده است: فقیر، مسکین، غارمین و ابن سبیل. وی با رویکردی علمی-تاریخی، معنای فقیر را به یتیمان، مسکین را شامل افراد دارای نیازهای خاص، غارمین را شامل بدهی پرداخت دیه برای قتل ناروا و ابن سبیل را به کسی که در مسافرت ضرر می‌کند، گسترش داده است. این خوانش وی، محصول رهیافت علمی-تاریخی اوست که در مسکو تحت تأثیر منطق رایج آن زمان که به ساختارگرایی روسی مشهور است، قرار داشت. همچنین وی از استاد زبان‌شناسی خود، جعفر دک الباب تأثیر پذیرفت.
صفحات :
از صفحه 127 تا 146
هرمنوتیک زبان دین از نظرگاه گادامر و هابرماس
نویسنده:
علی حقی، فهیمه امیدخدا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده هرمنوتیک در مغرب زمین، رشته‏ای نوظهور است که بر بسیاری از قلمروهای فرهنگ غرب تأثیرگذارده است و‌ طی‌ چند قرن‌ اخیر توانسته‌ است‌ به‌ عنوان‌ یک‌ دانش‌ یا فن‌ مستقل، جایگاه‌ ویژه‌ای‌ در حوزه تفکر بشری‌ پیدا کند و امروزه‌ متفکرین‌ برجسته فراوانی‌ در این‌ خصوص‌ به‌ تأمل‌ و پژوهش، اشتغال‌ دارند. افزون‌ بر اینکه‌ هرمنوتیک‌ در قرن‌ بیستم‌ توانسته‌ است‌ دستاوردهای‌ خود را به‌ دیگر حوزه‌های‌ دانش‌ همچون‌ فلسفه، الهیات، نقد ادبی، علوم‌ اجتماعی‌ و فلسفه علم‌ سرایت‌ داده‌ و پرسشها و بحثهای‌ نوینی‌ را در آن‌ عرصه‌ها پی‌ افکند. این‌ مقاله‌ با هدف‌ ارائه‌ تصویری‌ اجمالی‌ از ماهیت‌ هرمنوتیک و زبان دبن‌ به‌ بررسی دیدگاه گادامر و هابرماس در باب این دو مبحث می پردازد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 32
مقایسه میان تفاسیر هایدگر و گادامر درباب دیالکتیک افلاطون
نویسنده:
کاظم هانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هایدگر و گادامر به افلاطون رجوع می‌کنند تا راهی برای بحران بی‌معنایی تمدن غربی پیدا کنند. هایدگر معتقد است افلاطون به­دلیل طرح آموزۀ ایده‌ها، آغازگر فراموشی وجود و مسبب بحران غرب است. او به تمثیل غار افلاطون رجوع می‌کند تا چگونگی این فراموشی را وضوح ببخشد. در این تمثیل، دیالکتیک به­معنای سیر از عالم محسوس به عالم معقول است. هایدگر در تفسیرش از افلاطون به همین معنا توجه می‌کند و سایر معانی دیالکتیک از قبیل گفتگو، روش ترکیب و تقسیم و ... را نادیده می‌گیرد. البته او در درس­گفتار سوفسطائی افلاطون دیالکتیک را به سخن مرتبط می‌کند و به نقد آن می‌پردازد. به­طور کلی هایدگر دیالکتیک را معضلی برای فلسفه می‌داند. برخلاف هایدگر، گادامر به معانی مختلف دیالکتیک در فلسفۀ افلاطون توجه می‌کند و سیر تکاملی آن را مدنظر قرار می‌دهد. تأکید گادامر بر گفتگوی موجود در محاورات سقراطی و همچنین روش ترکیب و تقسیمِ موجود در محاورات متأخر سبب می‌شود که او فلسفۀ افلاطون را فلسفه‌ای پویا و زنده لحاظ کند. در نظر گادامر گفتگو و دیالکتیک موجود در محاورات افلاطون می‌تواند ما را از بحران کنونی غرب نجات دهد. این نوشتار درصدد است با روشی توصیفی-تحلیلی، این نکته را بررسی و تبیین کند که چگونه پرداختن به معانی مختلف دیالکتیک سبب می‌شود که هایدگر و گادامر دو تفسیر متفاوت از افلاطون ارائه دهند.
صفحات :
از صفحه 133 تا 166
  • تعداد رکورد ها : 231