آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 231
تبیین پرسشگری تربیتی مبتنی بر هرمنوتیک گادامر و نقد آن براساس آموزه های اسلامی
نویسنده:
پدیدآور: سارا طوسیان خلیل آباد ؛ استاد راهنما: مهدی سجادی ؛ استاد مشاور: مهین چناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
پرسش و پرسشگری یکی از لوازم مهم در تربیت است و پرداختن به جایگاه پرسش در تربیت و بررسی آن از لحاظ نظری ضروری به نظر می رسد. یکی از اندیشمندانی که به مفهوم پرسش توجه ویژه دارد، گادامر است. در این پژوهش ابتدا مفهوم پرسش از دیدگاه گادامر بررسی می شود و سپس ویژگی های تربیت پرسش محور براساس آن استخراج می گردد. آنگاه به پرسش های قرآنی پرداخته می شود و ویژگی های تربیت پرسش محور در قرآن نیز ارائه می شود. سپس پرسش از منظر گادامر براساس پرسش های قرآنی مورد نقد قرار گرفته و در نهایت براساس نتایجی که از این نقد حاصل می شود، راهکارهایی جهت بهبود نظام تربیتی ایران ارائه می گردد. در این پژوهش از روش تحلیل تفسیری جهت تبیین پرسش و پرسشگری، روش استنتاجی برای استخراج ویژگی های تربیت پرسش محور استفاده شده است و برای نقد رویکرد گادامر براساس قرآن روش استنطاق مورد استفاده قرار گرفته است. براساس نتایج پژوهش، اهداف تربیت پرسش محور براساس دیدگاه گادامر عبارتند از: تحقق فهم، تقویت تفکر، گشودگی نسبت به تجارب بیشتر، خلق معانی جدید، زمینه سازی، آشکار سازی قابلیت ها و نامتعین سازی. اصول تربیت پرسش محور مبتنی بر رویکرد گادامر عبارتند از: تعمق، تحقق گفتگو، وسعت نظر، مشارکت، ایجاد میل و طلب، توجه به عمل، توجه به تفاوت ها. اصول تربیت پرسش محور براساس قرآن نیز عبارتند از: زمینه سازی، ایجاد برانگیختگی عاطفی، پرسش از تناقضات بینشی، غفلت زدایی و پرسش از بدیهیات، تحول درونی، اعطای بینش، طرح دلیل بر مدعا، تبیین و طلب آن، معرفی عرصه های تفکر، تغییر عملکرد، بسط منظر فرد، تذکر نسبت به موقعیت ارتباطی، گفتگوی ناهم سطح. راهکارهایی برای نظام تربیتی ایران مبتنی بر نقد تطبیقی این دو رویکرد، در سه سطح ساختاری، محتوایی و انسانی ارائه شده است که عبارتند از: برنامه درسی منعطف و کاهش تمرکزگرایی (سطح ساختاری)، تنظیم دو نوع محتوای ثابت و متغیر (سطح محتوایی) و تربیت نیروی انسانی متخصص در این زمینه (سطح انسانی)
بررسی انتقادی تأثیر زمینه اجتماعی بر معرفت در اندیشه گادامر از منظر حکمت صدرایی
نویسنده:
پدیدآور: میثم واثقی ؛ استاد راهنما: حمید پارسانیا ؛ استاد مشاور: سیدمحمدتقی چاوشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
معرفت و ساختار حاکم بر آن از دیرباز در صدر توجهات فلاسفه قرار داشته است. این موضوع با دوپاره شدن هستی به جهان عینی و جهان ذهنی در فلسفه دکارت مسائل جدیدی را برای فلسفه بعد ایجاد نمود. کانت که توانست دو نحله فلسفی منتج از دوئالیسم دکارتی را جمع کند، با طرح مقولات استعلایی، قالبهایی را معرفی کرد که حصول معرفت نزد آدمی در چهارچوب آنها امکان‌پذیر می‌شد. این قالبها که نزد کانت ثابت و بین همه انسانها مشترک بودند، در فلسفه‌های نوکانتی صورتهایی متفاوت و متکثری می‌یابد. زمینه‌مندی معرفت و تأکید بر زمینه اجتماعی و تأثیر آن بر معرفت، از جمله نتایج تفکر نوکانتی است که در مسئله معرفت ایجاد شده است. رساله حاضر با روش گفتگو، تلاش دارد تا این مسئله را با ابعاد مختلف آن، موضوع گفتگوی میان هرمنوتیک فلسفی گادامر و حکمت متعالیه صدرایی قرار دهد. جسمانیت الحدوث و روحانیت البقاء بودن معرفت؛ عالم‌مندی، تاریخمندی و ساختار دیالکتیکی معرفت؛ هویت معرفتی جامعه؛ فرهنگ و لایه‌مندی آن و افق توحیدی از جمله مهم‌ترین فروعاتی هستند که از طریق آن تحلیل نهایی راجع به موضوع رساله حاصل می‌شود. با گذر از فروعات مذکور این نتیجه از منظر حکمت متعالیه صدرایی حاصل می‌شود که زمینه اجتماعی اگرچه استقلال فردی را در کسب معرفت ذائل نمی‌کند، اما نقش اعدادی در کسب معرفت داشته، می‌تواند در مسیر هویت یابی فرد سهیم باشد. همچنین معرفت توحیدی می‌تواند به عنوان معیاری برای نقد دیگر معارف که در حاشیه غفلت از توحید شکل گرفته‌اند واقع شود. نگاه خاص گادامر به فرهنگ و توجه او به امر متعال در ساختار دیالکتیکال معرفت و همچنین جایگاه زبان در نظام معرفتی او، از مهمترین فروعاتی هستند که تحلیل نهایی را در اندیشه او راجع به موضوع رساله فراهم می‌آورند. از منظر گادامر هویت معرفتی انسان مستقل از تأثیر اموری چون فرد و جامعه بوده، لذا زمینه اجتماعی تنها جرقه‌های الهام علمی در انسان را شعله‌ور می‌سازد. تفاوتی که امکان نقد را برای حکمت صدرایی نسبت به فلسفه گادامر فراهم می‌سازد، معیار بودن معرفت توحیدی برای قرائت و نقد دیگر معارفت است.
 بررسی انتقادی نظام فلسفی هرمنوتیکی گادامر
نویسنده:
ساجدی ابوالفضل, سرلک مهدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده متن چکیده فارسی و عربی به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 149 تا 173
بررسی معرفت‌شناختی «پیش‌فرض» و «هشیاری» در فرایند فهم/شناخت، در قلمرو هرمنوتیک گادامری و روان‌شناسی شناختی
نویسنده:
حسن پناهی آزاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گادامر، مدعی است فهم متن، مشروط به گفتگوی مخاطب/مفسر با متن و اتحاد افق‌های معنایی متن و ذهن پرسشگر و متوقع مخاطب/مفسر است. اما به علت تغییر مستمر افق ذهنی مخاطب/مفسر دراثر تاریخ‌مندی و نیز در محاصره پیش‌فرض‌ها بودن او، فهم صحیح و قطعی ناممکن و بدفهمی امری عادی است و اساسا هیچ آگاهی قطعی و همیشه صادقی وجود ندارد. مبنای این ادعای گادامر، کنترل‌ناپذیری پیش‌فرض‌ها یا همان فرایندهای ذهنی مخاطب/مفسراست. این درحالی است که روان‌شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت‌شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت‌ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش‌هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه‌های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می‌کند. این درحالی است که روان‌شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت‌شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت‌ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش‌هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه‌های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می‌کند.
صفحات :
از صفحه 37 تا 54
نقد هرمنوتیک فلسفی گادامر از منظر هرش
نویسنده:
پدیدآور: افشین مختاری ؛ استاد راهنما: محمد رعایت جهرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده در این نوشتار سعی بر آن است که به تبیین دیدگاه های گادامر و هرش در باب هرمنوتیک پرداخته شده و سپس تطبیق و نقادی جنبه هایی که این دو فیلسوف با هم اتفاق و اختلاف نظر دارند، تبیین شود. گادامر یکی از آخرین حلقه های سنّت قاره ای است. هرمنوتیک فلسفی که با مارتین هایدگر، فیلسوف پرآوازه آلمانی، آغاز گردید از سوی شاگرد برجسته اش، گادامر، بسط و توسعه یافت. گادامر به شدت با هرمنوتیک شلایرماخر که متأثر از ایده‌آلیسم آلمانی و سنّت رمانتیک بود، مخالفت ورزید. هم چنان که با عقلانیت روشمند و تلقی پوزیتویستی از علوم طبیعی و انسانی به چالش پرداخت. وی، فهم را اساسی ترین فعل انسان دانسته و هدف خود را پدیدارشناسی و هستی شناسی فهم و توصیف آنچه که در هر فهمی روی می دهد، اعلام می کند. همچنین فهم را واقعه‌ای‌ می‌داند که‌ برای‌ مفسر اتفاق‌ می‌افتد و قابل‌ پیش‌ بینی‌ و کنترل‌ روشمند نیست. گادامر در گفت و گوی مفسّر با متن، نقش محوری و اساسی را به مفسّر می دهد. بعد از گادامر، اریک هرش با نقد نظریات هایدگر و گادامر سعی در احیای آموزه‌های هرمنوتیک کلاسیک دارد و می‌کوشد برای دغدغه‌های ذهنی شلایرماخر و دیلتای قاعده‌ای منسجم و اصولی تعریف کند: قاعده‌ای که «روش در فهم» را توجیه کند، به دریافت «فهم نهایی» از اثر نائل گردد و هم معیاری برای اعتبار تفسیرها ارائه دهد. از منظر هرش، گادامر بین معنای متن و دلالت آن در زمان های مختلف خلط کرده است. معنای متن همان چیزی است که در نزد مولف بوده است این در حالی است که خوانندگان هر دوره با دلالت های آن معنا برخورد می کنند. به نظر او، عدم تفکیک آنها در هرمنوتیک گادامر به نسبی گرایی و نبودن معیار ثابتی برای داوری میان فهم ها منتهی شده است.واژگان کلیدی:‌ روش، پیش داوری، فهم، تفسیر، نسبی گرایی، معنای لفظی، اعتبار.
مبانی هرمنوتیک در محاورات افلاطون (ایون، فایدروس، پروتاگوراس، سوفسطایی) و مقایسه آن با مولفه‌های هرمنوتیکی گادامر
نویسنده:
پدیدآور: مطهره ابری نارانی ؛ استاد راهنما: یوسف شاقول ؛ استاد راهنما: سعید بینای مطلق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
امروزه موضوع محوری و غالب در فلسفه ی مغرب زمین را چیستی تاویل و خوانش متن تشکیل داده است و تلاش در، دستیابی قواعد عام جهت شیوه ی واخوانی، مهمترین کوشش فلسفی است؛ به همین سبب برخی بر آنند که هرمنوتیک ، نه تنها دانش مسلط فلسفی در دوره حاضر است بلکه دانش مقتدر در تمام ادوار حیات بشری بوده است. شاید نتوان تعریف دقیقی از هرمنوتیک به دست داد و یا نخستین کاربرد آن را تعیین کرد، ولیکن این دانش درغرب واجد دیرینه ای طولانی است. هرمنوتیک با پرسش هایی همچون شیوه ی خواندن متن، چیستی متن، پیشافهم های مفسر و تاویل ، اهمیت امتزاج افق ها، آفرینندگی زبان و... چالش های بسیاری را در حوزه فلسفه برانگیخت. به واقع این پرسش ها مهمترین مولفه های هرمنوتیک و هسته ی اصلی آن قلمداد می شوند. محاورات سقراط نخستین گفت و گو های هرمنوتیکی است که آغازگاه دیالکتیک «زبان ـ گفتار ـ نوشتار » محسوب می شود. در حقیقت تبیین مولفه های هرمنوتیکی در اندیشه ی گادامر و بررسی محاورات سقراط محور اصلی این پژوهش است چراکه این محاورات دست آویزی برای دست یازی ما به اندیشه های هرمنوتیکی مستتر افلاطون خواهد بود، از سویی دیگر با داشتن رویکرد تطبیقی در این پژوهش می توان به اهمیت دو جریان فکری مذکور در دو دوره ی زمانی مختلف پی بردکه گاه این تطبیق می تواند دریچه ای تازه، برای شروع پژوهش های نو در بسترهای هرمنوتیکی باشد.
علمانية الإسلامية
نویسنده:
منصور ميراحمدي؛ مترجم: علي بیضون
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار المعارف الحکمية,
چکیده :
کتاب "علمانية الإسلامية" ترجمه کتاب "سکولاریسم اسلامی" اثر استاد "منصور مير أحمدي" می باشد اثر حاضر درصدد ارزيابی انتقادی «سكولاريسم اسلامی» است كه پس از طرح مسئله دولت‌سازی مدرن در جوامع اسلامی، تبديل به يك ايده نظری شده است. نگارنده، سكولاريسم، يا جدايی دين از دولت و يا نهادهای دينی از نهادهای سياسی را به دو دسته كلی «درون دينی» و «برون دينی» تقسيم كرده است كه با توجه به تحولات سياسی و اجتماعی و نيز چرخش‌های معرفتی در مطالعات و ادبيات سياسی، پرداختن به رويكرد «برون‌دينی» را ترجيح داده است. در فصل اول به علت اصلی ظهور ايده سكولاريسم در جهان اسلام پرداخته شده است كه مهم‌ترين عامل طرح نظريه سكولاريسم اسلامی شكل‌گيری مسئله «دولت ‌سازی» در جهان اسلام در پی‌ظهور نشانه‌های انحطاط يا عقب‌ماندگای در جوامع اسلامی به ويژه در عرصه نظام سياسی است. ميراحمدی در ادامه به تاريخچه شكل‌گيری سكولاريسم اسلامی می‌پردازد و آن را به سال‌های آغازين سده بيستم نسبت می‌دهد با اين بيان كه الغای خلافت عثمانی، فروپاشی بنای مربوط به جامعه سنتی تلقی شد كه برخی از انديشمندان مسلمان همچون رفعت طحطاوی و خير‌الدين پاشا خواستار بقای آن با ارائه راهكارهای اصلاحی بودند. لذا لزوم ساختن‌بنايی ديگر در كانون مباحث نظری قرار گرفت. لذا الغای خلافت را می‌توان مهم‌ترين عامل نظری از مسئله عقب ماندگی به مسئله دولت سازی تلقی كرد. پس از آن انديشمندان مسلمان درصدد تبيين دولت اسلامی در جهان اسلام برآمدند كه در نظريه برخی از آنان مثل رشيد‌رضا به دليل ناكار آمدبودن و تفكيك اسلام ايدة سكولاريسم اسلامی مطرح شد. فصل دوم با عنوان «تاريخی از اسلام حقيقی» با اشاره به نظريه های مختلف هرمنوتيك و چرخش معرفت شناختی هرمنوتيك توسط گادامر به اين نتيجه می‌رسد كه چرخش معرفت شناختی و برداشت جديد از دين در ايده سكولاريسم اسلامی متأثر از همان نظريه‌های هرمنوتيكی است. سپس از پاره‌ای از نوشته های افرادی چون حامد ابوزيد، محمد اركون و محمد عابدالجابری را شاهد می‌آورد كه بر تفكيك معرفت دينی و ثابت بودن دين و متغيير بودن معرفت دينی اشاره دارند. از جمله كسانی كه نظريه آنان در پايان اين فصل به عنوان سكولارهای مسلمان مورد بررسی قرار گرفت است مهدی بازرگان، عبدالكريم سروش، محمد مجتهد شبستری و مصطفی ملكيان از ايران و محمد عابد الجابری، محمد سعيد و عبد ميلانی انصاری از جهان عرب است. مؤلف در فصل سوّم به مفهوم و ماهيت سكولاريسم اسلامی می‌پردازد نويسنده در ادامه فصل با آوردن عبارت‌هايی از نظريه پردازان مختلف عرب و حتی ايرانی به بيان چگونگی دفاع آنان از نظريه سكولاريسم اسلامی می‌پردازد و اين مطالب در قالب سه مؤلفه به شرح ذيل می‌آورد,۱- پذيرش مرجعيت دين در فهم آموزش هدف بينی ناظر به زندگی سياسی،۲- انكار مرجعيت دين در تنظيم قوانين حاكم بر زندگی سياسی و نهادهای آن، ۳- پذيرش مرجعيت عقل در تنظيم زندگی سياسی در ذيل اين مطلب به مقوله انكار جدايی دين از سياست پذيرش دين از دولت توسط طرفداران سكولاريسم اسلامی اشاره می‌نمايد. نويسنده در فصل چهارم به نقد و بررسی ايده سكولاريسم اسلامی پرداخته ومی نويسد : ايده سكولاريسم اسلامی با وجود تلاش بسيار زياد طرفداران و نمايندگان فكری آن، دچار نابسامانی و اغتشاش مفهومی است بررسی انتقادی اين نظريه مشكلات تئوريك و عملی آن در ادله الگوی «بديل» حكومت دين را نمايان ساخت
پیش‌داشت کمال‌یافتگی؛ شرط ضروری فهم و کژفهمی نزد گادامر
نویسنده:
رضا مقراضچی، محمد رعایت‌جهرمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی نوشتار حاضر، واکاوی استلزام پیش‌داشت کمال‌یافتگی به‌عنوان شرط ضروری فهم و کژفهمی در گادامر است. جهت دستیابی به این هدف از روش‌ تحلیلی بهره گرفته شده است. گادامر، فرض موقتیِ مفسر در خوانش هر متن، مشتمل بر دو عنصر صوری (وحدت و انسجام درونی) و محتوایی (حقیقت‌کامل‌بودن) را پیش‌داشتِ کمال‌یافتگی می‌نامد. او بر آن است که فهم یک متن با فرافکندن معنای اولیۀ مفسر آغاز می‌گردد، اما اگر دوْر هرمنوتیکی با پیش‌معنایی درست به جریان نیفتد، عمل فهم شکست خواهد خورد؛ زیرا تناسب میان پیش‌معنای مفسر و خود متن، محل تردید است؛ از‌این‌رو هنگامی که متنی خوانده می‌شود، فرض وحدت و انسجام درونی آن، نخستین فرض ضروری، جهت اصلاح، رد یا تأیید پیش‌معنایِ اولیه‌ مفسر است؛ ولی این فرض، ناکافی است و لازم است مفسر، حقیقت کامل متن را نیز به‌طور موقت، جهت آزمودن پیش‌معنا و پیش‌داوری‌های خود مفروض گیرد؛ زیرا اگر مفسر، صرفاً با پیش‌فرض انسجام متن، به فهم جزئیات آن بپردازد، ممکن نیست که آن جزئیات بتوانند نادرستی معنای اولیۀ محدود و تحریف‌شده را نمایان سازند. پیش‌داشت کمال‌یافتگی، فرضِ "قابل فسخِ" مرجعیت متن است که پیش‌داوری‌ها و طرز‌فکرهای شخصی و دل‌بخواهانۀ مفسر را به چالش کشیده و مقدمه‌ای جهت اصلاح یا تأییدشان می‌گردد. پیش‌داشت کمال‌یافتگی، بایستۀ فهم است و در خور واکاوی؛ زیرا هر مفسری در تلاش برای فهم، کمال‌یافتگی‌ متن را پیش‌بینی می‌کند تا با کشمکش میان معنای پیش‌بینی شده و مقاومت متن از تفسیر نامناسب، دل‌بخواهانه و ذهنیت‌گرایانه بپرهیزد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 103
بررسی تطبیقی خوانش ویتگنشتاین و گادامر از تاریخ مندی فهم
نویسنده:
محمد رعایت جهرمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سیطره منطق گزارهای بر مشی فلسفیِ ویتگنشتاین اول که در تعابیری چون تصویر، بازنمایی، تطابق و تناظر رخ می نمایانند از یک سو، و روح حاکم بر جریان تحلیلی با درون مایه های علم گرا، متافیزیکستیز و منطق محورش از دیگر سو، دعوی تاریخگراییِ ویتگنشتاین و التفات وی به تلقی مرسوم هرمنوتیکی را به چالش می کشند. این در حالی است که دلالت های تاریخی نهفته در رویه زمینه گرایانه ویتگنشتاین دوم در سایه تعابیری چون عرف، بازی، قاعده، فرهنگ و زبان مشترک هستند، که تاریخ گراییِ خفیف وی را موجه می نمایند. در مقابل، تاریخ از ارکان کلیدی سامانه هرمنوتیکی گادامر است، که ارتباط آن با زمان مندی و سنت، بدیهی است. در نهایت، باوجود واگراییِ محتواییِ انکارناشدنی، تاکید بر ابعاد زمینه گرایی مذکور، تقریب نسبی اندیشه های ویتگنشتاین دوم و گادامر را در این حوزه، موجب می شود.
صفحات :
از صفحه 41 تا 56
ترجمه کتاب ایده خیر در فلسفه افلاطون اثر گـادامر
نویسنده:
صادق پویا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
  • تعداد رکورد ها : 231