آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 154
عصر صدر الإسلام برؤية ماكس فيبر
نویسنده:
علي رضا شجاعي زند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 61 تا 107
نگاهی انتقادی به ارتباط دانش و دین در جامعه‌شناسی دین ماکس وبر
نویسنده:
امیر صادقی، منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : انجمن فلسفه دین ایران,
چکیده :
در این نوشتار می‌کوشیم تا ضمن استخراج دیدگاه وبر درباره ارتباط دانش و دین به عنوان یکی از مهمترین نظریات او، توضیح دهیم که چگونه این دیدگاه که خود مبتنی بر جامعه‌شناسی دین وبر است، به تعارض میان دانش به معنای اعم آن (شامل علوم طبیعی و انسانی) و دین خواهد انجامید. این مقاله شامل پنج بخش اصلی است: در بخش اول (مقدمه) نقشه روابط ممکن بین دانش (علم) و دین را طرح می‌‌کنیم و سپس در بخش دوم جایگاه وبر به عنوان یکی از قائلین به تعارض بین دانش و دین در آن نقشه را مشخص خواهیم کرد. در بخش سوم مقاله، انتقادات وارد بر دیدگاه وبر با نگاهی به نظریات ولترستورف طرح خواهند شد و نهایتاً در بخش چهارم با نگاه انتقادی به موضع وبر، راه‌حلی برای آنچه او تعارض بین دانش و دین می‌خواند ارائه خواهیم کرد. این راه‌حل، مسیری است که به علمای دین و دانشمندان امکان می‌دهد از هر دو ساحت اندیشه بشر یعنی دانش و دین، به نحوی روش‌مند و فلسفی در ساختار شناخته‌شده جامعه‌شناختی بهره برند و در عین حال با یکدیگر گفت‌وگو کنند. بخش آخر این نوشتار نیز به نتیجه‌گیری بحث و بیان رابطه دانش جامعه‌شناسی و دین با توجه به مقدمات ذکرشده در مقاله اختصاص خواهد داشت.
صفحات :
از صفحه 23 تا 44
مثقّف في مواجهة السلطة
نویسنده:
منوبي غبّاش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علاقة الثقافة بالسلطة هي علاقة ملتبسة لأنها قابلة لأن تتحدّد من أكثر من جهة ولا يمكن بالتالي اختزالها في جانب معيّن. يمكننا أن نقول ببساطة إن المثقفين بغضّ النظر عن تنوع الاسماء التي تعتبر معادلة في دلالتها لاسم المثقّف مثل فيلسوف، كاهن، عالم، واعظ...إلخ، هم حاملوا إيديولوجيا السلطة المهيمنة والمدافعين عن رهاناتها بتقديمها في شكل يوحي ويُوهِم بأنها رهانات المجموعة ككل أو الأمة أو الشعب أو حتى مرتبطة بالغيب والمطلق كما هو الحال في الإيديولوجيا الدينية. ما قلناه يبيّن صعوبة المشكل الذي نحن بصدده، ومع ذلك سنوجه تفكيرنا في مسارين اثنينِ: أوّلا، تحديد علاقة المثقف بالسلطة من جهة التبعيّة ومن جهة المقاومة تِباعًا. وأيضا محاولة القيام بنقد مزدوج للسلطة والمثقف، بمعنى محاولة نقـد "ثقافة السلـطة" و"سلـطة المثقّف" باعتبار أن المثقّف يمارس سلطة (سلطة الفكر، سلطة الخطاب) يسعى بواسطتها الى إسقاط السلطة القائمة أو إزاحتها والحلول محلّها. وثانيا، سنحاول اختبار مفـهوم "المثّقف الكـوني" الذي لا تحُدُّه مقولة السلطة، ذلك انه لا يبرّر سلطة ولا يسعى الى الحصول على سلطة أو المشاركة فيها بل تحقيق بديل نظري لنمط آخر للوجود وللعيش المشتـرك وفق قيم الحرية والعـدالة و"الحياة الجيّدة" La vie bonne.
صفحات :
از صفحه 59 تا 90
نظریه "" ماکس وبر"" درباره سرمایه داری و صنعتی کردن
نویسنده:
هربرت مارکوزه، یوسف نراقی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
شکوفایی اندیشه های سی رایت میلز در پارادایم نوین جامعه شناسی
نویسنده:
محسن صادقی امینی، اکبر میرسپاه، جعفر هزارجریبی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
جامعه شناسی معاصر، تا چه حد پاسخگوی نیازهای جامعه بشری در عصر حاضر به منظور تبیین پدیده ها و پیش بینی معضلات فراروی آن بوده است؟ پاسخ های متفکران به این پرسش و تلاش هایی که در این زمینه صورت پذیرفته است به اذعان اغلب اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی و انسانی، منتج به نتایج قابل دفاعی نشده است. طرح موضوعاتی نظیر زنده نبودن این رشته، برای توجیه شکست های این علم در دستیابی به اهداف آن ارزیابی می شود. امروزه بیش از هر زمان دیگر ضرورت بازنگری در علوم اجتماعی با هدف رفع نابسندگی ها، خواه در حوزه نظری و خواه در حوزه کاربردی، مورد اتفاق قاطبه دلسوزان این عرصه است. مقاله حاضر می کوشد با استفاده از روش اسنادی، ضمن بررسی آثار میلز و برخی مدارک دیگر که به افکار او پرداخته است، به پرسش مطرح شده در سطر اول پاسخ دهد. ازاین رو، ضمن بازخوانی موضوعی افکار و آراء این جامعه شناس سیاسی، انتقادها و تحلیل های او از شرایط اجتماعی حاکم در زمان حیاتش مورد تأمل قرار گرفته و برخی راه حل هایی نیز که حسب مورد بدان ها اشاره کرده است، بیان می شود. در جمع بندی نتایج بررسی رئوس اندیشه های وی، شکوفایی این افکار و هر نوع تفکر مستقل و تحدیدناپذیر دیگر در چارچوب های مسلط جامعه شناسی معاصر را، مستلزم پایه ریزی یک پارادایم نوین جامعه شناختی که با تجدیدنظر اساسی در مبانی نحله های موجود این رشته و بهره برداری از دیدگاه های اجتماعی بوم محور در عین عدم نفی دستاوردهای کنونی قابل تدوین است، خواهیم یافت.
بررسی و نقد مبانی نظری جامعه شناسی دین ماکس وبر
نویسنده:
امیر صادقی استاد راهنما: منصور‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نصیری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد راهنما: حمید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پارسانیا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: محمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ محمدرضائی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ماکس وبر اندیشمند دوره مدرن است که ابعاد مختلفی از اندیشه او برای تحقیق پیش روی پژوهشگران گشوده است، از اقتصاد به عنوان مایه اصلی تفکر او تا سیاست و جامعه‌شناسی و فرهنگ و دین، که در همه صاحب نظر و رأی است. طبیعتاً تمام ابعاد این اندیشه همانند تمام ابعاد اندیشه بشری پیوندهای غیر قابل انکاری باهم دارند، اما بخشی از این مجموعه بزرگ که به دین دلمشغول بوده تحت عنوان جامعه‌شناسی دین از سوی وبر عرضه شده است، که خود بخش کوچک‌تری از مجموعه بزرگتر اقتصاد و جامعه است. وبر در جامعه شناسی دین به دنبال تحلیل رفتار مؤمنان است تا دریابد رفتار متأثر از دین آنها چه تأثیری بر رفتارهای اجتماعی ایشان دارد و بر عکس رفتارهای متأثر از جامعه چه تأثیری بر دین و اعتقادات دینی آنها دارد. برای این منظور دست به ابداع روش‌هایی زده که هرچند متأثر از فلاسفه پیشین شکل گرفته اما، در صورت‌بندی و نوع بهره‌مندی از آنها بدیع و نو می‌نماید. او با تمایز قائل شدن بین دانش تجربی و دانش‌های مرتبط با علوم فرهنگ، روش‌های تعمیمی مورد استفاده در دانش تجربی را در علوم مرتبط با فرهنگ قابل استفاده ندانسته و روش تفریدی و تفسیری را متناسب با این علوم اخیر می‌داند. او می‌کوشد تا تحقیق کند چگونه عقلانیت از طریق علوم مرتبط با فرهنگ از جمله دین می‌تواند در فرایندی تفهمی در اندیشه و زندگی انسان وارد شود. نشان داده خواهد شد که چگونه وبر با استفاده از روش‌های تحلیلی ـ تاریخی و تطبیقی ـ تفسیری، با ابزاری همچو تیپ ایده‌آل به این آرمان جامه عمل می‌پوشاند و عقلانیت را در علوم مرتبط با فرهنگ بیان می‌دارد. همچنین در حد توان، انتقادات وارد بر این دیدگاه طرح و بررسی خواهد شد
هرمنوتیک فلسفی گادامر و بازخوانی ابژکتیویته در اندیشه ماکس وبر
نویسنده:
پدیدآور: سید اسماعیل مسعودی ؛ استاد راهنما: سید سعید زاهد زاهدانی ؛ استاد مشاور: مجید موحد ؛ استاد مشاور: مهدی معین‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسئله‌ی «ابژکتیویته» مهمترین و پرچالش‌ترین مسئله‌ی روش‌شناختی علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی است. این چالش از بدو تاسیس جامعه‌شناسی کلاسیک در قرن نوزدهم تا حال حاضر ادامه دارد. در میان جامعه‌شناسان موسِّس، ماکس وبر، بیشتر و موثرتر از دیگران به این مسئله پرداخته و مقاله‌ی «ابژکتیویته» وی تقریباً چهار دهه در دانشگاه‌های اروپایی محور مباحث و مناظره‌های علمی بوده است. این مسئله و این دوره با عنوان «مجادله روش‌شناختی» شناخته می شود. مفهوم «ارزش» مهمترین مفهومی است که با مسئله ابژکتیویته گره خورده و ماکس وبر تلاش کرده با بهره گیری از اساتید فلسفه خود، از جمله هاینریش ریکرت - موسوم به جریان فلسفی نوکانتینیسم - به فلسفه استعلاییِ کانت بازگشت نماید تا جایگاه فلسفی و معرفت‌شناختی «ارزش» را در علم اجتماعی- فرهنگی تعیین نماید. او با ردِّ دوگانه «حکم ارزشی» و «آزادی ارزشی» وضعیت سومی یعنی «ربط ارزشی» را ترسیم کرد تا از «ابژکتیویته مطلق» که به زعم او امری ناممکن است رهایی یافته و «ابژکتیویته مشروط» را اساس «شناخت و فهم» قرار دهد. از همین رو، ابژکتیویته در واقع، مشروط به ربط ارزشی محقق است. اما این مشروط بودن یک امر روان شناختی نیست بلکه یک امر «استعلایی- منطقی» است؛ و «استعلایی» بودن آن به معنای «آپریوری یا پیشینی» بودن آن است. ارزش نسبت به شکل گیری هر ابژه فرهنگی و همچنین نسبت به فهم آن، پیشینی و ماتقدم است. اما ابژکتیویته مشروط، بر محور سوبژکتیویته محقق شکل می گیرد، و به تعبیر دقیق تر، ابژکتیویته و سوبژکتیویته دو روی یک سکه اند؛ از همین رو، مسیر وبر نهایتاً به دوآلیته سوژه-ابژه ختم می شود. جامعه شناسی معاصر تلاش های زیادی کرده تا از این دوآلیته عبور کند، هر چند دستاورهایی داشته اما بنیان فلسفی و وجودشناختی لازم را برای این منظور بکار نبرده است. یکی از مهمترین و نادرترین بنیان ها برای عبور از این دوآلیته، «هرمنوتیک فلسفی» هانس- گئورگ گادامر است. هرمنوتیک فلسفی با قرار دادن بنیان هستی و فهم، بطور همزمان، در «زبان» بر دوآلیته سوژه - ابژه فائق آمد. زبان از یک طرف امری ابژکتیو نیست و از طرف دیگر امری سوبژکتیو نیز نیست؛ بلکه امری «ناابژکتیو» است. هر نوع شناخت و فهمی اگر نخواهد بر مبنای دایره تنگ نظرورزی مفهوم‌بنیاد باشد می تواند خود را حیطه وسیع تر «زبان‌مندی» قرار دهد و از این طریق هم از دو گانه ابژکیتویته- سوبژکتیویته عبور کند و هم اشیاء را آنگونه هستند به ظهور و فهم درآورد و این امر را می توان در هرمنوتیک فلسفی به «زاخلیخکایت» (شیئیت) نسبت داد. زاخلیخکایت اساساً و بنیاناً و ذاتاً یک امر «زبانی» است. براین اساس، علم اجتماعی، می تواند خود بر بنیاد «زبان» قرار دهد و ایده‌آل خود را نه ابژکتیویته بلکه زاخلیخکایت قرار دهد. مشخصه های این ایده‌آل جدید نه روش‌شناختی بلکه انتولوژیک است اما می تواند راهبری و حرکت ما را در جریان تحقیق به عهده بگیرد؛ این مشخصه ها را در 9 محور و تحت عنوان «بینش هایِ نُه‌گانه علمِ اجتماعیِ هرمنوتیکی» تشریح کرده ایم. با التفات معرفتی به این ایده‌آل و این مشخصه ها، مسئله ای که اکنون علم جامعه شناسی هم در سطح جهانی و هم در سطح ملی و ایران (البته به طور مضاعف) با آن رو به رو است؛ یعنی «بحران جامعه‌شناسی»؛ زمینه مناسبی برای مواجهه صحیح با این بحران فراهم می گردد. این تحقیق از سنخ «فلسفه علوم اجتماعی» بوده و با بهره‌گیری از روش‌شناسی «تفسیری» به انجام رسیده و نتایج فوق حاصل شده است.
ماکس وبر و کارل مارکس
نویسنده:
کارل لوویت؛ مترجم: شهناز مسمی پرست
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران: ققنوس,
چکیده :
بررسی کارل لوویت درباره ماکس وبر و کارل مارکس متنی کلیدی و مهم در میان تفسیرهای مدرن از مضمون بیگانگی در نظریه مارکسیستی و مضمون عقلانی شدن در جامعه‌شناسی وبر است و تفاوت‌ها و شباهت‌های این دو متفکر بزرگ را به‌اختصار بازمی‌نماید. لوویت، که در رویکرد فلسفی خویش از هایدگر متاثر است، با تحلیل انسان‌شناسی فلسفی این دو جامعه‌شناس برجسته نشان می‌دهد که بخش زیادی از مناقشه ایدئولوژیک میان مارکسیسم و جامعه‌شناسی حاصل بدفهمی متقابل بوده است. نویسنده در این اثر سه مقاله عرضه می‌كند كه عبارت اند از: • تفسیر وبر از جهان بورژوایی ـ سرمایه‌داری بر حسب عقلانی شدن • تفسیر ماركس از جهان بورژوایی ـ سرمایه‌داری بر حسب از خودبیگانگی انسان • نقد وبر بر دریافت ماتریالیستی از تاریخ مباحث این كتاب بر فهمی فلسفی از مساله‌ی محوری فلسفه‌ی مدرن، یعنی رابطه‌ی وجود و ماهیت (ذات) استوار شده است. دیدگاه نویسنده در خصوص نظریه‌ی ماتریالیستی ماركس آن است كه این نظریه ایده‌آلیسم هگل را رادیكالیزه می‌كند: راه حل ماركس آن بود كه می‌گفت در كمونیسم در “پایان” تاریخ، ذات فردی هر انسانی مغلوب می‌شود و در هستی مشترك حل یا رفع می‌گردد. (این پرسش هایدگری درباره‌ی وجود كه نویسنده در خصوص ماتریالیسم ماركس مطرح می‌سازد، حلقه‌ی پیوندی میان انسان‌شناسی فلسفی ماركس، اگزیستانسیالیسم پسامسیحی وبر و نوشته‌های پست مدرن و ساخت‌شكنانه‌ی دریدا و واتیمو را به دست می‌دهد) هم‌چنین، مهم‌ترین ویژگی تفسیر نویسنده از وبر آن است كه وی فلسفه‌ی علم اجتماعی وبر را به مثابه‌ی مبنای جامعه‌شناسی او تحلیل می‌كند.
انسان شناسی دین و نمادهای قدسی در اندیشه کلیفورد گیرتس
نویسنده:
جواد فیروزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
یکی از بنیادی ترین مباحث در مطالعات دینی، مبحث ادیان ابتدایی است. پژوهش درباره ادیان ابتدایی از سده نوزدهم آغاز شد. رشته ای که مطالعه در این زمینه را عهده دار شد «انسان شناسی» و سپس «انسان شناسی دین» نام گرفت. این رشته به تدریج از مساله «خاستگاه» فراتر رفت و برای شناخت دین و ریشه های آن به مطالعه فرهنگ جوامع روی آورد و از آنجا که نمادها مهم ترین اجزا فرهنگ هر جامعه را تشکیل می دهند شناختن نمادهای هر جامعه را لازمه شناخت فرهنگ و دین آن جامعه دانست. مهم ترین دغدغه این مقاله پاسخ گفتن به این پرسش است که انسان شناسی نمادین و تفسیری چیست و دین را چگونه تعریف و ارزیابی می کند. محدوده این پژوهش هم اندیشه های کلیفورد گیرتس است. او که از برجسته ترین صاحب نظران این رشته است دین را به صورت میدانی، در دو سرزمین متفاوت مطالعه کرده است: مراکش و اندونزی و در مهم ترین کتاب خود که درباره تفسیر فرهنگ ها نوشته به تفسیر نمادهای دینی این دو جامعه می پردازد و معتقد است که از خلال نمادها و مناسک دینی می توان به شناخت دین آن جامعه نایل آمد. گفتار حاضر، پژوهشی است در آرا گیرتس و دیدگاه او در این باره.
صفحات :
از صفحه 83 تا 104
فلسفه اخلاق در انحصار یونانیان
نویسنده:
محمد لگنهاوسن؛ مترجم: منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مقاله حاضر، بر پیدایش علم فلسفه اخلاق متمرکز است. نویسنده، برخلاف اندیشه رایجی که با توسل به سیر تحولات و مباحث فکری به وجود آمده در میان سوفیست ها و فیلسوفان یونان باستان، علم فلسفه اخلاق را محصول اختصاصی یونانیان می داند، مدعی است که با در نظر گرفتن تحولات و فرایندهای مشابهی که در سایر سنت های اخلاقی پدید آمده، نمی توان قاطعانه فلسفه اخلاق را به مثابه یک علم، محصول خاص و انحصاری یونان باستان دانست، بلکه این مباحث در میان سایر فرهنگ ها نیز به چشم می خورد. در این باره، نویسنده، به ویژه به منازعات اخلاقی و تحولاتی اشاره می کند که در سنت اخلاقی چین میان اخلاق کنفوسیوسی و دیدگاه های موتزو رخ نمود. این تشابهات، برای رد ادعای مختص بودن فلسفه اخلاق به یونانیان و فرهنگ غرب کافی است، هرچند که نمی توان منکر این واقعیت شد که فلسفه اخلاق غربی دارای نوعی ویژگی های اختصاصی است که در سایر فرهنگ ها به چشم نمی خورد.
صفحات :
از صفحه 28 تا 38
  • تعداد رکورد ها : 154