آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 525
تاریخ فلسفه غرب، جلد دوم: مدرن و پست مدرن: از دکارت تا دریدا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Norman L. Geisler
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Bastion,
تحلیل و بررسی انتقادات شهید مطهری نسبت به فلسفه دکارت
نویسنده:
نویسنده:فریبا هاشمی بنه کاغی؛ استاد راهنما:غلامحسین احمدی آهنگر؛ استاد مشاور :سیده زهرا حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه در دوره جدید تلاش دارد تا تمام سعی خویش را در تحلیل و تبیین قوه شناخت انسان و مسائل مربوط به معر‌فت‌شناسی بکارگیرد از آنجا که فلسفه‌های غربی قرن هفده و هجده در دهه پنجاه و ماقبل آن به ایران راه یافته بودند، شهید مطهری فیلسوف و متفکر معاصر بر مبنای آرای فیلسوفان مسلمان به نقد و رد آنان اقدام کرده است. شهید مطهری همه فلسفه های قرن هفده و هجده را در ذیل دو عنوان عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی یا عقلیون و حسیون قرار می‌دهد، ملاک این تقسیم بندی وجود و یا عدم وجود تصورات مستقل از حواس قرار می‌گیرد بر مبنای این ملاک مسئله، وجود یا عدم وجود تصورات فطری مورد بررسی قرار می‌گیرد فیلسوف معرفت‌شناس برای واقع‌نمایی و کاشفیت ادراکات باید نشان دهد که ذهن تصورات را به چه طریقی فراهم می‌آورد؟ دکارت در کتاب «گفتار در روش»، خبر از فقره‌های چند از حقایق نخستین می‌دهد که در روح سرشته شده است این‌ها را مفاهیم کلی ساده و به خودی خود صریح می‌داند که اکتسابی نیستند. دکارت معرفت را با وصف وضوح و تمایز بیان می‌کند که باید مبتنی بر شهود و استنتاج باشد. دکارت با قرار دادن فطریات در مقابل جعلیات و عارضیات مسئله را شفاف‌تر می‌کند و بیان می‌کند که تصورات فطری را تنها از طبیعت خاص خویش می‌گیرم. شهید مطهری در نقد نظریه فطری، ابتدا با ذکر معانی مختلف فطری، قایل می‌شود که در فلسفه جدید اروپایی بین دو معنای فطری تفکیک نشده است. یکی به معنای اداراکاتی که، همه اذهان در آن یکسانند، و دیگری، تصوراتی که خاصیت ذاتی عقل است. در نقد معنای اخیر فطری، دلایل چند اقامه می‌کند. شهید مطهری با نقد نظریه فطرت دکارتی در ادامه آغاز‌گاه نظام فکری دکارت و نخستین اصل آن را نیز مورد نقادی قرار می‌دهد. شهید مطهری در نقد شک دکارت اذعان می‌دارد که چون دکارت در طرح-ریزی فلسفه خود تمام معلومات خود را باطل انگاشته است و تمام افکار خود، اعم از محسوسات و معقولات را مورد شک قرار داده است، پس بنابراین نگرش، کلیه افکار حتی اصل عدم تناقض باطل می‌شود. بنابراین اصلی باقی نمی‌ماند که بتوان به آن اعتماد کرد. از نظر وی، استدلال دکارت مخدوش است چرا که با مورد تردید قرار دادن (اصل عدم تناقض) نمی‌توان (می‌اندیشم پس هستم) را نتیجه گرفت؛ این در حالی است که دکارت در پاسخ به دسته پنجم از اعتراضها می-گوید: « منظور از کنار گذاشتن پیشداوریها این است که در تمام آرایی که اعتقاد ما به آنها نتیجه احکام یا قضاوتهای قبلی است، کناربگذاریم، نه اینکه همه افکار موجود در ذهنمان را کناربگذاریم، ... کسی که می‌خواهد خود را از تمام پیشداوریها برهاند باید هیچ یک از آنچه را که قبلا تصدیق یا انکار کرده است را تایید یا تکذیب کند». همچنین در همانجا می‌گوید: ... ولی من فقط پیشداوریها را انکار کرده‌ام، اما به هیچ وجه این قبیل مفاهیم که بدون هیچ تصدیقی یا تکذیبی معلومند، منکر نشده‌ام. حرکت فکری دکارت از گذرگاه شک آغاز و بسوی یقین پیش می‌رود. شهید مطهری این شیوه شروع نظام فلسفی را بیفایده می‌داند، چرا که شک دکارت واقعی نبوده بلکه بصورت فرضی مطرح شده و شک وی روشی و دستوری بوده است. با فرض شک، دکارت باید در شک خودش نیز شک کند. در نتیجه همه چیز پندار خواهد بود. نقد شهید مطهری بر شک دکارت مبتنی بر توهمی بودن شک است. پاسخ به این پرسش که آیا شک دکارت واقعی بوده یا فرضی و پنداری؟ آسان و ساده نیست چرا که برخی شک او را غیر واقعی می‌دانند و بعضی دیگر واقعی؛ مباحثات و مشاجرات فراوانی در این مساله در گرفته است که از نظر کاپلستون براحتی نمی‌توان بدان پاسخ داد. همانطور که شهید مطهری به سیر نظام فلسفی دکارت اشکال می‌کند، طبیعی است که جایگاه طرح مساله خدا و شیوه اثبات آن را نیز نپذیرد. شهید مطهری هم به شیوه‌ی ورود دکارت به این مساله و هم به دلیل اثبات وجود خدا، اشکال می‌کند. به این نحو که منظور دکارت از تصور ذات برتر، یا مدعا نفس تصور ذات برتر است یا واقعیت ذات برتر، به شق اول، از تصور ذات برتر وجود آن لازم نمی‌آید. به شق دوم، وجود عارض بر ذات و صفت ذات فرض شده در حالیکه اشیاء فارغ از وجودشان ذاتی ندارند.
رابطه نفس و بدن نزد فیلسوفان پس دکارتى
نویسنده:
رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
کشف مضمون آگاهی؛ راه گذار دکارت از آزادی به خود‌آیینی
نویسنده:
مصطفی عابدی جیغه ، محسن باقرزاده مشکی باف ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با توجه به جایگاه محوری «من اندیشنده» در فلسفۀ دکارت این پرسش پیش می‌آید که چگونه «من» به آزادی و خود‌آیینی دست می‌یابد و قانون جهان را با توجه به قانون عقلانی خویش بنا می‌نهد؟ دکارت به این پرسش، از طریق تمایز نهادن ساحت آگاهی از ساحت معرفت‌شناسی پاسخ می‌دهد. او در معرفت‌شناسی که سوژه به شناخت ابژه‌های مستقل اقدام می‌کند، بحث آزادی را قابل طرح می‌داند و آزادی سلبی و ایجابی را زمینۀ تحقق شناخت سوژه از ابژۀ مستقل اعلام می‌کند. دکارت در معرفت‌شناسی، آزادی را به واسطۀ این‌که خداوند ضامن شناخت آدمی است، با دگر‌آیینی قابل جمع می‌داند، اما او در ساحت آگاهی، با توجه به این‌که ابژۀ مستقل از سوژه را منتفی می‌سازد و ابژه را به درون سوژه فرو می‌کاهد و آن را حیثی از آگاهی مطلق قرار می‌دهد، دگرآیینی را که در ساحت آزادی وجود داشت از میان بر می‌دارد. بر این اساس، آگاهی با توجه به محوریتی که به دست می‌آورد نه تنها قانون خود، بلکه قانون جهان را نیز از درون خود بیرون می‌کشد و خود‌آیینی بنیاد هستی قرار می‌گیرد. اهمیت این موضوع هنگامی مشخص می‌شود که به نقش بنیادی فاعلیت حیث درون در به وجود آمدن فلسفۀ جدید پی برده باشیم. به این ترتیب، واضح است که فهم اندیشۀ جدید، بدون بررسی معنا و مفهوم آزادی و خود‌آیینی در اندیشۀ دکارت امکان‌پذیر نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 64 تا 88
شک دکارتی در علوم انسانی
نویسنده:
محسن اسماعیلی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
معنای «موقت» در اخلاق موقت دکارت و بررسی انتقادی چند برداشت معاصر
نویسنده:
مهدی بهنیافر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به مجموعۀ اصول چهارگانۀ موسوم به اخلاق موقت دکارت و برخی لوازم معرفتی آن می‌پردازد. ضمن معرفی دو خوانش رقیب از این اصول که یکی جایگاه قابل اعتنایی برای این اصول قائل نیست و آن را جزء اساسی منظومۀ معرفتی دکارت نمی‌داند و دیگری این اصول را هم دائمی و هم همگانی می‌انگارد، تبیین مورد نظرمان را از قلمرو معرفتی و همین‌طور قلمرو انسانی این اصول به‌دست دهیم. گام نخست، ارائۀ تقریری مختار از نسبت این اصول با دو عنصر کلیدی اندیشۀ دکارت؛ یعنی شک و روش است و بر پایۀ آن به مفهوم مقطعی یا موقت بودن این اصول پرداخته‌ایم؛ مفهومی بدواً عادی با نتایج و الزاماتی نسبتاً متفاوت. برآنم که این منظومۀ موسوم به موقت، سرشتی معرفتی دارد نه زمانی؛ زمان هم تابع رخدادهای حوزۀ فاهمه است. همچنین در عین استدلال بر اینکه نمی‌توان این اصول را همواره موقتی دانست نشان‌داده‌ام که ایدۀ برخی شارحان مبنی بر این‌که او این اصول را از ابتدا همیشگی و همگانی می‌خواسته، ایده‌ای شاذ و غیرقابل تحمیل به متن آثار دکارت است. نشان داده‌ام که این اصول در شرایط معرفتی مشخص و تشریح‌شده‌ای ممکن است حضوری دائمی در عرصۀ زیست اندیشمند پیدا کنند و در شرایطی هم ممکن است در دستگاه فکری او نقض و از این راه واجد حاکمیتی موقت شوند. از جمله نتایج جانبی جای‌گیری و تقریر مدلّل این اصول در بافت فکری دکارت، تبیین این نکته است که انتساب وصف غیرمدلّلی مانند محافظه‌کاری به این اصول، نسبت به اغراض مدلّل دکارت، نسبتی پسینی و کمتر قابل‌اعتناست.
صفحات :
از صفحه 75 تا 105
نقدی بر اختیارگرایی دکارتی
نویسنده:
بهرام علیزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همسازگرایی دیدگاهی است که می­گوید دترمینسم منطقاً با اراده آزاد همساز است و اختیارگرایی به عنوان شاخه­ای از ناهمسازگرایی معتقد است در یک جهان دترمینیستی اراده آزاد امکان تحقق ندارد، ولی اراده آزاد محقق است؛ پس دترمینیسم نادرست است. آیا دکارت یک اختیارگراست؟ از این جهت که دوگانه­انگاری این امکان را به «خود» می­دهد تا علتی ورای علت­های دیگر باشد، احتمالا او یک اختیارگراست. با وجود این خواهیم گفت، که اختیارگرایی او به جای تاکید بر مولّفۀ ناهمسازگرایانۀ «امکان­های بدیل» بر مولفه همسازگرایانه «خودانگیختگی» مبتنی است. در نهایت می­توان گفت که دیدگاه او از سه جنبة مهم همسازگرایانه محسوب می­شود.
صفحات :
از صفحه 177 تا 205
رابطه نفس و بدن از منظر دکارت و مرلوپونتی
نویسنده:
فرح رامین، راضیه شفیعی، حسین حسینی امین
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موریس مرلوپونتی، اگزیستانسیالیست و پدیدارشناس فرانسوی، می‌کوشد شکافی را که در فلسفه دکارت درباره رابطه نفس و بدن پدید آمده بود، حل کند؛ از‌این‌رو روش جدیدی در توصیف تجربه انسان در جهان ارائه کرد و به جای تکیه بر ایده‌ها، ادراک حسی را پدیدارشناسی کرد. وی در کتاب پدیدارشناسی که در آن از تأملات دکارت بسیار تأثیر پذیرفته است، تمام تلاش خود را برای حل معضلات عقل‌گرایان و تجربه‌گرایان در این زمینه به کار بست. مرلوپونتی معتقد است که ادراکْ پدیداری بدنی است، نه رویدادی ذهنی. نزد وی ما مدرک‌هایی بدن‌مند هستیم. بدن جای‌گرفتن انسان در جهان، نظرگاه انسان به سوی جهان، لنگرگاه ما در جهان است. مرلوپونتی تمایز دکارتی درباره نفس و بدن و عالم مکانیکی دکارت را نمی‌پذیرد. در این تحقیق برآنیم با ذکر اشتراک‌ها و اختلاف‌‌های آرای مرلوپونتی و دکارت در بحث نفس و بدن، اصالت بدن در تفکر مرلوپونتی و اصالت نفس در اندیشه دکارت را ارزیابی کرده و از این رهگذر، سیمای کلی از نفس‌شناسی هریک را ترسیم کنیم. یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهد که هر دو فیلسوف، در تبیین رابطه نفس و بدن ناموفق بوده‌اند.
صفحات :
از صفحه 108 تا 131
بررسی جایگاه عقل و ایمان در فلسفه دکارت
نویسنده:
هادی زارع مهرجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
عقلانیت در فلسفه دکارت
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار، تلاش شده است تا با تکیه بر آثار دکارت، عقلانیت در فلسفه او بررسی گردد. برای این منظور، نخست معانی عقلانیت بیان شده و پس از تعیین معنای مورد نظر، گزارشی از فلسفه دکارت به صورت تحلیلی ارایه گردیده و در ادامه، با متمایز ساختن «هستی شناسی» از «معرفت شناسی»، به بررسی عقلانیت، هم در نظام هستی شناسی و هم در نظام معرفت شناسی وی پرداخته شده است. دکارت در نظام معرفت شناسی خود، پس از طرح شک روشمند، به سوی شکاکیت، که مرحله ای از عدم عقلانیت است، سیر می کند، سپس بر اساس «کوجیتو» تلاش می کند تا از نظر معرفت شناسی، به قلمرو عقلانیت بازگردد. اما در نظام هستی شناسی، او نخست بر پایه «کوجیتو» به اوج عقلانیت، که همان اعتقاد به جوهر حقیقی واحد باشد، نزدیک می شود، ولی در ادامه و با گرایش به کثرت و اصالت ماهیت، از عقلانیت در نظام هستی شناسی فاصله می گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 525