آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 285
ایمان گرایی آگوستین
نویسنده:
سید محمد عالمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
 تمام کلیسای مقدس او مقایسه کلیساهای سنت آگوستین و هانس کونگ [پایان نامه لاتین]
نویسنده:
Edward J. Sullivan
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این مقاله سعی شده است تا فرهنگ های اسقف قرن چهارم کرگدن و الهیات بحث برانگیز قرن بیستم مقایسه شود. در انجام این کار، مطالعه ای مستقل از هر نویسنده انجام می شود تا مدل های مفهومی او از کلیسا استخراج شود. اهمیت ویژه ای به نام هایی داده می شود که هر کدام به کلیسا نسبت داده می شوند و پیامدهای این نام ها در حین عبور از حوزه ای مشابه به حوزه ecc1esio1ogica1 است. مطالعه ای نیز در مورد وظایف دفتر در کلیسا با توجه به انجام خدمات خاص انجام شده است. در اینجا این دو از هم جدا می‌شوند، آگوستین با محکوم کردن تفرقه با چالش دوناتیست روبرو می‌شود، در حالی که مسیحیان معاصر را به اصلاحات درونی واقعی ترغیب می‌کند، و ضرورت فیض را که فقط از طریق کلیسا برای شفای طبیعت آنها در دسترس است، یادآوری می‌کند. توجه ویژه ای به دو موضوع خاص از آگوستین داده شده است: استفاده از زور برای وادار کردن حداقل مطابقت ظاهری، و اعتقاد به ناتوانی انسان در انجام هر کار خیری خارج از بدن مسیح. کونگ در زمان های مختلف به گونه ای دیگر از هم جدا می شود. او بر ماهیت اشتراکی کلیسا به عنوان کسانی که خدا آنها را فراخوانده است و بر روی زمین توسط وزارت دفتر کلیسایی، از جمله شوراهای جهانی و پاپ، نمایندگی می شود، تأکید می کند. از نظر کونگ، کلیسا، پادشاهی خداست که به سمت تجلی حرکت می کند و باید ماهیت آخرالزمانی خود را با شهادت و اعلام کلام منعکس کند. او به دلیل پایبندی آن به گزاره های شفاهی از دفتر آموزشی کلیسا ایراد می گیرد و به این نتیجه می رسد که از پیوست غیر گزاره ای به کریگما حمایت می کند. تضاد بین نویسندگان با مقایسه مواضع آنها در مورد برخی از نکات، از جمله اقتدار، پاپی و در نهایت چهار علامت یا ویژگی های متمایز کلیسا، به شدت تأکید می شود. نگرش نسبت به دو مورد اول در برخی موارد به طور قابل توجهی متفاوت است، اما سازگاری رویکرد نسبت به چهار علامت کلیسا، به استثنای ویژگی رسولی، قابل مشاهده است. چندین نتیجه ارائه شده است، اما جوهر هر کدام در نگرش هر نویسنده نسبت به طبیعت انسانی نهفته است. آگوستین همان را کاملاً فاسد و بدون فیض می‌یابد که از طریق کلام و همکاری بشری داده می‌شود. کونگ پاسخ به دعوت الهی را کافی می‌بیند و کمتر به محدودیت آزادی به نام عشق به همسایه توجه می‌کند. تأثیر متقابل بین این دو مکتب فکری، تاریخ کلیسا را به همان شیوه ای که تاریخ بشریت را نشان می دهد، نقطه گذاری کرده است.
رستاخیز و ثنویت افلاطونی: آگوستینیسم جوزف راتسینگر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Patrick James Fletcher
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هم سنت آگوستین و هم جوزف راتسینگر به تفصیل درباره رستاخیز بدن نوشته اند، موضوعی که در قرن بیستم مرکز بحث های پر جنب و جوش بود. قدیس آگوستین الاهیات رستاخیز خود را تا حدی به عنوان پاسخی به کاهش ارزش دوگانه بدن موجود در افلاطونیسم شکل داد، موضوعی که راتزینگر در نوشته های خود درباره رستاخیز با آن دست و پنجه نرم می کرد. این مطالعه به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا و تا چه حد می توان الهیات جوزف راتزینگر در مورد رستاخیز بدن را "آگوستین" توصیف کرد؟ برای انجام این کار، ابتدا چهار "ویژگی آگوستین" با مطالعه دقیق الهیات معاد خود آگوستین، با توجه خاص به نحوه برخورد آگوستین با افلاطونیسم (موضوعی محوری در بحث قرن بیستم در مورد رستاخیز که در آن راتزینگر بود، آموزش داده شد. گرفتار). سپس، الهیات معاد راتزینگر تحت عنوان این «ویژگی‌های آگوستینی» مورد بررسی قرار می‌گیرد تا مشخص شود که چگونه و تا چه اندازه می‌توان دیدگاه‌های راتزینگر را «آگوستینی» توصیف کرد. این مطالعه نشان می‌دهد که الاهیات رستاخیز راتزینگر را می‌توان «آگوستینی» نامید، زیرا ویژگی‌های کلیدی معاد شناسی بالغ آگوستین در هر نوشته متوالی راتزینگر در مورد معاد بیشتر و بیشتر نمایان می‌شود. راتزینگر رویکرد منحصر به فرد خود را به آخرت شناسی ارائه می دهد و در الهیات معاد خود صرفاً از آگوستین تقلید نمی کند. با این حال، یک مسیر مشترک بین این دو متکلم وجود دارد. هر دو با الهیاتی شروع کردند که تا حدی تحت تأثیر عناصر دوگانه خاصی قرار داشت، و هر دو به تدریج آن الاهیات را در طول زندگی خود خالص کردند و در جهت یک واقع گرایی فیزیکی بزرگتر حرکت کردند. به این ترتیب، مکاتبات راتزینگر با آگوستین ایستا نیست، بلکه پویا است. شباهت آنها نه تنها در ایده های مشترک، بلکه در یک مسیر مشترک نهفته است.
مقایسه جنگ عادلانه در اندیشه‌های سنت آگوستین، مایکل والزر و فقهای شیعه معاصر
نویسنده:
علی حسینی ، علی باقری دولت آبادی ، ساره امینی پور
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
یکی از مباحث جدی قرن 21م درخصوص شروع جنگ‌ها توسط دولت‌ها عادلانه یا ناعادلانه بودن آن است. کما اینکه از بُعد نظری از گذشته‌های دور در بین اندیشمندان مطرح و تا حال حاضر نیز ادامه داشته است. برای پی بردن به تغییرات ایجاد شده در این اندیشه‌ها و نیز تفاوت آن در میان آباء کلیسا و فقهای شیعه؛ پژوهش پیش رو به مقایسه جنگ عادلانه در اندیشه‌های سنت آگوستین، مایکل والزر و فقهای شیعه معاصر پرداخته است. پژوهش حاضر ازنظر ماهیت، نظری – کاربردی و ازلحاظ روش مطالعه، توصیفی – تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات به اتکاء به دو روش کتابخانه‌ای و پرسشنامه، انجام گرفته است. برای این منظور دیدگاه‌های یازده فقیه و مرجع تقلید بر اساس پرسشنامه و آثار مکتوب آنها بررسی گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد بین دیدگاه‌های فقهای شیعه و اندیشه‌های سنت آگوستین اشتراکات بیشتری به نسبت اندیشه‌های والزر درخصوص جنگ عادلانه وجود دارد. در عین حال هر سه اندیشه در بُعد اهداف جنگ عادلانه و موضوع کمک به ملت‌های تحت ستم بیشترین شباهت و درخصوص شروط جنگ عادلانه و دلایل مشروعیت بخش بیشترین اختلاف را با یکدیگر داشتند. همچنین یافته‌ها نشان دادند درحالی‌که آگوستین و فقهای شیعه حاکمان و خدا را مقام‌های تصمیم گیرنده درباره جنگ عادلانه معرفی می‌نمایند، والزر بر نقش افکار عمومی، مردم و شورای امنیت سازمان ملل به عنوان عناصر تصمیم گیرنده تاکید دارد.
فرشتگان و الهیات نجات در کتاب مقدس: رویکرد تفسیری آگوستین قدیس
نویسنده:
علی مرادی ، سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرشتگان در کتاب مقدس و به تبع آن در آموزه نجات، نقشی محوری برای آگوستین ایفا می‌کنند. او در آثارش در پی طراحی بنایی برای تبیین جایگاه وجودشناختی فرشتگان است تا آنها را عناصر مهم الهیات نجات معرفی کند. باور به فرشتگان به عنوان یاوران ِ‌مسیح، و شخص مسیح به عنوان عامل نجات، باعث شکل‌گیری سوالی اساسی در اندیشه آگوستین شده است که چگونه می‌توان نقش کارکردی فرشتگان در فرآیند نجات را در بستر کتاب مقدس با توجه به جایگاه مسیح به عنوان ناجی بشریت جمع و تفسیر کرد. نویسندگان معتقدند که آگوستین برای حل این معضل در سه مرحله به تفسیر کتاب مقدس می‌پردازد: اولاً تفسیری نوین از خدانمودهای کتاب‌مقدس ارائه می‌دهد تا هم تجسد را رنگی دیگر دهد، و هم جایگاه برتر مسیح نسبت به فرشتگان را حفظ کند؛ ثانیاً نقش میانجیگری فرشتگان برای نجات را با توجه به شأنِ نجات بخشیِ مسیح شرح ‌می‌دهد و ثالثاً به طرح نظام نبرد معنوی می‌پردازد. با این حال بر اساس بررسی‌های انجام‌پذیرفته معلوم می‌شود او در این هدف توفیقی بدست نمی‌آورد. در این پژوهش برآنیم تا مبانی الهیات نجات را با توجه به نقش فرشتگان دراندیشه آگوستین و چگونگی جمع شدن آن با جایگاه نجات بخشیِ‌مسیح، با تکیه بر آثاری همچون شروح و تفاسیر سفر پیدایش، درباره تثلیث مقدس، شروح بر مزامیر و شهر خدا و دیگر آثار او با روش تفسیری - تحلیلی مورد بررسی قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 927 تا 951
نقش ملائکه و شیاطین در شکل‌گیری مفهوم شهر خدا در اندیشه آگوستین
نویسنده:
علی مرادی؛ مریم سالم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طراحی شهر خدا نزد آگوستین کاملاً بر محور فرشتگان و اهریمنان صورت گرفته است. به زعم وی خدا به همة فرشتگان، طبیعتِ خیر عطا کرده است و آن‌چه که باعث لغزش برخی از آن‌ها می‎شود عبارتست از روی گردانی از محبتخدا و روی آوردن به جایگاه شخصی خود فرشتگان. در واقع، تکبر اولین گام در ایجاد شکاف بین فرشتگان است که آن‌ها را به دو دسته فرشتگان مقدس و فرشتگان شرور (اهریمنان) تقسیم می‎کند و دو شهر را شکل می‎دهد، شهر خدا در مقابل شهر زمینی. این دیدگاه آگوستین باعث طرح مسئله چگونگی انحراف اراده در فرشتگان و شکل‎گیری مفهوم شهر خدا می‌شود. به نظر می‎رسد که آگوستین برای حل این مسئله با تکیه بر آموزه‎های کتاب مقدس به دو مفهوم «تمسک به خدای متعالی» و «تکبر»در ساحت فرشتگان متوسل می‎شود و انحراف اراده را نیز در تقریر نهایی دیدگاه خویش محفوظ می‎دارد. در این مقاله با بررسی آثار آگوستین و تحلیل نظرات او، جایگاه اهریمنان و فرشتگان را در شکل‎گیری مفهوم شهر خدا و شهرزمینی بررسی می‌نماییم.
صفحات :
از صفحه 213 تا 236
اشراق از نظر اگوستین
نویسنده:
اکبر محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
اگوستین ، با ارائة نظریه ای دربارة اشراق الهی ، روشنایی ناشی از تجربة اشراقی خویش یا تحوّل اشراقی درونی ناشی از ایمان خود را به عنوان سرچشمة معرفت عقلی بشر، قرار داد . اگوستین ، حقیقت ویقین اصلی را در تجربة اشراقی ایمانی خویش یا درنور ناشی از ایمان مسیحی خویش مشاهده کرد وسپس به قلمرو معرفت عقلی بشر سرایت داد. لذا نورعقل بشر ، از نظر اگوستین ، انعکاسی از نور وحی وکاملاً فرع برآن است . حکم حقیقی وحقیقت راستین ، هردو ازآن خداست و به قلمرو وحی تعلق دارد و حکمی که از سوی عقل بشر صادر می شود وحقیقتی که درمی یابد ،هر دو عاریتی است . بنابراین اشراق و افاضة الهی مقدم بر فعالیت عقل بشر است . سخنان اگوستین درباره مسئله شناخت از منظر تجربة اشراقی ایمانی اوست و به همین دلیل است که اگوستین دوست دارد در معرفت شناسی خویش اصطلاح «نور» را به کار می برد و ازخدا به خورشید معقول یا نور معقول تعبیر می کند . این نور منشأ حقیقت وشناخت است وعقل ما برای شناخت حقیقت به کمک وفیض ودخالت نور الهی نیاز دارد. از نظر اگوستین نور ناشی از وحی مسیحی ، نوری معقول است که عقل بشر را منّور می سازد .نور ناشی از ایمان به کلمة الهی که خود منشأ حقایق (مُثُل) است،حقایق ازلی را برای عقل ما روشن می سازد. در تفکر اشراقی اگوستین،نفوذ عنصر عقلی افلاطونی ، هویداست، اما آنچه در ورای این عقل گرایی و منشأ آن قرار گرفته است،اشراق نور کلمه الهی است.اگوستین با قرار دادن مثل افلاطونی در نور کلمه الهی،هر حقیقتی را به وحی باز گرداند.حقایق ازلی و ابدی در اندیشه الهی هستند و از منبعی در ورای عقل، به عقل بشر اشراق می شوند. بدیهی است که در چنین تفکری، شناخت حقیقت با عقل محض، میسر نیست.زیرا خدا متعلق اندیشه نیست، بلکه شخص یا اراده ای است که خود را در وحی متجلّی ساخته است.او خود منشأ هر گونه شناختی است و بدون تابش نوری که از جانب او می آید، عقل قادر به شناخت حقیقت نیست . تلفیق حقیقت اشراقی ناشی از وحی وحقیقت عقلی و مبدأ (منشأ) قراردادن حقیقت اشراقی ناشی از وحی برای حقیقت عقلی، موجب شده است که نظریة «اشراق» معما گونه شود. درتفکر اشراقی اگوستین نورعقل بشر نوری عاریتی (انعکاسی) است،که ازجانب نورالهی، که فراتر از عقل بشر است ، برعقل انسانی می تابد و سبب می شود که حقایق کلی و ضروری برای عقل ما روشن شود. نورعقل الهی (نور کلمة الهی) نور مضیء است و نورعقل بشر،نوری انعکاسی که فقط پرتوهایی از آن نور را دریافت می کند. همة حقایق کلی و ضروری که عقل ما در می یابد بر اثرتابش و افاضةنور الهی است . بدین ترتیب ،خورشیدی را که اگوستین درمرکز جهان عقلی قرار داد و دررسالة دربارة تثلیث عنوان کرد که حقایق ازلی را برای عقل ما روشن می سازد همان نور کلمة الهی یا نورخدای وحی است و این معنای جمله ی اگوستین است که می گوید : «ایمان می آورم تا بفهمم.» علم از نظر او نوری است که از جانب خدا برعقل بشری می تابد وبدون فیض و اشراق ربانی تحقق ناپذیر است. درتفکر اگوستین «معرفت»، لطف و عطای الهی است ، اشراقی است که از بالا (ازجانب خدا ) می آید و بدون آن عقل بشر تهی است و نمی تواند به حقیقت شناخت حاصل کند. در این اندیشه، برای اینکه عقل بشر، حقیقت رابیابد باید به نور الهی منوّر گردد ونور ناشی از ایمان (نور کلمة الهی) ، عقل بشر را اشباع سازد.
ارسطو و آگوستین در مورد فعل اختیاری و آزادی و ضعف اراده [پااین نامه انگلیسی]
نویسنده:
Timothy David John Chappell
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اظهارات ارسطو در مورد اختیار، نه آنقدر برهانی برای وجود اختیار، بلکه بیانگر ماهیت آن است. این گزارش به این بستگی دارد که او تمایز قاطعی بین آنچه ما «اقدام آزاد» و «اقدام داوطلبانه» می‌نامیم، قائل نشود. برای او، این اصطلاحات قابل تعویض خواهند بود. پس ارسطویی می تواند به این نکته اشاره کند که اگر از اعتقاد به اختیار دست برداریم، باید از بسیاری از باورهای طبیعی دیگر نیز دست بکشیم. به ویژه، ما باید از باور به عمل داوطلبانه دست برداریم. به تعبیر ارسطویی، سه شرط وجود دارد (نه دو شرط، همانطور که خود ارسطو ظاهراً گمان می‌کرد)، که هر رفتاری باید آن‌ها را برآورده کند تا به‌عنوان کنش آزاد/ارادی تلقی شود. رفتار (i) نباید اجباری باشد، بلکه باید با قدرت و میل خود عامل انجام شود. (2) نباید از روی ناآگاهی انجام شود، بلکه باید بر اساس دانش مربوطه عمل شود. و (iii) نباید غیرمنطقی باشد، بلکه باید از ترکیب قدرت و تمایل خود عامل با دانش مربوطه عامل ناشی شود. (من) مرا به بحث در مورد گزارش ارسطو از آنچه او kineseis می نامد هدایت می کند. (2) مرا به سمت معرفت شناسی سوق می دهد. (iii) به شرحی از نظریه ارسطو در مورد پروآیرسیس و استدلال عملی به عنوان علت کنش ارادی. توسط akrasia، انتخاب عمدی چیزی که من صادقانه معتقدم نباید انتخاب کنم. به نظر می رسد که این یک عمل ارادی است که آنطور که ارسطو می گوید فعل اختیاری باید ایجاد نشود. اما از سه شرط کنش ارادی که من می گویم ارسطو باید به آن متعهد باشد می توان برای نشان دادن این که اشکال موجود آکراسیا هیچ نمونه مخالفی برای نظریه ارسطو نیست، بلکه مکمل جالبی برای نظریه ارسطو است استفاده کرد. مطالعه من درباره تئوری آزادی آگوستین با بررسی یک متن مهم، de Libero Arbitrio (فصل 5) آغاز می شود. سپس طرحواره ای مشابه با آنچه در ارسطو یافت می شود اعمال می کنم. آگوستین نیز به این ایده وابسته است که تحلیل کنش آزاد، تحلیل کنش ارادی است. او همچنین این دو نوع را با عمل مسئولانه یکی می داند. او نیز معتقد است (1) که جهل معمولاً باعث عدم ارادی می شود، و (2) هیچ عمل ارادی نمی تواند وجود داشته باشد که اجباری باشد یا عامل غیر از این نمی توانست انجام دهد. در آثار متأخر او، این آموزه‌ها اغلب به دلیل علاقه او به گناه اولیه و جبر پنهان می‌شوند (که هیچ‌کدام از موضوعات مورد بحث این تز نیستند). اما آنها همچنان آموزه های او هستند. آیا آگوستین (iii) آموزه‌ای دارد که کنش داوطلبانه باید عقلانی باشد؟ در حالی که او هیچ نظریه ای در مورد استدلال عملی مانند ارسطو ایجاد نمی کند، او نظریه ای درباره حکمت عملی ارائه می دهد. این یکی از ویژگی‌های اساسی تمام خواسته‌های انسان و از این رو تمام اعمال ارادی است که هدف آن سعادت است، که به درستی درک شود با داشتن خیر، یعنی خداوند یکسان است. آگوستین از این نتیجه به این نتیجه می‌رسد که برای توضیح هر رفتاری به‌عنوان یک کنش یا انتخاب اختیاری، لازم و کافی است که برخی خیرها را مشخص کنیم که باید آن را به عنوان هدف درک کرد. این مسئله برای آگوستین مشکلی مشابه مشکل ارسطو در مورد آکراسیا ایجاد می کند. انتخاب داوطلبانه شر چگونه قابل توضیح است؟ پاسخ آگوستین این است که امیال انسان در اثر سقوط بی‌نظم شده‌اند، و بنابراین ما اغلب نه بدی‌ها را فی نفسه، بلکه کالاهای کمتر از آنچه باید انتخاب می‌کنیم. اما این سؤال را برمی‌انگیزد: اولین انتخاب داوطلبانه شر چگونه قابل توضیح است؟ پاسخ آگوستین به سادگی این است که اینطور نیست. از آنجایی که یک عمل یا انتخاب اختیاری باید با ارجاع به خیری که هدف آن است توضیح داده شود، انتخاب اختیاری شر فی نفسه اصلاً قابل توضیح نیست. این بدان معنا نیست که انتخاب داوطلبانه شر وجود نداشته است. اما به این معنی است که، در اصل، این انتخاب غیرقابل توضیح است - یک راز. بنابراین، آگوستین، برخلاف ارسطو، در این مورد استثنایی (اما در هیچ مورد دیگر) تأیید می‌کند که می‌تواند عملی ارادی واقعی وجود داشته باشد که به معنای مربوطه، عقلانی نیست.
نظم، زیبایی و کمال جهان: فلسفه طبیعت در سنت آگوستین [پایان نامه پرتغالی]
نویسنده:
Ricardo Evangelista Brandão
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : رساله حاضر بر آن است تا نشان دهد که آگوستین در سفر کیهانی ـ فلسفی خود، با نبرد با پیروان مانی، تحت تأثیر شدید فلسفه نوافلاطونی فلوطین و الهیات کتاب مقدس- مسیحی، فلسفه ای از طبیعت می سازد که به عنوان راهنمای تفسیر است. از متون مقدس یهودی-مسیحی، اما به ویژه در مورد شرح خلقت که در فصل های اول پیدایش به نمایش گذاشته شده است، اما در بیشتر موارد با تفسیر تمثیلی با منشور نوافلاطونی. بنابراین، آگوستین در فلسفه جهان خود، هم به عنوان مفسر کتاب مقدس به عنوان یک فیلسوف نوافلاطونی ایفای نقش می کرد، که منجر به کیهان شناسی فلسفی با عناصر هر دو شد، که اولی را به انسجام فلسفی محدود می کرد و دومی را در تضاد با کتاب مقدس محدود می کرد. ما مطالعه خواهیم کرد که نیروی محرک بزرگ و هدایت کننده کیهان شناسی آگوستینی، ثنویت مانوی بود، که فهمیده بود که کیهان نتیجه اختلاط نور (خیر) و تاریکی (شر) است، بنابراین موجوداتی را ایجاد می کند که در ذات خود ذرات هستند. نور و تاریکی، در نتیجه این تز به وجود می آید که ذاتاً موجودات زشت و بدی وجود دارند. آگوستین از زمان نظریه آغاز و فرآیند شکل گیری جهان تا زمان نظریه نظم کیهانی کل نگر، با دفاع از این نظریه که کیهان منبع واحدی دارد (creatio ex nihilo)، خدا، و از آنجایی که او خیر برتر است، طبیعت هر دو به طور خاص به هر موجودی نگاه می کرد، به عنوان دیدگاه کل، خوب، زیبا و کامل است.
ساختن خود: آگوستین، سارتر و نقش دین در ساختن رابطه بین خود و دیگران [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Mireille Bishay
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : معمولاً اعتقاد بر این است که اعترافات آگوستین منبع اولیه ای برای «روی به خود» مدرن است. اما همانطور که بسیاری از منتقدان مدرنیته می گویند، همراه با این احساس برجسته از خود، حساسیت به ارزش و اهمیت دیگری کاهش یافته است. شاید متفکری که منشأ مفهوم مدرن از خود است (یا سرزنش می شود) می تواند منبعی برای بازیابی پست مدرن دیگری باشد. این پایان نامه به بررسی درک خود از خود ارائه شده در اعترافات آگوستین و هستی و نیستی سارتر می پردازد تا ساختارهای نهفته در مفاهیم مدرن استاندارد از خود را که از همین آثار به دست آمده است برجسته و به چالش بکشد. علیرغم شباهت‌های فراوان، این مدل‌ها به دلیل این واقعیت که یکی از درون ایدئولوژی استقلال و آزادی رادیکال و دیگری از درون ایدئولوژی ناهمسانی و داده‌گرایی رادیکال نشات می‌گیرد، اساساً با هم تفاوت دارند. سارتر بخشندگی را رد می‌کند و ما را با سیستمی رها می‌کند که ادعا می‌کند خود انسان «اشتیاق بی‌فایده‌ای است» و «جهنم افراد دیگر هستند». آگوستین داده بودن را فرض می کند و مدلی را ارائه می دهد که در آن یک خود کاملاً یکپارچه تنها در پیوند ناگسستنی به دیگری امکان پذیر است. با بررسی اینکه چگونه ایدئولوژی‌های متضاد آنها در ایجاد تفاوت فاحش در نتیجه‌گیری‌هایشان درباره خودهای مشابهی که به تفصیل بیان می‌کنند کمک می‌کند، به بررسی این موضوع می‌پردازم که چگونه ساختارهای یک خود متشکل از نظر مذهبی می‌توانند امکان اشتراک در روابط انسانی را حفظ کنند که توسط یک جهان بینی مبتنی بر اتمیسم منع شده است. و خود مختار همانطور که سارتر نمونه آن را نشان داد. با بررسی دقیق شیوه‌هایی که خود در این دو اثر تجربه، بیان و به فعلیت می‌رسد، این واقعیت را برجسته می‌کنم که شیوه‌های متضاد آن‌ها از درگیر کردن دگرگونی در واقع ناشی از جهت‌گیری‌های مذهبی و مدرنیستی مربوطه آنهاست. این اثر در بررسی نقش دین در ایجاد فرصت‌های باز برای ادغام و ارتباط بین خود و دیگری، به گفتگوی معاصر درباره «روی به دین» به عنوان پاسخی بالقوه سازنده به شکست مفاهیم مدرن و حتی پست مدرن از خود کمک می‌کند. برای ایجاد مبنایی برای تجربه معنادار انسانی.
  • تعداد رکورد ها : 285