آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1380
عقل فعال از دیدگاه ابن سینا، فارابی و سهروردی
نویسنده:
احمد احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده :عقل فعال به عنوان مرتبه ای از نفس انسان، برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح شد و برجسته ترین نظریه ی مشایی در مورد عقل فعال در فلسفه ی فارابی و ابن سینا به عنوان آخرین عقل از سلسله عقول طولیه، ممکن الوجود، مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد.عقل فعال کار کردی عالی و گستردهدر وجود شناسی مشایی دارد. این عقل به عنوان حلقه ارتباط بین مجردات (عقول طولیه) و مادیات مبدأ صدور کثرات جهان مادی و کدخدای عالم تحت القمر است. ایجاد هیولی، عناصر اربعه، مرکبات و نفوس ( غیر فلکی ) وابسته به افاضه ی صور وجودی از عقل فعال با معاونت حرکات و اوضاع فلکی می باشد.عقل فعال در حیطه معرفت شناسی مشایی نیز جایگاهی برجسته دارد. معرفت انسانی ( ادراک حصولی ) در تمام مراتب خود وابسته به افاضه ی صور کلی و معقولات توسط این عقل بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است.سهروردی در تبیین صدور کثرات مادی، نظریه عقول عرضیه را مطرح کرد. وی عقول عرضیه را سلسله ای از انوار مجرد قاهره می داند، که هریک رب النوع یک نوع مادی هستند. این عقول کلی اند؛ به این معنا که اصل افراد خویش بوده و همه کمالات مادون را واجد بوده و فیض آنها به مادون علی السویه است. آنها در عرض هم واقع شده اند، به این معنا که فاقد رابطه ی علی و معلولی اند.عقول عرضیه از جهت وجود شناسی و معرفت شناسی نقش بسزایی در فلسفه ی سهروردی دارند؛ بدین صورت که عالم محسوسات، معلول انوار عرضیه ی حاصل از اشراقات است.اجسام عنصری از جهت فقر هر نور عرضی صادر شده اند. مّثّل معلقه، موجوداتی بالاتر از عالم محسوسات و پایین تر از عالم معقول هستند که توسط انوار عرضیه حاصل از مشاهدات، ایجاد شده اند.کلید واژه : عقل فعال، عقول طولیه،وجودشناسی،معرفت شناسی.
انسان کامل از نظر ابن سینا، ابن عربی و سهروردی
نویسنده:
علی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان کامل از مباحث کلیدی و اساسی و در عین حال جذاب و شیرین در فلسفه و عرفان به‌ویژهفلسفه و عرفان اسلامی است . فلسفه و عرفان اسلامی نگاه و توجه ویژه ای به انسان و چگونگیزیستن و به تکامل رسیدن وی دارد . عرفا با توجه به اهمیت سیر و سلوک وتکامل بیشتر به این موضوع پرداخته اند. این رساله با روشنقلی با فیش برداری از آثار ابن سینا و ابن عربی و شیخ اشراق و کتب و مقالات مرتبط با آنها تهیه شده است . ابن سینا که نماینده فلسفه مشاء است در بخش عرفان و تصوف از کتاب اشارات و تنبیهات خود به مباحث عرفانی پرداخته است ؛ او از انسان کامل نام نبرده است اما از ویژگی‌هایی که برای عارف نام برده است می توان چنین برداشت کرد که عارف از نظر او همان انسان کامل است . عارف از نظر او باید مراحل اراده ،ریاضت ، اوقات ، و سکینه را طی کند و در هر مرحله حالات خاصی برای او بوجود خواهد آمد . از ویژگیهای ظاهری نیز می توان گشاده رویی ، کینه نداشتن و با گذشت بودن ، تواضع و فروتنی ، تجسس نکردن ، وانجام عبادات و فرایض را ذکر کرد . ابن سینا به ضرورت پرورش قوه تفکر و تعقل برای رسیدن به کمالبسیار تأکید می کند و انسان کامل راکسی می داند که به منتها درجه عقلی رسیده باشد. سهروردی که پایه گذار حکمت اشراق خوانده می شود نیز بدون اینکه از انسان کامل نام ببرد در کتابهای حکمه الاشراق و پرتو نامه و صفیر سیمرغ ویژگی‌هایی برای حکیم متأله مانندانجام عبادات ، خلوت ،ریاضت ،توانایی خلع اختیاری بدن از روح و غیره ذکر کرده است . سهروردی بیشتر به جنبه های عرفانی و صوفیانه انسان کامل پرداخته است .اما ابن عربی که پدر عرفان نظری نام گرفته است نخستین کسی است که واضح و مشخص از انسان کامل نام برده است و به بیان ویژگیها و خصوصیات و راه رسم کامل شدن می پردازد . انسان کامل ، جهان اکبر است که هرچه در هستی است در او وجوددارد بلکه چیزی بیشتر دارکه همان امانت الهی است .انسان میوه درخت آفرینش . انسان کامل زبده وحاصل این میوه است ، او مقصود آفرینش و آیینه تمام نمای الهی است که تمامی اسماء و صفات الهی را در خود منعکس می کند . ویژگی مشابه این سه عارف و فیلسوف بزرگ مسلمان توجه جدی و بارز آنها به اهمیت تکامل انسانی است که با دیگر موجودات تفاوتی اساسی دارد و آن روح و نفس آنهاست که توانایی عروج به بالاترین حد هستی را دارد .
ثلاثة حكماء مسلمين (ابن سينا - السهروردي - ابن عربي)
نویسنده:
حسين نصر
نوع منبع :
کتاب , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مطالعه تطبیقی جایگاه حکمران در اندیشه شهاب‌الدین سهروردی و امام خمینی (ره)
نویسنده:
سید صدرالدین موسوی جشنی ، ناهید قمریان ، مهرنوش خادمی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله بر اساس مبانی فلسفی و عرفانی (هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی) شیخ اشراق و امام خمینی، در نگاه به مساله رهبری در جامعه اسلامی نگاشته شده است. سهروردی با تلفیق نظریات عرفانی و فلسفی، اندیشه‌های حکمت خسروانی، نظریات ولایت در اندیشه شیعی و مفهوم انسان کامل، "حکیم متاله" را مناسب‌ترین گزینه برای رهبری جامعه اسلامی می‌داند. امام خمینی(ره) نیز با تلفیق نظریات فقهی، فلسفی و عرفانی، اندیشه‌های کلامی در قالب بحث نبوت و امامت، مفهوم انسان کامل، مساله رهبری جامعه را در عصر غیبت بر عهده "ولی‌فقیه" می‌داند. بر این اساس سوال اصلی این نوشتار عبارت است از: تلاقی عرفان و سیاست چه تاثیری بر نگاه امام خمینی و سهروردی بر مفهوم حکمران جامعه اسلامی داشته است؟ در این راستا فرضیه چنین است که از تلاقی دو مفهوم "انسان کامل" و "قدرت" که به ترتیب دو مفهوم عرفانی و سیاسی می‌باشند مفاهیم "حکیم متاله" و "ولی‌فقیه" در اندیشه سهروردی و امام خمینی(ره) حاصل شده است. این مقاله درصدد است با روش تطبیقی- توصیفی اشتراکات و افتراقات رویکرد این دو اندیشمند را مورد واکاوی قرار دهد. یافته‌های تحقیق نشان می‌هد که مفهوم حکمران جامعه اسلامی محل تلاقی دیدگاه‌های عرفانی و سیاسی دو اندیشمند می‌باشد.
عشق الهی از دیدگاه شیخ اشراق و مولانا
نویسنده:
پدیدآور: طاهره غلامی استاد راهنما: مجید ملایوسفی استاد مشاور: محمدجواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مباحثی که در فلسفه، ادبیات و عرفان عطف توجه بسیاری به آن شده و نظریات متنوعی در خصوص آن ارائه گردیده مسأله عشق الهی است، که متفکران بسیاری در باب آن سخن گفته اند. از یک سو متفکران بزرگی همچون سهروردی و مولانا عشق را به حقیقی ومجازی تقسیم می‌کنند که مطابق با تفکر ایشان عشق مجازی همان عشق به ماسوی الله وعشق حقیقی عشق به خدا، صفات و افعال اوست و از سوی دیگر متفکرانی از شرق تا غرب یک تقسیم‌بندی سه‌گانه از آن ارائه می‌کنند که عبارت است از عشق اروتیک، فیلیایی وآگاپه‌ای. مهم‌ترین خصیصه‌ی عشق اروتیک لذت است؛ در عشق فیلیایی خواستن چیزهای خو‌ب برای دیگری و فقط برای دیگری است که معیار و ملاکی مهم تلقی می‌شود و سرانجام عشق آگاپه ای که عبارت از محبّت عام خداوند نسبت به موجودات است که این نوع عشق، معنای حقیقی عشق در مسیحیت است. دربررسی نظریات سهروردی و مولانا در باب عشق الهی به دیدگاههای مشترک فراوانی برمی‌خوریم؛ از جمله اینکه هردوی آنها عشق را یک معنای ملکوتی و دارای مراتب متعددی می‌دانند که بالاترین مرتبه عشق متعلق به حق‌تعالی است. هردو متفکر معرفت را پایه واساس عشق و عقل را موجودی متعالی و نخستین صادر از خداوند می‌دانند. سهروردی عشق را در مراتب گوناگون هستی ساری وجاری و همه‌ی موجودات را واجد معشوق و مقصودی واحد می‌داند که جملگی به سوی حق‌تعالی رهسپارند، مولانا نیز وجود و بقای هستی را منوط به وجود و بقای عشق دانسته و همه‌ی کائنات را جویا و طالب معشوق حقیقی می‌داند. درکنار این نظریات مشترک، نظریات متنفاوتی نیز درنظریه ایشان درباب عشق‌الهی وجود دارد. برخلاف سهروردی که عشق را از محبّت ومعرفت بالاتر می‌داند و معرفت را مقدمه وپایه‌ای برای رسیدن به عشق می‌داند، مولانا عشق را مقدمه‌ای برای رسیدن به معرفت و شرط دریافت معرفت را عشق می‌داند.
فرشته شناسی از دیدگاه شیخ اشراق و فیض کاشانی
نویسنده:
مهناز کهندانی تفرشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله در فصل نخست ابتدائاً با زندگی‌نامه شیخ شهاب‌الدین سهروردی و ملا محسن فیض کاشانی به نحو اجمالی و تا آنجا که به حیات علمی ایشان و روند رشد علمی و پرورش ایده‌های فلسفی و اعتقادی آن‌ها تاثیر داشته است پرداخته شده و با برخی زمینه‌ها و منابعی که با تولد حکمت اشراق و حماسه عرفانی شیخ اشراق ارتباط می‌یابد و نیز مراحل و منابع پرورش ایده‌های عارفانه ـ فلسفی فیض کاشانی کاوش شده است.در فصل دوم فرشته‌شناسی نزد شیخ اشراق مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله نخست مقدماتی که بر پایه‌های آن‌ها شیخ اشراق فرشته‌شناسی خود را سامان داده به بحث و تحقیق گذاشته شده است. مباحثی از قبیل: موضوع نور به عنوان پایه اساسی حکمت نورانی اشراقی، خودشناسی، فیاضیت و بداهت و تشکیک نوری، سپس محبت و قهر و در نهایت اشراقات جوهری از نظر می‌گذرد. پس از بررسی اصول، مراتب مختلف فرشتگان در نظام نوری اشراق مورد بحث است؛ نورالانوار که فیض‌دهنده و منبع نور همه عالم است در بالاترین مرتبه قرار دارد و سپس بر اساس قاعده الواحد، نور اقرب، اول نور صادر از نورالانوار است. در مرتبه بعد عالم فرشتگان مقرب الهی که همان انوار قاهره طولی اند و بعد از اینان، عالم فرشتگان عقلی هم‌پایه(متکافه) قرار دارند. سپس عالم فرشتگان نیمه‌مجرد و نیمه‌مادی یعنی عالم مثال منفصل است که یکی از امتیازات فرشته‌شناسی اشراقی است و از این رو با تفصیل بیشتری به آن نظر شده و علاوه بر نگاه تاریخی به موضوع عالم مثال، دلایل اثبات نیز آورده شده است. در مرحله پایین‌تر عالم فرشتگان در عالم ماده است که بر اساس روایات و آیات و نیز تحلیل فلسفی بیان می‌گردد. در این فصل همچنین به تاثیرات فرشته‌شناسی فهلویون بر شیخ اشراق نیز پرداخته شده است. در فصل سوم، فرشته‌شناسی نزد فیض کاشانی مورد بررسی قرار گرفته است. ملامحسن فیض با غیر مادی دانستن ملائکه راه خود را از اهل حدیث جدا نموده و جانب فلاسفه را می‌گیرد. در ادامه مراتب و اقسام فرشتگان از دید فیض کاشانی موضوع تحقیق است که «ملائکه مهیّم» و ویژگی‌های آن‌ها به‌خصوص ابتهاج ایشان به ذات حق و غرق در محبت الهی بودنشان بررسی شده و مرتبه این فرشتگان نسبت به ملائکه عقلی با توجه به نظرات حکیم میرزاهاشم اشکوری مورد بحث قرار گرفته است. یکی دیگر از موضوعات مهم در این‌باره فرشتگان مدبّر عالم ماده اند که با توجه به بُعد نورانی و معنوی دادن به عالم ماده از جهت جهان‌بینی اسلامی بسیار حائز اهمیت است و همراهی عالم مجردات و عالم ماده و تفکیک‌ناپذیری آن‌ها را نشان می‌دهد. همچنین صفاتی که فیض کاشانی با توجه به آیات و روایات با دید حکیمانه حود برای فرشتگان می‌شمارد در این بخش از رساله بررسی شده است. فیض با کمک عالم مثال به توجیه فلسفی صفات جسمانی ملائکه می‌پردازد و بر آن مویداتی روایی عرضه می‌نماید که از جهت مقام حدیثی فیض کاشانی برای اهل فلسفه بسیار مهم است.در فصل چهارم رساله، مقایسه تطبیقی آرای دو اندیشمند بزرگ اسلامی آورده شده و به‌تفصیل نقش و ضرورت فرشته‌شناسی از حیث خداشناسی و نگاه توحیدی به هستی، تبیین نبوت،‌ وحدت ادیان، معرفت‌شناسی و نهایتاً نقش فرشتگان در انسان‌شناسی از دید این دو اندیشمند آمده است. به جهت اهمیت نقش و جایگاه هستی‌شناختی فرشتگان، در بخشی جداگانه به بررسی تطبیقی نظر فیض کاشانی و شیخ اشراق پرداخته شده و هر مرتبه به‌تفصیل در نظر این دو متفکر آمده است. در پایان نیز با توجه به مفاد نظر این دو و منابع فکری ایشان، وحدت وحی و عقل و شهود نزد آن‌ها و برائت آن‌ها از علم و عرفان منقطع از وحی الهی نشان داده شده است.
بررسی تطبیقی فناء فی اللّٰه از منظر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
امین دهقانی ، حسن معلمی ، مسعود اسماعیلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین مسائل در حیطۀ قوس صعود، مباحث مربوط به انتهای قوس صعود و مسئله فناء فی اللّٰه است. در مقاله پیش رو به بررسی تطبیقی این مسئله از منظر سردمداران سه مکتب مهم فلسفه اسلامی یعنی ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا می‌پردازیم. دو مبحث حرکت جوهری نفس و اتحاد ـ چه اتحاد عاقل و معقول و چه اتحاد نفس با عقل فعال‌ـ ، به عنوان بنیادی‌ترین اصول مٶثر در کیفیت تبیین و ترسیم فناء فی اللّٰه به حساب می‌آیند. برای ابن سینا به خاطر نفی حرکت جوهری نفس و نفی اتحاد و همین طور عدم صراحت در عبارات عرفانی‌اش، نمی‌توان قول به فنای حقیقی را قائل شد. همین طور سهروردی مبانی مشابهی با ابن سینا دارد و با عدم قول صریح به حرکت جوهری نفس و با نفی اتحاد، معنایی خاص و غیر حقیقی از فنا را ارائه می‌دهد و آن را به شدت توجه انسان پاک و طاهر به مبادی عالیه و دست دادن یک حالت روحانیه با جذبه شدید و حالت استغراق معنا می‌کند. اما ملاصدرا با داشتن مبانی و اصول خاص خود ـ از جمله اثبات حرکت جوهری نفس و پذیرش اتحادـ ، فنا را به صورت حقیقی می‌پذیرد و به علاوه، نقطۀ پایانی قوس صعود را چیزی بالاتر از دیدگاه ابن سینا و سهروردی می‌داند و به فنای حقیقی فی اللّٰه قائل است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 139
تبیین تطبیقی نگرش ابن سینا، سهروردی وابن عربی درباره علم و ادراک
نویسنده:
عزت الملوک قاسم قاضی ، محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر درصدد تبیین علم و ادراک و انواع و مراتب آن از دیدگاه دو حکیم بزرگ،ابن سینا (370- 428هـ.ق) و شیخ شهاب الدین سهروردی (549-587 هـ.ق) وپدر عرفان نظری، محیی الدین عربی (560-638هـ . ق)، معروف به شیخ اکبر است. این بزرگواران هر کدام علم و اداراک را به گونه ای تعریف کرده اند.ابن سیناهمچون طبیعیون، قائل به انطباع صور مرتسمه نزد ذهن است و سهروردی در باب ابصار، نظریه انطباع ابن سینا و نظریه خروج شعاع (دیدگاه ریاضیون)را رد کرده و اشراق حضوری نفس را ملاک رؤیت، و اساس علم و ادراک را حضور و ظهور شیء می داند. به نظر ابن سینا، علم و ادراک شامل چهار نوع: حسی، خیالی، وهمی و عقلی است ولی سهروردی آن را سه نوع می داند و علم وهمی را در خیال مندرج می نماید. ابن سینا قائل به این است که نفس، اشیاء محسوس و متخیل را از طریق آلات، ادراک می کند و مجردات و کلیات را به ذات خود درک می کند. وی قائل به مادی بودن حواس ظاهری و قوای باطنی است و برای هر کدام در مغزجایگاه خاصی قائل است.(ابن سینا، 1364: ص159) ولی عقل راغیر مادی می داند و مدرک هم در هر صورت غیر مادی است ولی سهروردی ادراک خیالی را نیز مجرد می داند و برای صور خیالی جایگاه مادی قایل نیست و از طریق آن عالم مثال را نیز ثابت می کند.ابن عربی نیز نظریه انطباع را رد می کند و برای صور خیالی جایگاه مادی قایل نیست. وی بنا بر نظریه ی خلق مدام می گوید، علم، تجلی دائم خداوند بر دلهایی است که سرگرمی های دنیا آن ها را محجوب نکرده باشد. علم حقیقی همراه با عمل است و نتیجه آن بهشت معنوی است. وهیچ چیز نورانی تر از علم نیست که بر آن نوری بتاباند و جایگاه آن قلب آدمی است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 162
آثار و لوازم اصالت ماهیت ابن سینا، سهروردی و میرداماد در مقایسه با اصالت وجود ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: جلیل محمدی خانقاه ؛ استاد راهنما: عبدالله نصری ؛ استاد مشاور: قاسم پورحسن درزی ؛ استاد مشاور: حوران اکبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله اصالت ماهیت و اصالت وجود نزد فیلسوفان پیش از ملاصدرا مطرح نبوده است و یا اگر مورد توجه بعضی از فیلسوفان همچون شیخ اشراق قرار گرفته است به عنوان یک مساله فرعی و در ضمن دیگر مباحث فلسفی همچون اعتباریات و معقول ثانی طرح شده است.اما اصالت وجود نزد صدرالمتألهین نه به عنوان یک مساله فرعی بلکه به عنوان یک اصل رصین در صدر مباحث فلسفی قرار می گیرد و دیگر مباحث فلسفی مبتنی بر آن پایه ریزی میگردد. بسیاری از شارحان حکمت متعالیه معتقدند توجه به اصالت وجود و نگرش اصالت وجودی داشتن به مباحث فلسفی چهره بسیاری از مسائل فلسفی را دگرگون می کند و تبیین دقیق تری از آنها ارائه می دهد.و اساسا ملاصدرا توفیقات خویش در حل معضلات فلسفی و تولید ابتکارات متعدد فلسفی را مرهون همین نگرش اصالت وجودی است و محرومیت دیگر فلاسفه به جهت نگرش اصالت ماهیتی است که خواسته یا ناخواسته بر فلسفه آن ها سایه افکنده است. قضاوت در میزان تاثیر گذاری اصالت ماهیت و اصالت وجود در دیگر مباحث فلسفی و سهم هریک در تبیین دقیق و حل سریع و آسان مسائل فلسفی و همچنین تولید مباحث نوین فلسفی مارا بر آن داشت که آثار و لوازم اصالت ماهیت در اندیشه سه فیلسوف بزرگ یعنی ابن سینا ، سهروردی و میرداماد را در مقایسه فلسفه اصالت وجودی ملاصدرا مورد بررسی قرار دهیم و توفیقات هریک در حوزه های گوناگون فلسفی را برشماریم.
تجرد و عدم تجرد ازنظر فلاسفه اسلامی(ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا)
نویسنده:
پدیدآور: فرزانه رنجبرزاده ؛ استاد راهنما: عباس جوارشکیان ؛ استاد مشاور: سیدمرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله تجرد و مبحث مجرد و مادی و اینکه مجردات و مادیات چه نوع موجوداتی هستند و چه ارتباطی با یکدیگر دارند؛ ازجمله مسائل و مباحث مهم و محوری در فلسفه است؛ به‌نحوی‌که فیلسوفان را واداشته تا موضعی را در مقابل آن، اختیار نمایند. در این پژوهش تلاش بر آن است تا دیدگاه ابن‌سینا و سهروردی به خصوص ملاصدرا درباره چیستی و حقیقت تجرد موردبررسی دقیق قرارگرفته و با توجه به تعاریف آن‌ها از تجرد، نحوه ارتباط مجرد و مادی در تمام مراتب هستی تحلیل گردد. ازآنجاکه چیستی و گستره تجرد با توجه به معنای سلبی ارائه‌شده از آن توسط فلاسفه با نظریه علم و شعور در نفس حیوانی و نباتی و حتی جمادات سازگاری ندارد، تمرکز و تلاش نگارنده بر آن است تا با یافتن معنای حقیقی و ایجابی از آن، بتواند مشکل مزبور و نحوه ارتباط مراتب وجود را حل نموده و از دیدگاه دوگانه انگار فلاسفه قبل از صدرالمتألهین به یگانه انگار برسد. اهداف دیگری را که رساله پیش‌رو دنبال می‌کند عبارت‌اند از: بیان ویژگی‌ها، اوصاف و احکام مجردات و مادیات؛ بیان مراتب و اقسام مجردات در قوس نزول و صعود؛ تعیین مرز مادی و مجرد و نحوه ارتباط آن‌ها با یکدیگر به عنوان محور اصلی رساله؛ که تمام موارد مذکور با روش تحلیلی- استدلالی، انجام‌شده و در بستر یک بررسی تطبیقی؛ سامان‌یافته است. در پایان امید است این پژوهش فتح بابی باشد برای تلاش دانش پژوهان، در این زمینه.
  • تعداد رکورد ها : 1380