آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1007
تجزیه تحلیل تطبیقی جایگاه نوابت در اندیشه فارابی و ابن باجه
نویسنده:
پدیدآور: کریم عظیمی فشی ؛ استاد راهنما: علی علی‌حسینی ؛ استاد مشاور: سیدجواد امام‌جمعه‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در سیر اندیشه های فیلسوفان جهان همواره سعادت و کمال بشر در اهمیت بالایی قرار داشته است. اندیشه های فیلسوفان جهان اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست و همواره بحث سامان جامعه و کمال و سعادت انسانها به شدت و ضعف در اندیشه های فیلسوفان اسلامی مشاهده می شود. فارابی و ابن باجه به عنوان نمونه هایی از بزرگترین فیلسوفان دنیای اسلام به ترسیم یک نقشه برای سعادت و کمال جوامع پرداخته اند. فارابی با آرمان گرایی، طرفدار نظام واحد و یکپارچه در مدینه فاضله است و با بهره گیری از فلسفه افلاطون و نو افلاطونی به تشریح جامعه مطلوب، طبقه بندی برتر از جامعه و مضادات نظام مدینه فاضله می پردازد. انسانهایی که با ساختار این مدینه فاضله مخالف باشند و ساختار آن را نپذیرند و برطبق نظام تعلیم و تربیتی آن تربیت نیابند، از نظر فارابی به «نوابت» یعنی علف های هرز تعبیر می شوند که از جامعه طرد و یا همچون علف هرز بساط شان برچیده شود، چون سعادت سایر افراد را به خطر می اندازند. نوابت نزد او افرادی‌ ناهنجار هستند‌ و به طور طبیعی در حکم حیوان‌اند و نمی‌توانند پایبند مدینه فاضله و اصول آن باشند، بنابراین باید به شدت با آنها برخورد شود. در مقابل، ابن‌باجه مصداق نوابت را فیلسوفانی می‌داند که در مدینه‌های غیرفاضله هم علم به سعادت دارند و هم عمل سعادتمندانه را انجام می‌دهند؛ در نتیجه،‌ نوابت مصداق افراد فاضلی می‌شود که درون مدینه‌های غیر فاضله به تدبیر امور خود و تحصیل سعادت می‌پردازند. بنابراین مبانی فلسفی این دو فیلسوف بر نوع تحلیل آن ها در مورد مخالفین و طرد شدگان جامعه تاثیر گذار بوده است. هدف این پژوهش این است تا با بررسی فلسفه سیاسی فارابی و ابن باجه دیدگاه آنها را در مورد نوابت جامعه(مخالفان) بررسی کند. امروزه می توان با تکیه بر میراث فلسفی به جا مانده از تمدن اسلامی الگویی بومی در مواجهه با مخالفین طراحی کرد. سوال اصلی در این پژوهش این است مواجهه با مخالفین نظام سیاسی و طرد شدگان از جامعه (نوابت)در فلسفه سیاسی اسلام از چه الگوهایی پیروی می کند؟ در این پژوهش از روش مقایسه ای استفاده شده است. در پایان از منظر این پژوهش علی رغم دیدگاههای مشابه فلسفه ی سیاسی فارابی و ابن باجه، در بحث از «نوابت جامعه» از هم فاصله می گیرند.
اعتدال طلايی ارسطو در تحليل ابونصر فارابی
نویسنده:
زهره توازيانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مجموع نظرياتي که در علم اخلاق مطرح شده‌اند، نظريه اعتدال ارسطويي بيشترين اقبال را در ميان متفکران مسلمان و از جمله فارابي که مؤسس فلسفه اسلامي محسوب ميشود، داشته است. مسئله اين است که آيا فارابي در طراحي نظام اخلاقي خويش به صرف تقليد و بيان و شرح و بسط نظر ارسطو بسنده کرده يا اينکه او نيز خود در زمينه اخلاق صاحب رأي و نظر مستقل بوده است؟ نوشتار حاضر پي آن است تا با ارائه گزارشي مستند از آراء فارابي در حوزه اخلاق نشان دهد که با وجود تأثير انکارناپذير ارسطو بر انديشه او در شکلگيري بعضي از عناصر فکري فارابي در حوزه اخلاق از جمله غايت نهايي دانستن سعادت و تمسک به نظريه حدوسط در فضايل و طرح فضايل چهارگانه مورد عنايت ارسطو، اما او در همة اين مسائل نيز به شرح و بسط اکتفا ننموده و نظريات خاص خود را ارائه نموده است. فارابي بطور مشخص سعادت را از حد يک مفهوم صرف اخلاقي با کاربردي فردي، به حوزه اجتماع و مدينه کشانده و آن را اساس نظامهاي سياسي مبتني بر فضيلت قلمداد نموده است و شاخصهاي کاملاً ديني را در اين حوزه وارد نموده و بخوبي از تبيين آن برآمده است؛ هر چند که انديشه وي در اين زمينه نيز خالي از نقد نميباشد. اما آنچه فارابي را در حوزه اخلاق در جرگه ارسطوئيان قرار ميدهد، مسئله طرح حدوسط در تعيين فضايل اخلاقي و بعنوان يک ضابطه در اين تعيين است که نوشتار حاضر با تکيه بر اين مسئله ميخواهد نشان دهد که چگونه فارابي نظام اخلاقي خويش را با عناصر برگرفته از سنت ارسطويي سامان داده است و نتايج اين تلاشها در حد مقدور در اين مقاله به تصوير کشيده شده است که حاصل آن اثبات ادعاي مذکور ميباشد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 40
الأفلاطونية المحدثة وأثرها في الفلسفة الإسلامية: مقاربات الفارابي للمدوّنة الأفلوطينية
نویسنده:
سعدیة بن دنیا؛ اشراف: الزاوی الحسین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نقش و جایگاه عقل در اخلاق از منظر فارابی
نویسنده:
سمیه بلبلی قادیکلایی, حمید پارسانیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
بررسی ارتباط عقل و اخلاق، از مباحث گریز ناپذیر فلسفی در زمینۀ اخلاق است. فارابی نیز یکی از تأثیرگذارترین فلاسفۀ مسلمان در حوزۀ اخلاق است. اما این‌که از منظر فارابی، عقل چه نقش و جایگاهی در اخلاق دارد، پرسشی است که در این نوشتار در پی پاسخ‌گویی به آن است. از این رو، ابتدا نظریۀ عقل از دیدگاه فارابی مطرح می‌شود. نظریه‌ای که پایه و اساس آن، بر ارتباط عقل انسانی با عالم مفارق از ماده، به وساطت و فیض عقل فعال گذارده شده است. سپس مفهوم اخلاق از نگاه وی و غایت اخلاق که همان «سعادت» است، تشریح شده، در نهایت، از جنبه‌های مختلف، جایگاه و نقش عقل را در رسیدن به سعادت بررسی می‌کنیم. شایان ذکر است که سعادت در دستگاه معرفتی فارابی، یک مفهوم بسیط نیست، بلکه مفهومی مرکب است و برای درک معنای آن، باید ارتباط آن با مفاهیمی چون اراده و اختیار، لذت، معرفت و تعلیم و تأدیب روشن شود. در این میان، پس از تعریف مفهوم عقل و انواع آن از نگاه فارابی، چگونگی بروز و ظهور و نقش‌آفرینی آن در هر یک از مفاهیم فوق‌الذکر، روشن شده، مشخص می‌شود که فارابی بر خلاف برخی فلاسفۀ اخلاق، فیلسوفی است که جایگاه بسیار پررنگی برای عقل در اخلاق قائل شده است و این مسأله را نیز از مسیرهای گوناگون و با مفاهیم متفاوت، نشان داده است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 97
بررسی اشتراکات و افتراقات در فلسفة‌ اجتماع افلاطون و فارابی
نویسنده:
محمود تقی‌زاده داوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آنجا که فلسفه و سایر علوم عقلی از طریق ترجمه آثار یونانی وارد تمدن اسلامی شده است همواره این شائبه وجود داشته که فلسفۀ اسلامی چیزی بیش از ترجمۀ محض فلسفه یونانی نبوده و فلاسفۀ مسلمان نوآوری­ای در قالب و محتوای این دانش مهاجر نداشته اند. نوشتار حاضر تلاش می­کند تا در خصوص فلسفه اجتماع، این نوآوری ها را برجسته سازد و از این­رو، بین دیدگاه­های اجتماعی دو تن از نمایندگان مهم فلسفۀ یونانی و فلسفۀ اسلامی ، افلاطون و فارابی، مقایسه­ای صورت داده و آراء متفاوت آنان را در کنار آراء مشترک­شان مطرح می­نماید. خواننده در انتهای این مقاله درخواهد یافت که گر­چه فارابی لفظ «مدینۀ فاضله» را از افلاطون وام گرفته است ولی طراحی، تحلیل و براهین مختلف مدینۀ او تفاوتی چشمگیر با مدینۀ افلاطون دارد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 159
نشست فارابی و تأسیس فلسفهٔ اسلامی
شخص محوری:
سیدحمید طالب زاده
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
نشست «فارابی و تأسیس فلسفهٔ اسلامی»
شخص محوری:
سیدحمید طالب زاده
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
جایگاه مسأله فیض در آثار فارابی؛ از آثار ارسطومآبانه تا رساله‌های مستقل
نویسنده:
حسن احمدی زاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
سخن گفتن از مسأله‌ی فیض در متافیزیک فارابی، با دشواری‌هایی همراه است؛ آیا مسأله‌ی فیض از آموزه‌های اصلی متافیزیک فارابی است یا باید آن را جنبه‌ای فرعی و ثانوی از متافیزیک او تلقی کرد؟ در این بحث با دو مشکل اساسی مواجه هستیم: در انتساب دو رساله‌ به فارابی، که دیدگاه‌های او درباره‌ی مسأله‌ی فیض را می‌توان پی گرفت، یعنی فصوص الحکم و عیون المسائل، تردید شده و به طور دقیق مشخص نیست که آیا خود او این دو رساله را نگاشته یا خیر. اما مشکل جدی‌تر این است که آموزه‌های متافیزیکی فارابی درخصوص مسأله‌ی فیض، از رساله‌ای تا رساله‌ی دیگر متفاوت هستند. چنین به نظر می‌رسد که برخی رساله‌های فارابی آموزه‌های خود او در این بحث را نشان می‌دهند در حالی که برخی دیگر همان دیدگاه‌های ارسطو را مطرح می‌کنند. به این دو مشکل، مشکل سومی را باید افزود، چرا که فارابی بحث از مسأله‌ی فیض را تنها در رساله‌های کاملاً متافیزیکی خود مطرح نمی‌کند بلکه در واقع، در نفس‌شناسی فلسفی‌اش بویژه در دیدگاه‌هایش درباره‌ی عقل نیز او به مسأله‌ی فیض اشاره می‌کند. برای یافتن برون‌رفتی از این مشکلات، در این جستار با بررسی آثاری از فارابی که در آنها از متافیزیک و مسأله‌ی فیض، سخن به میان آورده، سعی خواهیم نمود تا به دیدگاه‌های خود فارابی بیشتر نزدیک شویم.
صفحات :
از صفحه 1001 تا 1015
مقایسه آرمانشهر در آراء کنفوسیوس و فارابی
نویسنده:
پدیدآور: سیدامیرمحمد طباطبائی واعظ ؛ استاد راهنما: فیاض قرائی ؛ استاد مشاور: علی اشرف امامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مقایسه تطبیقی میان شخصیت‌ها و تعالیم بزرگان دین و فلسفه و نیز میان آموزه‌های دینی و فلسفی، همواره مهم و مورد نیاز بوده است. خصوصاً، اگر موضوع مورد مقایسه نیز دارای کاربرد و اهمیّت خاصّی باشد، این ضرورت، بیش‌تر جلوه می‌کند. تحقیق حاضر، به مقایسه «آرمانشهر» و مؤلّفه‌های اصلی آن، در آراء دو حکیم بزرگ تاریخ دین و فلسفه، کنفوسیوس و فارابی پرداخته و نقاط اشتراک و افتراق آن را تا حدّ امکان و با توجّه به برخی از نظریّات پیرامون این مقوله اجتماعی، دینی و فلسفی، روشن ساخته است. در این تحقیق، تلاش شده تا در خلال بیان تعاریف مختلف از مفهوم «آرمانشهر» و تشریح ویژگی‌ها و صفات هریک از انواع آن، به عوامل تاریخی و اجتماعی تأثیرگذار در روند شکل‌گیری اندیشه اتوپیایی در نظام فکری کنفوسیوس و فارابی نیز اشاره شود و برای تبیین بهتر این مسأله، به توضیح مختصری از تعالیم فلسفی این دو حکیم همچون تعالیم هستی‌شناختی و انسان‌شناختی ایشان نیز پرداخته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 1007