آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1007
بررسی مقایسه‌ای نظریه کنفوسیوس و فارابی درباره انسان و جامعه
نویسنده:
بنفشه کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ادیان و مکاتب بشری بر آنند تا با پاسخ گویی به مسائل وجودی انسان ، طرح و برنامه ای برای ارتقاء و سعادت او در هر دو جهان ارائه دهند. از آن جایی که انسان به اقتضای طبیعتش موجودی اجتماعی است ، جامعه سالم از جمله عواملی است که برای بالندگی به آن نیاز دارد.کنفوسیوس و فارابی به منزله متفکرانی با تمایلات انسان گرایانه و جامعه شناسانه ،ضمن تبیین دقیق فلسفی نسبت وجودی این عالم با مراتب بالاتر و روحانی وجود و با تحلیل مسائل انسانی به ارائه مسیری برای تعالی وجود انسان پرداخته اند. در این رساله با تحقیق و تحلیل آراء و تعالیم کنفسیوس و فارابی در محورهای هستی شناسی، انسان شناسی و بررسی دیدگاه های اجتماعی ایشان، در میابیم که اگر چه نظریات این دو فیلسوف در زمینه انسان و جامعه شباهت های بسیاری دارند؛ اما تفاوتها نیز بنیادین است. نتایج حاصل از مطالب پژوهش نشان می دهد که اشتراک مهم و عمده هر دو اندیشمند، نظریه فطری بودن گرایش به نیکی و زیبایی در وجود انسان است. تاکید هر دو بر انسان دوستی، اندازه نگه داشتن، تحصیل فضایل ، دوری از رذایل و طبیعت اجتماعی انسان نیز از دیگر اشتراکات هستند. از آن جایی که هدایت انسان برای دست یابی به سعادت، غایت اصلی هر دو فیلسوف به حساب می آید، پرورش نفس و اهتمام به نظام خانواده و اصلاح اجتماع انسانی را راه حل مناسب آن می دانند. همچنین مشابهت های بسیاری در حیطه مسائل سیاسی و حکومتی از جمله حکومت بر اساس الگوی صاحب فضیلت میان آن ها وجود دارد. از تفاوتهای عمده این دو متفکر، ترکیب مباحث فلسفه و ماوراء طبیعی در تفکر فارابی و آخرت گرایانه بودن دیدگاه وی است. اما کنفوسیوس تمامی هم? خویش را صرف زندگی در این جهان و ارتقاء آن کرده است. این دیدگاه حتی بر فلسفه سیاسی آنان نیز موثر افتاده است و نتیجه آن است که رئیس فاضل حاکم بر مدینه فاضله فارابی فیلسوف و نبی است، حال آنکه امپراتور در شهر آرمانی کنفوسیوس انسانی شریف است که بر اساس حکم آسمان در این جایگاه قرار گرفته است.
بررسی دیدگاه فارابی پیرامون سعادت اخروی
نویسنده:
رویا فضلی خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فارابی معتقد است نفس انسان با ادراک معقولات به مرتبه عقل بالفعل و سپس عقل مستفاد می‌رسد و قادر می‌شود که با عقل فعال و مبادی الهی دیگر اتصال یابد. اتصال به مبادی الهی و تعقل آنها، تدریجاً از نفس انسانی، «انسان الهی» می-سازد که به زعم فارابی بالاترین مرتبه سعادت بوده و جایگاه تحقق آن نه در جهان مادی، که در جهان اخروی است. فارابی سعادت را با وصف آن‌جهانی همراه می‌کند و با این کار، طرح سعادت خویش را در نسبت با مفهوم رستگاری و سعادت اخروی دینی قرار می‌دهد. تعریف دین از سعادت اخروی عبارت است از زندگی در سایه قرب و رضوان الهی که با مقدماتی چون ایمان و عمل برخاسته از آن محقق می‌شود. فارابی در تفسیر خود از سعادت پا را فراتر از ادراک عقلی و برهانی نمی‌گذارد. او معرفت و تعقل صرف را وسیله تقرب به إله و نهایتاً الهی‌شدن انسان می‌داند و منشاء ارادت و گرایش به إله را سراسر عقلی توصیف می‌کند. به عبارت دیگر الوهیتی که از آن سخن می‌گوید الوهیت عقلی است و وجهه ایمانی قلبی ندارد؛ حال آنکه آنچه در دین موجب تقرب انسان به خداوند می‌شود و خوشنودی متقابل خالق و بنده را در پی دارد ایمان است که عبارت است از تصدیق و تسلیم ارادی قلبی که فراتر از معرفت و تصدیق برهانی صرف است. آنچه در این تحقیق درصدد تبیین آن هستیم عبارت است از اینکه سعادتی که مقصود فارابی است چیزی بیش از لذت حاصل از ادراک و معرفت عقلی صرف نیست و چنین مفهومی نمی‌تواند در تناسب تام و تمام با مفهوم رستگاری اخروی دینی و مولفه‌های سازنده آن باشد.
بررسی تطبیقی مدینه فاضله از دیدگاه افلاطون و فارابی
نویسنده:
ندا شفیع زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده افلاطون وفارابی ،از میان اندیشمندانی که به مسئله فلسفه سیاسی پرداخته اند،موقعیت ویژه ای دارند. درضمن افلاطون مدینه فاضله را به بدن انسان تشبیه کرده است بدنی که کامل و صحیح است و همه اعضای آن به هم مرتبطند وهر یک دارای وظایف خاصی هستند ؛ همچنین در میان اعضای بدن ، عضو اصلی به نام قلب وجود دارد که اعضای دیگر بدن از آن پیروی می کنند . به همین ترتیب در مدینه فاضله نیز باید افراد با هم مرتبط باشند و در عین حال تک تک افراد دارای وظایف خاصی باشند و باید کسی باشد که شایستگی ریاست بر مردم را داشته باشد. در نظر افلاطون ، زمامدار مدینه ، باید فیلسوف و دوستدار تمام دانش ها باشد ؛ زیرا دولتی که بخواهد جامعه را سعادتمند کند باید نخستین و والاترین هدفش، ایجاد محیطی باشد که اخلاق و دانش ، در یک کلمه فلسفه بتواند در آن رشد کند . فارابی هم مانند افلاطون مدینه فاضله را به بدن انسان تشبیه می کند و آن را برخودار از چنان تعادل و هماهنگی می داند که چون یک کل واحد، همه اجزا در در عین تفاوت ، از تمامیت و تجانس بهره مندند، در نظر او ، نظام مدینه فاضله از ثبات و دوام و از وحدت و تجانس برخوردار است ؛و هر یک از افراد مدینه دارای وظایف خاصی هستند و وظایف هر کس در حد شایستگی وی و توسط رئیس مدینه تعیین می شود . فارابی نیز مانندافلاطون معتقد است که رئیس مدینه باید فیلسوف باشد و دوام و بقای جامعه را وابسته به حکمت می داند ؛ چنانکه رئیس جامعه حکیم نباشد ، آن جامعه محکوم به تباهی و نیستی است . اما این شباهت ها بدان معنا نیست که فارابی با افلاطون ، اختلاف نظر ندارد ، زیرا فارابی فیلسوفی مسلمان است و در تبیین مدینه فاضله خود از اعتقادات مذهبی خویش تاثیر پذیرفته است ؛ و همچنین فلسفه نظری فارابی بر آراء سیاسی او و برطرح مدینه فاضله اش تاثیر بسزایی داشته است؛ به عنوان مثال یکی از موارد اختلاف این است که از نظر افلاطون رئیس مدینه فاضله ، حکیمی است که دوستدار وجویای تمام دانش ها است ودل در طلب درک واقعیات دارد و در پی شناختن عالم مثال وایده است در حالی که دیگران از درک آن بی بهره اند ودر عالم کثرت ودگرگونی سرگردانند؛ اما در دیدگاه فارابی ، رئیس مدینه ، حکیمی است که به درجه اتصال با عقل فعال ارتقاء یافته باشد و تمامی معارف وعلوم را بداند ، به این خاطر او را امام یا نبی می خواند . در این رساله بر آنیم که به تبیین مدینه فاضله فارابی و افلاطون بپردازیم و سپس همانندی ها وناهمانندی های موجود میان آرمان شهر افلاطونی ومدینه فاضله فارابی رابررسی می کنیم . کلید واژگان: -حکومت فیلسوف - مدینه فاضله - رئیس مدینه - سعادت
«موجود» و «وجود» در کتاب الحروف فارابی
نویسنده:
فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
فارابی در کتاب الحروف سه معنا برای موجود ذکر می‌کند که عبارت‌اند از «مقولات»، «صادق» و «منحاز بماهیة ما فی الخارج» و دو معنای آخر را به عنوان معانی اصلی موجود معرفی می‌کند. او جهت حفظ جایگاه فلسفی معنای اصطلاح «موجود»، کاربرد آن را به عنوان رابط بین ماهیت موضوع و محمول در قول جازمه موجبه، در زبان عربی جایز و هم‌ردیف افعال وجودی مانند کان‌یکون می‌داند. فارابی موجود -به معنای منحاز بماهیة ما فی‌الخارج- را دارای دو گونه ماهیت می‌داند؛ منقسم و غیر منقسم. در ماهیات منقسم، «موجود» بودن شیء به تمام ماهیت آن به نحو غیر تفصیلی است (مانند انسان) و «وجود» یا عبارت است از تمام ماهیت به نحو تفصیلی (مانند حیوان ناطق) و یا اجزای آن جدا از هم (مانند حیوان یا ناطق). او تمام این مباحث را در حرف سؤال «هل» جمع می‌کند. در فلسفه سؤال هل مقرون به «موجود» است و این «موجود» یا خودش محمول است یا رابط بین موضوع و محمول. با توجه به معانی اصطلاح موجود، در هر دو گونه سؤال در مرحله اول پرسش از صدق در میان است. پس از علم به صدق حرف هلِ مقرون به موجود برای پرسش از وجود (ذاتیات) موضوع که ذات و ماهیت آن را تشکیل می‌دهند و موجب انحیاز خارجی آن از دیگر موجودات می‌شوند به‌کار می‌رود.
صفحات :
از صفحه 55 تا 76
نقد قرائت رسمی و رایج از فارابی: پاسخ مکتوب دکتر نصرالله حکمت به انتقادهای طرح شده از سوی دکتر محسن کدیور در جلسه نقد و بررسی کتاب
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
عقل و دین ازدیدگاه فارابی و پروکلوس
نویسنده:
معصومه کرمی؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: رضا سلیمان حشمت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فارابی فیلسوفی مسلمان و عقل گراست. وی شش معنای عقل را مطرح کرده است. عقل عرفی، عقل متکلمان، نظری، عملی و پنجمین عقل، عقلی است که درآن چهار عقل بالقوه، بالملکه، بالفعل و مستفاد را مطرح کرده است. تلاش فارابی درعقل و نسبتی که میان عقل و سیاست، انسان، سعادت برقرار می سازد معطوف به معنای پنجم ازعقل است. و عقل ششم عقل فعال است. انسان با عبوراز عقل بالقوه می تواند به مراحل بالاتر عقل برسد. فارابی انسانی که واجد عقل بالفعل شود را انسان الهی می نامد. ومعرفت کامل موجب دست یافتن به سعادت است. فارابی میان دین وفلسفه تعارضی نمی بیند ومعتقد است میان آنها سازگاری است چراکه هردو امر واحدی را می گویند فلسفه حقیقت آن امررا می گوید ودین آن حقیقت را نشان می دهد. پروکلوس فیلسوفی نوافلاطونی است که معتقد به سه گانه بازگشت، صدور، بقاء است. هرچیزی ازعلت صادر می شود واقانیم پایین تر معلول اقانیم بالاتر خود هستند. اقانیم مراتب متکثر جهان هستند که ازاحد به عنوان واحد محض و بالاترین اقنوم صادر می شوند و به تدریج بسط می یابند.
بررسی مقایسه‌ای دیدگاه‌های فارابی و صدرالمتالهین درباره تمایز وجود از ماهیت
نویسنده:
طاهره کمالی زاده، زهرا سالاری طرزقی، فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمایز وجود از ماهیت، به‌عنوان مسئله این پژوهش، نخستین ‌بار توسط ارسطو مطرح شد؛ اما به دلیل جهان‌بینی خاص ارسطو، هرگز از حیطه منطقی فراتر نرفت. در فلسفه فارابی، این مسئله (منطبق با دسته‌بندی آثار فارابی)، دارای دو وجه است: بر طبق دسته اوّل، فارابی به تمایز وجود از ماهیت، تصریح دارد و آثار متافیزیکی این تمایز (مانند: عروض وجود بر ماهیت، تفسیر وجوب و امکان و علیت) نیز در فلسفه او نمود داشته است. اما بر اساس دسته دوم، فارابی تمایز مذکور را تشخیص داده، ولی به دلیل درهم‌تنیدگی معنای وجود و ماهیت، در نظام فلسفی او، کارکرد متافیزیکی نداشته است. این تمایز، در فلسفه ابن‌سینا نیز مورد اقبال قرار گرفت و بسط و گسترش یافت؛ اما به دلیل مطرح نبودن مسئله اصالت وجود یا ماهیت، به طور شایسته تبیین نشد. ازاین‌رو، با انتقادهای بسیاری از سوی برخی فلاسفه، از جمله: ابن‌رشد، سهروردی و میرداماد مواجه گردید. سرانجام ملاصدرا با طرح مسئله بنیادین اصالت وجود و با تمسک به مبانی حِکمی همچون: قاعده فرعیه، حرکت جوهری و وحدت سنخی (تشکیکی) وجود، اتحاد وجود و ماهیت را در خارج مطرح کرد که بر اساس آن، تمایز وجود و ماهیت، اعتباری است و آنچه سزاوار تحقق و ثبوت است، چیزی جز «وجود» نیست و ماهیت، امر اعتباری بوده و جز به نحو تبعی، بهره‌ای از وجود ندارد. پس، غیریتی باقی نمی‌ماند که بحث تقدم و تأخر یا تمایز، لازم آید. بنابراین، بحث تمایز وجود از ماهیت، در فلسفه ملاصدرا جایگاه معتنابهی ندارد.
صفحات :
از صفحه 21 تا 44
مقایسه و بررسی تمایز وجود از ماهیت در فلسفه فارابی و ملاصدرا
نویسنده:
طاهره کمالی زاده، زهرا سالاری طرزقی، فاطمه شهیدی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمایز وجود از ماهیت، به عنوان مسئله این پژوهش، نخستین بار توسط ارسطو مطرح شد؛ اما به دلیل جهان بینی خاص ارسطو، هرگز از حیطه منطقی فراتر نرفت. در فلسفه فارابی، این مسئله (منطبق با دسته بندی آثار فارابی)، دارای دو وجه است: بر طبق دسته اول، فارابی به تمایز وجود از ماهیت تصریح دارد و آثار متافیزیکی این تمایز (مانند: عروض وجود بر ماهیت، تفسیر وجوب و امکان و علیت) نیز در فلسفه او نمود داشته است؛ اما بر طبق دسته دوم، فارابی تمایز مذکور را تشخیص داده، ولی به دلیل در هم تنیدگی معنای وجود و ماهیت، کارکرد متافیزیکی در نظام فلسفی او نداشته است. این تمایز، در فلسفه ابن سینا نیز مورد اقبال قرار گرفت و بسط و گسترش یافت؛ اما به دلیل مطرح نبودن مسئله اصالت وجود یا ماهیت، به طور شایسته تبیین نگردید. از این رو، با انتقادهای بسیاری از سوی برخی فلاسفه، از جمله: ابن رشد، سهروردی و میرداماد مواجه شد. سرانجام ملاصدرا با طرح مسئله بنیادین اصالت وجود و با تمسک به مبانی حِکمی همچون: قاعده فرعیه، حرکت جوهری و وحدت سنخی (تشکیکی) وجود، اتحاد وجود و ماهیت را در خارج مطرح نمود که براساس آن، تمایز وجود و ماهیت، اعتباری است و آنچه سزاوار تحقق و ثبوت است، چیزی جز «وجود» نیست و ماهیت، امر اعتباری بوده، جز به نحو تبعی، بهره‌ای از وجود ندارد. پس، غیریتی باقی نمی‌ماند که بحث تقدم و تأخر یا تمایز، لازم آید، بنابراین، بحث تمایز وجود از ماهیت، در فلسفه ملاصدرا جایگاه معتنابهی ندارد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 58
بررسی آراء معرفت‌شناختی فارابی بر اساس کتاب «فارابی و مکتب او» اثر ایان ریچارد نتون
نویسنده:
مجید زارع؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: رضا سلیمان‌ حشمت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف تحقیق: بررسی آراء معرفت شناختی فارابی بر اساس کتاب فارابی و مکتب او است. پرسش های تحقیق: این کتاب با دو پرسش اساسی آغاز می شود چه چیزی قابل شناخت است‭ ؟‬و چگونه قابل شناخت است‭ ؟‬و برای رسیدن به پاسخ چهار اثر از فارابی و اثار دیگر متفکران مورد نظر را بررسی می کند‭ ؟‬یافته های تحقیق: حاکی از ان است که آن متفکر به شدت تحت تاثیر مکتب ارسطو مکتب افلاطون و مکتب نوافلاطونی هستند و زیر سایه این سه مکتب بزرگ فلسفی آثار خود را خلق می کنند
حکمرانی خوب در اندیشه فارابی و مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
نویسنده:
منصور کامگاری ، علی رضا گلشنی ، محمد آگاه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گفتمان حکمرانی خوب، از چند دهه پیش توسط سازمان­ها و نهادهای بین المللی و بعضی از اندیشمندان و نظریه‌پردازان غربی مطرح شده است. با توجه به طرح ابتدایی موضوع این موضوع در غرب و با استناد به نظریات پیشینی اندیشمندانی مانند: سید جواد طباطبایی مبنی بر انحطاط و زوال فلسفه و اندیشه سیاسی در ایران پسا ابن سینا و سید احمد طباطبایی دال بر تعارض اسناد بین المللی با مفاهیم اسلامی، این نظریه نشر یافته است که با توجه به زوال و تعارض فلسفه و اندیشه سیاسی در ایران، جهت مطالعه و تحقیق در زمینه حکمرانی خوب به منابع ایرانی و اسلامی با دیده تردید نگریست و به ضرورت با مراجعه به ادبیات منتشره غربی به موضوع پرداخته شود. در این پژوهش با هدف اعتبار سنجی نظریات مذکور با فیش برداری کتابخانه­ای و بهره­گیری از روش توصیفی و تحلیلی با استناد به آرای موسس فلسفه و اندیشه سیاسی در ایرانِ پسا اسلام، فارابی و مقام معظم رهبری(مدظله) در جایگاه رهبر انقلاب اسلامی ایران، به دنبال یافتن پاسخی برای سئوال هستیم که آیا با توجه به عناصر و ویژگی­های مطرح شده غربی، از حکمرانی خوب در آرای فارابی و مقام معظم رهبری(مدظله) بحثی شده است؟ با مطالعات انجام شده به این گزاره دست یافتیم که مبانی معرفتی، هستی‌شناسانه و انسان‌شناسانه دو ساحتیِ فلسفه و اندیشه سیاسی در ایران، نه تنها اعم از نظریات تک ساحتی امروزه غربی بوده، بلکه فلسفه و اندیشه سیاسی در ایران منحنی زوال را طی نکرده و مغایرتی نیز ندارد و اعم از نظریه‌های تک ساحتی غربی است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 32
  • تعداد رکورد ها : 1007