آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1007
تحلیل تطبیقی آرای ویتگنشتاین و فارابی دربارۀ زبان و معنا
نویسنده:
عیسی متقی زاده ، کورش فریدونپور ، پرنیان هوشنگی ماهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معنای زبان هدف اصلی در پژوهش‌های زبانی است. ویتگنشتاین دو دیدگاه نسبت به زبان داشت: اول، زبان را تصویری از عالم می‌دانست؛ یعنی واژگان ارجاع‌ناپذیر به محسوسات را بی‌معنا می‌پنداشت؛ دوم، معنای زبان را تابع کارکرد آن در بازی‌های زبانیِ مخصوص کاربران آن می‌دانست. فارابی نیز زبان را فقط مافی‌الضمیر در انسان می‌دانست و بر این باور بود که قصد گوینده، که برای معانی به کار می‌رود و در قالب لفظ گنجانده می‌شود، همان زبان است. از دیدِ او، معانی موجودند و الفاظ نزد ملت‌ها قراردادی‌اند. این پژوهش با رویکرد توصیفی ـ تطبیقی نظریات ویتگنشتاین و فارابی درباره زبان و معنی را تحلیل کرده و وجوه تفاوت و تشابه ‌آن‌ها را نشان داده است. فارابی دو نظریه درمورد الفاظ داشت که با دیدگاه اول و دوم ویتگنشتاین سازگار بود. همچنین هر دو اندیشمند، زبان را محور اصلی فلسفه می‌دانستند و بر این باور بودند که کار اصلی فلسفه ابهام‌زدایی از زبان است، اما ویتگنشتاین در آغاز برخی گزاره‌ها را بی‌معنا تلقی می‌کرد و فارابی معنا را موجود در جهان می‌دانست. ویتگنشتاین دستور زبان را به‌عنوان علمی عملی نمی‌پذیرد و آن را تابع معنا می‌داند، اما فارابی علم نحو را علمی مستقل و هم‌سو با منطق می‌شمارد؛ به نظر او هر منطقی برای بیان نظریات خود نیازمند دستور زبان است تا به معنای صحیح برسد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 26
مقايسه تطبيقي چگونگي شعر در بوطيقاي ارسطو و فن شعر فارابي
نویسنده:
فريده دليري ، اسماعيل بني‌اردلان ، امير مازيار
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رساله فن شعر ارسطو يا بوطيقا که ساختار تئاتر را تبيين مي‌کند، رساله‌اي معتبر پيرامون نقد شعر است که نظريه‌پردازان تئاتر غرب از ديرباز توجه بسياري به آن داشته‌اند. پس از اسلام با انتقال بوطيقا به حوزه اسلامي، حکماي بسياري ازجمله فارابي و ابن‌سينا به شرح و تلخيص آن پرداختند. شرح فن شعر فارابي در باب ورود امر خيال به فن شعر و ويژگي شعر است. خيال نزد فارابي قوه‌اي عهده‌دار حفظ صور محسوس، تجزيه و ترکيب آنها و محاکات از محسوس و معقول توسط صور محسوس است. پاسخ فارابي به اين پرسش است که شاعران چگونه امکان مي‌يابند حقيقت را از طريق ابزارهاي غيرمستقيم انتقال دهند؟ اين پژوهش در قامت تحقيقاتي بنيادي تلاش دارد با بررسي رسالات شعري فارابي و فن شعر ارسطو ضمن بيان کردن ديدگاه آنها تصوير روشن‌تري از نظريات آنان درباره شعر به‌ دست دهد. نهایتاً پژوهشگر به اين نتيجه دست‌يافته که تحرير و تلخيص فارابي بر بوطيقا، پيش از هرچيز متوجه تلاش او براي فهم بوطيقاي ارسطو و تطبيق آن با عناصر فرهنگ اسلامي است.
صفحات :
از صفحه 93 تا 112
منطق ارسطویی و زبان عربی در الفارابی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Shukri Abed
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
State University of New York Press,
الهیات فلسفی از منظر ارسطو و فارابی
نویسنده:
نویسنده:مرضیه صدفی؛ استاد راهنما:سیدمرتضی حسینی شاهرودی؛ استاد مشاور :محمدکاظم علمی سولا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
پایان‌نامه‌ی پیش‌رو، پژوهشی‌ است ذیل مبحث الهیات، حول محور اندیشه‌های دو فیلسوف بزرگ تاریخ فلسفه، معلم اول ارسطو و معلم ثانی فارابی. روند پژوهش، با نگرش فیلسوفان یونان باستان حول مسئله امر الوهی آغاز می‌شود، در کشاکش شکل‌گیری اندیشه‌های الهی ارسطو قوت می‌گیرد، با نقطه نظرات فارابی در این حیطه ادامه می‌یابد و سرانجام با مقایسه‌ی ابعاد مختلف رویکرد آنان نسبت به مسئله الهیات به کمال می‌رسد. در خلال کلیدی‌ترین قسمت این پژوهش و در مقام مقایسهی رویکردهای الهیاتی هر دو فیلسوف، تاکید بر آن است که اگرچه این جهت‌گیری‌ها شباهت‌هایی با یکدیگر دارند، اما ارسطو، الهیات خود را همچون سایر مباحث متافیزیکی‌اش بر پایه مفهوم طبیعت یا فوسیس بنا می‌کند، از این رو نگرش الهی او نیز به سمتی سوق می‌یابد که محرک نامتحرک متافیزیک‌اش را، خدا می‌نامد، در حالی که فارابی از خدایی سخن می‌گوید که فوق جوهر، فوق عقل و فوق علم است و از او با عنوان «واجب الوجود جل جلاله» نام می‌برد. این تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسئله الهیات، ریشه در تفاوت‌ مبانی آنان در حوزه‌ی هستی‌شناسیشان دارد.
سرچشمه‌های بحث وجود و ماهیت، و تمایز متافیزیکی آن‌ها در کتاب الحروف فارابی
نویسنده:
رحمان احترامی ، شهرام پازوکی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
کتاب الحروف فارابی، اولین مواجهۀ مستقیم فلسفی یک متفکر مسلمان با تفکر فلسفی یونان محسوب می‌شود و مباحث مربوط به تحلیل مفاهیم وجود- موجود و ماهیت به‌عنوان عناصر اصلی تفکر فلسفی ارسطو، از مهم‌ترین بخش ­های این کتاب به‌شمار می­ آید. هدف فارابی از نوشتن این کتاب، بسترسازی برای فهم بنیادین تفکر فلسفی یونان در عالم اسلام بوده است. وی بحث را با تحلیل زبانی «موجود» به‌عنوان یک لفظ غیرمشتق (مثال اول) در زبان عربی آغاز و سه معنای مقولات به‌مثابۀ مشارٌالیه، صادق و منحاز بماهیة ما خارج النفس را درخصوص موجود مطرح کرده است. او سه معنا را در دو معنا گرد آورده و بر معنای سوم (منحاز بماهیة ما فی الخارج) متمرکز شده است. فارابی با طرح اقسامی برای معنای سوم موجود و ماهیت به‌عنوان تشخص‌دهندگان موجودات خارجی و ذهنی کوشیده است درعین تأکید بر اتحاد خارجی وجود و ماهیت، راهی را برای توجیه کثرت موجودات عالم پیشنهاد دهد؛ حال آنکه به‌نظر نگارندگان، این راه بدون فرض بحث «تمایز متافیزیکی وجود از ماهیت»، غیرمنسجم است. بحث فارابی در تقسیم‌کردن موجود به فقیر و غنی، و مطرح‌کردن مفهوم «ما ینحاز بماهیة فی النفس» درمقابل مفهوم «لا موجود»، جز با پیش‌فرض قراردادن بحث تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت، قابل فهم نیست و طرح موردنظر این فیلسوف، مسیر را برای مطرح‌شدن احکام تمایز هستی ­شناختی وجود از ماهیت ازسوی ابن ­سینا هموار می ­کند.
معناشناسی جوهر در نظام فلسفی ارسطو و فارابی
نویسنده:
مهری چنگی آشتیانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این مقاله کوشیده‌ایم به بررسی مفهوم جوهر در اندیشه فارابی بپردازیم و نشان دهیم که در کدام نقطه تصور فارابی از جوهر با فهم ارسطو از آن متمایز می‌گردد. بدین منظور ابتدا تعریف و معیارهایی را که فارابی در باب جوهر در کتاب الحروف مطرح کرده بیان نموده و تشریح می‌کنیم. سپس با معیار قرار دادن این تعریف و معیارها، مراتب مختلف جوهر را در دیگر آثار فلسفی او پی می‌گیریم. در ادامه برای بررسی تمایز نگاه او از ارسطو درباب جوهر مختصراً چیستی جوهر در کتاب متافیزیک را بیان می‌کنیم و در انتها به بررسی تفاوت‌های این دو نگاه می‌پردازیم. این تفاوت‌ها ناشی از نگاه ذات انگار ارسطو و وجودانگاری فارابی است. ارسطو در پی‌جویی حقیقتِ وجود، یا چرایی وجود موجودات، به جوهر متشخص جزئی می‌رسد؛ ازآنجاكه او جوهر و وجود را یکی می‌داند؛ اما برای فارابی تشخص شیء ناشی از وجود آن است و نه جوهرش. لذا شیء با وجود تقرر می‌یابد و این وجود سوای جوهر یا ذات آن شیء است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 42
موضوع فلسفه اولی در نظام فلسفی ارسطو و فارابی
نویسنده:
طاهره کمالی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنیادی ترین مساله متافیزیک ازسطو ،مساله هستی (وجود )است و این نکته مسلم است که مساله هستی یا وجود و هست یا موجود ، در همه مراحل گسترش فلسفیش برای ارسطو – هر چند نه به یک نحو –مطرح بوده است .این مساله در متافیزیک به شکل گسترده و مشخص بیان می شود . ارسطو در متافیزیک ،علم به موجود را به شیوه های مختلف بیان نموده و به مناسبت موضوعات متعدد و متنوعی نیز برای آن قرار داده است . در آغاز کتاب چهارم ، مابعدالطبیعه را علم مطالعه  « موجود چونان موجود» میداند ، ودر بخشهای دیگر متافیزیک ، ما بعدالطبیعه به عنوان علمی که با موجود الهی غیرمتحرک –موجود مفارق – سر و کار دارد و همچنین به عنوان علمی که از بالاترین اصول و مبادی و علل اشیاءِ بحث می کند،توصیف شده است و در جایی دیگر به عنوان علم به جوهر یا جوهر نخستین است . از این رو از دیرباز ، شارحان و مفسران ارسطو و ارسطوشناسان در تعیین موضوع ما بعدالطبیعه دچار تعارض و مشکل بوده اند که در نهایت ،حاصل قرنها تفسیر رای ارسطو در باب « موجود بما هو موجود» به دو تفسیر مختلف« انتولوژی » و« تئولوژی » منتهی می شود. تفسیر یونانیان به موجودات مفارق و تفسیر فیلسوفان مسلمان (فارابی و ابن سینا) به موجود مطلق، که این دو تفسیر، تاکنون نیز مطرح است. این پژوهش نیز با گزارش و تحلیل این دو تفسیر به جهت تبیین تمایز فلسفه این دیار از فلسفه یونان ، درصدد مقایسه رای ارسطو و فارابی دراین مساله است.
صفحات :
از صفحه 225 تا 245
کلام افعال یا الهیات اخلاقی در دیدگاه فارابی
نویسنده:
محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله با الهام از تعریف فارابی از دو دانش فقه و کلام که وی آن‌ها را صناعت می‌نامد، به خلاء علم کلامِ افعال یا به تعبیر امروزی الهیات اخلاقی در جهان اسلام اشاره می‌کند. اگر چه فقه به دقت در بارۀ احکام افعال صحبت کرده است اما در صدد دفاع عقلانی و توجیه آن‌ها برنیامده است. براساس تعریف فارابی از صناعت کلام، در واقع هدف کلام نصرت آموزه‌های نظری و عملی اسلام است و باید علاوه بر توجیه و دفاع از اعتقادات دینی برای دفاع از آموزه‌های عملی (اخلاقی) و مفهوم و معقول کردن آن‌ها نیز اهتمام داشته باشد. البته دشواری توجیه افعال شرعی و یا نگرانی از وقوع خطا و تأویل نادرست احکام عملی شرع بر اساس هوی و هوس که دغدغه‌هایی قابل درک هستند، در عمل از رشد و تطور الهیات اخلاقی اسلامی جلوگیری کرده است. به‌طور کلی برای دفاع از آموزه‌های دینی چه در مباحث اعتقادی و چه در مورد افعال شرعی راه‌هایی زیاد وجود دارد که فارابی به آن‌ها اشاره می‌کند که از جملۀآن‌ها نوعی ایمان‌گرایی دربارۀ فقرات شریعت و التزام به بی‌نیازی از تبیین عقلانی آن‌ها است. اما خطاب این مقاله با کسانی است که از لزوم توجیه عقلانی شریعت و یا حداقل از سودمندی آن سخن می‌گویند و تلاشی در خور در باب توجیه آراء و عقاید دارند ولیکن به هر دلیلی از کاربرد این روش دربارۀ افعال شرعی و مسائل اخلاقی (عملی) سرباز می‌زنند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 31
قیاس "از وضع" از ارسطو تا فارابی
نویسنده:
امین شاه‌وردی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ارسطو در تحلیل پیشین، اگرچه توضیح تفصیلی در باب قیاس‌های «از وضع» را وعده داده بود، اما در هیچ‌یک از آثاری که از او باقی‌مانده به چنین کاری اقدام نکرد. پس از ارسطو، شاگردان و پیروان او با نگاه به کتاب جدل انواع مختلفی از این نوع استدلال‌ را معرفی کردند؛ اسکندر در شرح خود بر تحلیل پیشین ارسطو، آگاهانه سعی کرد تا اثبات‌ناپذیرهای رواقی را در ذیل قیاس «از وضع» ارسطو قرار دهد و بدین ترتیب چهارچوبی برای منطق گزاره‌های ارسطویی فراهم آورد؛ این تلاش اسکندر با پذیرش ضمنی مشائیان مختلف در دوره‌های بعد مواجه شد. فارابی مُلهم از مشائیان، اگرچه قیاس «از وضع» ارسطو را در چهارچوبی مشّائی دریافت، اما به برخی از آموزه‌های ارسطو در خصوص قیاس «از وضع» - به‌ویژه شرطِ توافق در جدل - پای‌بند ماند و بدون اشار‌‌ۀ خاصی، اصطلاح «قیاس وضعی» را در سه معنای مختلف به‌کار برد. با این همه، دریافت فارابی از قیاس‌های شرطی به‌مثابه‌ یکی از انواع قیاس‌های «از وضع» - بیش از اسکندر -مشابهت‌های بسیاری را با دیدگاه جالینوس نشان می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 154 تا 172
تحلیل و بررسی جبر و اختیار از دیدگاه فارابی
نویسنده:
آسیه صفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
برای روشن شدن این مسئله پایان نامه در قالب 6فصل جمع آوری شده که سعی شده است از خلال بحث های مطرح شده ی فارابی آشکار کنیم که آیا حقیقتا چنانچه که خود معتقد به جب است، در حقیقت و واقع اینگونه است که براساس بررسی انسان شناسانه-هستی شناسانه و مدنی می توان نتیجه گرفت که وی به نوعی معتقد به امربین الامرین است.
  • تعداد رکورد ها : 1007