آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 665
مقایسه تفسیر توماس آکویناس و تفسیر ابن سینا درباره نظر ارسطو در مابعدالطبیعه درباره وجود و ماهیت
نویسنده:
فاطمه فنا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
استقراء و تجربه
نویسنده:
محمد فنایی اشکوری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
برای تبيين جايگاه استقراء و تجربه به خصوص در معرفت‌شناسی پيشينيان، ناگزيريم به اجمال نگاهی به قضايای بديهی در منطق ارسطوئی بيندازيم. منطق ارسطويی شش دسته از قضايا را بديهی می شناسد: اوليات، مشاهدات، مجربات، حدسيات، متواترات و فطريات. اين قضايا در يك سطح بديهی نيستند؛ بلكه به اولی و ثانوی تقسيم می شوند. بديهی اولی آن است كه صرف تصور موضوع و محمول كافی است در اين‌كه عقل به ايجاب يا به سلب حكم كند. اما در بديهيات ثانويه، برای دادن حكم ايجابی يا سلبی علاوه بر، تصور موضوع و محمول به امور ديگری نيازمنديم كه بر حسب تفاوت آن امور، اقسام مختلف بديهيات ثانويه پديد می آيند. همه اقسام شش‌گانه در اين جهت مشتركند كه عقل در تصديق آن‌ها نيازی به جست‌وجوی حد وسط و تشكيل قياس ندارد. هرچند در بعضی از آن‌ها عملياتی مانند احساس و آزمون انجام می گيرد؛ و اگر به مدد قياسی محتاج باشند آن به صورت خفی انجام می گيرد. به علاوه ممكن است تصورات اين قضايا نظری و اكتسابی باشند. در این بحث پیرامون موضوعات اساسی معرفت شناسی: مجربات، محسوسات، غلبه بر مشکل محسوسات و حدود تجربه بحث خواهد شد.
بررسی و تحلیل دیدگاههای فلسفی شیخ الرئیس و صدرالمتالهین در چهار مساله اساسی فلسفه اولی (وجود - قوه و فعل - عقل - ابداع و خلق)
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی اله آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان: بررسی و تحلیل دیدگاههای فلسفی شیخ الرئیس و صدرالمتالهین در چهار مساله اساسی فلسفه اولی (وجوه، قوه و فعل، عقل (علم)، ابداع و خلق)این رساله مشتمل بر یک مقدمه و دو بخش است. هر بخش شامل چهار فصل است و هر فصل به یکی از مباحث مذکور در عنوان اختصاص دارد. در بخش اول همه مسائلی که در حیطه هریک از مباحث فوق تا عصر ملاصدرا در فلسفه اسلامی مطرح شده است مورد بحث قرار گرفته است. بخش دوم رساله به مسائلی اختصاص دارد که ملاصدرا در آنها مدعی ابتکار است. نگارنده معتقد است که حکمت متعالیه ملاصدرا نه در نام و نه در روش تحقیق، نه در مقام گردآوری و نه در مقام داوری، ابتکاری نبوده، بلکه سابقه ای طولانی دارد. اما ادعای ابتکاری بودن فلسفه ملاصدرا منحصر به موارد فوق نیست و می توان از زوایای دیگر به صحت و سقم این ادعا نگریست. بعضی از این زوایا عبارتند از:1- تولید مسائل جدید فلسفی که در کتب پیشینیان حتی طرح هم نشده بوده است. 2- ارائه راه جدید برای برخی مسایل فلسفی متنازع فیه در تاریخ اندیشه اسلامی3- ارائه تفکیکها و تقسیمهای جدید برای تحلیل دقیق تر مسایل فلسفی4- برهانی کردن برخی مسایل که در کتب پیشینان مطرح بوده است و بر آن برهان اقامه نشده بوده است یا افزودن برهان یا براهین جدید بر براهین پیشینیان5- ارائه بیان و تقریری نو از مسایل فلسفی مطرح در آثار پیشینیان و رمزگشایی از کلمان آنان6- نقد برخی از بیانها یا براهین ارائه شده توسط حکیمان و عارفان پیشین7- داوری میان دو یا چند تن از متفکران گذشته و دفاع از یکی در برابر دیگری.آنچه را فی الجمله می توان پذیرفت موارد دوم تا هفتم است. زیرا هرکس آثار ملاصدرا را با آثار متفکران پیش از وی مقایسه کند در می یابد که هر چند وی بطور گسترده از آثار ایشان بهره برده است، اما در موارد مذکور به نحوی دارای ابتکار می باشد. اگرچه بر سر مصادیق هریک می توان اختلاف رای داشت و شاید بتوان رد پای بیانها، برنها، اشکالها، تکفیکها، راه حلها و داوریهای وی را در آثار گذشتگان دید. اما آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است زاویه اول است. یعنی باید تحقیق کرد که آیا مسئله ای یا مسائلی در فلسفه ملاصدرا مورد بحث قرار گرفته است که هیچ پیشینه ای در تاریخ فلسفه نداشته باشد و از بنیان ابتکار اوست. آنچه نگارنده رساله در پی آن است بیشتر همین مورد است، هر چند موارد دیگر را نیز از نظر دور نداشته است. مبنای اسلامی رساله حاضر تنها ریشه یابی مدعیات ابتکاری ملاصدرا را در محدوده چهار مبحث فلسفی در آثار شیخ فلاسفه اسلام، ابن سینا است. اما به مناسبت از وجود آن ریشه ها در کتب فلسفی، عرفانی و کلامی دیگر نیز سخن به میان آمده است. در این رساله دو نکته مورد توجه نگارنده نیست:1- صحت و سقم آرای فلسفی ملاصدرا و دیگر فیلسوفان2- نشان دادن ماخذ عبارات ملاصدرا که در آنها ادعای ابتکار ندارد.باید توجه داشت که جست و جو برای یافتن نشانه هایی از ابتکارات ملاصدرا در آثار ابن سینا و دیگر متفکران پیش از وی، به هیچ وجه به معنی قدح مقام علمی، فلسفی و عرفانی مرحوم صدرا نیست.
مبانی معرفت شناسی حکمت اشراق سهروردی
نویسنده:
سیماسادات نوربخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی نظام معرفت شناسی شهاب الدین سهروردی (549-587ق) به عنوان موسس دومین حوزه اندیشه فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی، اهمیت ویژه ای دارد. معرفت شناسی او با بررسی تعارض های منطقی در نظام فلسفی مشاء صورت می گیرد. نظریه سهروردی در باب علم شامل دو جزء است: نخست، جزء سنت زدایی است که سهروردی در آن، به نظریه های مختلف علم، مخصوصا علم به واسطه تعریف، ادراک حسی، مفاهیم اولی یا مقدم بر تجربه انتقاد می کند. او ابتدا ساختار «تعریف» ارسطویی را نقد کرده که این نقد، نخستین تلاش مهم برای نشان دادن تعارض ساختار ارسطویی و گام نخست در تدوین حکمت اشراق است. سهروردی محدودیت ها و نارسایی تعریف را در رسیدن به یقین نشان داده است. به نظر او نظریه های مطرح شده درباره علم، اگر چه ما را به جنبه ای از حقیقت رهنمون کرده و کاملا نامعتبر نیستند، اما هیچ یک منتهی به یقین نشده و از امکان وقوع علم سخن نگفته اند. سهروردی نه تنها می کوشد ضابطه صوری متفاوت حاکم بر تعریف را نسبت به مشائیان ابداع کند، بلکه تلقی او از تعریف، جزء اساسی نظریه اشراقی وی از ساختار عقلانی علم است. این اختلاف اساسی مبین دیدگاه کاملا متفاوت اصول منطقی و معرفت شناسانه در فلسفه است که بر اساس آن جزء دوم نظریه سهروردی شکل می گیرد، به طوری که در حکمت اشراق، برتری از آن شهود و بر مبنای نظریه مشاهده - اشراق است. و بر اساس«علم حضوری» تدوین می‌شود.
صفحات :
از صفحه 31 تا 47
وحدت و کثرت وجود در فلسفه ابن سینا
نویسنده:
بیژن نوبخت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله وحدت و کثرت و نحوه تبیین آن همواره مورد توجه فیلسوفان بوده است. در این راستا، وحدت‌گرایی یا فرو کاهش کثرت به وحدت از ویژگی‌های مهم اندیشه فلسفی است. در عین حال ابن سینا در پی توجیه پیدایش کثرت و تبیین آن است و اصول و مبانی فلسفی او به گونه‌ای است که نمی‌توان مسأله‌ای مانند "وحدت وجود" را با نظام فلسفی او سازگار دانست.
صفحات :
از صفحه 99 تا 112
بررسی نظریه حیث التفاتی در  تفکرات ابن سینا و برنتانو
نویسنده:
سمانه جوادی استاد راهنما: غلامرضا؟ ابراهیمی دینانی استاد مشاور: منیره پلنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریّه ی "حیث التفاتی" یکی از مهمترین مسائل در حوزه ی موضوع علم و کیفیت علم می باشد گرچه این واژه به صورت صریح در آثار فیلسوفانی چون ارسطو و ابن سینا نیامده است امّا بی گمان یکی از اساسی ترین موضوعات مطرح شده در تفکّرات آن هاست.اگرچه ابن سینا به طور مستقیم به واژه ی حیث التفاتی در آثارش اشاره نکرده است امّا در مباحث جدی و مهمّی از جمله در مبحث ادراک وهمی، آگاهی و همچنین علم عنایی خداوند به موجودات به این موضوع توجّه دارد و اهمیّت خاصّی می دهد. بدون شک، برنتانو، فیلسوف قرن نوزدهم، اوّلین شخصی نیست که نظریه ی حیث التفاتی را مطرح می کند امّا در این پژوهش تلاش شده که بیان شود او اوّلین کسی است که این مفهوم را در پدیدارشناسی غربی به عنوان یک اصل معرفت شناسی، مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و او واسطه ای برای انتقال این مفهوم به تفکّرات فیلسوفان غربی از جمله هوسرل می شود. برنتانو به کمک آموخته هایش از فیلسوفان مدرسی و قرون وسطی از جمله توماس با این مفهوم آشنا شده است. توماس آکویناس نیز این مفهوم را عیناً از مطالعاتش در آثار شیخ الرئیس اکتساب کرده است. نویسنده نهایتاً به این نتیجه می رسد که در واقع برنتانو توانسته با احیای این مطلب و انتقال آن توسط هوسرل به مباحث پدیدارشناسی گام مهمّی را در حل برخی معضلات معرفت شناسی غربی بردارد.
انسان فراتر از زمان
نویسنده:
عزیز الله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان از حیث بدن در زمان است و از وجه اندیشه و عمل فرهنگ دوران زندگی اش بر وی محیط است. آدمیان در محدوده زمانی خود و متناسب با آن می زیند و ذهن، زبان و اعمال آن ها پاسخی است به محیط فرهنگی آنها. اما آحادی از انسان ها از فرهنگ روزگار خود فرا می روند و چون همانند دیگران نمی اندیشند احساس تنهایی می کنند و این تنهایی آن ها را به طلب همدرد برمی انگیزد و این تنهایی و طلب سبب ارتقا ذهن، زبان و جان آدمیان می شود و افق های نوینی بر آدمیان می گشاید. دیدار مولانا و شمس و تحولی که در هر دو پدید آمد و آثاری که آن ها ابداع کردند پیامد این تنهایی و طلب بود ولی اغلب این غربت و تنهایی مجهول می ماند و سوء تعبیر می شود زیرا با افکار، نیازها و رسوم زمانه نمی شود افکار و رفتار آن ها را تفسیر کرد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 43
هستی شناسی مولانا
نویسنده:
حبیب بشیرپور، طاهره حاج ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مولوی تمام اجزای آفرینش را نمودی از جلوه های بی همتای خداوند می یابد، که خداوند در آن به اندازه و درخور استعداد خلایق، تظاهر به وجود نموده است. از این رو، در نظرگاه مولوی، هستی آیینه ای است که خداوند دائما در آن جلوه گری می کند. مولوی تمامی اجزای هستی را مملو از معنا می یابد و معنا را به تعبیر استاد خویش شمس تبریزی همان خدا می داند. او آدمیان را در این عرصه فرا می خواند که با فراست ذهن و طهارت باطن، معنا خوان جلوه های مختلف و متنوع هستی شوند. جهان دو قطبی در هستی شناسی مولوی گاهی جای خود را به یک هستی بسیط و ساده می دهد که از بطن های مختلف تشکیل شده است. مولوی در هستی «فصلی» نمی بیند و تمام پهنای هستی در نگاه او محل «وصل» با خداوند، و بنابراین، جای جای آن پر از معنا است. هستی در نگاه مولوی، از حیاتی آکنده از طراوت و حرارت برخوردار است و تمامی اجزای آن بر مبنای عشق، بر طریق کمالی خود طی طریق می کنند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 73
کربن می‌گفت آزاداندیش‌تر از علامه ندیدم / فهمیدن شجاعت می‌خواهد
نویسنده:
گفتگو با آقای غلامحسین ابراهیمی دینانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
آگاهی و جهان در فلسفه ابن سینا و هگل
نویسنده:
پدیدآور: میلاد نوری یالقوزآغاجی ؛ استاد راهنما: سید محمدرضا بهشتی ؛ استاد راهنما: علی‌اصغر جعفری ولنی ؛ استاد مشاور: غلامحسین ابراهیمی دینانی ؛ استاد مشاور: روح الله عالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«آگاهی» می‌کوشد به واقعیتِ جهان دست یابد؛ چگونگی این تلاش و ارتباط آگاهی با جهان مسئله مهمی است که بررسی آن در فلسفه ابن‌سینا و هگل درخور توجه است. تبیین جهان بدون توضیح کثرات اشیاء بر اساس وحدتِ قوانین و مفاهیم و علل ممکن نیست و نهایت سلسله تبیین‌ها ناگزیر باید به وحدت مطلقی بیانجامد که امکان فهم جهان را فراهم می‌آورد. بااین‌حال، یا این مطلق نسبت به کثرات بشرطِ‌لا است، چنانکه ابن‌سینا درباب واجب‌الوجود باور دارد؛ یا آنکه نسبت به کثرات به اعتبار لابشرط اخذ می‌شود، چنان که هگل مطلق را نسبت به کثرات به اعتبار لابشرطِ‌قسمی درک می‌کند. این نکته به تبیین نظام عالم نیز مربوط می‌شود، زیرا در‌حالی‌که ابن‌سینا جهان را در یک نظام طولی از عقل اول تا عالم عنصری و بر اساس نظریه کلی طبیعی توضیح می‌دهد، هگل به هستی ارگانیک جهان باور داشته و مفهوم کلی انضمامی را برای فهم جهان به کار می‌بندد. اختلاف در فهم مطلق و نظام جهان منجر به اختلاف در تبیین فرآیند شناخت خواهد شد؛ در حالی که بر اساس تبیین طولی عالم در فلسفه ابن‌سینا، فرآیند شناخت یک حرکت طولی در راستای تجرد است، توضیحی که هگل از مراحل شناخت ارائه می‌دهد کاملا تاریخی بوده و شامل یک فرآیند درونی از ارگانیسم طبیعت است که از حضور مطلق ناشی می‌شود. این اختلافات همه از مواجهه هگل با کانت و موقعیت تاریخی او در مواجهه با چرخش سوبژکتیو و کوشش برای فراروی از آن ناشی می‌شود، درحالی‌که ابن‌سینا چنین مواجهه‌ای نداشته است.
  • تعداد رکورد ها : 665