مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 34
بازشناسی انتقادی فلسفه سیاسی مایکل سندل در مناسبات اخلاق و سیاست
نویسنده:
محمدرضا احمدی طباطبایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مایکل سندل، فیلسوف سیاسی مشهور معاصر، از نحلة «‌جامعه‌گرایان یا جماعت‌گرایان» و از منتقدان جان رالز، نظریه‌پرداز مشهور «عدالت» در جهان غرب محسوب می‌شود. سندل در کتاب فلسفة عمومی، که حاوی مقالاتی از نوشته‌های او درباب «اخلاق در سیاست» است، آموزه‌های فلسفی ـ سیاسی خود را با رویکردی آشکار و مصداقی تشریح کرده است. سندل، که شهرت اصلی او به‌دلیل قوت در بیان و سوق‌دادن مباحث انتزاعی فلسفة سیاسی به مسائل عینی اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی است، در این کتاب تلاش می‌کند تا مناسبات اخلاق و سیاست، به‌ویژه در جامعة آمریکا و باتوجه‌به مصادیق عینی و نمونه‌های ملموس و قابل‌فهم برای عموم مردم را موردمداقه و ارزیابی قرار دهد. در مطالعة انتقادی این رسالة سندل، ضمن بازشناسی فرازهای مهم فلسفة سیاسی او با آموزه‌هایش درباب مناسبات اخلاق و سیاست، دیدگاه وی در نقد نظریة عدالت رالز در لیبرالیسم را واکاوی خواهیم کرد. روش تحلیل در این پژوهش نیز توصیفی ـ تحلیلی است.
فجر
عنوان :
نویسنده:
فریدریک نیتشه؛ مقدمه و مترجم: محمد الناجی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
افریقیا الشرق,
بررسی تطبیقی شاخصه های اخلاقی در مثنوی معنوی و بوستان سعدی
نویسنده:
طاهر طباطبائی وکیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بخش اعظمی از ادبیات فارسی را ادب تعلیمی تشکیل می‌دهد. قسمت عمده آن را اشعاری به وجود آورده‌اند که مضامین اصلی آنها تعالیم اخلاقی است که ضمن بیان فضایل و رذایل اخلاقی، انسان را به ترک رذیلت‌ها و کسب فضیلت‌های اخلاقی دعوت می‌کنند. مثنوی مولوی و بوستان سعدی از جمله این آثار تعلیمی و اخلاقی در زبان فارسی هستند که ابعاد تربیت عرفانی موجود در آنها از نکات مشترک تعلیمات مولانا و سعدی است. کیفیّت و نوع آموزه‌های اخلاقی این گونه شاعران و عارفان به نوع تعالیم، اندیشه‌ها و جهان بینی آنها بستگی دارد. مولانا انسان را موجودی غریب در این دنیای مادّی دانسته که از اصل خویش جدا گشته است. لذا به عنوان مرشد و مربّی و با روحیه خاص عارفانه خود، نگاهی متعالی به انسان در جهت رساندن او به مبدأ خویش و معشوق ازلی داشته وبا ارائه تعالیم عرفانی و شاخصه‌های اخلاقی، راه سعادت انسان را فراهم می‌آورد. سعدی به عنوان معلم اخلاق و بر پایه تعالیم شرعی و تا حدّی عرفانیِ خود، رذایل و فضایل اخلاقی را معرفی کرده وانسان آرمانی خود را به پیروی از آنها در جهت رسیدن به سعادت و اصلاح روابط انسانی دعوت می‌کند. به عبارتی دیگر، شاخصه‌های اخلاقی سعدی همان ایده‌آل‌های کلی و ذهنی وی هستند که برای اصلاح فرد و جامعه و رسیدن به سعادت و زندگی ایده‌آل مطرح کرده است. در این پایان نامه در ابتدا به تعاریف و مفاهیم مربوط به اخلاق، تربیت و عرفان و نوع روابط آن با یکدیگر پرداخته و سپس آن را در حوزه اجتماعی و فرهنگی، بویژه در عصر حیات سعدی و مولانا مهم دانسته و نقش داستان گویی و حکایت محور بودن این آثار را درقابل فهم بودن طبقات جامعه و عوام، موثر دانسته است. در فصول بعدی به بررسی مبانی نظری و اندیشه‌های مولانا و سعدی در دو بخش مجزا با معرفی صفات و ویژگی‌های انسان به صفات نفسانی و بُعد اخلاقی او پرداخته‌ایم.
بررسی مضامین اخلاقی در گلستان سعدی و مقامات حریری
نویسنده:
سمیّه مظهری صفات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عمل به دستوراتاخلاقي، از ضروريات زندگي انساني است که مي خواهد «انسان» بودنو « متعالي » شدن را درک کند . به جهت اهميت فراواني که اسلام براي اخلاق قائل شده است؛ علاوه بر کتب اخلاقي , آثار ادبي بسياري هم در زبان فارسيو هم در زبان عربي به بيان ارزش ها و مصاديق اخلاقي پرداخته اندبه طوري که مي توان گفت: ادبيات تعليمي، سهم چشمگيري نسبت به ساير انواع وسبک هاي ادبيبه خود اختصاص داده است. در همين راستا, در اين پژوهش سعي شده است تا در بخش اوّل ضمن ارائه تعاريفي از اخلاق و علم آن, همچنين ارتباط اخلاق با ديگر حوزه هاي بشري ( مثل عرفان و حکمت ) و بحثي مختصر پيرامون نسبيت گرايي در اخلاق, راهي به سوي بحث اصلي- بررسي تطبيقي ارزش هاي اخلاقي در گلستان سعدي و مقامات حريري – گشوده شود . از اينرو در ادامه بخش دوّم, به تعريف لغوي و اصطلاحي«مقامه» , سخني پيرامون مبدع اين فن و مقلّدان او و همچنين ذکر چند مقامه به عنوان نمونه پرداخته شده است . به جهت تکميل مطالب دربارة فنّ مقامه , ساختار و ويژگي هاي مهم آن برشمرده شده است . در بخش سوم نيز به زندگي و آثار سعدي ، سبك او در گلستانو ارتباط گلستان با فن مقامه و اخلاقپرداخته شده است . در ادامه نيز به زندگي و آثار حريري اشاره شده و همان روند براي شناخت او و کتابش پيگيري شده است . در بخش چهارم , سعي شده تابرشمردن مهم ترين و پرکاربردترين مضامين اخلاقي در اين دو کتاب , به صورت همزمان و با نگاه تطبيقي صورت گيرد . و در نهايت , اين نتيجه حاصل مي گردد که سعدي و حريري به مضامين اخلاقي در اثر خود بسيار توجه کرده اند وهرکدام با توجه به هدف خود , روش متفاوتي براي بيان مضامين اخلاقي دارند .
نقد اخلاق تکاملی با تکیه بر آراء سیجویک
نویسنده:
راضیه کزازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله تکامل از جمله مسائل غامض دنیای علم است که بارقه های آن را می توان در آثار آناکسیمندر و متفکران بعد از او یافت . اما این مسئله به صورت علمی و مدون توسط ژان باتیست لامارک ، هربرت اسپنسر و چارلز داروین ارائهشد .فرضیه تکامل با نام داروین ، پیوند خورده و با عنوان داروینیسم شناخته شدهاست.داروین در کتاب تبار انسان مدعی است انسان تکامل یافته پست ترین ماهی ها است . وی پا را از این فراتر گذاشته و اخلاق و ملکات انسانی را نیز محصول تکامل می داند . بر اساس اصول تکاملی چارلز داروین ، اخلاق محصول تکامل غرایز اجتماعی است . همگام با تکامل زیستی ، عقل ، عواطف و اخلاق نیز شکل گرفته و بالیده است . انتخاب طبیعی در گزینش خود ، غرایز اجتماعی مفید را حفظ کرده و این غرایز همگام با رشد عقل و فرایندهای اجتماعی ، به شکل خلقیات و هنجارها درآمده و آدمی به دلیل فایده مندی ، خود را ملزم به حفظ آنها می کند . بدین سان آنچه امروزه اخلاق می نامیم ، برآیند تکامل زیستی ارگانیسم ها بوده و اموری چون نوع دوستی ، عدالت و غیره محصول انتخاب طبیعی در صحنه تنازع بقاست .دراین صحنه خوبی و بدی صرفا مفاهیمی زیستی خواهند بود. فرضیه تکامل چه در حوزه تکامل زیستی و چه در حوزه اخلاق ، هم از جانب متفکران دینی و هم از جانب فلاسفه اخلاق ، مورد نقدهای فراوان قرار گرفته است . بسیاری اخلاق تکاملی را ، ناتوان از توجیه غایات اخلاقی می دانند. ادوارد مور این نوع اخلاق را دچار مغالطه طبیعت گرایانه دانسته است . برخی نیز اخلاق تکاملی را از پاسخ به پرسش اساسی اخلاق ، یعنی چرایی ارجحیت خیر بر شر ، ناتوان می دانند.اما پاشنه آشیل اخلاق تکاملی نقدهای هنری سیجویک بر آن است. .هنری سیجویک متفکر سودگرای قرن نوزدهم نیز اخلاق تکاملی را بر مبنای اصول اخلاقی مورد باور خود به بوته نقد می کشاند . به نظر وی مغالطه موجود در این نوع اخلاق ، خالی بودن آن از هنجار ، تهی بودن از هر گونه شهود و اصل بدیهی و تهی بودن اخلاق تکاملی از غایت ، دلایلی است که آن را از اعتبار و اعتماد عقلی و فلسفی خالی می کند .
ماهیت گزاره‌های حقوقی و ارتباط آن با واقعیت از دیدگاه مکتب حقوق طبیعی و اندیشه اسلامی
نویسنده:
علی صدری اتابک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکتب های حقوق طبیعی، اثباتی ( تحققی ) و واقع گرا، از جمله مکتب ها و نحله های حقوقی است که از سوی اندیشمندان در هر دوره ای برای یافتن پاسخی مناسب در خصوص چیستی و چرایی حقوق ظهور یافته و سپس راه را برای ورود دیگر نحله ها و مکتب ها باز گذاشته اند. مکتب های مبتنی بر حقوق طبیعی، عموماً بر این اصل استوار هستند که رابطه ای وثیق بین حقوق و اخلاق وجود دارد و پایه آن بر این فرض استوار است که قانون ناعادلانه، قانون واقعی نیست. در مقابل، مکتب های اثبات گرایی درصدد هستند تا حقوق به وسیله و براساس قواعد اجتماعی یا رویه های عملی تعریف شود؛ به گونه ای که برخی از هنجارها را به عنوان شناسایی کند. بنابراین اثبات گرایان سعی دارند بین « قانون » و « اخلاق » تفکیک قائل شوند. معتقدان به مکتب حقوق طبیعی می گویند: منظور از « طبیعت » همان « طبیعت انسانی » و جایگاه انسان در طبیعت است، از نظر آنان، از « هست ها »، باید ها و الزام ها را می توان اقتباس کرد. البته منطقاً تمایز بین حالت « هست » - مربوط به طبیعت بشر یا هر چیز دیگری در نظم طبیعی – و حالت « باید » مهم است. زیرا گزاره های حقوقی همچون مالکیت و زوجیت تصورات اعتباری هستند. و تصور اعتباری مبتنی بر تصدیق اعتباری است و اما تصدیق حقیقی متشکل از تصورات حقیقی است، یعنی تصور حقیقی و اعتباری از لحاظ منشاء درست عکس یکدیگرند؛ بنابراین دربارۀ این مسئله که گزاره های حقوقی از جنس توصیف « هست » می باشند یا از جنس تکلیف « باید » و یا حداقل در این که گزاره های حقوقی ناظر بر مقام واقعیت خارجی هستند و از آن ناشی می شوند یا که اعتبار محض هستند در بین مکاتب فلسفۀ حقوق اختلاف نظر است. مکتب حقوق طبیعی بر نظر نخست است و سایر مکاتب به ویژه مکاتب اثبات گرایی به معنای اعم طرفدار نظر دوم هستند. در بین علمای اسلامی نیز نظریه های متفاوتی در مورد رابطۀ قضایای حقیقی و اعتباری وجود دارد که از آن میان علامۀ طباطبایی و شاگردش شهید مطهری معتقد است که بین اعتباریات و حقایق رابطۀ تولیدی و استنتاج منطقی وجود ندارد. اما بیشتر اصولیان و عده ای از حکمای قدیم و تعداد قابل توجهی از متفکران حال حاضر معتقدند که بین اندیشه های حقیقی و اعتباری رابطۀ منطقی و تولیدی برقرار است.در اندیشه های اسلامی نیز اصول حقوق طبیعی ( فطری )، به عنوان « مستقلات عقلی » مورد گفتگو است. و به کاربردن این اصطلاح رابطۀ حقوق طبیعی را با مباحث فقهی و فلسفی نشان می دهد. علاوه بر این مباحث مطرح در علم اصول فقه همانند مواردی چون، برخی از مباحث الفاظ، حجیت، مستقلات و استلزامات عقلی نیز بعضاً از جنس مباحث فلسفۀ حقوق هستند. بنابراین در این رساله حاضر ماهیت گزاره های حقوقی و رابطه آنها با واقعیت و چگونگی طرح آنها در مکتب حقوق طبیعی با توجه به مبانی مطرح در فلسفۀ اسلامی و علم اصول فقه از حیث احکام و آثار مترتب بر آنها مدنظر است.
بررسی تطبیقی رابطه «باید» و «هست» از نظر دیوید هیوم و علامه طباطبایی
نویسنده:
معصومه کوه‌گرد نصرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ديويد هيوم(1776-1711) فيلسوف اسکاتلندي که آراءاخلاقي او تأثير زيادي در فلسفه اخلاق معاصر داشته در «رساله ي طبيعت بشري» خود در فصل اول از کتاب سوم آن به بحث از رابطه ي «بايدها» و «هست ها» پرداخته است؛ هيوم در کتاب مزبور اين بحث را فرع بر اين موضوع قرار داده که تمايزات اخلاقي از عقل ناشي نمي شوند و منشأ آن ها احساسات دروني مي باشند و عقل تنها روابط تصورات و استنتاج امور واقع را بررسي مي کند. هيوم در عين حال، منکر رابطه ي منطقي بين «بايدها» و «هست ها» بوده او در اخلاق بيشتر به نتايج علمي مي انديشد.علامه طباطبايي فيلسوف مشرق زمين، نيز با طرح نظريه ي اعتباريات خود و تفکيک اعتباريات از حقايق به چنين بحثي مي‌پردازد و قائل به عدم رابطه ي منطقي ميان «بايدها» و «هست ها» مي‌باشد ولي در عين حال، ادراکات اعتباري را انشاي محض نمي‌داند بلکه آن ها را انشاي مبتني بر واقع تلقي مي‌کند، و به لحاظ همان واقعيت ها قابل بررسي مي‌شمارد.
برخی شیوه های مناظرات امام صادق(ع)
نویسنده:
فاطمه حسینی میرصفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
اخلاق مصرف از دیدگاه اسلام
نویسنده:
محمد جداری عالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق بر آن است تا ضمن بررسی و استخراج مبانی، اهداف و انگیزه‌ها، معیارها و اصول و قواعد اخلاقی مصرف،مدلی هنجاری و تئوریک برآمده از آموزه‌های اسلامی برای اخلاق مصرف، ارائه دهد، تا گامی در جهت اصلاح الگوی مصرف و تحقق مدل اسلامی ایرانی برای پیشرفت و توسعه همه‌جانبه برای جامعه اسلامی باشد. اخلاق مصرف از جمله رفتارهای پایدار افراد و خانوارها در حوزه زندگی اقتصادی و در مورد تخصیص درآمد و منابع مالی برای استفاده از کالاها و خدمات نهایی است. اخلاق مصرف به عنوان شاخه‌ای از اخلاق کاربردی و زیرمجموعه اخلاق اقتصادی است که با رویکردهای سازمانی، اجتماعی، حرفه‌ای و مصرف فرد و خانوار قابل بحث و بررسی است. و این تحقیق با رویکرد مصرف فرد و خانوار پیش رفته است. در این راستا، علیت به عنوان مبنای وجودشناختی، توحید برای مبنای خداشناختی؛ اعمیت عالم از مادی و مجرد، هدف‌مندی و نظام احسن، تفکیک‌ناپزیری دنیا و آخرت، به عنوان مبانی جهان‌شناختی؛ همچنین اصالت و استکمالی بودن روح، هدفمندی، نیازمندی، اختیار و مسئولیت پذیری انسان برای مبانی انسان‌شناختی؛ و در نهایت خود‌دوستی به عنوان مبنای اخلاقی و تئوری هنجاری برگزیده شدند. ودر ادامه هدف نهایی انسان در رفتارهای مصرف را سعادت جاودانی، و زندگی خوب و گوارا با ویژگی‌های: عدالت اجتماعی، امنیت و رشد و پیشرفت همه‌جانبه به عنوان اهداف میانی انتخاب شده است. در بررسی معیار اخلاق مصرف به میانه‌روی با شاخص‌های مصرف در حد کفاف و به اندازه نیاز‌های واقعی رسیدیم. و در خصوص مهم‌ترین اصول و قواعد اخلاقی مصرف، چهار اصل: انفاق، زهد، قناعت و تقدیر معیشت به عنوان اصول لازم الاتباع، و قواعدی مثل: نهی از اسراف، نهی از اتراف، نهی از اقتار و نهی از طمع، به عنوانی اصول لازم الاجتناب، مورد بحث واقع شده است. در خاتمه ضمن بررسی روابط منطقی بین یکایک عناصر یاد شده و اثبات سازگاری آنها با هم‌دیگر، مدل اخلاقی مصرف استخراج و اثبات شده که در صورت جامه عمل پوشیدن مدل، زندگی گواری توحیدی و با ویژگی ساده‌زیستی، همراه با پیشرفت همه‌جانبه اسلامی در دنیا تأمین، و سعادت اخروی به راحتی قابل دستیابی است.
اخلاق فضیلت‌مدار
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر، در زمینه فلسفه اخلاق، به تبیین و بررسی تئوری هنجاری‌ای پرداخته است که در طول تاریخ پرفراز و نشیبش، از اهمیت به سزایی برخوردار می‌باشد. اخلاق فضیلت‌مدار، که به دلیل فضیلت محوری‌اش از دو تئوری معروف سودگروی و وظیفه‌گروی متمایز می گردد، با تأکید بر فضایل و معرفی شکوفایی نفس به عنوان غایت اخلاق، بر آن است تا راه‌حلی برای بسیاری از معماهای اخلاقی ارائه کند. جایگاه جغرافیایی اخلاق فضیلت، به انضمام سیر تاریخی آن از عهد سقراط تا عصر حاضر، از تدوین تا ترویج و از افول تا احیاء، به همراه نقش حکیمان مسلمان در تفسیر آن، از جمله مباحثی است که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است. وجودشناسی و معرفت‌شناسی فضایل از جمله مباحث این رساله است. در این رابطه نظریه عینی‌گروی و مطلق‌گرایی مورد دفاع قرار گرفته است. گرچه این باور از سوی همه نظریه‌پردازان فضیلت مورد تأیید واقع نشده است، چنانکه افرادی مانند فوت را می‌توان در زمره ذهنی‌گرایان و مک‌اینتایر و پینکافس را در گروه نسبی‌گرایان قرار داد. شرایط فضیلت‌مندانه بودن فعل چیست؟ نقش آگاهی و اختیار در این رابطه چه می‌باشد؟ آیا مسئولیت اخلاقی در این تئوری جایگاهی دارد؟ آیا نقش شرایط پیشینی‌ای مانند عقاید، شخصیت، امیال و... از نظر مفسرین این تئوری مورد غفلت واقع شده است؟ در ضمن پاسخ به این پرسشها، در کنار نظریه ارسطو و پیروانش در تأیید مسئولیت فاعل اخلاقی، به دیدگاه برتارد ویلیامز اشاره شده است که با وضع واژه خوش‌شانسی، وضعیت اخلاقی را بیش از آنکه معلول تصمیم‌گیری و اراده بداند، متعلق خوش‌شانسی و بدشانسی می‌پندارد، تا آنکه سرانجام با معرفی شرمساری به عنوان نشانه اخلاقی بودن فرد، این واژه را جایگزین مسئولیت می‌نماید. توان فاعل اخلاقی نسبت به اکتساب فضایل و رذایل، نقش کلیدی فضیلت و انگیزه به عنوان دیگر شرایط، مورد تأیید ارسطو و پیروان اوست. و بالاخره اخلاق فضیلت، به‌رغم نقاط قوتش، از دو منظر دینی و غیردینی مورد انتقاد واقع شده است که برخی از آن کاستی‌ها مورد تأیید و بعضی مورد تردید قرار گرفته‌اند. در این رابطه ناموجه بودن انحصار سعادت به زندگی فضیلت‌مندانه و عدم توجه به سعادت اخروی و در نتیجه نپرداختن به نیت و انگیزه الهی، از جمله ایرادات دینی است که فقدان آنها در اخلاق فضیلت ارسطویی، از جامعیت آن کاسته است. سکوت اخلاق فضیلت درباره مفهوم عمل صحیح، فقدان قوانین اخلاقی، تعارض فضایل و دشواری شناخت فاعل فضیلت‌مند و ... از جمله ایرادات غیر دینی است.
  • تعداد رکورد ها : 34