مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 382
مبانی فلسفی معرفت شناسی زنانه نگر
نویسنده:
زهرا کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهپژوهش حاضربه مبانی فلسفی معرفت‌شناسی زنانه‌نگر می پردازد؛ مبانی اگزیستانسیالیستی و مبانی پست‌مدرنیستی به عنوان مبانی فلسفی اصلی معرفت‌شناسی زنانه نگر، مورد توجه این پژوهش قرار گرفته‌است. فمینیست‌ها معتقدند که شناخت از عالم واقع، نمی‌تواند تنها با استفاده از ذهن، صورت گیرد، بلکه ذهن، احساسات و عواطف باید با هم به مواجهه عالم بروند. وقتی ما با کل وجودمان به شناخت عالم همت می‌گماریم و احساسات و عواطف خود را در شناخت آن دخالت می‌دهیم، در واقع به مکتب اگزیستانسیالیسم نزدیک می‌شویم. جریان پست‌مدرنیسم نیز درحوزۀ معرفت، فضایی شکاکانه ایجاد می‌کند که کوشش‌های معرفت‌شناختی مدرن برای فراروی از وضعیت‌یافتگی‌ها و دستیابی به کلیت، ضرورت، عینیت، حقیقت و واقعیت نهایی را به ورطۀ تردید می‌کشاند. در مقابل، این جریان برمحلی بودن، نسبیت، متغیر بودن، غیر یقینی بودن و تشکیکی بودنِ هر تبیین خاص از جهان و خود تاکید دارد. معرفت‌شناسی زنانه‌نگر مبتنی بر چنین مبانی مدعی است که چشم انداز زنانه به معرفت، به حقیقت نزدیک‌تر است و می‌تواند شناختی تحریف نشده تولید کند که بر شناخت مردانه برتری دارد. این شناخت می‌تواند هستۀ یک علم جانشین باشد. در این مورد که آیا واقعاً امکان ارائه دانشی زنانه به موازات یا به شکل جایگزین دانش مردانه وجود دارد یا خیر، اتفاق نظر وجود ندارد. شاید مهم‌ترین دستاورد دانش زنانه «صدا دادن» به سوژه‌هایی باشد که تاکنون صدایشان شنیده نمی‌شد و این به معنای تأکید بیشتر بر کثرت‌گرویی شناختی است که نه تنها فمینیست‌ها بلکه سایر نظریه پردازان جریانات انتقادی بر آن تأکید دارند.
جایگاه قلب در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
حمزه عموشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قلب معنوی در فلسفه و شناخت شناسی صدرالمتالهین اهمیت بسیاری دارد . او قلب معنوی را حقیقت انسان می داند که این حقیقتهماننفس آدمی است و درحال حرکت و تکامل به سوی نفس ناطقه ودر نهایت نیل به بالاترین مراتب عقل است که با طلب عقلانیات و معارف عقلی به هدف و غایت خود نائل می گردد. از سوی دیگر صدرالمتالهین در معرفت و شناخت اصالت را به علوم عقلی می دهد بدین معنا که ادراک حقیقتی مشکک وذومراتب است ومراحل مختلف ادراک – ازاحساس تا تعقل و از تعقل تا بالاترین مراتب شهود– مراتب مختلف حقیقتی واحد به نام عقل و تعقل را تشکیل می دهند به همین جهت احساس و تخیل را نوعی تعقل ضعیف و وحی را بالاترین مرتبه ی تعقل و بقیه ی علوم را مقدمه ای برای رسیدن به معقولات می داند. او در مورد تعقل و شناخت شناسی عقل دارای دو دیدگاه است که دیدگاه اوّل نظر اکثر فلاسفه است وتعقل را بدست آوردن مفاهیم کلی از راه تجرید که به وسیله ی عقل حصولی که پایین ترین مرتبه ی عقل است می داند . امّا نظر دوم دیدگاه اصلی اوست که شاهراه پیوند فلسفه وعرفان در مکتب متعالیه است . او تعقل را شهود حقایق مثالی و عقلی به وسیله ی مرتبه ی حضوری عقل و این که تعقل درمراتب بالاتر با شهود عرفانی متحد است بیان می کند. در نتیجه عقل را به سوی قلب پنجره هایی است قابل گشودن ومشهودات قلب می توانند پس ازشهود مکشوف عقل واقع شوند و به صورت علوم برهانی وخرد پذیر بیان شوند.
معرفت شناسی در قرآن
نویسنده:
علی چالاکی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرآن واژه‌هایی برای ذهن‌شناسی و معرفت‌شناسی انسان عرضه شده‌اند. این کتاب درصدد است مسائل معرفتی را از درون آیات کشف کند و دیدگاه قرآن را نسبت به آنها به دست آورد. بر پایه آیات قرآن طبیعت، وحی آسمانی و فطرت انسان از منابع معرفت هستند. مجموع دستاوردهای این پژوهش نشان می‌دهد که نظام معرفت‌شناسی از منظر قرآن با نظام معرفت‌شناسی غربی به­طور کامل متفاوت است و قرآن در تک‌تک مسائل معرفتی دیدگاه ویژه‌ای دارد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 74
بررسی نسبت علم حصولی و حضوری با «توجیه معرفتی»، در معرفت شناسی حکمت متعالیه
نویسنده:
محمد حسین وفائیان، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«علم» در حکمت متعالیه مساوق با وجود انگاشته می‌شود. تحلیل علم در پرتو تفسیری وجودی از آن، سبب ارائۀ ویژگی‌هایی خاص برای دو گونۀ علم حصولی و علم حضوری در معرفت‌شناسی حکمت متعالیه می‌گردد. مسئلۀ پژوهش جاری، تبیین نسبت علم حصولی و حضوری با «توجیه معرفتی» و مشخص نمودن حیطۀ جریان توجیه معرفتی در دو گونۀ مذکور از معرفت است. رهیافت به‌دست آمده که با روی‌آوردی تحلیلی‌ـ‌منطقی در عبارات صدرالمتألهین حاصل شده، اثبات نیازمندی علم حصولی (به‌سبب دوگانگی وجود علمی و وجود عینی در آن) به توجیه معرفتی و انحصار آن در «برهان» است. علم حضوری نیز، از آن جهت که با شهود وجود عینیِ معلوم حاصل می‌گردد، در دو گونۀ متفاوت خود (حسی و فراحسی)، بی‌نیاز از توجیه بیرونی و خودموجه است.
صفحات :
از صفحه 129 تا 142
درجه اعتمادپذیری فرایند معرفتی در فلسفه ملاصدرا و معرفت شناسی فرایندی فضیلت گرا
نویسنده:
اکرم عسگرزاده مزرعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا فرایندهای حصول معرفت را با توجه به قوای ادراکی مؤثر بر حصول معرفت به سه فرایند حسّ و خیال و عقل تقسیم می کند و فرایندهای عقلی را مشتمل بر دو فرایند کشف و برهان و فرایند کشفی را مشتمل بر دو فرایند وحی و الهام می داند و از نظر او درجۀ اعتمادپذیری هر یک از این فرایندها متفاوت از دیگری است و درجۀ اعتمادپذیری فرایند بر حصول باور صادق مؤثر است. استفاده از فرایندهای برهان و کشف و وحی و الهام وابسته است به ویژگی های فاعل شناسا، بنابراین علاوه بر فرایند، بستر و زمینه شکل گیری باور بر حصول باور صادق مؤثر است. در نتیجه می توان ادعا کرد: ملاصدرا به فرایندهای حصول باور و ویژگی های فاعل شناسا در حصول معرفت به عنوان عوامل غیرمعرفتی و بیرونی توجه دارد. نظریه های معرفت شناسی ای که معتقدند؛ علل بیرون از باور در شکل گیری و ایجاد باور مؤثرند در زمره نظریه های معرفت شناسی برون گرایانه قرار می گیرند. یکی از مهمترین نظریه های معرفت شناسی برون گرایانه، اعتمادگرایی فرایندی و اعتمادگرایی مبتنی بر فضیلت است.
صفحات :
از صفحه 139 تا 152
مسئله فهم در معرفت شناسی ملاصدرا و نظریه فضیلت محور زاگزبسکی
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه؛ سید علی علم الهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا و زاگزبسکی دایرۀ معرفت را به فهم وسعت داده اند، معتقدند فاعل شناسا می تواند با کسب فضایل عقلانی و اخلاقی به طور ارادی بستر مناسب شکل گیری باور صادق را مهیا نماید. ایشان فضایل عقلانی را موجد باور می دانند و معتقدند فضایل اخلاقی در مؤدی بودن باور به صدق مؤثرند و رذایل اخلاقی مانع حصول باور صادق هستند. از نظر زاگزبسکی و ملاصدرا فاعل شناسا به طور آگاهانه و ارادی می تواند برخی از فضایل اخلاقی و عقلانی را در خود ایجاد کند و رذایل اخلاقی را از بین ببرد تا زمینه و شرایط اعتمادپذیر و قابل اطمینانی برای شکل گیری و ایجاد باورها ایجاد شود. از نظر ایشان فاعل شناسایی که انگیزه و نیّت کسب معرفت را دارد می تواند با ایجاد بستر و زمینه مناسب برای حصول باور صادق، به صدق دست یابد. در این پژوهش پی گیری می شود در نظریه معرفت شناختی و فلسفه ملاصدرا دایره آگاهی های معتبر انسان به گستردگی فهم است؟ و اگر اینگونه است از نظر ملاصدرا چه عواملی در شکل گیری و مؤدی به صدق بودن فهم به عنوان علل زمینه ای مؤثر هستند؟
صفحات :
از صفحه 15 تا 37
بررسی مقایسه‌ای مبانی معرفت شناسی و خداشناسی احمدبن حنبل و شیخ صدوق
نویسنده:
مجتبی بیگلری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش ، به تطبیق و مقایسه ی آراء و اندیشه های دو محدث بزرگ یعنی ؛ احمدبن حنبل و شیخ صدوق ، از دو مذهب بزرگ اسلامی پرداخته ایم . مباحث تطبیقی و مقایسه ای بدین معنایند که آراء مختلف دو یا چند اندیشمند و یا دویا چند مکتب فکری، مورد مقایسه و سنجش قرار می گیرند ، روش ما در این تحقیق ، استخراج آراء و عقاید این دو دانشمند نص گرا از میان آثار به جا مانده ی از ایشان ، روایات و احادیث نقل شده و معتمَد آنان و در برخی موارد، آثار شارحان اندیشه های آنها ، و آنگاه ، مقایسه و تطبیق یافته ها بدون هیچ قضاوتی و نقدی و گزینشی است . شیخ صدوق ، از نظر فکری ، متعلق به مکتب اخباریان متقدم قم و احمدبن حنبل هم، از بزرگترین محدثان و نص گرایان پیرو طریقه ی اصحاب الحدیث است . نگرش هر دو به اخبار و احادیث ، با اختلاف درجات ، تا حدودی یکسان است ، لکن پایبندی بی چون و چرای ابن حنبل به ظواهر نصوص و پرهیز از هر گونه تاویل و برداشت درایی در فهم آنها و اثبات معانی همه نصوص بر وجه حقیقی و نه مجاز ، او را از صدوق متمایز می سازد ، و به دلیل همین رویکرد خاص ، صعوبت استخراج آراء کلامی وی به روشنی قابل درک است . هرچند شیخ صدوق هم به مانند ابن حنبل ، هرگونه مباحثه و مجادله کلامی را در حوزه عقاید ممنوع می شمارد ، اما در مواردی بسیار به طرح این نوع از مباحث پرداخته که خود تفاوت مبانی معرفت شناسی آنان را از حیث حجیت عقل و اعتبار آن در فهم کتاب و سنت روشن می سازد.
بررسی مبانی نفس شناختی و معرفت شناسی ملاصدرا و مقایسه ی آن با اندیشه های بارکلی
نویسنده:
ناصر مومنی محمد آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده این رساله در بر گیرندة پنج فصل است که بر خی از آن ها چند بخش را شامل می شود.فصل اول،«مبانی نفس شناختی»صدرالمتالهین رادرپنج بخش به هم پیوسته مورد کاوش وتحلیل قرارمی دهد.دراین فصل،نشان داده می شودکه با محوریت حرکت در جوهر نفس، بسیاری ازاندیشه های نوین صدرا درزمینة علم النفس به دست می آید وبرخی از معضلات فکری ورخنه های معرفتی رفع می شوند.نتیجة کلی ای که ازاین فصل حاصل شده است،آن که فلسفة صدرایی دراین حوزه،باوجود برخی از انتقادها، مبنایی، سیستماتیک، ودارای پارادایم است وهرگز نمی توان انگارة التقاط رادرموردآن روا دانست. ازجمله مهمترین نتایج این مبانی، تحلیل ابتکاری ازحقیقت نفس ونفسانیت آن وبه تبع آن،بهترین تبیین ازمشکل بزرگ رابطة نفس وبدن به عنوان دو موجود کاملاً متفاوت وایجادهماهنگی بین اندیشه های افلاطون وارسطو وفیلسوفان مسلمان است.ازدیگرنتایج این مبانی، مسائل مربوط به حیات پس از مرگ، مانند: چگونگی مرگ طبیعی،بهترین استدلال برابطال تناسخ ارواح،بهترین تبیین ازمعادروحانی وجسمانی است، که به تفصیل موردبحث قرار گرفته اند. پیامدهای معرفت شناختی این مبانی عبارتند از: اتحاد مدر????ک ومدر?ک،اتحاد نفس باعقل فعّال وعقل های مجرد ومفارق وتنزّل وتعالی نفس به هنگام ادراک،صدوری بودن ادراک ووجود مجردبودن آن و... همچنان که درضمن بحث های فصل اول وسوم، این مسائل باتکیه برمبا نی پیش گفته اثبات شده اند،پاره ای ازآنها، بخصوص درفصل دوم بامحوریت نظریة مشابهت نفس با خداوند،آفتابی گردیده اند. یکی ازمسائلی که به نظر می رسد لازم است مورد بررسی وکنکاش قرار گیرد،نگاه به معرفت شناسی ملاصدرا بارویکردجدید ونقادی آن است که یک فصل به این امر اختصاص یافته است ونظرات متفاوت واحیاناً ناسازگار صدرا در دو حیطة ادراک های جزئی وکلی،تحلیل گردیده ودرنهایت مورد ارزیابی قرارگرفته است. ازبحث های بی سابقه دراین نوشتار، مقایسة نفس شناسی ومعرفت شنا سی ملاصدرا با اندیشه های بارکلی،فیلسوف ایده آلیست واز پیشگامان پدیدارشنا سی است.به همین مناسبت دریک فصل،نظریه های اودررابطه بانفس وادراک،از قبیل:جوهربودن،فعالیت وتجردوبساطت نفس وجاودانگی آن،رد نظریة بازنمایی ادراک وعدم تمایزبین کیفیت های اولیه وثانویه،انکارمفهوم عقلی انتزاعی و...موردکنکاش قرار گرفته ودرفصل پایانی با اندیشه های صدرالمتالهین،مقایسه شده اند
بررسی نقش تطابق عوالم وجودی در معرفت شناسی صدرالمتألّهین ره
نویسنده:
سیداحمد غفاری قره‌باغ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه تطابقِ عوالم بیان کننده این ایده است که اگر موجودی در مرتبه‌ای موجود باشد،از آنجا که مرتبه وجودی و تشکیکیِ مقدم بر او، باید کمالی بیش از او داشته باشد، پس مرتبه بالاتر، وجود جمعی مرتبه پایین تر خواهد بود؛ در این نوشتار، اثبات نموده ایم که عاملِ حکایت و نشان گریِ صورت ذهنی از شیءِ خارجی، این همانیِ وجودی و تطابقِ وجودیِ موجود برترِ مثالی نسبت به موجود مادی است؛ زیرا بر اساسِ اصالت وجود ونظریه تشکیک وجود، نمی توان سخن از مناط بودن و منشأ بودن عینیت ماهوی در کاشفیتنمود؛ پس در هر صورت، این همانیِ وجودیِ وجود جمعی و وجود خاصِّ ماهیت، منشأ علممی باشد؛ ملّاصدرا ره بر صدوری بودن رابطه نفس و صورت ذهنیِ حسی و خیالی اصرارمی ورزد؛ لیکن صدرا ره معتقد است نفس، مشاهده و علم حضوری به وجود عقلی دارد وهمین مشاهده، عبارت از ادراک عقلی است؛ صدرا ره برای وجود، سه عالَم و سه مرتبهمعرفی می کند؛ عالَمِ ماده و عالَمِ میانه یا مثال و عالَمِ عقل؛ صدرا ره در برخی از عبارات خویش، سخنی درباره دو گونه تحقّق برای ماهیت می کند؛ از نگاه صدرا ره گاهی مصداق، بگونه ای است که کاملاً یعنی هم به لحاظ کمالات و هم به لحاظ محدودیات و نقصان ها،تابعِ ماهیت است؛ صدرا ره به چنین مصداقی، تعبیر به " فرد ، وجود بالفعل و وجود تفصیلی و وجود خاصّ " می کند. وی در قبالِ این نحوه از وجود، به مصداقی دلالت می کند که دارای کمالات وجودی آن ماهیت است، لیکن محدود به حدود آن ماهیت نیست. به این وجود،وجود جمعی اطلاق می گردد؛ نظریه وجود جمعی، قرائت دقیق تر و جامع تری نسبت به نظریه مثال های افلاطونی است؛ چرا که نظریه مثُلِ افلاطون، صرفاً متمرکز بر یافتنِ "فرد "عقلی برای انواعِ جسمانی است؛ فارغ از چالشِ تشکیک در ماهیت، این نظریه در تبیینِ افراد مثالی به معنی افراد برزخی و یا فرد الهی برای انواعِ جسمانی، قاصر است.
  • تعداد رکورد ها : 382