مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
الفاظ حجت دلالات قضایا معرِف(منطق) معنا
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 129
آیه 81 سوره زخرف: از استثناء تا اولویت
نویسنده:
محمود زراعت‌پیشه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
در آیة 81 سورة زخرف چنین می‌خوانیم که «قُلْ إِنْ کانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدینَ: اگر خدا فرزند داشت، من نخستین عابدم». بیش‌تر مفسران بر این باورند که این آیه حاوی استدلالی است که می‌توان آن را در قالب یک قیاس استثنایی بیان کرد. اما، با وجود پیشنهادهای مختلف برای صورت‌بندی این استدلال در قالب این قیاس، تقریباً هیچ‌یک از صوری‌سازی‌های مزبور تصویر کاملی از مفاد آیه را به‌دست نمی‌دهند و صدق و اعتبار آن را تأمین نمی‌کنند. دشواری این آیه و کثرت و تنوع تفاسیر ذیل آن، بی‌شک، در ارتباطی مستقیم و محوری با واژة «اول» در آیة مزبور قرار دارد. در این تحقیق، پس از نقد و بررسی هر‌یک از تفاسیر مزبور، قالب قیاس اولویت یا طریق اولایی پیشنهاد می‌شود و ادعا خواهد شد که این شکل از استدلال، از نظر بهره‌مندی از یک حدّ اضافه، می‌تواند به‌خوبی مفاد آیه را به‌نمایش بگذارد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 57
گزاره‎های همیشه صادق نزد خونجی
نویسنده:
ابوذر قاعدی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه زنجان,
چکیده :
خونجی در تقسیم‌بندیِ خود از گزاره، هر کدام از محصورات اربع را به 36 قسم تقسیم نموده است. در آثار معاصر، تنها گزاره‌ی موجبه‌ی کلیه بر اساس تقسیم‌بندی خونجی، صورت‌بندی شده است. در این پایان‌نامه 72 گزاره‌ی جزئیه نزد خونجی صورت‌بندی شده‌اند. خونجی 12 گزاره را از مجموع 72 گزاره‌ی جزئیه، همیشه‌صادق دانسته است. از این 12 گزاره، 6 گزاره موجبه‌ی جزئیه و 6 گزاره‌ی دیگر سالبه‌ی جزئیه‌اند. در فصل دوم با بررسی این گزاره‌ها نشان دادیم که اگر چه این گزاره‌ها در منطق جدید، همیشه‌صادق نیستند اما در منطق خونجی همیشه‌صادق‌اند. خونجی، همچنین 5 گزاره‌ی موجهه را همیشه‌صادق دانسته است. در این پایان‌نامه، پس از صورت‌بندی موجهات خونجی در منطق موجهات زمانی، نشان دادیم که اگر چه گزاره‌های موجهه‌ی همیشه‌صادقِ خونجی در منطق موجهات جدید همیشه‌صادق نیستند اما در منطق موجهات خونجی همیشه‌صادق‌اند. در پایان، به تعریف عکس نقیض و معرفی عکس نقیض نوع سوم و نوع چهارم، به عنوان یکی از توابع بحث گزاره‌های همیشه‌صادق پرداخته‌ایم.
مبناپذیری اشکال چهارگانه ی قیاس ارسطویی
نویسنده:
محمد حافی ؛ مهین باقری؛ مهدی میرزاپور؛ غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
هدف از این پژوهش معرقی مفهومی جدید در قیاس حملی ارسطویی به نام مبناپذیری است؛ به عبارتی ضربی از ضروب 24گانه­ی منتج قیاس ارسطویی مبناپذیر است اگر تنها با مفروض گرفتن یک ضرب به همراه قواعد برهان خلف، تداخل، عکس ساده، نقض محمول و نقض سور بتوان ضروب منتج دیگر قیاس حملی ارسطو را اثبات کرد. بدین منظور در این مقاله نشان داده خواهد شد که تنها 15 ضرب منتج از ضروب 24گانه­ی منتج منطق حملی ارسطو دارای خاصیت مبناپذیری هستند. ارسطو چهار ضرب شکل اول قیاس را مبناپذیر می­داند زیرا وی اشکال دیگر قیاس را به وسیله­ی شکل اول اثبات می­کند. از آنجایی که اثبات مبناپذیری چهار ضرب ارسطو تعمیم داده شده است به پانزده ضرب می­توان نشان داد که منظور ارسطو از بدیهی بودن شکل اول قیاس مبناپذیری صرف چهار ضرب اول شکل اول نیست. این نتیجه­ی مهم منطقی در سیستم ارسطو تنها از رهیافت معرفی مفهوم مبناپذیری ضروب قیاس ممکن گردیده است؛ به عبارت دیگر نشان خواهیم داد که برخلاف دیدگاه رایج در سنت ارسطویی به هیچ وجه مبناپذیری ضروب شکل اول نمی بایست خاستگاهی برای تببین بدیهی بودن ضروب شکل اول قیاس باشد. صرف نظر از اینکه راز بداهت شکل اول قیاس در چه چیزی نهفته است، این مقاله به وجه سلبی، یکی از گزینه های ممکن یعنی مبناپذیری ضروب منتج شکل اول قیاس را به شکلی منطقی در پاسخ به راز بداهت ضروب منتج شکل اول قیاس حذف خواهد کرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 19
نظریه ی قرون وسطایی اطلاق: دلالت شناسی پنهان در رساله ی «در پیرامون ابطال-های سوفیستی» ارسطو
نویسنده:
مهین باقری ؛ مهدی میرزاپور ؛ غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
نظریه­ی اطلاق (Supposition Theory) یکی از نظریه­های مهم منطقی-دلالت­شناسی است که در تألیفات و تفاسیر منطق­دانان قرون وسطایی در ذیل بحث «ویژگی­های حدود» مطرح گردیده است. از آنجایی که این نظریه دارای پیامدهای منطقی، فلسفی و الاهیاتی مهمی است در این پژوهش به بررسی ریشه­ی مفهومی و تاریخی آن می پردازیم. مدعای اصلی این پژوهش وجود پیوندی معنادار به لحاظ تاریخی و مفهومی بین نظریه­ی قرون وسطایی اطلاق و نظریه­ی مغالطات ارسطو است که در رساله­ی «در پیرامون ابطال­های سوفیستی» وی مطرح شده است. بررسی مورد به مورد مغالطات مطرح شده توسط ارسطو در مقایسه و تطبیق با تحلیل­های منطق­دانان قرون وسطایی این فرضیه را تقویت می کند که نظریه­ی اطلاق همان دلالت­شناسیِ پنهان در نظریه­ی مغالطات ارسطو است که توسط منطق­دانان قرون وسطایی ماهیتی آشکار و مستقل پیدا کرده است و در دوران قرون وسطایی متأخر در برخورد با مشکلات دلالت­شناسی مختلف در ابعاد گسترده­تری نیز توسعه یافته است.
صفحات :
از صفحه 19 تا 52
منطق نزد فیلسوفان پیش از سقراط؛ (فیثاغوریان، سوفیست‌ها، اتمیان)
نویسنده:
آرش کرامتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
موضوع این پایان‌نامه عبارت است از بررسی دیدگاه فلسفی فیلسوفان پیش از سقراط (شامل سه مکتب فیثاغورسیان، سوفیست‌ها و اتمیان) به منظور شناسایی آرای منطقی آنها و تعیین اثرگذاری احتمالی این آرا بر منطق ارسطو. مهمترین منبع‌های مورد استفاده درز این پایان‌نامه عبارتند از مجموعه آثار ارسطو، کتاب متفکران یونانی، تاریخ فلسفه یونان و کتاب Die Fragmente der Vorsokratiker. چهارچوب نظری این پژوهش عبارت است از توصیف و تحلیل دیدگاه‌های فلسفی و منطقی فیلسوفان پیش‌سقراطی (سه مکتب مورد بحث در این پایان‌نامه که در بالا اشاره شد) با بهره‎‌گیری از منبع‌های موجود و بررسی ارتباط احتمالی این دیدگاه‌ها با دیدگاه‌های منطقی ارسطو در مرحله پس از آن. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا فیثاغورسیان، سوفیست‌ها و اتمیان (لئوکیپوس و دموکریتوس) دارای دیدگاه‌های منطقی بوده‌اند؛ و پرسش فرعی عبارت از این است که آیا این دیدگاه‌ها تأثیر مشخصی بر منطق ارسطو گذارده‌اند یا تقابل مشخصی با آن داشته‌اند. فرضیه‌های این پژوهش نیز عبارت هستند از این‌که به نظر می‌رسد در موردهایی مانند «کلّیات»، «مقوله‌بندی»، «ساختن گزاره»، «تعیین معیار صدق و کذب»، «گونه‌ای از منطق استقرایی یا تمثیلی» و «تعریف‌های منطقی»، بحث‌های با اهمیتی نزد فیثاغورسیان، سوفیست‌ها و اتمیان جریان داشته که مورد توجه ارسطو بوده‌اند. این پژوهش به روش کتابخانه‌ای صورت گرفته است. عمدة مفاهیم تخصصی این پژوهش را می‌توانیم با تعریف‌های ارائه‌شده در زیر ببینیم: - آرای منطقی: ارائة بحثهای مقدماتی و غیر‌نظام‌مند دربارة موضوع‌هایی مانند مقوله‌بندی، اثبات هندسی، صدق و کذب باورها و گفتارها، وجود‌داشتن یا نداشتن مفاهیم، ساختار جمله‌ها و چگونگی استدلال. - منطق: یعنی روش استدلال درست. - دیالکتیک یا جدل: استنتاجی است که از مقدمه‌هایی که به طور کلی پذیرفته‌شده‌اند، به متناقض یک تز داده‌شده، استدلال می‌کنند. - جوهر: آنچه در زیر همه هستیهای دیگر است وتحلیل به آن پایان‌می‌پذیرد. - مفهوم: ایده‌ای (کلی) است که از امور جزئی انتزاع شده‌است. - معیار یا پیمانة صدق وکذب: آنچه صادق بودن یا کاذب بودن یک گفتار، باور یا شناخت با آن مشخص می‌شود. - حد: آن‌‌چه مقدمه‌های قیاس ارسطو به آن تحلیل می‌شوند. - مقوله‌بندی منطقی: دسته‌بندی گفتار‌های غیر‌مرکبی که هستی را بیان‌می‌کنند و با ترکیب آنها، گزاره‌های صادق یا کاذبی دربارة هستی شکل می‌گیرد. - اصول اعداد فیثاغورسی: جفت‌های متضاد در مکتبهای فیثاغورسی که آنها را اصول اعداد می‌دانستند. - اثبات هندسی: اثبات یک قضیة هندسی با شروع از اصول موضوع و به‌کارگیری استدلالهای منطقی. - تقدم منطقی: مقدم بدون مؤخر قابل تصور است، اما مؤخر را نمی‌توان بدون مقدم تصور‌کرد. - تقدم در وجود : اگر مقدم وجود‌نداشته‌باشد، مؤخر وجود‌نخواهد‌داشت. در زمینة نقش جوهری اصول دهگانة اعداد و خود عددها (نزد فیثاغورسیان)، قرار‌دادن انسان به‌عنوان معیار تعیین صدق و کذب گفتارها و باورها و نفی واقعیت بیرون از او و نیز انکار امکان تناقض‌گویی (نزد پروتاگوراس و گرگیاس)، بهره‌گیری از دیالکتیک (نزد گرگیاس)، انکار عینیت‌داشتن مفهوم‌ها و نفی وجود جوهری زمان (نزد آنتیفون)، ارائة استدلالهایی دربارة نامتناهی‌بودن شمار شکل‌های اتمها و بخش‌ناپذیری آنها (نزد لئوکیپوس)، به-کارگیری استدلالهایی- که امروزه مشخص‌نیستند- بر‌پایة گواهی حواس برای اثبات اتمها (نزد اتمیان) و توجه به مفهوم‌ها و ارائة تعریف از چیزها (نزد پروتاگوراس، گرگیاس و دموکریتوس)دیدگاه‌های منطقی ارائه‌شده‌است و نیز فیثاغورسیان به ارائة استدلال برهانی در هندسه نزدیک‌شده‌بودند. ‌شاهدی نشان‌دهنده این که ارسطو در دیدگاه‌های منطقی خود، از فیثاغورسیان و اتمیان تأثیر‌پذیرفته یا تقابل ویژه‌ای با آنها داشته‌است وجود ندارد، اما دیدگاه او در قرار‌دادن واقعیت بیرونی به عنوان معیار صدق و کذب جمله‌ها، در تقابل آشکار با دیدگاه پروتاگوراس و گرگیاس است. پیشنهاد می‌شود در‌بارة اثبات قضیه‌های هندسی که بنابر سندها توسط فیثاغورسیان انجام‌شده‌است، مطالعة بیشتری برای بررسی سیر تکاملی هندسه صورت‌گیرد. به تأثیر‌گذاری فیثاغورسیان بر افلاطون توجه‌شود. در مورد سوفیستها ضرورت‌دارد که برای فراهم‌آوردن پژوهشی کاملتر، به اندیشه‌های هراکلتیوس و پارمیندس و مکتب وی، پرداخته‌شود تا اثری که بر سوفیستها داشتند، آشکار‌گردد. بزرگترین مشکلی که در راه فراهم‌آوردن این پژوهش قرار‌داشت، زمان کم در‌نظر‌گرفته‌شده برای انجام آن بود؛ که باعث‌شد تا این پژوهش از رشد بیشتر باز‌ماند. از این رو نیاز‌است تا برای از میان برداشتن این مشکل، اقدام لازم صورت‌گیرد
نسبت ارزش شرطی لزومی و ارزش مقدم و تالی آن در منطق سینوی
نویسنده:
علی‌رضا دارابی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در منطق شرطیات نزد مسلمین این اجماع وجود دارد که ارزش شرطی لزومی بر اساس رابطه میان مقدم و تالی و نه ارزش مقدم و تالی معین می‌شود. با این همه در نظرات آنان بحث‌هایی درباره امکان صدق و کذب شرطی بر پایه ارزش مقدم و تالی وجود دارد. در این میان، در بعضی از متون منطق‌دانان مسلمان در کنار صدق و کذب از وضعیت دیگری با واژه‌های گوناگون مانند محتمل صدق و کذب، مجهول الصدق و الکذب و... نام برده می‌شود. بررسی چیستی این وضعیت پرسش اصلی متن حاضر است. در مقاله حاضر با بررسی آراء متفاوت منطق دانان سینوی نشان داده می‌شود که این تقسیم‌بندی ناظر به مباحث مرتبط با شرطیات پیش از معرفی شرطی مسور توسط ابن سینا است و منطق‌دانان سینوی تلاش کرده‌اند که آن را با شرطی مسور هماهنگ کنند. همچنین نشان داده‌ایم که از میان آراء مختلف منطق‌دانان سینوی نظراتی که وضعیت سوم را قسیمی برای صدق و کذب نمی‌دانند به مبانی منطق سینوی نزدیک‌تر هستند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 68
 ارزیابی نسبت تفکر انتقادی با دو منطق سنتی و جدید
نویسنده:
محمدعلی میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در رساله‌ی حاضر، وظیفه‌ای که ما بر عهده گرفتیم ارزیابی نسبتی است که تفکر انتقادی با دو منطق سنتی و قدیم برقرار می‌کند. این ارزیابی ازاین‌جهت حائز اهمیت است که هم تفکر انتقادی و هم منطق‌ها به دنبال این هستند که انسان را از رفتن به بیراهه در هنگام اندیشیدن (یا ارزیابی اندیشه‌ها) حفظ کنند. برای انجام این مهم رساله‌ی حاضر در سه فصل تنظیم گردیده است: در فصل اول ما اولاً بدنبال ارائه‌ی تعریفی برای تفکر انتقادی هستیم. برای انجام این کار در حد توان منابع موجود را بدنبال تعاریف ارائه‌شده از تفکر انتقادی جستجو کرده‌ایم. در نهایت چند مولفه‌ی مختلف، که عمدتاً در تعریف تفکر انتقادی گنجانده‌شده‌اند، را مورد ارزیابی قرار داده و دست آخر تعریفی را به‌عنوان تعریف مختار خود ارائه کرده‌ایم. این تعریف ملاک کار، و دلیل نگارش فصل دوم است. در فصل دوم به مهارت‌های تفکر انتقادی پرداخته‌ایم. این مهارت‌ها که حاصل امتزاج رویکردهای مختلف به مهارت‌های تفکر انتقادی است، در یک دسته‌بندی جدید ارائه شده است. مشخصاً رویکرد مغالطاتی با رویکردی که آن را رویکرد نقدی می‌نامیم در کنار هم آورده شده‌اند. رویکرد مغالطاتی به تفکر انتقادی ضعفی دارد و آن اینکه این رویکرد جنبه‌ی منفی دارد؛ لذا تنها وقتی بکار می‌آید که ما در مقام ارزیابی مدعیات دیگران باشیم. اما اگر خود بخواهیم استدلال کنیم نمی‌توانیم از این رویکرد استفاده کنیم. به همین جهت، برخی پیشنهاد داده‌اند که به‌جای رویکرد مغالطاتی، از رویکرد نقادانه استفاده شود که ملاک‌هایی مثبت برای درستی یک «استدلال» ارائه می‌کند. ما در رساله‌ی حاضر، علاوه بر رویکرد مثبت و ذکر قواعد کلی استدلال، رویکرد مغالطاتی را نیز مد نظر قرار داده‌ایم. این امر دو دلیل دارد: اول اینکه رویکرد نقادانه ملاک‌های مثبت برای «استدلال» ارائه می‌کند، اما مدعیات همیشه در قالب استدلال مطرح نمی‌شوند. در توجه ما به تفکر انتقادی مدعیات تک‌گزاره‌ای که بر استدلال استوار نیستند نیز مد نظر قرارگرفته‌اند. علت دیگر آن است که اگرچه ارائه‌ی ملاک‌های کلی برای تفکر انتقادی خوب است، اما ذکر موارد جزئی (علی‌رغم گستردگی موارد) کاربردی‌تر بوده و متفکر انتقادی امکان تشخیص سریع‌تر اِشکال در ادعا را دارد. تطبیق مورد جزئی با جزئی راحت‌تر از تطبیق مورد جزئی با کلی است. همچنین در این فصل دو بخش تحت عنوان‌های «مغالطات روانی» و «مغالطات تصویری» گنجانده شده است که هرکدام تا حدی ابداع نگارنده است. این ابداع نه از حیث نوآوری مطالب، که بیشتر از جهت ذکر آنها در دسته‌ای جداگانه است. در فصل سوم، به ارزیابی نسبت میان تفکر انتقادی با دو منطق سنتی و منطق جدید پرداخته‌ایم، و اشتراکات و افتراقات این دو منطق با تفکر انتقادی را به ارزیابی نشسته‌ایم. این ارزیابی در دو سطح بررسی اشتراکات و افتراقات روبنایی و ارزیابی نسبت میان مبانی صورت گرفته است.
نفی کارآمدی برهان لم در فلسفۀ اولی؛ مطالعة تطبیقی میان رویکرد ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
موسی ملایری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
موضوع این مقاله پژوهشی تطبیقـی دربارة رویکرد مشترک صدرالمتألهیـن و علامه طباطبایی در‌بارة نفی‌‌ کارآمدی برهان لم در قلمرو فلسفة اولی است. ملاصدرا با اتکا به نظریة بساطت حقیقت وجود و این‌که امر بسیط حد و درنتیجه برهان ندارد به این نتیجه دست یافت که برهان لم در شناخت و اثبات احوال و اوصاف وجود کارآمد نیست. صدرا برهان اِنّ را نیز، با استناد به قاعدة ذوات الاسباب، گاه به‌کلی نامعتبر و گاه با کارکردی ضعیف معتبر می‌‌شمارد. او پس از تضعیف یا حتی تخطئة نقش برهان در قلمرو فلسفة اولی به نوعی منطق‌‌گریزیِ محتوم تن می‌‌دهد و در‌نهایت شهود را تقویت می‌‌کند. علامه طباطبایی نخست، هم‌چون صدرا، برهان لم را در قلمرو مسائل فلسفی نامعتبر می‌‌شمارد (البته نه با استناد به نظریة بساطت وجود، بلکه با اتکا به سه مبنای علم‌شناختی کلان). آن‌‌گاه با اتکا به قاعدة ذوات الاسباب برهان اِنِّ مصطلح نزد منطقیون را نیز تماماً ناکارآمد می‌‌داند. سپس نوع جدیدی از برهان به نام «برهان ازطریق ملازمات عامه» عرضه می‌‌کند و بر آن است که براهین فلسفی همه از این نوع‌اند. بن‌بست نظری‌ای که نخست ملاصدرا و سپس علامه با آن مواجه شدند در اعماقش از ناکارآمدی منطق اصالت ماهوی در قلمرو فلسفة وجودی خبر می‌‌دهد. در این مقاله، رویکرد علامه طباطبایی مبنی‌بر نفی ناکارآمدی براهین مذکور نقد می‌شود. اما مدعای ایشان مبنی‌براین‌‌که برهان از‌طریق تلازم در فلسفه کارآمد است و با سایر براهین تفاوت ماهوی دارد کشفی ارزش‌مند تلقی می‌شود که می‌‌کوشد تا رکود منطق را درمقایسه‌با وجودشناسی در حکمت نوصدرایی جبران کند.
صفحات :
از صفحه 117 تا 158
ساختار صوری و معنایی منطق شرطی در دو نظام منطقی قدیم و جدید
نویسنده:
مرتضی حاج‌حسینی گورتانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت مدرس,
چکیده :
مگاریون و رواقیون در شناسائی ترکیب شرطی تابع ارزشی و شروط صدق آن و قاعده‌های مربوط به آن نقش بنیادین و اساسی داشتند و از این جهت درآمدی به منطق جدید محسوب می‌شوند ولی هیچ تاثیری بر منطق اسلامی نداشته‌اند. منطقیان قدیم، گزاره شرطی متصله، را به اتفاقیه عامه و لزومیه تقسیم نموده و شروط صدق هر یک را مورد بحث قرار داده‌اند. اتفاقیه عامه بر هیچ یک از انواع شرطی در منطق جدید قابل تطبیق نیست . و مثالهای لزومیه نیز بیشتر از نوع استلزام معنائی، شرطی علی و شرطی خلاف واقع است . یعنی منطقیان قدیم به استلزام مادی و استلزام اکید که از نوع استلزام منطقی است نپرداخته‌اند و در تبیین شروط صدق اتفاقیه عامه و لزومیه بر اساس مقتضیات جهان کنونی داوری کرده‌اند نه میزانهای منطقی محض . آنان همچنین به دلیل استفاده از زبان طبیعی به جایگاه منطقی سلب ، زمان یا حالت و نیز سورهای متعدد در گزاره‌های مرکب ، نپرداخته و در بیان صورت برهان‌ها از نظام واحدی پیروی نکرده‌اند. لذا نظریه آنها در هر یک از نظام‌های متعدد که از متون منطق قدیم استخراج می‌شود به صورت برهان‌های ادرست انجامیده است . این‌گونه صورت برهان‌ها در متن رساله با علامت *ن مشخص شده‌اند. منطقیان قدیم با برقراری تناظر بین منطق حملی و منطق شرطی، نظریه قیاس‌های اقترانی شرطی را بر نظریه قیاس‌های اقترانی حملی استوار نموده‌اند. لذا گرچه در قالب زبان طبیعی، چنین به نظر می‌رسد که می‌توان درستی صورت برهان‌های شرطی معتبر و نیز درستی قیاس‌های اقترانی شرطی معتبر را بر اساس قواعد قیاس‌های اقترانی حملی توضیح داد، اما حقیقت این است که نطریه قیاس‌های اقترانی شرطی منطق قدیم قادر نیست درستی تمام این صورت برهان‌ها را توضیح دهد. و خلاصه اینکه الگوهای صوری ارائه شده برای شرطی‌ها در منطق جدید در تبعیت از میزان‌های منطقی محض از توفیق بیشتری برخوردار است و از میان آنها، الگوی صوری شرطی تابع ارزشی در استدلال‌های دقیق و پیچیده ریاضی نتایج رضایت‌بخشی داده است .
فعل گفتاری نزد منطق‌دانان مسلمان
نویسنده:
احمد عبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
برخی از فیلسوفان زبان معتقدند که گاه عبارات زبانی با آن‌که از ساختار خبری برخوردارند، اما صدق و کذب نمی‌پذیرند، زیرا قصد گوینده از بیان آن‌‌ها نه توصیف، بلکه انجام یک فعل است. چنین جملاتی را افعال گفتاری می‌خوانند. پیش از این، منطق‌‌دانان مسلمان نیز به این مسئله توجه کرده‌‌اند. آنان این موضوع را با عنوان «انشای اخبارنُما» به بحث گذاشته‌اند. انشای اخبارنُما در مواضع گوناگونی مطرح شده است. نقد ملاک صدق و کذب‌‌پذیری خبر و نیز حل پارادوکس دروغ‌گو زمینة طرح این مسئله را فراهم آورده است. اگرچه مسئلة افعال گفتاری تطور و تحول شایانی در منطق دورة اسلامی نیافت، اما کشف این مسئله و تفطن به آن را باید از آنِِ منطق‌‌دانان مسلمان دانست. تأمل در تاریخچة دیدگاه‌‌های منطق‌‌دانان دورة اسلامی در این مسئله و نیز مطالعة تطبیقی آن‌‌ها با آرای فیلسوفان زبان آموزندة نکات منطقی‌ ـ ‌معرفتی است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 99
  • تعداد رکورد ها : 129