جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 45
درسگفتار علم و دین
مدرس:
یوسف دانشور
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
ارزیابی نقش پارادایم‌ها و الگوها در فهم دین با تأکید بر دیدگاه ایان باربور
نویسنده:
شهاب الدین مهدوی ، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به ارزیابی دیدگاه‌های ایان باربور درباره نقش پارادایم‌ها و الگوها در شکل‌گیری و فهم دین پرداخته است. باربور با تکیه بر دیدگاه توماس کوهن درباره نقش پارادایم‌ها در نظریه‌های علمی نشان داده است که همان‌طور که مشاهدات تجربی ناب و خالص نداریم، تجربه دینی، داستان‌ها و شعائر دینی ناب و خالص نیز نداریم؛ زیرا همان‌طور که مشاهدات گران‌بار از نظریه‌های علمی‌اند و نظریه‌های علمی هم گران‌بار از پارادایم‌ها هستند، تجربه‌های دینی، داستان‌ها و شعائر دینی هم گران‌بار از باورهای دینی؛ و باورهای دینی هم گران‌بار از پارادایم‌های دینی‌اند. از سوی دیگر، وی معتقد است همان طور که الگوها در درون یک پارادایم در شکل‌گیری و فهم نظریه‌های علمی موثرند، در تکوین و فهم باورهای دینی نیز سهم اساسی دارند. در این مقاله ابتدا دیدگاه باربور توضیح داده شده، سپس در ارزیابی دیدگاه وی، نگاه پارادایمی به دین، توجه به نقش الگوها در دین و جنبه هرمنوتیکی از نقاط مثبت دیدگاه باربور شمرده شده و تلاش شده است تا از انتقاداتی مانند ناواقع‌گرایی و نسبیت‌گرایی نگاه پارادایمی و الگوها دفاع شود. اما به نظر می‌رسد که اولا تعریف دین به تجربه دینی، داستان‌ها و شعائر دینی نوعی تحویل دین شمرده می‌شود، ثانیا می‌توان بجای تعبیر «باورهای دینی» از نظریه‌های دینی استفاده کرد و نظریه‌های دینی را متناظر با نظریه‌های علمی دانست.
صفحات :
از صفحه 443 تا 464
بررسی تطبیقی رابطه علم و دین از دیدگاه آیه الله مصباح و ایان باربور
نویسنده:
نویسنده:محمد اسماعیلی؛ استاد راهنما:محمدصادق جمشیدی راد؛ استاد مشاور :محمدرضا ضمیری,سید حسن بطحایی گلپایگانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه میان علم و دین از دغدغه های مهم اندیشمندان در قرون اخیر بوده است. طرح این مسأله به صورت جدی در مغرب زمین از رنسانس آغاز شد و دامنه آن به همه کشورهای جهان؛ از جمله کشورهای اسلامی رسید. آیه الله مصباح به عنوان فیلسوف و اندیشمند اسلامی، مبتنی بر مبانی خویش؛ از جمله: مبناگروی فلسفی همراه با نسبیت معقول، مقبولیت پارادایم به معنای مبنای اندیشه، پذیرش تجربه به معنای وحی و الهام توسط افراد معصوم، پذیرش انحصار در حقانیت به همراه پلورالیسم رستگاری و پلورالیسم رفتاری، پذیرش قواعد عمومی محاوره و تفاهم و پیش زمینه های بایسته و حکمت متعالیه، دیدگاه تعاضد را برمی گزیند. باربور نیز به عنوان فیلسوف و فیزیکدان مغرب زمین، مبتنی بر مبانی خویش؛ از جمله: توازی های روش شناختی علم و دین، رئالیسم انتقادی، مقبولیت پاردایم به معنای چارچوب ذهنی، تجربه دینی، پلورالیسم دینی، هرمنوتیک فلسفی و فلسفه پویشی، دیدگاه تلفیق را انتخاب می کند. آیه الله مصباح به تفکیک سطوح معرفت از لحاظ ارزش‌شناختی آن و پذیرش چندلایه ای بودن معرفت و ضرورت مواجهه نظام‌مند در تحلیل پدیده‌ها رهنمون می گردد، اما باربور در دامن نسبیت و شکاکیت گرفتار می آید.
رئالیسم سازنده-انتقادی به عنوان یک فلسفه علم و دین [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Andreas Losch (آندریاس لوش)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: اگرچه رئالیسم انتقادی (به سبک ایان جی باربور) بسیار مورد مناقشه است، به طور گسترده ای به عنوان ابزاری برای ارتباط علم و دین شناخته می شود. آندریاس لوش با همدلی با رویکرد هرمنوتیکی حتی سخت‌گیرانه‌تر، برای تغییر رئالیسم انتقادی به به اصطلاح رئالیسم انتقادی سازنده استدلال کرده بود تا به علوم انسانی با نقش سازنده‌اش از موضوع در هر بحثی در مورد چگونگی پر کردن شکاف ظاهری اهمیت لازم را بدهد. بین رشته ها تا کنون رئالیسم سازنده-انتقادی او عمدتاً از نظر الهیاتی توسعه یافته است. این مقاله ارزیابی خواهد کرد که آیا رئالیسم سازنده-انتقادی به عنوان فلسفه علم و دین و مبنایی مناسب برای گفتمان علم و دین مناسب است یا خیر. باربور در گزارش اصلی خود از فلسفه انتقادی واقع‌گرایانه علم، توافق با داده‌ها، انسجام، دامنه و باروری را به‌عنوان معیاری برای علم خوب و همچنین برای دین مورد بحث قرار داد و آن را اصلاح کرد. این مقاله در مورد هر یک از معیارها در مورد اینکه باربور تا چه حد مفهوم مربوطه را، چه در علم و چه در دین، عدالت می‌کند، بحث می‌کند، و می‌پرسد که چگونه می‌توان در نهایت معیارها را برای یک پل شاید پایدارتر بین علم و دین، با تکیه بر این ایده اصلاح کرد. رئالیسم سازنده-انتقادی نظریه انسجام زمینه ای نیلز هنریک گرگرسن نقش مهمی در این زمینه ایفا خواهد کرد. نتیجه‌گیری معنای عمیق‌تری از معیار باروری را نشان می‌دهد، که ثمربخشی اخلاقی را نیز در بر می‌گیرد. از آنجایی که رئالیسم سازنده-انتقادی به طور کامل اهمیت نقش آگاه را در فرآیند شناخت تصدیق می کند، ما را از معرفت شناسی ناب به سمت اخلاق هدایت می کند. مشارکت: (1) بحث علم و دین، با الهام از رئالیسم انتقادی، عمدتاً به عنوان گفتمان الهیاتی درباره تأثیر علم بر دین شناخته می شود. (2) تحلیل معیارهای صدق در نسخه سازنده-انتقادی لوش از رئالیسم، تأکید بر مطابقت در علم و انسجام در علوم انسانی را پیشنهاد می‌کند. و (3) معنای عمیق تر معیار باروری در این موضع فلسفی برجسته شده است، از جمله ثمربخشی اخلاقی.
بررسی تطبیقی میزان سازواری و کنش‌های انگار‌ه‌های نظریه «اصالت واقع انتقادی» ایان باربور با تفسیر علمی روشمند با محوریت دیدگاه آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
سید عبدالله اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسیر علمی که در عصر پست‌مدرنیسم دوران پختگی و کمال خود را تجربه می‌کند، افزون بر روش‌شناسی خاص و معیارهای معتبر، به تناسب توسعه دانش‌های بشری، به ویژه در حوزه فلسفه علم، نیازمند تبیین کنش‌های تاثیرگذارترین دیدگاه‌های نوین فلسفه علم بر حوزه مبانی و قواعد این شیوه تفسیری است. دستاورد مقاله حاضر که به روش توصیفی، تحلیلی، انتقادی و تطبیقی نگارش یافته، پس از بررسی نقادانه نظریه «رئالیسم انتقادی» ایان باربور با محوریت مناظر آیت‌الله جوادی آملی، تبیین چیستی کنش‌ها و میزان سازواری نظریه وی با مبانی و قواعد تفسیر علمی به شرح ذیل است: هم‌عرض دانستن خداوند با سایر پدیده‌های هستی، محدودسازی اصل علیّت در حدّ پدیده‌های طبیعیت؛ تقدّم معرفت تجربی بر معرفت دینی؛ یکسان‌پنداری روش‌شناسی علم با دین؛ این‌که هیچ «نظریه نهایی» را نمی‌توان «حقیقت غایی» دانست و حقیقت نهایی هیچ چیز قابل درک نیست؛ شکاکیت و سفسطه به عنوان نتیجه منطقی «نسبیت فهم»؛ دیدگاه‌هایی از ایان باربور است که در ناسازگاری با فلسفه دین و مبانی تفسیر علمی قرآن است؛ لیکن تلاش وی در تنش‌زدایی بین علم و دین که زمینه مساعد وحدت علم و دین را در غرب تمهید نموده، با مصالح دین و آموزه‌های قرآنی سازگار بوده، پذیرش واقعیات خارجی و جهان‌بینی علمی به عنوان واقعیتی مسلّم، معتبر و اطمینان‌بخش، مورد پذیرش فلسفه دین و سازگار با دیدگاه مفسران علمی قرآن مبنی بر جواز استناد قضایای طمأنینه‌بخش تجربی به قرآن در قالب «استناد احتمالی» است.
صفحات :
از صفحه 287 تا 313
ایان باربور؛ تلاش برای ارتباط علم و دین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ایان گریم باربور (۱۹۲۳-۲۰۱۳) از جمله متفکرانی بود که به رابطه علم و دین می‌اندیشید. او در چین به دنیا آمده بود، در انگلستان و امریکا به تحصیل در رشته فیزیک پرداخته، اما دلبسته الهیات شده بود. وی در الهیات نیز به تحصیل پرداخت. همین آشنایی او با دو دانش که یکی کاملاً علمی بود و دیگری صبغه دینی داشت، باربور را به تلاش در جهت نشان دادن ارتباط علم و دین ترغیب کرد.
بررسی تطبیقی رابطه‌ی علم و دین از دیدگاه آیت‌الله مصباح و ایان باربور
نویسنده:
محمد اسماعیلی ، محمد صادق جمشیدی راد ، محمدرضا ضمیری ، سید حسن بطحایی گلپایگانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه‌ی میان علم و دین از دغدغه‌های مهم اندیشمندان در قرون اخیر بوده است. طرح این مسأله در مغرب‌زمین، به‌صورت جدی از رنسانس آغاز شد و دامنه‌ی آن به همه‌ی کشورهای جهان، ازجمله کشورهای اسلامی رسید. مصباح، فیلسوف و اندیشمند اسلامی، بنابر مبانی خویش، ازجمله مبناگروی فلسفی همراه با نسبیت معقول، مقبولیت پارادایم به معنای مبنای اندیشه، پذیرش تجربه به معنای وحی و الهام شدن به افراد معصوم، پذیرش انحصار در حقانیت همراه با پلورالیسم رستگاری و پلورالیسم رفتاری، پذیرش قواعد عمومی محاوره و تفاهم و پیش‌زمینه‌های بایسته و حکمت متعالیه، دیدگاه تعاضد را برمی‌گزیند. باربور نیز که فیلسوف و فیزیک‌دان مغرب‌زمین است، با تکیه‌ی بر مبانی خویش، ازجمله توازی‌های روش‌شناختی علم و دین، رئالیسم انتقادی، مقبولیت پاردایم به معنای چارچوب ذهنی، تجربه‌ی دینی، پلورالیسم دینی، هرمنوتیک فلسفی و فلسفه‌ی پویشی، دیدگاه تلفیق را انتخاب می‌کند. آیت‌الله مصباح به تفکیک سطوح معرفت ازلحاظ ارزش‌شناختی، پذیرش چندلایه‌ای‌بودن معرفت، و ضرورت تحلیل نظام‌مند پدیده‌ها رهنمون می‌شود، اما باربور در دام نسبیت و شکاکیت گرفتار می‌آید.
صفحات :
از صفحه 49 تا 72
تحلیل و نقد تطبیقی نسبت علم و دین از دیدگاه ایان باربور و مرتضی مطهری
نویسنده:
پدیدآور: امیر قنبری همایکوه ؛ استاد راهنما: ایراندخت فیاض ؛ استاد مشاور: محسن ایمانی ؛ استاد مشاور: اکبر صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه نسبت علم و دین، یکی از مسائل بحث‌انگیز و مهم در جوامع غربی و اسلامی است. هدف تحقیق حاضر تحلیل و نقد تطبیقی نسبت علم و دین از دیدگاه ایان باربور و استاد مرتضی مطهری است. این پژوهش از نظر طرح تحقیق جزو تحقیقات کیفی بوده و از نظر روش در چارچوب روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته است. در این رساله سعی نمودم تا با تطبیق و مقایسه دیدگاه دو اندیشمند و متفکر بزرگ واقع‌گرا یکی در جهان اسلام و دیگری در جهان غرب در خصوص رابطه علم و دین بپردازم. در این پژوهش با طرح پنج پرسش «نسبت علم و دین در دیدگاه استاد مرتضی مطهری»، «نسبت علم و دین در دیدگاه ایان باربور»، «وجوه اشتراک و تقابل و افتراق میان ایان باربور و استاد مرتضی مطهری» و «نقدهای وارده بر ایان باربور و استاد مرتضی مطهری در حوزه علم و دین» مورد بررسی قرار گرفت. اشتراکات ایان باربور و استاد مرتضی مطهری شامل: مخالفت با تفتیش عقاید، جهانی بودن علم، محدودیت‌های علم و اعتقاد به مبانی رئالیسم و افتراق‌های بین این دو اندیشمند، برداشت از مفهوم ثبات و حرکت، توازی خداوند و جهان هستی و تفاوت در نوع رئالیسم است. ایان باربور و استاد مرتضی مطهری با دو نگرش متفاوت، در تشخیص مکمل بودن علم و دین تلاش کردند. باربور با تکیه ‌بر «فلسفه پویشی» و «رئالیسم انتقادی» به طرح چهار رویکرد «تعارض، تمایز، گفتگو و مکمل» پرداخته است. نقدهایی شامل: وحدت علم و دین در چارچوب فلسفه پویشی، رئالیسم انتقادی، هم‌عرض بودن خداوند و جهان هستی، تقدّم معرفت تجربی بر معیار معرفت دینی بر ایشان وارد است. برداشت استاد مرتضی مطهری از رابطه «علم و دین» بیشتر رابطه «علم و ایمان» است. از نقدهای وارده بر استاد مرتضی مطهری می‌توان به بسط ندادن نظریه خود و عدم پرداختن به تأثیرات متقابل علم و دین بر یکدیگر اشاره کرد. در مجموع می‌توان گفت: مطهری با واکاوی پیش‌فرض‌های ذهنی افراد در پی مکمل بودن رابطه علم و ایمان است و اعتقاد دارد که علم و دین به یکدیگر نیازمندند. آرای باربور در آخرین اظهارنظرش درباره رابطه علم و دین با تکیه ‌بر الهیات پویشی از تمایز علم و دین به مکمل بودن این دو تغییر یافت. نتایج این پژوهش نشان داد که علم‌ دارای منشأ انسانی، ابطال-پذیر، تجربی و مادی است. به‌طورکلی علم در زمینه جهان آفرینش است، اما دین از خود آفریننده و پروردگار جهان سرچشمه می‌گیرد و دارای منشأ ماورای قدسی و غیرقابل‌ابطال است. عصاره کلام اندیشه مطهری این است که علم حدود خاصی دارد، لذا اعتقاد و ایمان دینی را نمی‌توان بر اساس استدلال علمی و عقلی فهمید، اگر هم‌چنین شود ایمان مغلوب عقل خواهد شد و کاری از پیش نمی‌برد جز آن‌که بر شک و حیرت ما بیفزاید. این که ما دین را می‌پذیریم نوعی داوری عقلانی راجع به آن است. هم‌چنین سایر نتایج پژوهش نشان داد که در دیدگاه مسالمت‌جویانه با قبول مبانی و اصول، هرکدام از پیامدهای ناگوار دیگری جلوگیری به عمل می‌آورد.
تبیین آراء ایان باربور در کتاب علم و دین در مسئله متافیزیک و نقد آن بر اساس آرای شارحان معاصر حکمت متعالیه
نویسنده:
پدیدآور: زهرا لبیبی ؛ استاد راهنما: فرح رامین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این تحقیق بر اساس آراء ایان باربور در کتاب علم ودین در باب مساله متافیزیک سامان یافته است. گرچه متافیزیک به عنوان شاخه ای از فلسفه محسوب می شود و به موجود بماهوموجود می پردازد، اما با توجه به اینکه باربور یک فیلسوف نیست، می توان ادعا نمود که دغدغه وی در باب مسائل متافیزیکی، حول محور دین است که وی نام الهیات بر آن می نماید. دیدگاه خاص باربور، برقراری رابطه میان علم و دین است تا از این رهگذر بتواند مسائل متافیزیکی چون وجود خداوند، عمل کرد وی در هستی، وجود انسان و شان منزلت وی در عالم و نحوی خلقت در جهان هستی را تبیین نماید. در این پژوهش به مهمترین موضوع این کتاب، یعنی رابطه علم و دین پرداختیم و به واسطه روشن شدن دیدگاه باربور در این بحث و لحاظ داشتن آن، در فصل چهارم، آراء خاص متافیزیکی باربور را که به دین و آموزه های خاص آن مربوط می شوند، نه مباحث کلی فلسفی، ارزیابی و نقد می نماییم. یافته های تحقیق، محقق را به این نتایج رهنمون ساخت که اصل قرار دادن علم نسبت به دین و سرایت احکام مختص علم به حوزه دین از سوی شارحان معاصر حکمت متعالیه مورد پذیرش نیست و ایشان با ارائه نظریه علم دینی سعی نموده اند که نوعی دیگر از سازگاری بین علم و دین رقم بزنند. باربور نظریه تکامل را در تعارض با دین و آموزه بی همتایی انسان نسبت به سایر موجودات و قیومیت و قدرت خداوند در جهان نمی بیند و از طریق نظریه متافیزیک سطح ها سعی می کند شأن انسان را در طبیعت حفظ نموده و از آموزه خلقت دفاع کند. از نظر برخی شارحان معاصر حکمت متعالیه؛ هم چون شهید مطهری نظریه های علمی نیز مانند نظریه تکامل-بر فرض صحت- نه تنها تعارضی با آموزه های دینی ندارد بلکه عمل کرد خداوند در هستی را به زیبایی به تصویر می کشد وحتی برهان نظم در پرتو آن می تواند جلوه نمایی بیشتری داشته باشد.
  • تعداد رکورد ها : 45