جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1550
درک اخلاقی و مفاهیم اخلاقی در ارسطو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Joanna Patsioti
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه تلاشی برای پاسخ به دو پرسش مرتبط در فلسفه ارسطو است. (الف) این مفاهیم چگونه به دست می آیند و در درک هر فرد گنجانده می شوند، و (ب) به چه معنا و بر چه اساسی می توانیم از حقایق اخلاقی اساسی، جهانی و عینی صحبت کنیم. نتایج بررسی رابطه زبان با اندیشه و واقعیت، و به طور کلی اکتساب مفاهیم، ​​موضوعاتی که دیگران به آن پرداخته اند، در کاربرد آنها به ویژه در معرفت شناسی اخلاقی ارسطو بررسی می شود. بررسی اولیه پیشینه کلی شامل بازسازی نظریه معنا در De Interpretatione و مقولات ارسطو، همراه با چارچوب کلی او در مورد اکتساب مفاهیم و کلیات در تحلیل پسین B.19، بحث در مورد عملکرد در B. 19، در رابطه با آن در De Anima نیز داده شده است. بحث ما از معرفت شناسی ارسطو بررسی می کند که او، همانطور که یادآوری افلاطونی را رد می کند، در بحث بین چامسکی و تجربه گرایان کجا ایستاده است، سپس بررسی می کنیم که تا چه حد مراحل کسب امر اخلاقی مشابه با علوم است، و نقشی که در معرفت شناسی اخلاقی و غیراخلاقی ایفا می کند، ارتباط با رشد اخلاقی و کیفیت زندگی ما نیز مورد توجه قرار می گیرد. در مورد سؤال دوم، به ماهیت مفاهیم اخلاقی ارسطویی می پردازیم و بررسی می کنیم که این مفاهیم تا چه حد از مواردی هستند که بررسی ساختار مفهوم ارسطویی متضمن تمایزات بین این مفهوم است که موضوع جهانی بودن و مبنای عینی یک مفهوم اخلاقی را مطرح می کند. . بحث در مورد مفاهیم و اطلاعات بیشتر در مورد ساختار مفاهیم پیچیده اخلاقی برای ارسطو و نحوه کسب تدریجی آنها توسط درک فردی فراهم می کند.
تلخيص منطق أرسطو  المجلد 5
نویسنده:
ابن رشد
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
تلخيص منطق أرسطو المجلد 4
نویسنده:
ابن رشد
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
تلخيص منطق أرسطو  المجلد 6-7
نویسنده:
ابن رشد
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
تلخيص منطق أرسطو  المجلد 1
نویسنده:
ابن رشد
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
تلخيص منطق أرسطو  المجلد 2-3
نویسنده:
ابن رشد
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
2022/04/28,
بررسی قوه حافظه از دیدگاه ارسطو و ابن‌سینا
نویسنده:
مرتضی وافی ، حمیدرضا شریعتمداری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از نفس و قوایش همواره از دغدغه‌های فیلسوفان بوده است. یکی از این قوا حافظه است. ارسطو و ابن‌سینا در تفسیر این قوه از نفس، دو راه جداگانه انتخاب کرده‌اند. ابن‌سینا حافظه را خزانه وهم می‌داند. در مقابل، ارسطو از قوه وهم نامی نمی‌برد و از این‌رو درباره خزانه‌اش نیز بحث نمی‌کند و با توضیحاتی که می‌دهد تقریباً حافظه را با قوه تخیل یکی می‌داند. در این مقاله در صدد بررسی نظر ابن‌سینا و ارسطو درباره کارکرد حافظه هستیم تا وجوه افتراق و تشابه این دو فیلسوف را نشان دهیم. طبعاً میزان تأثیرپذیری ابن‌سینا از ارسطو در مسئله حافظه را نیز مشخص خواهیم کرد. سنخ این مطالعه تاریخ‌نگاری اندیشه و استخراج آرا از منابع مختلف، مقایسه میان آنها و بررسی نقادانه است. نتیجه اجمالی این است که ابن‌سینا در بیشتر مباحث نفس از ارسطو متأثر بوده است، اما تفسیرش از حافظه با تفسیر ارسطو تفاوت‌های بنیادینی دارد. ارسطو در تفسیرش از حافظه به یادآوری و عنصر زمان در شکل‌گیری حافظه توجه ویژه دارد، اما ابن‌سینا از نقش زمان و یادآوری، سخنی به میان نمی‌آورد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 107
منطق ذات‌گرایی: تفسیری از قیاس وجهی ارسطویی [کتابشناسی انگلیسی]
نویسنده:
Paul Thom (auth.)
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
Springer Netherlands,
چکیده :
ترجمه ماشینی: قیاس وجهی ارسطو از زمان تئوفراستوس مورد مطالعه بوده است. اما این مطالعات (به غیر از گلدهی شدید در قرون وسطی) تا حدودی بی ارزش بوده است. قابل توجه است که در دهه 1990 چندین خط تحقیق جدید با مجموعه ای از انتشارات اصلی توسط فرد جانسون، ریچارد پترسون و اولریش نورتمن ظاهر شد. جانسون برای اولین بار معناشناسی رسمی را ارائه کرد که برای بازخوانی قیاس آخرالزمانی مناسب بود. این مبتنی بر یک شهود ساده بود که قیاس وجهی را به متافیزیک ارسطویی پیوند می داد. نورتمن تجزیه و تحلیل مبتکرانه ای را توسعه داد. پترسون پیوندهای (اعم از نظری و ژنتیکی) بین قیاس معین و متافیزیک را با استفاده از تحلیلی بیان کرد که به طور دقیق، نه dere و نه dedicto است. مطالعات خود من در این زمینه به سال 1976 برمی گردد، زمانی که همکارم پیتر روپر و من به طور مشترک مقاله ای با عنوان «قیاس های آپدیکتیک ارسطو» برای بیست و دومین کنفرانس تاریخ منطق در کراکوف نوشتیم. این مقاله حاوی قرائت متمایز از گزاره‌های آخرالزمانی تأییدی خاص بود که من همچنان از آنها حمایت می‌کنم. با این وجود، من نتایج آن مقاله را به اندازه کافی قاطع یا جامع نمی‌دانستم که بتوانم منتشر کنم، و کتاب قیاس من در سال 1981 هیچ توضیحی در مورد قیاس وجهی نداشت. ایده های روزنامه تا سال 1989، زمانی که من مقالات اولیه جانسون و پترسون را خواندم، خفته بود. از سال 1991 شروع به انتشار در مورد این موضوع کردم. به تدریج افکارم جامعیت و نظام مندی خاصی پیدا کرد تا اینکه در سال 1993 توانستم یک ترم تعطیلات را بگذرانم تا پیش نویس این کتاب را بنویسم.
درباره غیر انسان گرایی: در مورد سیاست بدون ماشین انسان شناسی [پایان نامه پرتغالی]
نویسنده:
Thiago Vasconcelos Marques
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : ماشین انسان شناسی مفهومی است که توسط فیلسوف ایتالیایی جورجیو آگامبن برای اندیشیدن به رابطه بین حیوانیت و انسانیت فرموله شده است. چنین مفهومی در چارچوب چیزی به وجود می آید که ما آن را زیست سیاست می نامیم. ماشین انسان‌شناختی را می‌توان به عنوان ماشینی مفهومی تعریف کرد که هدف آن از مفصل‌بندی و جدایی بین کره حیوانی و انسانی، تولید انسان است. با این حال، چنین تفکیک و جدایی صرفاً یک سوگیری هستی‌شناختی ندارد، بلکه یک سوگیری سیاسی دارد، که در نهایت یک زندگی برهنه را پشت سر می‌گذارد، ماشینی در بخش‌های مختلف دانش، از جمله الهیات، فلسفه و علم محدود به مکانی از عدم تمایز کامل. . آگامبن در اثر L'Aperto توجه ویژه ای به تفکر هایدگر در مورد حیوانیت و انسانیت دارد. در این پژوهش به دنبال این است که نشان دهد چگونه اندیشه این فیلسوف آلمانی با ماشین انسان شناسی پیوند بالایی دارد. جدایی رادیکالی که هایدگر بین حیوان و دازاین ایجاد کرد، به پرتاب حیوانیت، یعنی انسان زنده، به یک منطقه کاملاً نامعین ختم می‌شود، بنابراین امکان تولید یک زندگی برهنه را فراهم می‌آورد، زندگی‌ای که خود را با حیوانیت یکی نمی‌داند، زیرا انسان است. و نه با انسانیت، زیرا حیوان است (و نه دازاین) اندیشیدن به سیاستی بدون ماشین انسان شناسی، اندیشیدن به سیاستی است که اجازه تولید «زندگی برهنه» را نمی دهد، یعنی زندگی هایی که انسانیت آنها می تواند برداشته شود، کنده شود. زندگی برهنه آن زندگی است که در آن حیوانیت و انسانیت کاملاً نامشخص و نامشخص است و بنابراین کاملاً در معرض دید و مرحمت قدرت های سیاسی قرار دارد. ، در نحوه تصور و تفکر ما از حیوانیت و انسانیت. این تغییر هستی‌شناختی هم هستی‌شناسی کلاسیک را که توسط افلاطون و ارسطو پایه‌گذاری شد و هم ایده انسانیت جداگانه یا بخشی از حیوانیت را زیر سوال می‌برد
موضوع و معنای متافیزیک در ارسطو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Angelo T Costanzo
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه این است که - با توجه به پیشینه نظریه های توسعه قرن بیستم در مورد متافیزیک - مشخص شود که ارسطو متافیزیک را چیست. موضعی که ما از آن دفاع می کنیم معتقد است که ارسطو بین «علم موجود بودن» (آنچه امروز مابعدالطبیعه می گوییم) و «فلسفه اولیه» (یا الهیات) تمایزی قائل شد. موضوع اولی، هستی جهانی است. که از دومی، جوهر اولیه (یا خدا). با این حال، این نقش مضاعف که به فلسفه اختصاص داده شده است، نباید برای نشان دادن دو مرحله متفاوت و خصمانه در تفکر فیلسوف درباره این موضوع ساخته شود، همانطور که مثلاً توسط نظریه های توسعه انجام شده است. آنچه را که نظریات اخیر در تعاریف فوق الذکر از فلسفه متضاد می دانند، ما به عنوان تعاریف سازگار از آن دفاع می کنیم. رابطه همزیستی دومی در فیلسوفی ممکن می شود که، ارسطو به ما می گوید، هم هستی کلی و هم جوهر اولیه را مطالعه می کند (IV 3, 1005a33-bl). علاوه بر این، با توجه به این که جوهر اولیه به علت و اصل همه موجودات عمل می کند، از معلول خود متمایز خواهد بود، چنان که همه معلول ها از علل خود هستند. با توجه به دومی و آنچه در بالا گفتیم، تمایز بین متافیزیک و الهیات را نمی توان از بین بردن اوونز و مرلان، که در نهایت متافیزیک را با الهیات یکی می کنند. علاوه بر بررسی مناقشه فوق، ما همچنین تحلیلی از موضوعاتی را که اساسی‌ترین در متافیزیک ارسطویی هستند، یعنی جوهر و الهیات، شامل می‌شویم.
  • تعداد رکورد ها : 1550