جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 51
«تعامل زبان و معنا در رساله «محبت نامه» خواجه عبدالله انصاری»
نویسنده:
عقدایی تورج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
چکیده :
خواجه عبدالله انصاری، عارفی متشرع و نویسنده یی با ذوق و تواناست. از وی آثار متعددی در حوزه عرفان و تصوف به جای مانده که همگی از تجربه های عرفانی او حکایت دارد. یکی از این آثار رساله کم حجم «محبت نامه» است.پیر هرات در این رساله به معرفی یکی از اصطلاحات پایه یی و پرکاربرد عرفان اسلامی؛ یعنی محبت می پردازد. نگاهی به این اثر خواجه نشان می دهد که او به این موضوع عام از منظری خاص نگریسته و از غالب مفاهیمی که می توانند گوشه های ناشناخته آن را روشن کنند، استفاده کرده است.تامل بر این رساله نه تنها از آگاهی بسیار خواجه در باب مسایل عرفانی خبر می دهد؛ بلکه از روی راز و رمزهای کلام زیبا، پخته و کارآمدی هم که حاصل و انتقال دهنده این آگاهی است، پرده برمی دارد. خواجه برای انتقال معنا از تقابل های دوگانه و زبان منطقی و نیز از برخی ابزارهای تصویرآفرین استفاده و بدین ترتیب میان معنا و زبان تعاملی شایسته برقرار می کند. پرداختن به این پیوند و نشان دادن ابعاد آن، هدف اصلی نگارنده در این مقاله است.خواجه پیش از هر چیز از دشواری بیان برخی از دریافته هایش سخن می گوید و با آن که می کوشد موضوع رساله را به درست برای مخاطبان توضیح دهد، درمی یابد که زبان ارجاعی قادر به گزارش تمام تجربه های او نیست و ناگزیر باید از زبان عاطفی، کمک بگیرد. بنابراین او زبان عاطفی را نه برای آراستن کلام؛ بلکه برای انتقال بهتر معنا و اندیشه، استخدام کرده است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 119
از قلندر عطار تا رند حافظ
نویسنده:
علی دهقان ,جواد صدیقی لیقوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
چکیده :
یکی از جلوه های مهم شعر عرفانی به کار بردن مضامین قلندری و رندی است. این گونه اشعار به طور رسمی با سنایی آغاز می شود. استفاده کردن از مضامین رندانه و مفاهیم قلندرانه در شعر فارسی چنان جایگاهی دارد که پس از سنایی، شاعرانی هم چون عطار، مولوی،سعدی و حافظ آن مضامین را در اشعار خود بسیار به کار برده اند. با بررسی اشعار قلندرانه عطار و غزلیات رندانه حافظ به عنوان برجسته ترین نمونه های شعر قلندری و رندی، می توان به وجوه اشتراک و شباهت در هویت قلندر و رند در شعر آن دو سخن سرا پی برد. قلندر در شعر عطار جلوه های منفی و مثبتی دارد. قلندر او گاه در صدر می نشیند و گاه خواری می بیند. این خصوصیت در مورد رند حافظ هم مصداق دارد به طرزی که مصاحبت با رند افتخاری بس بزرگ است اما گاهی مراودت با او چیزی جز بدنامی به دنبال ندارد. بررسی این مساله، بحث در ریشه لغوی، مقایسه مفاهیم دو اصطلاح قلندر و رند در شعر عطار و حافظ، شاخصه های اصلی تفکر قلندری و بنیان های اساسی اندیشه رندی را در ادبیات فارسی و متون عرفانی تبیین می کند. این موضوع در مقاله پیش رو بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 31 تا 51
سیمای ادبی زردشت، مانی و مزدک در آثار منظوم فارسی
نویسنده:
محمدجواد شریعت، مریم السادات خبوشانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
نظر به تاثیر تاریخ باستان در ادبیات فارسی نگارنده در نظر دارد سیمای ادبی سه شخصیت برجسته ایرانی یعنی زردشت، مانی و مزدک را در آثار منظوم فارسی مقایسه نماید. ناگزیر، پس از بررسی ردپای آنها در متون نظم و شناخت دیدگاه شعرا نسبت به این سه نام آور در می یابیم که زردشت بیش از دو دیگر کانون توجه ادبا، البته در جهت ذم و نکوهش وی بوده است. همچنین شعرا به جنبه هنری و مضامین زیباسازی مانی بدون در نظر گرفتن پیامش توجه داشته اند، حال آنکه مزدک همواره مورد بی اعتنایی و مذمت شدید شعرا قرار گرفته است. از دلایل کم توجهی برخی شعرا به این بزرگان می توان به غرض ورزی های سیاسی- مذهبی معاندان، بی اطلاعی شعرا از احوال پیشینیان و نیز نفوذ اسلام در ایران و رد این سه آیین توسط مسلمانان اشاره کرد. به نظر می رسد که توجه بیش از حد به جنبه هنری مانی نیز به دلیل پنهان کردن و مرموز بودن عقاید او می باشد.
صفحات :
از صفحه 13 تا 31
مقایسه کهن‌الگوی مرگ و نوزایی در آثار شفیعی‌کدکنی و بدیع صقور
نویسنده:
غلامرضا پیروز؛ پری ناز باقری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کهن‌الگوها از اعماق ناخودآگاه جمعی بشر نشأت می‌گیرند و این امر موجب شده در ذهن و روان بشر اسطوره‌ای فراتر از مرزهای جغرافیایی، جریان و سریان پیدا کند. در مقالة پیش رو سعی شده است بر اساس روش تحلیلی ـ تطبیقی، کهن‌الگوی مرگ و نوزایی در دو مجموعة فارسی و عربی معاصر، بگذار کبوتر بخوابد سرودة بدیع صقور، شاعر سوری و مجموعة در ستایش کبوترها از شفیعی‌کدکنی نقد و بررسی گردد. رهاورد این جستار تبیین شباهت‌ها و برخی تمایزات قابل تأمّل در موضوع کهن‌الگوی مرگ و نوزایی در دو اثر مذکور است. موضوع مرگ و نوزایی در این دو مجموعه به سه شکل قابل ردیابی است؛ الف: رویکرد شاعر به موضوع مرگ بیشتر از توجه وی به مفهوم نوزایی است. ب: مرگ و نوزایی به شکل متعادل رخ می‌نماید. ج: میزان توجه به مفهوم نوزایی بیش از توجه به موضوع مرگ است. مهم‌ترین نتایج این پژوهش عبارتند از: بیشتر شعرهای این دو مجموعه بر تعادل میان موضوع مرگ و نوزایی استوار هستند؛ البته توجه به مرگ در شعر بدیع صقور چشمگیرتر است و شفیعی‌کدکنی در اشعارش بر موضوع نوزایی تأکید می‌ورزد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 92
نگاه استادان زرین‌کوب و شفیعی‌کدکنی به عرفان؛ مقایسه تحلیلی رویکردها، مبادی و پی‌آمدها
نویسنده:
علیرضا محمدی کله سر، حمزه شلمزاری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تصوف و عرفان در نگاه نخست، مفاهیمی آشنا و بدیهی به نظر می­رسند؛ امّا در نگاهی عمیق­تر کاربردهای مفهومی متنوعی را شامل می­شوند. بر این اساس، پژوهش در باب تصوف تا حدی در گرو شناخت رویکردها و دیدگاه­های مختلف آن است. مقاله حاضر با تکیه بر آرای دو تن از عرفان‌پژوهان معاصر، به توصیف و تحلیل تلقی این دو استاد می­پردازد. عبدالحسین زرین‌کوب و محمدرضا شفیعی­کدکنی دو تن از برجسته­ترین عرفان­پژوهان و محققان ادبی­اند که دیدگاه­های ایشان تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای در مطالعات عرفانی دهه­های اخیر داشته است. استاد زرین‌کوب با پیروی تاریخی از سنت تصوف و تأکید بر معرفت شهودی به عنوان مولفه محوری عرفان و استاد شفیعی­کدکنی با تأکید بر زبان و فرم زیباشناختی به بررسی عرفان و تصوف پرداخته­اند. این تفاوت دید نشانه­هایی از خود در مقولاتی همچون ریشه­ها، تاریخ و تبعات تصوف نیز برجای گذاشته است. بنابراین ملاحظات استاد زرین‌کوب همسو با بررسی­های تاریخی و فرهنگی و مطالعات استاد شفیعی عمدتاً همسو با بررسی­های زبانی و ادبی شکل گرفته است. در مجموع می­توان گفت نگاه استاد زرین‌کوب به عرفان و تصوف نگاهی فراگیرتر و نگاه استاد شفیعی­کدکنی نگاهی است نوگراتر.
صفحات :
از صفحه 157 تا 180
تأثیر اسرارنامه عطار بر گلشن راز شبستری بر اساس نظریه بینامتنیت
نویسنده:
اصغر اسمعیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان: دانشگاه کاشان,
چکیده :
بینامتنیت حضور صریح و اعلام شده یا ضمنی متنی در متن دیگر است که ممکن است هر دو متن از نظر زمانی نزدیک به هم یا یکی مقدم بر دیگری باشد؛ همچنین در متونِ با زمینه های موضوعی مشترک اثرپذیری متون از همدیگر می تواند بیشتر باشد. با این دیدگاه اسرارنامه عطار نیشابوری در جایگاه پیشمتن و گلشن راز شیخ محمود شبستری به عنوان پس متن بررسی شد و با تطبیق این موارد با مباحث نظری بینامتنیت، چگونگی و میزان تأثیرپذیری شبستری از عطار نشان داده شد. حضور اسرارنامه در گلشن راز از عنوان و وزن منظومه آغاز می شود و به شکل های مختلف لفظی و معنوی و آشکار و ضمنی در متن ادامه می یابد؛ شبستری گاه با گسترش مضامین عطار، صبغه تعلیمی اثر خود را بیشتر می کند و گاه با بهره برداری های ضمنی و اقتباس از مفاهیم و تلمیحات و تصویرهای شعری شیخ نیشابور در عرضه متن عرفانی به زبانی دیگر می کوشد. هرچند نگارنده این مقاله درصدد نشان دادن نمودهای بینامتنیت اسرارنامه و گلشن راز است؛ اما همچنین به این نتیجه رسید که تنفس عطار و شبستری در فضای فکری و فرهنگی مشترک، همسانی آثار آنها را در لفظ و محتوا موجب شده است؛ به گونه ای که هر دو از آبشخورهای معرفتی عظیم عرفان اسلامی همچون قرآن و حدیث و برخی اندیشه های کلام اسلامی مشروب شده اند و حضور زیرمتن اسرارنامه در رومتن گلشن راز از این منظر معنی پیدا میکند؛ با توجه به اینکه شبستری به مطالعه آثار ابن عربی نیز می پرداخته، برخی مفاهیم اصلی اندیشه ابن عربی نیز درگلشن راز مشهود است که اشارهای گذرا به آنها هم شده است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 34
برخی از وجوه تمایز متون عرفانی نسبت به آثار غیرعرفانی ( با تأکید بر امهات آثار عرفانی قرون 6 -9 )
نویسنده:
مهوش واحدوست , یاسر رحمتی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
ادبیات عرفانی یکی از مقوله هایی است که بخش گسترده ای از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است. عرفان با توجه به گستردگی اش، فراز و نشیب های فراوانی به خود دیده است. علاوه بر این، تأثیر آن بر حوزه های دیگر نیز قابل توجه است. عرفان از جمله موضوع های مهمی است که در مورد آن، دیدگاه های مختلف و حتی گاهی متضاد با یکدیگر ارائه شده است. در پی این امر است که مکتب های عرفانی متعددی بنابر سلائق مختلف، در طول تاریخ شکل گرفته است که در سیر ادب فارسی نیز می توان صبغه های مختلفی از آن را مشاهده کرد. در این پژوهش، کوشش شده است که سیر این جریان از قرن ششم تا قرن نهم، مورد بررسی قرار گیرد، از این رو در آغاز مختصری از کلیات موضوع ارائه، سپس به مشخصات بنیادین آن پرداخته شده است. به علاوه به علت کثرت آثار عرفانی این عصر، سعی شده است تا از کتب مهم عرفانی این دوره، مثلاً: حدیقۀ سنایی، مثنوی مولوی و...یاد شود. پس از به دست دادن شاخصه های متون عرفانی، از جمله در سطح زبان، مضمون، اصطلاحات خاص صوفیه و... کوشش شده است تا نمود این شاخص ها در تک تک آثار، یعنی؛ عبهر العاشقین، حدیقۀ سنایی، سیر العباد إلی المعاد سنایی، الهی نامه، منطقالطیر، مختارنامه، دیوان و اسرارنامۀ عطار، اسرارالتوحید، فیه مافیه، غزلیات شمس و مثنوی معنویِ مولوی و غزلیات حافظ مشخص شده، مورد ارزیابی قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 209 تا 252
دیدگاه عطار نیشابوری در خصوص عدم
نویسنده:
زهرا غریب حسینی، محمدرضا صرفی، کریم رشیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله عدم به موازات مسأله وجود، یکی از مهم‌ترین مباحثی است که همواره در شمار افکار اصلی فلاسفه و عرفا بوده است. عطار نیشابوری، با تسلط در مبانی حکمت و عرفان اسلامی، دیدگاه خود را در خصوص عدم با اشارات لطیف و مضمون آفرینی‌های ظریف به وضوح نمایان ساخته است. از دیدگاه عطار؛ «عدم، عدم به نام است» و در واقع یک مرحله از مراحل ظهور نور وجود به شمار می‌آید. وی در استدلالی دیالکتیکی بیان می‌کند: ورای ذات حق چیز دگری نیست و دو عالم فرزند عدم‌اند و ندر نگاه عشق است که عدم و وجود یکسان می‌گردد. این پژوهش که به روش اسنادی انجام شده، نخست نگرش‌های بزرگان در خصوص رابطه عدم و وجود، قلمرو معنایی عدم، خاستگاه مطلق هستی و چشم‌انداز معنایی فنا و مرگ رت مورد بررسی قرار داده است. سپس با ذکر اشعاری از عطار به جهان‌بینی وی در این زمینه پرداخته است؛ زیرا در پرتو شناخت دقیق سهم معرفتی عطار، از عدم می‌توان بسیاری از دقایق و نکات تصوف و عرفان اسلامی را تجزیه و تحلیل نمود.
صفحات :
از صفحه 143 تا 174
مکانیسم زبان و عناصر روایی در بیان کرامات عرفانی
نویسنده:
حسین قربان‌پورآرانی , ناهید حیدری رامشه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
تبیین سازوکار زبان و عناصر روایی در بیان کرامات اولیا از مباحث مهم در سبک‌شناسی زبان عرفان است. کرامات اولیا از آن‌جا که متعلق به جهانی پیچیده و وصف‌ناپذیرند، راوی در زبانی متفاوت با زبان عادی می‌کوشد تا در قالب نقل روایاتی به بازسازی عالم لایُدرَک و لایُفهمِ کرامات بپردازد و این دیگر به هنر وی بستگی دارد که تا چه اندازه بتواند به صحنه رؤیت‌شده شکل ببخشد. نوشتار حاضر می‌کوشد تا ضمن بحثی در باب مرز میان کرامات و خرافات و تفاوت باور به مسأله کرامات با خرافه‌پرستی و پرهیز از خلط میان این دو، ابتدا با ذکر شواهدی از مقامات عرفانی، به تحلیل پاره‌ای از شگردهای روایی و تأثیر آن در حقیقت‌مانندی کرامات بپردازد و سپس گرایش زبان این‌گونه روایات را از تمثیل به استعاره بازنمایی کند. برآیند این پژوهش آن است که راوی به نسبت هنر روایتگری خویش، می‌کوشد با بهره‌گیری از انواع شگردهای روایی، کرامات شگفت‌آور را باورپذیر و حقیقت‌مانند جلوه ‌دهد؛ ولیکن این کوشش در ادوار بعد به موازات انحطاط تصوف و آشفتگی‌های سیاسی-اجتماعی، به سستی و ابتذال در زبان و محتوا می‌گراید؛ چنانکه تدریجاً از زبان ساده و تمثیلی مقامات عرفانی در ادوار آغازین تصوف فاصله گرفته و به زبانی بیمارگون و استعاری در ادوار بعد بدل می‌گردد؛ اما نه استعاره‌های لفظی و زبان رمزی و نمادین که ناشی از نارسایی زبان در بیان تجارب عرفانی است؛ بلکه کاربرد استعاره‌های مفهومی در سطحی گسترده در جهت اهداف و منافع گوناگون.
صفحات :
از صفحه 157 تا 180
بررسی خاستگاه‎های قبض و بسط در دیوان شمس
نویسنده:
محمدکاظم علمی سولا , سوزان انجم‌روز
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
این پژوهش به بررسی احوالِ عارفانۀ قبض و بسط(غم و شادی) و تعیینِ خاستگاه و جایگاه هر یک در تفکّر مولانا با تکیه بر توصیف و تحلیل صُوَر خیالِ دیوان شمس پرداخته است. در کنار ‌هم بودن غم و شادی در جهان‌بینیِ عرفانی مولانا، صوری را پدید آورده که بیش از هر چیز با زبان موسیقایی و شعر هم‎خوان است. با توجه به این امر که در شعر او ارتباط عمیقی میان صورت و محتوا نمایان است، این‌ مقاله به بررسیِ برخی از اجزای غزل‎ها و چینشِ واژه‎ها و نیز کلیّتِ آن‎ها می‎پردازد تا خاستگاه‎های قبض و بسط مولانا به دست آید. در ورای اشعارِ شورانگیز غزلیات شمس، جلوه‌های موسیقایی، صور‌ خیال پویا و نیز شادی و شعف و مستی و خلاقیّت مولانا، «تجربه‎های عرفانی و جهان‌شناختی» او وجود دارد. ارتباط میان تجربیاتِ عرفانی مولانا و جلوه‌های این تجربیات با موقعیت‌های ذومراتب قبض و بسط و بیان خاص او در این ‎باره مشهود است. با تأمل در دیوان شمس درمی‎یابیم که در کنار موسیقی شاد غزلیات، مولانا از غمی عمیق نیز سخن می‎گوید؛ غم غربت در تنگنای تن و جدایی از وطن اصلی که نیستان ازلی است. این مقاله بر آن است که وی در دیوان شمس دو چشم‌اندازِ اصلی دارد: واقعیتی که هستیم(منشأ قبض) و آرمانِ هستیِ ما(منشأ بسط) که به شدت و ضعف در کنار یکدیگر مطرح شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 177 تا 216
  • تعداد رکورد ها : 51