الاهیات اخلاقی مسیحی، تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. عهد جدید، منشأ اصلی اخلاق مسیحی است. محور تعالیم حضرت عیس (ع)، ملکوت خدا بود؛ و تحول درونی، شرط ورود ب
... به ملکوت تلقی میشد. اخلاق مورد نظر پولس، فضیلتمحور بود و به جای تأکید بر اوامر و نواهی بیرونی، بر درونی شدن اخلاقیات توجه داشت. تعالیم اخلاقی آبای کلیسا بیشتر موعظهای، شبانی، مدافعانه و تعلیمی بود. تا حدود هزار سال، علم اخلاق منسجم و نظاممندی وجود نداشت؛ حتی اگوستین که با نظریهپردازی دربارۀ مفهوم فیض، تأثیر زیادی بر تفکر کلیسا داشت، الاهیات اخلاقی منسجمی طرح نکرد. توماس آکوئینی با رویکردی فلسفی، نظاممندترین و مفصلترین مباحث مربوط به فضایل و رذایل را بیان کرد. با این همه، الاهیات اخلاقی، باز هم بخشی از الاهیات به شمار میآمد. تا اینکه بعد از شورای ترنت و بهویژه با اثر آلفونس لیگوری، الاهیات اخلاقی از الاهیات اعتقادی متمایز شد. با تصویب خطاناپذیری پاپ در شورای اول واتیکان، مرجعیت تعلیمی کلیسا شروع به مداخله در تبیین امور اخلاقی کرد. در دورۀ معاصر نیز با توجه به پیشرفتهای مسائل صنعتی و پزشکی، موضوعات جدیدی در حوزۀ اخلاق کاتولیک به وجود آمد.
بیشتر