جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1078
بررسی تطبیقی معناشناسی صفات خبری از دیدگاه اشاعره، سلفیه و امامیه با تأکید بر آراء فخر رازی، ابن تیمیه و فاضل مقداد
نویسنده:
نویسنده: کمیل شمس‌الدینی؛ استاد راهنما: علی اله بداشتی؛ استاد مشاور: مصطفی سلطانی
نوع منبع :
مقاله
چکیده :
از سده‌های نخست قمری در جهان اسلام دیدگاه‌های مختلفی درباره تفسیر پاره‌ای از آیات و روایات نبوی، پدید آمد، که بعدها به صفات خبری شهرت یافتند. صفات خبری، صفاتی هستند که در متون دینی به خدا، انتساب یافته‌اند، اما ازنظر عقلی انتساب در معنای ظاهری این صفات به خدا محال می‌نماید. چگونگی انتساب این صفات، به خدا، دیدگاه‌های مختلفی را بین متفکران مذاهب اسلامی پدید آورده است. این رساله به تطبیق مبانی و لوازم دیدگاه سه شخصیت اشعری، سلفی و امامی در تحلیل صفات خبری می‌پردازد. رازی اشعری و فاضل مقداد، کاربرد صفات خبری را درباره خدا، مجازی دانسته و آنها را تأویل کرده‌اند. اما ابن تیمیه آن‌ها را درباره خدا و انسان، به معنای حقیقی و ظاهری تفسیر کرده، با این تفاوت که کیفیت این صفات را درباره انسان، معلوم اما درباره خدا مجهول می‌داند. عقل‌گرایی (تقدم عقل بر نقل)، اعتقاد به ماورای حس و پذیرش مجاز در قرآن، از مبانی فخر رازی و فاضل مقداد، همچنین ظاهرگرایی (تقدم نقل بر عقل)، حجیت فهم سلف، حس‌گرایی و انکار مجاز در قرآن، از مبانی ابن تیمیه در تحلیل این صفات است. تنزیه خدا از تشبیه، تجسیم و دیگر محدودیت‌های مادی، لازمه دیدگاه رازی و فاضل مقداد، تعطیل‌گرایی و عدم امکان شناخت خدا، پیامد دیدگاه ابن تیمیه در معناشناسی این صفات است. همچنین یکسان‌انگاری خدا با انسان، جسم‌انگاری، مکانمندی، ترکیب و نیازمندی او، لازمه دیدگاه سلفیان از نگاه هستی‌شناسی در تحلیل این صفات است. اما تأویل‌گرایان برای رهایی از چنین لوازمی، صفات خبری را تأویل کرده‌اند. فخر رازی و فاضل مقداد در معناشناسی صفات خبری بسیار همسویند. رازی در تحلیل این صفات از اصل اشعری خود -اثبات بدون کیفیت- روی‌گردان و با امامیه هم‌عقیده شده است. این همسویی به اشتراک آن دو در مبانی تأثیرگذار در این صفات برمی‌گردد.
تبیین معرفت معتبر در اعتقادات دینی از منظر خواجه نصیرالدین طوسی و فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی نوروزی قواقی ؛ استاد راهنما: یارعلی کردفیروزجایی ؛ استاد مشاور: محمدمهدی قائمی امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله‌ی معرفت و شناخت آموزه‌های دینی که عمده‌ی مباحث آن اعتقادات، اخلاق و احکام عملی می‌باشد در تمامی ‌ادیان آسمانی و مکاتب دینی مورد توجه بوده و در میان آموزه‌های دینی، مسائل مربوط به عقاید دینی دارای اهمیت ویژه‌ای بوده و حکم پایه و اساس دین را دارند. مسئله‌ی اصلی در تحقیق حاضر؛ بررسی دیدگاه‌های خواجه نصیرطوسی و فخر رازی در مباحث اعتقادی از بعد معرفت‌شناسانه و تبیین معرفت معتبر در این حوزه (خداشناسی، راهنماشناسی و معادشناسی) می‌باشد. با بررسی آثار علمی ایشان، روشن می‌شود که مراد از معرفت معتبر در عقائد دینی، معرفت یقینی است، که دارای دو قسم می‌باشد؛ یقین بالمعنی‌الأعم و یقین بالمعنی‌الأخص. از دیدگاه حکما و متکلمین، مبادی علم که از آن با عنوان یقینیات یاد می‌شود، شامل: اولیات، مشاهدات، مجربات، حدسیات، متواترات و فطریات بوده و فقط اولیات، یقین بالمعنی‌الأخص را نتیجه می‌دهند و به قول خواجه، اولیات جزء مبادی اولیه‌ی علم بوده و بقیه‌ی موارد از مبادی ثانویه می‌باشند و یقین بالمعنی‌الأعم را نتیجه می‌دهند. در بخش عقائد دینی و در اصل پذیرش مباحث خداشناسی، راهنماشناسی و معادشناسی، با شیوه‌ی عقلی و به‌وسیله‌ی برهان عقلی که از مقدمات یقینی تشکیل شده‌، نتیجه‌ی یقینی حاصل می‌شود، البته در این شیوه شناخت حسی و تجربی هم کمک‌کننده هستند. در واقع معرفت معتبر در این مباحث، یک معرفت یقینی بالمعنی‌الأخص خواهد بود. ولی در عمده‌ی مباحث راهنماشناسی (نبوت عامه و خاصه) و معادشناسی که با شیوه‌ی عقلی- نقلی و یا صرفا نقلی و از طریق نقل متواتر (آیات و روایات و شواهد تاریخی) شناخت حاصل می‌شود، معرفت معتبر در این امور، معرفت یقینی است اما از آنجا که متواترات جزء مبادی ثانویه‌ی می‌باشند، معرفت حاصله از این طریق، معرفت یقینی بالمعنی الأعم خواهد بود.
اِشارات و تَنبیهات (بخش دوم)
نویسنده:
حمید عطایی نظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سلسله مقالاتی که زیر عنوان «اشارات و تنبیهات» منتشر می‌شود مجالی است برای طرح و تحریر جستارهای گونه‌گونِ انتقادی و کتابگزارانه و تُراث‌پژوهانه که هر یک از آن جستارها نوشتاری است کوتاه و مستقل در باب موضوعی مشخّص و ممتاز. بخش دوم از این مقالات مشتمل است بر سه نوشته و یادداشت. در «گفتاوردی از ترجمۀ خواجه نصیرالدّین طوسی از زبدة الحقائقِ عین‌القضاة همدانی» با اشاره به گفتاوردی از ترجمۀ فارسی زبدة الحقائقِ خواجه نصیرالدّین طوسی شاهدی بر درستی انتساب این اثر به خواجه ارائه شده است. «ستایش فخر رازی از شریف مرتضی» نوشتاری است در بازگفت عباراتی شایان توجّه از فخر رازی در توصیف و ستایشِ شریف مرتضی. یادداشت «انتشار مجموعه رسائل علوم عقلی شمس‌الدّین محمّد خَفری» نیز به معرّفیِ مختصر مجموعه‌ای نوانتشار از رساله‌های فلسفی و کلامی و منطقی خَفری اختصاص دارد.
صفحات :
از صفحه 39 تا 50
تحلیل عقل نظری و عقل عملی در اندیشه فخر رازی (از گونه‌شناسی کمالات قوا تا واکاوی ارتباط آنها در زیست سعادتمندانه)
نویسنده:
هاشم قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جستار حاضر به تحلیل قوای نظری و عملی از حیث کمال‌محوری و شمارش و سطح‌بندی موارد عینی کمالات از دیدگاه فخر رازی می‌پردازد. این تحلیل در طراحی اخلاق‌نگاری فلسفی رازی اهمیت والایی دارد. هدف پژوهش دست‌یابی به سامانه فکری رازی در بازتعریف قوه نظری و عملی و گونه‌شناسی کمالات انسان و طراحی مؤلفه‌های زیست سعادتمندانه است. روش این پژوهش، تحلیلی ـ عقلی، با به‌کارگیری شیوه مقایسه‌ای در برخی جایگاه‌هاست. بر پایه دیدگاه رازی، عقل عملی و نظری هر دو حیثیتی ادراکی‌اند؛ یکی شناخت امور ناظر بر واقع است و دیگری شناخت خیرها از حیث عمل به آنها. با تحلیل کمالات این دو قوا، به طراحی دیدگاهی جامع از کمالات قوا با ‌عنوان کمالات میانی و کمالات بنیادین پرداخته می‌شود. رازی کمالات بنیادین را در فراسوی تحلیل‌های اعتدال‌گروی ارسطویی و در پیوند با مؤلفه‌های دینی مطرح می‌سازد. ارزش‌مندی زیستن و سعادتمندی نزد رازی در بعد شناختی، فراتر از روش متأملانه عقلانی است و بر متعلق آن ناظر است و در بعد عملی بر منش اخلاقی استوار است. علاوه بر موارد مذکور، در این مقاله به برخی صورت‌بندی‌های ارتباط قوای نظری و عملی متناظر با تحلیل رازی نیز پرداخته‌ایم؛ از جمله: صورت‌بندی استنتاجی مبتنی‌ بر بهره‌وری عقل عملی از احکام کلی عقل نظری، صورت‌بندی مبتنی‌ بر تقسیم گزاره‌های اخلاقی حوزه عقل عملی به بی‌نیاز از تأمل و نیازمند به تأمل و صورت‌بندی مبتنی‌ بر ارتباط فعل و نتیجه آن با شاخص‌های کلان معرفت الهی و قرب الهی.
صفحات :
از صفحه 55 تا 80
چرا شمس آن‌ همه طعن و طنز را نثار فخر رازی می‌کند؟
سخنران:
اصغر دادبه
نوع منبع :
سخنرانی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چهاردهمین نشست از مجموعه درس گفتارهایی درباره شمس تبریزی به رابطه‌ی شمس تبریزی و فخر رازی اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر اصغر دادبه چهارشنبه یازدهم دی در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزار شد.
تحلیل مقایسه‌ای آراء میرداماد، میرزا مهدی آشتیانی، فخررازی و میرزا مهدی اصفهانی درباره قاعده الواحد
نویسنده:
پدیدآور: علی اسدیان شمس ؛ استاد راهنما: حبیب‌اله دانش شهرکی ؛ استاد مشاور: عسکر دیرباز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
قاعده ی «الواحد» یکی از قواعد مهم فلسفی و دارای فروع فراوانی است. میرداماد و میرزا مهدی آشتیانی در اصل این قاعده، اختلاف نظری با هم ندارند و آن را بدیهی و از امهات اصول عقلی می دانند، با این حال ادله عقلی فراوانی از باب تبیین این قاعده، اقامه می کنند و میرزا مهدی آشتیانی علاوه بر ادله عقلی، ادله نقلی فراوانی نیز بر این قاعده مطرح می کند؛ ولی این دو اندیشمند در صادر اول اختلاف نظر دارند. مرحوم میرداماد با نگرشی مشائی عقل اول را و میرزا مهدی آشتیانی با نگرشی عرفانی، نور محمدی را صادر اول می داند که در این رساله نظر مرحوم میرزا مهدی آشتیانی پذیرفته شد. این دو بزرگوار با اختلاف نظر در صادر اول در نحوه کثرت عرضی نیز اختلاف نظر پیدا می‌کنند و مرحوم میرداماد نحوه کثرت عرضی را ناشی از جهات متعدّد عقل اول و میرزا مهدی آشتیانی کثرت عرضی را تعیّنات فیض مقدس و نور محمدی می داند. این دو بزرگوار مسائل زیادی را متفرع بر قاعده «الواحد» دانسته و از طریق این قاعده، قاعده‌ی «امکان اشرف» را به اثبات می رسانند سپس ترتیب نظام هستی را بر پایه‌ی قاعده‌ی «الواحد» و «امکان اشرف» می چینند. در مقابل فخررازی و مرحوم میرزا مهدی اصفهانی قاعده «الواحد» را مردود دانسته و اشکالات متعددی بر آن قاعده وارد می‌سازند و آن را منافی با قدرت مطلق الهی می دانند که از تمام اشکالات آن دو پاسخ داده می‌شود. مرحوم میرزا مهدی اصفهانی با این که قاعده «الواحد» را مردود می داند ولی با استفاده از روایات، نور محمدی را به عنوان صادر اول معرفی می کند و با تمسک بر ظواهر مختلف روایات، در بیان اوصاف صادر اول و چگونگی کثرت عرضی گرفتار تناقض گویی می شود.
نقد و بررسی اشکالات فخر رازی بر دلایل افضلیّت امیر مؤمنان علی(ع)در کتاب الاربعین فی اصول الدین
نویسنده:
عیسی عیسی زاده
نوع منبع :
مقاله , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افضل‌بودن و برتری امیرمؤمنان علی× بر دیگران بجز پیامر اسلام| از دلایل مهم شیعه بر حقانیت امامت حضرت علی× و جانشینی ایشان پس از رسول خدا| می‌باشد؛ اما فخر رازی یکی از مفسران و متکلمان اهل سنت در کتاب الأربعین فی اصول الدین دلایل افضل‌بودن امیر مؤمنان علی× همچون آیه مباهله، سبقت ایمان، اعلم‌بودن، جهاد و شجاعت حضرت علی× و دیگر روایت‌های دلالت‌کننده بر امتیازات آن حضرت بر دیگران را نقد کرده است. در پژوهش حاضر تلاش شده است با بهره‌گیری از آرای اندیشمندان شیعه، به روش توصیفی و تحلیل محتوا، برخی از شبهه‌ها و اشکالات فخر رازی در این باره بررسی و نقادی گردد. نتیجۀ این بررسی‌ها نشان می‌دهد هیچ‌کدام از ایرادهای ایشان بر دلایل افضل‌بودن امیر مؤمنان علی× وارد نمی‌باشد.
صفحات :
از صفحه 180 تا 205
انگیزش اخلاقی از دیدگاه فخرالدین رازی
نویسنده:
سجاد رحمتی ، سحر کاوندی ، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انگیزش اخلاقی، بحثی مهم در فرااخلاق است. سه مسئله­ ی اساسی آن عبارتند از: ماهیت انگیزش اخلاقی، ماهیت ارتباط بین داوری اخلاقی و انگیزش اخلاقی و ارتباط انگیزش اخلاقی و ماهیت اوصاف اخلاقی. آراء فخر کلامی و الهیّاتی­ است و با نگاه فلسفه اخلاق معاصر، خوانشی امروزی از آنها ارائه می­شود. فخر به ماهیت انگیزش اخلاقی، رویکرد شناخت­ گرایانه دارد و بر این باور است که باور برای ایجاد میل و تحریک به عمل لازم و کافی­ست. طبق دیدگاه فخر، رویکرد شخصیت­گرا مکمّلِ رویکردِ شناختی است. ماهیتِ ارتباطِ داوری اخلاقی و انگیزش، درون­گرایی الغاءپذیر است یعنی رابطه ­ای ضروری اما لغوشدنی میان داوری و انگیزش اخلاقی برقرار است. تعالی­ گرایی او فارغ از نقدهای احتمالی بر آن، با نظریه­ ی انگیزشِ او سازگار است. از نظر او داوری ­های اخلاقی، باور­هایی در مورد وجودِ متعالی ارزش­ها در ذات خداوند هستند که با کمک عواملِ پرورش ­دهنده ­ی شخصیت، ایجادِ میل نموده، به انگیزش اخلاقی می­انجامند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 26
بررسی تطبیقی رابطه علم الهی و سنت ابتلا از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی
نویسنده:
فیروزه دلداری ، نرجس السادات محسنی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله علم، از صفات واجب تعالی، یکی از مهمترین مسائل فلسفی و کلامی است که جایگاه ویژه‌ای در آثار فلاسفه و متکلمان داشته و نظرات مختلفی درباره آن ارائه شده است. نگرش سطحی نسبت به صفات خداوند، از جمله علم و عدم توجه و درک کافی نسبت به فلسفه ابتلائات، باعث پیدایش سوالاتی شده که بزرگانی همچون فخر رازی و علامه طباطبایی در آثار خود به‌صورت تفصیلی بدان پرداخته‌اند. انتخاب این دو مفسر به‌دلیل تفاوت اساسی و بنیادی مبنا و نوع نگاه آنهاست. فخر رازی با نگاه جبرگرایانه و علامه طباطبایی با تأکید بر مسأله اختیار انسان، به موضوع امتحان الهی نگریسته‌اند. علامه با پذیرش علم پیشین الهی معتقد است علم الهی، عین ذات بوده و از ازل تا ابد به‌صورت اجمال در عین تفصیل، تمام معلومات و مخفیات موجودات را دربرگرفته و ابتلا بشر با وجود اختیار انسان، در حیطه علم الهی بوده است. در صورتی که فخر رازی، علم الهی را اضافه بر ذات دانسته و معتقد است علم الهی از ازل تا ابد نسبت به موجودات، تفصیلی بوده و ابتلا بشر را به‌دلیل اینکه موجب جهل در ساحت الهی می‌شود، نپذیرفته است. وی همچنین پذیرش علم پیشین الهی را مستمسک جبرگرایی می‌داند. علامه این امر را مخدوش دانسته و معتقد است اشتباه فخر رازی این است که گمان کرده علم خداوند، حصولی است. علامه اعتقاد دارد با ایجاد اشیاء، آنها نزد خدا حاضر و مشمول علم حضوری خدا هستند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 78
نقد و بررسی استدلال فخررازی به آیۀ صدیقین بر خلافت ابوبکر
نویسنده:
محمدمهدی نصیری
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ جانشینی رسول خدا(ص) را می‌توان پرچالش‌ترین مسئله میان شیعه و اهل سنت از آغاز تاکنون دانست که زمینۀ شکاف عمیق میان آنان را پدید آورد. عالمان شیعه معتقدند که امامت امری الهی بوده و به دلایل وحیانی فقط حضرت امیر(ع)، جانشین پیامبر(ص) معرفی شده است. در مقابل، عالمان اهل سنت افزون بر غیرالهی­دانستن امر خلافت، ابوبکر را به اقتضای هم‌صدایی اکثر صحابه در سقیفۀ بنی‌ساعده، خلیفۀ پیامبر(ص) معرفی می‌کنند. در این میان، گروهی از عالمان اهل سنت می‌کوشند تا وجاهتی وحیانی نیز به خلافت ابوبکر ببخشند؛ از­جمله باید به فخررازی اشاره کرد که در تفسیر خود، در این زمینه قلم‌فرسایی کرده است. او با صدیق­انگاشتن ابوبکر و برشمردن او جزء گروه صدیقان با توجه به آیۀ 69 سورۀ نساء و برداشت خود از آیات ششم و هفتم سورۀ فاتحه مبنی بر معرفی­شدن صدیقان به عنوان پیشوا و مقتدا، مدعی خلافت ابوبکر شده است. در مقالۀ پیش‌ رو با بررسی مقدمات و دلایل قیاس فخررازی، مشخص می‌گردد علاوه بر این‌که نمی‌توان ابوبکر را صدیق نامید و او را از گروه صدیقان برشمرد، تلازمی میان صدیق­بودن و منصب امامت و پیشوایی مردم وجود ندارد. بنابراین بر اساس آیۀ صدیقین نمی‌توان مدعی خلافت ابوبکر شد.
صفحات :
از صفحه 161 تا 185
  • تعداد رکورد ها : 1078