جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3102
در سنت اسلامی، اصالت با زیبایی شناسی است یا فلسفۀ هنر؟
نویسنده:
سید محمدحسین نواب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سنت اسلامی، کمتر از هنر سخن به میان آمده است؛ به جز مواردی که در سنت فقهی از هنر یاد شده است، در فلسفه، بحثی دربارۀ ماهیت و تعریف هنر وجود ندارد. بحث از فلسفۀ هنر به گونه ای که در فلسفۀ غرب به ویژه پس از قرن هجدهم مطرح شده است به هیچ روی در کتاب های فلسفی، عرفانی و حکمی دانشمندان مسلمان نیامده است. در کتاب های عرفانی فقط در موارد اندکی در پی بحث فتوت نامه ها یا بحث از نور، اشاراتی به هنر شده است. اما در همین کتاب ها به طور مفصل به زیبایی اشاره شده است. زیبایی به عنوان بحث پیرو وجود، مورد اشارۀ بیشتر عارفان واقع شده است. برخی از عارفان، در ادامۀ بحث از زیبایی حضرت حق به بحث نفس زیبایی حسی پرداخته اند و اصطلاحاتی چون زیبایی، جمال، حسن و ملاحت را شرح کرده اند.بنابراین باید با نظامی متفاوت از آنچه هست و بدون اینکه فلسفۀ غربی را سنجه ای برای فلسفۀ اسلامی قرار دهیم، به بررسی زیبایی و هنر در سنت اسلامی بپردازیم. آنچه در سنت اسلامی با آن روبه رو هستیم، زیبایی شناسی است؛ البته از نوع غیرحسی آن. همچنین نباید با تحمیل متون غربی بر متون حِکمی سنت اسلامی به دنبال فلسفۀ اسلامی هنر باشیم. با جستجوی واژگان مشترک نمی توانیم یک نظام فلسفی مطابق با فلسفه غرب برای هنری که در دامن فرهنگ و تمدن اسلامی رشد کرده، بیابیم
صفحات :
از صفحه 115 تا 138
قانون علیت به مثابه بنیان هستی شناختی خداشناسی عقلی
نویسنده:
مهدی عبداللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداشناسی عقلی بر سه دسته مبادی تصدیقی، یعنی مبادی معرفت شناختی، زبان شناختی و هستی شناختی استوار است که مهم ترین مبنای هستی شناختی آن، قانون علیت و فروع آن است. درمجموع چهار دیدگاه در مناط نیاز به علت و به بیان دیگر، چهار تقریر از قانون علیت وجود دارد که پذیرش هر یک، نتایج خاصی در خداشناسی فلسفی در پی دارد.بنا به ادعای برخی فیلسوفان غربی، «هر موجودی نیازمند علت است»؛ درنتیجه راهی برای اثبات وجود خدا به مثابه علت غیرمعلول و خالق غیرمخلوق وجود ندارد. الحاد و خداناباوری بسیاری از اندیشمندان غربی در نادرستی برداشت ایشان از قانون علیت ریشه دارد.بر پایۀ سه تقریر دیگر می توان وجود خدا را اثبات کرد؛ اما در تصویر نحوۀ نیازمندی غیرخدا به خداوند متعال، اختلاف دارند. بنا بر تقریر متکلمان و مردم عادی، «هر حادث زمانی، محتاج علت است». با این تقریر، وجود خدا اثبات می شود؛ ولی مخلوقات تنها در حدوث خود نیازمند به اویند. بنا بر تقریر فیلسوفان پیش از ملاصدرا «هر ممکن الوجودی محتاج علت است»؛ در نتیجه خدا به مثابه واجب الوجود اثبات می شود و همۀ ممکنات در حدوث و بقای وجود خود، نیازمند واجب اند. اما طبق دیدگاه ملاصدرا «هر موجود رابط، محتاج علت است». امتیاز این دیدگاه بر دو دیدگاه پیشین، این است که تحلیل عمیق تر و دقیق تری از نحوه نیازمندی مخلوقات به خداوند متعال را به تصویر می کشد
صفحات :
از صفحه 177 تا 204
سعادت و شقاوت در حیات جاویدان از نگاه ابن سینا
نویسنده:
حمیدرضا خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
سعادت وصفی مرتبط با لذت و بهجتی است که برای یک موجود در اثر برخورداری از کمالات و خیرات وجودی‌اش تحقق می‌پذیرد. مراتب داشتن لذت و الم به‌طور طبیعی مقتضی تشکیکی شدن سعادت و شقاوت و در نتیجه، تفاوت یافتن درجات سعدا و درکات اشقیا خواهد بود. ابن سینا با توضیح سعادت و شقاوت در حیات جاویدان، نفس عاقله را پس از مرگ، بالاترین مقام انسانی تلقی می‌کند. نکته مهم در تصویری که ابن سینا از جاودانگی ارائه می‌دهد آن است که چنین جاودانگی‌ای در ظاهر به نفوسی تعلق دارد که به مرتبه عقل بالفعل رسیده باشند. اما باید توجه داشت این دغدغه ابن سینا قابل تأمل است که او برای توجیه این که نفوس بدون ابدان نمی‌توانند درک الم و لذت جزیی داشته باشند یا به عبارت دیگر، کارکرد نفس برای دریافت امور جزیی در گرو بدن است، وی می‌خواهد نفوس ناقص ابزاری به منزله بدن دنیوی در اختیار داشته باشند تا بتوانند به تکمیل خود ادامه دهند و از این طریق بر شمار نیک بختان افزوده شود و معاد پدیده‌ای کثیرالخیر باشد. با این بیان، این مقاله بر آن است که به تبیین و بررسی سعادت و شقاوت در حیات جاویدان از نگاه ابن سینا بپردازد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 88
قدرت خدا از دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و غزالی
نویسنده:
محمد حسینی نیک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اهمیت شناخت قدرت خدا در تقویت اعتقاد ما، این تحقیق با هدف بررسی آن در سه مکتب متفاوت و برمبنای دیدگاه‌های ابن سینا، ملاصدرا و غزالی انجام گرفت، طبق آیاتی که خداوند متعال خودش را قادر نامیده استآنها قدرت را صفت ثبوتی دانسته اند، هرچند ابن سینا و ملاصدرا ضمن تقسیم صفات، (قدرت) را صفت ثبوتی حقیقی مضاف می دانند که عین ذات است ولی ابن سینا عینیت صفات با یکدیگر را مصداقی و مفهومی دانسته، که هرگاه نسبت به ذات ملاحظه گردند، همگی از نظر مفهوم متحد و عین یکدیگرند.زیرا هیچ نوع تکثر در معنا و تشخص برایواجب الوجود صحیح نمی باشد. و بحث برانگیزترین دیدگاهش، اتحاد مفهومی صفات می باشد.زیرا ملاصدرا با اینکه آن را به عقلاء اهل دقت نسبت داده أما اصرار بر اختلاف مفهومی صفات دارد. ولینگارنده دیدگاه ابن سینا با بسیط الحقیقه بودن حق را سازگارترمی داند.و غزالی بر خلاف آنها معتقد به صفات هفتگانه ی قدیمه ی زائد بر ذات است. با وجود اختلافشان در ماهیت قدرت، أما در اینکه قدرت، صدور فعل به مشیت است مشترکند. وقدرت الهی را تمام و مطلق می‌دانند برخلاف قدرت انسان که دارای نقص و عجز می باشد. و با وجود اعتقاد به قدرت مطلقه ی الهی در مواجهه با اشکالات وارده بر آن راه حل‌های متفاوتی دارند که نگارنده ضمن تطبیق، تلاش در تقریب دیدگاه‌های آنها متناسب با متون دینی دارد
بررسی تطبیقی قضا و قدر از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
وحیده کارسازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قضا و قدر از مفاهیم مهم دینی است که فیلسوفان مسلمان در مورد آن تحلیل‌های مختلفی انجام داده‌اند. ابن-سینا قضا و قدر را بر وجود اطلاق کرده و قضا را معلول اول دانسته است که اجمالا مشتمل بر جمیع موجودات است و مرتبه‌ی بعد از قضا یعنی سایر معلولات طولی و عرضی صادر از آن قدر می باشند که تفصیل اول الهی است. بنابر این قضا عبارت است از این که تمامی موجودات به نحو اجتماع و اجمال در عالم عقلی به طریق ابداع وجود دارند و قدر یعنی اینکه موجودات پس از حصول شرایطشان به نحو تفصیل در ماده ی خارجی وجود می‌یابند . بالاخره قضا از نظر ابن سینا ، عبارت از علم خدا به تمامی معلولات و مکونات و مبدعات است. اما ملاصدرا قضا را به دونوع ذاتی و فعلی تعریف می کند که تعریف فعلی او از قضا این گونه است که قضا وجود حقایق کلیه و صور عقلیه موجودات در عالم عقلی است که بر وجه کلی و بدون زمان به ابداع باری موجود شده اند و تعریف دوم او که قضای ذاتی است و تنها او به این قضا تصریح کرده است و آن را همان صورتهای علمی لازمه ذات واجب می‌داند بدون آنکه هیچ جعل و تاثیر و تاثری میان واجب تعالی و آنها وجود داشته باشد و این صورت های علمی از اجزای عالم به شمار نمی روند و این قضای ربانی که صورت علم خداوند است قدیم بالذات و باقی به بقای الهی است و این صورت‌های علمی بر علم ذاتی واجب که جدای از او نیست حمل می‌گردد. و قدر مرتبه‌ی بعد از قضا است که در آن صور اشیا با اندازه مشخصی از یکدیگر جدا هستند و مرتبه قدر را کتاب محو و اثبات می‌گویند و ملاصدرا قدر را صور جزئی موجودات در عالم نفس سماوی می‌داند که مطابق با مواد خارجی و شخصی آنها است . در واقع، شیخ الرییس و ملاصدرا قضا را به عبارتی علم ذاتی خداوند به ماسوا می‌دانند با این تفاوت که یکی علم را عین ذات و دیگری زائد بر ذات می‌داند . دانستیم که لوح محفوظ و لوح محو و اثبات که نامهای دیگر قضا و قدر می‌باشند هردو کتاب مبین‌اند با این تفاوت که اولی مرتبط با عقل فعال و دیگر عقول مجرد بوده است و دومی جنبه نفسی دارد . قضا ثبات داشته و حتمی است و قدر غیر حتمی و تغییرپذیر.
جایگاه فلسفی دعا از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
رضیه عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهنظر به اینکه دعا از جمله عالی‌ترین مضامین دینی است که در میان پیروان ادیان از مقبولیتی خاص برخوردار است و در مقابل آموزه‌های فلسفی در نگاه ظاهری در چالش با آن قرار دارند پژوهش حاضر در نظر دارد با رهیافتی فلسفی- عقلانی بر مسأله دعا، ابهامات موجود در این بحث را که عمدتاً مربوط به نحوه تأثیرگذاری آن در نظام هستی است، را مورد مدّاقه قرار دهد. به همین منظورنخست به تبیین جایگاه دعا در آموزه‌های دینی و پس از آن به بیان مواضع چالش این بحث با آموزه‌های فلسفی چون قانون علیت، قضا و قدر و اراده الهی پرداخته است، که در این میان به طور خاص راه‌حلهای دو تن از فیلسوفان مسلمان که در این زمینه صاحب رأی هستند نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که مسأله "دعا و استجابت" در تفکر فلسفی هر دو فیلسوف دارای عینیتی عقلانی و نه انتزاعی می‌باشد.
معاد جسمانی از منظر غزالی و اشکالات وی بر ابن سینا
نویسنده:
رامین شیرعلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسائل مربوط به معاد، به ویژه معاد جسمانی، دغدغه بسیاری از متفکران اسلامی از جمله ابن‌سینا و غزالی بوده است. در این میان، ابن‌سینا در رابطه با معاد جسمانی در آثارش به طور کلی سه نوع اظهار نظر کرده است؛ طوری که در کتاب‌های شفاء و نجات، معاد جسمانی را از طریق شریعت پذیرفته است و در کتاب مبداء و معاد در مورد گروهی از انسان‌ها، به یک نوع معاد جسمانی معتقد شده است، اما جسم آن را یک جرم فلکی دانسته است؛ و در نهایت در رساله اضحویه آن را از لحاظ عقلی انکار کرده است. غزالی نیز در باب معاد جسمانی در آثارش سه نوع اظهارنظر کرده است؛ اولین نظریه، نظریه بدن جدید است که در کتاب تهافت‌ الفلاسفه مطرح می‌کند که براساس این دیدگاه لزومی ندارد که در آخرت انسان با همین بدن دنیوی محشور شود؛ چرا که این امکان هست خداوند با قدرت لایتناهی خود، بدن جدیدی خلق کند. دومین نظریه، نظریه برانگیختگی است که در کتاب کلامی خودش یعنی الاقتصاد ‌فی ‌الاعتقاد بیان می‌کند که براساس این نظریه خداوند در روز قیامت با قدرت لایزال خود اجزای پراکنده بدن انسان را دوباره زنده می‌کند؛ و در نهایت در کتاب المضنون یک توصیفی از رابطه نفس و بدن ارائه می‌دهد و در نهایت معاد جسمانی را یک امر ممکن می‌داند. در این میان غزالی، ابن‌سینا را به دلیل انکار معاد جسمانی تکفیر کرده است؛ به احتمال زیاد، غزالی در تکفیر ابن‌سینا به رساله اضحویه توجه داشته است چرا که در آثار دیگرش، معاد جسمانی را از طریق شرع یا حداقل برای برخی از مردم اثبات می‌کند. البته می‌توان گفت که اشکالات غزالی بر ابن‌سینا و حتی تکفیر وی نمی‌تواند صحیح باشد چرا که ابن‌سینا با توجه به مبانی فلسفی و عقلی خود اعتراف می‌کند که از لحاظ عقلی نمی‌تواند معاد جسمانی را اثبات کند ولی از راه شرع، پذیرش آن را بر خود واجب می‌داند. پس می‌توان گفت که اشکالات غزالی بر مبنای عقلی نمی‌تواند وارد باشد چرا که اشکالات تناسخ، اعاده معدوم، شبهه آکل و ماکول و ... که از لحاظ عقلی امتناع آن‌ها روشن است، پیش می‌آید؛ اما اگر بحث پذیرش شریعت و پیامبر باشد، ابن‌سینا نیز از طریق پیامبر و شرع معاد جسمانی را می‌پذیرد، پس جایی برای تکفیر وی باقی نمی‌ماند.کلید واژگان: ابن سینا، غزّالی، معاد جسمانی، معاد روحانی، نفس، بدن
معاد شناسی فلسفی ابن سینا و ملاصدرا و ارزیابی آن با قرآن کریم
نویسنده:
دلبر شجاع اباجلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش پیش رو کوشیده است تا نگرش معاد‌شناسی فلسفی در بُعد کیفیت حشر انسان را در مبانی عقلی دو فیلسوف جهان اسلام؛ ابن‌سینا و ملاصدرا بررسی نماید. با وجود دشواری و پیچیدگی داوری دربار? معاد انسان، نوشتار حاضر بر آن بوده است که ضمن بررسی و تحلیل آرای ابن‌سینا و ملاصدرا از نحو? مشی فلسفی در فهم تمایز نگرشی آنها در علم‌النفس فلسفی استفاده کند و بدین وسیله راه ورود بر عرص? تحلیل فلسفی چگونگی حشر انسان در بُعد جسمانی و روحانی را به گونه‌ای متفاوت نشان دهد. هدف اساسی در این نگرش فلسفی، ارتقا-بخشی فهم مخاطب از محتوای آموزه‌های دینی با زبان فلسفی است و در ادامه با رویکرد فهم عمیق از مضامین آیات قرآن کریم از پیوند وثیق فلسفه و الهیات، پرده برمی‌دارد.
رابطه عقل و دین از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئیناس
نویسنده:
نجمه خراشادی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه پیش رو، بررسی افکار دو فیلسوف شرق وغرب (ابن سینا و توماس آکوئیناس)، درباره رابطه عقل و دین است. برای ورود به بحث رابطه عقل ودین ابتدا تعریفی از عقل و دین، از نظر آن‌ دو، ارائه می‌گردد.ابن سینا قائل به عقل نظری و عقل عملی است که عقل عملی در اعمال مستلزم تامل ،مبدء حرکت و عمل است . ابن سینا معتقد است که عقل و وحی، در گزاره‌های خود بر هم منطبقند. به تعبیر دیگر، گزاره‌های عقل مورد تأیید وحی است؛ و بایدها و نبایدهای وحی با عقل قابل تائید و اثباتند. حتی عقل خدمتگزار و ابزار وحی دانسته می شود.این تطابق عقل و وحی در نظر ابن سینا استثنائاتی دارد، و آن در مسائلی همچون مسأله معاد جسمانی و همچنین مسأله قِدَم عالم است. این نوع گزاره‌ها عقل‌گریزند. به اعتقاد او قضیه‌ای که عقل‌ستیز باشد وجود ندارد. او تعارض میان عقل و دین را ظاهری می داند. توماس آکویناس که بسیار متأثر از ابن سینا می‌باشد، در تعریف عقل بیان می دارد که: منظور از عقل، عقلی است که امور روزانه را تدبیر و امر معاش را سامان می دهد. او در تعریف وحی معتقد است که منظور از وحی آئین مقدس مسیح است که شامل بایدها و نبایدهایی می باشد که عمل به آنها سعادت را بدنبال دارد.در بیان رابطه عقل و دین ، توماس هم به تطابق و تعامل آنها معتقد است و او هم گزاره های دینی را عقل پذیر می داند. اما برای آنها استثنائاتی قائل است که از آن جمله در باب تثلیث توماس معتقد است که وحی به تثلیث حکم می کند و حال آنکه عقل به توحید و وحدانیت دستور می دهد. توماس را بیشتر از آنکه یک فیلسوف بدانیم می توانیم یک متدین بخوانیم زیرا که در مقام تعارض عقل و دین، احکام وحی را یقینی می داند و گویی عقل را بعنوان وسیله برای توجیه دین معرفی می کند.از نظر توماس هم تعارض عقل و دین ، یک تعارض ظاهری است یعنی این که در واقع تعارضی میان آن دو وجود ندارد. ا ز نظر او نیز راه حل تعارض، تأویل می باشد. لذا دراین باب بسیار متأثر از ابن سیناست. در این تحقیق بعد از بیان تفکرات و آراء توماس و ابن سینا، نگاهی تطبیقی به موضوع خواهیم داشت.
  • تعداد رکورد ها : 3102