جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1386
تقدم نفس بر بدن از ديدگاه ابن‌سينا، شيخ اشراق و صدرالمتألهين
نویسنده:
محمدعلی شريفی، محمد فنايی اشکوری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سينا، شيخ اشراق و صدرالمتألهين در باب نفس و نحوة تحقق آن دو بيان متفاوت دارند؛ در بيان نخست نفس را حادث و حدوث آن را همراه با بدن يا به عين حدوث بدن مي‌دانند؛ اما بيان ديگري نيز دارند که صراحتاً يا تلويحاً وجود نفس را قبل از بدن مي‌شمارند و به گونه‌اي سخن مي‌گويند که قِدم نفس از آن برداشت مي‌شود. عدم نگاه جامع به مجموعة آموزه‌هاي آنها سبب خواهد شد که آنها را به تناقض‌گويي متهم کنيم؛ اما نگاه جامع به آموزه‌هاي آنها ما را به درکي عميق‌تر از مسئلة نفس و نحوة تحقق آن در عالم ماده مي‌رساند. بر‌اين‌اساس عوالمي عقلي، مثالي و مادي براي نفس در نظر مي‌گيريم و وجود نفس قبل از بدن را ناظر به عوالم مثال و عقل، و وجود مادي نفس را مختص عالم ماده خواهيم دانست.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
بررسی عرفان و اخلاق از دیدگاه سهروردی
نویسنده:
توبا سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این تحقیق بررسی اخلاق و عرفان سهروردی می باشد. سوالات مهمی که در این پژوهش با آنها مواجه بودیم، این بود که فلسفه سهروردی چگونه فلسفه ای است و ارتباطش با مسائل عرفانی چیست؟ که بعد از اتمام تحقیق مشخص شد فلسفه سهروردی به شدت رنگ و بوی عرفانی دارد. و از طرفی سهروردی جدای از مباحث فلسفی، به تفصیل به مسائل عرفانی هم پرداخته که این مسائل، هم شامل مسائل عرفان نظری و هم شامل مسائل عرفان عملی می باشد. و ما هم بر این اساس فصل اول کار را به کلیاتِ پایان نامه اختصاص دادیم و در آن به طرح مسأله و ضرورت آن و مسائلی از این دست پرداختیم و در فصل دوم به بررسی برخی از اصول فلسفی سهروردی پرداختیم که این بخش منتج به این شد که سهروردی، اغلب مسائل فلسفی را هم در قالبی عرفانی بیان می کرد. و فصل سوم را به عرفان نظری و فصل چهارم را به عرفان عملی اختصاص دادیم. در این فصول دریافتیم که سهروردی انسان را دارای دو جنبه می داند و اعتقادش بر آن است که روح انسان همچون یک زندانی است که در جسم او اسیر شده و باید برای نجات از این زندان به اصول عرفانی مورد نظر او عمل کند. البته باید توجه داشت که سهروردی اصول عرفانی خود را به شکلی منسجم و در یک کتاب مطرح نکرده، هر چند در رساله کلمه التصوف، بسیاری از این اصول را در حد تعریف و توضیح مختصر بیان کرده است.و در فصل پنجم به بحث اخلاق و اصول اخلاقی سهروردی پرداختیم و مشخص شد که بعضی از اصول اخلاقی که سهروردی آنها را مطرح کرده، در هیچ یک از کتب اخلاقی پیشین موجود نمی باشد و اینکه سهروردی به شدت انسان دین مداری است و اصول اخلاقی و عرفانی او صبغه دینی دارند.در این تحقیق از روش کتابخانه ای و توصیفی استفاده شده است.البته باید متذکر شد که بدون شک سهروردی بر روی نویسندگان، شعرا و فلاسفه بعد از خودش تأثیر گذار بوده است که البته چندان تحقیقی در این مسائل انجام نشده است.
روند شکل گیری اشراق(اشراق عرفانی) از دیدگاه شیخ سهاب الدین سهروردی
نویسنده:
علی فضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حکمت نوری اشراقی، حکمتی مبتنی بر آگاهی است.و خود آگاهی و شناخت نفس، مبنای هر شناختی بوده و بر هر سناختی تقده دارد و هر دانشی تابع آن استو همه چیز در پرتو خود آگاهی و تجربه من قرار می گیرد. متعلق شناخت نیز به طریق شهودی و علم حضوری اشراقی قابل ادراک می باشد.علم حضوری اشراقی بطور مستقیم و بدون هیچ وساطتی هستی و شیء و نور موجود درشیء را دریافت می کند.سهروردی عامل شناخت حقیقی را حاصل سریان نور ناشی از انوار مجرده در پرتو توجه نفس و خود آگاهی آن نسبت به متعلق شناخت می داند. در ادراکات پنجگانه حسی، مهم ترین ادراک، ابصار یا مشاهده است که به شرط نبودن حجاب و مانع تحقق می یابد. ادراکات باطنی و خیالی و عقلی نیز از طریق روءیت(شهود)حاصل می شود. ادراک خیالی از ارکان شناخت حقیقی است زیرا هم محسوس و هم معقول در ظرف آن متمثل می شوند. رازآموزی فزشته نیز در عالم خیال روی می دهد. در حوزه ادراک عقلی نیز سهروردی با توجه به محدودیتهای عقل استدلالی و جزئی، عقل شهودی را طرح می کند. او با استناد به ادراک خیالی و شهود قلبی خود نشان می دهد که عقل استدلالی جدا مانده از شهود و اشراق، از درک چنین معرفتی ناتوان است. لذا عالی ترین نوع معرفت نزد او معرفت شهودی و اشراقی است که نه صرفاٌ با تعقل و بحث علمی بلکه از راه اتقطاع از تعلقات دنیوی و تهذیب و سلوک باطنی حاصل می شود.هدف سهروردی در ارائه حکمت اشراقی دست یابی به سلسله از حقایق عالم است که فراتر از حوزه حس و تجربه و قلمرو استدلال است که هیچ شک و شبه ای قادر به ابطال آن نیست
عالم مثال از منظر میر داماد
نویسنده:
سهراب حقیقت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ‌ عالَم مثال، به عنوان عالم متوسط بین عالم مجردات و عالم مادیات از جمله مسائلی است که ‌فیلسوفان مشاء با ‌فیلسوفان اِشراق و حکمت متعالیه اختلافِ ‌نظر دارند. ‌فیلسوفان مشاء، مخالف وجود چنین عالمی بوده‌اند، امّا ‌فیلسوفان اِشراق و حکمت متعالیه، مدافع وجود عالمِ مثال بوده و در اثبات آن کوشیده‌اند. میرداماد به‌رغم این‌که وجود عالمِ مثال را عقلاً غیر ممکن دانسته و آن را از ذوقیات شعری می‌داند، می‌کوشد تا تفسیری از عالمِ مثال ارائه دهد که مورد پذیرش حکمای اشراقی نیز باشد. او از یک‌سو با مبنای مشائی، بر امتناعِ عقلی عالمِ مثال و موجودات مثالی تأکید کرده و حالت تعلیقی موجودات مثالی را رد می‌کند و از سوی دیگر - به جهت تأثر و تبعیت از سهروردی - در قالب تفسیر خاص، وجود عالمِ مثال را - نه به عنوان عالَم مستقل، بلکه به عنوان مرتبۀ اشرف و الطفِ عالم ماده - می‌پذیرد. در این مقاله، ضمن طرحِ نظر محمدباقر استرآبادی (میرداماد) ‌- فیلسوف و متکلم برجسته دورهٔ صفویه - دربارۀ امکان وجودِ عالمِ مثال و موجودات مثالی، نشان می‌دهیم که تفسیر خاص ‌میرداماد ‌از عالمِ مثال با قول طرفداران عالمِ مثال ناسازگار بوده و در نهایت، میرداماد ‌از منکران عالمِ مثال به‌حساب می‌آید.
صفحات :
از صفحه 163 تا 186
ملاحظات درباب نقدهای ملاصدرا بر نظریه‌ی ابصار سهروردی
نویسنده:
مجید طاوسی ینگابادی، محمدمهدی مشکاتی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه‌ی ابصار در سازواره‌ی اندیشه‌ی سهروردی از‌آن‌جهت اهمیت دارد که نه‌تنها مجالی برای بسط نظریه‌ی خاص او درباب علم اشراقی براساس نظام نوری است، بلکه تلاش‌های او را برای طبیعیاتی از جنس دیگر موجه می‌سازد. نظریه‌ی ابصار سهروردی به‌واقع بنیانی مابعدالطبیعی برای تعیین جایگاه خاص نفس در هستی و نیز جایگاه خاص علم‌النفس اشراقی در میان یک انسجام الهیاتی است. نگارنده‌ی این مقاله بر آن است تا با نگاه دوباره به مبانی فلسفه‌ی سهروردی، به مسأله‌ی ابصار بپردازد و از این خلال، نقدهای وارد بر شیخ اشراق را در آثار ملاصدرا داوری کند. همچنین به دفاعیات سبزواری و ارزیابی آن‌ها نیز پرداخته خواهد شد. به‌زعم نگارنده، اختلاف نظر این دو فیلسوف درباب ابصار، به اختلاف مبانی آن‌ها بازمی‌گردد و در نتیجه، نقدهای صدرا محصول عدم لحاظ مبانی شیخ اشراق در طبیعیات و مابعدالطبیعه‌ی اشراقی است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 84
تاثیر  افکار فلسفی شیخ شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق) برافکارفلسفی صدرالدین شیرازی (صدرالمتالهین )
نویسنده:
محمدی سمیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی انسان کامل دررهیافت فلسفه  اشراق و مقایسه ی  آن با دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
سمانه کرامتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از توحید، انسان کامل مهم ترین بحث در عرفان نظری به حساب می آید و عارفان درباره آن از جهات متعدد، حقایق سودمندی را مطرح و تبیین کرده اند. از این رو در این پایان نامه ساحت نظری انسان کامل در رهیافت فلسفه اشراق (سهروردی) و مقایسه آن با دیدگاه امام خمینی (ره) تحلیل و بررسی گردیده است. سهروردی معتقد است انسان کامل کسی است که از دانش، حکمت و دانایی برخوردار باشد و جانشین خدای بزرگ و حکیم متالّه باشد و زمانی که این حکیم ریاست واقعی جهان را بر عهده بگیرد آن جهان نورانی و درخشان می شود ولی اگر از حکیم الهی تهی بماند ظلمت ها و تاریکی ها بر عالم و مردم چیره می شوند و هم چنین از دیدگاه سهروردی کمال انسان امری دو بُعدی است یعنی علاوه بر تکامل قوهنظری و علم به حقایق عالم وجود باید در قوه عملی نیز به ملکه اعتدال دست پیدا کند. امام خمینی (ره) نیز در بسیاری از تالیفاتش در باب انسان کامل سخنانی عمیق بیان کرده است. وی انسان کامل را در آثار مختلف خویش پر فروغ جلوه داده است. اگر چه نظریه انسان کامل به صورت پراکنده در آثار ایشان آمده است، با جمع آوری و تحلیل آراء ایشان به نتایج خوبی می توان دست یافت. امام خمینی (ره) معتقد است که غایت جهان انسان کامل است چون بدون انسان کامل کل خلقت عبث و فاقد حکمت بوده و هدف از خلقت انسان تحقق انسانیت کامل و به فعلیت رساندن استعدادهای اوست و عبد الله، عند الله، ولی الله و صاحب ولایت مطلقه است و هم چنین انسان کامل از نظر امام (ره) واسطه حق در اعطای کمالات الهی و تنها صاحب حق در تصرف هستی است که حق تعالی آفرینش هستی را طفیل وجود او میدانست.
تحلیل و نقد رویکرد ریزوماتیک (تفکر افقی) و دلالت‌های تربیتی آن بر اساس فلسفه اشراق
نویسنده:
رضا حق ویردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش تحلیل ونقد رویکرد ریزوماتیک (تفکر افقی) و دلالت های تربیتی آن بر اساس فلسفه اشراق است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد. یافته های پژوهش بیان می دارد : رویکرد ریزوماتیک به عنوان جریانی پساساختارگرا و پست مدرن، دارای ویژگی‌هایی چون پیوند و ناهمگونی، چندگانگی، گسست نادلالت گر، نقشه کشی و نقش برگردانی است و با تکیه بر مفاهیمی چون «شدن» ،نفی فراروایت ها، تفاوت، روابط افقی، اندیشه ایلیاتی، تکثر و قلمرو زدایی، دلالت های متعددی برای تعلیم و تربیت معاصر دارد. تربیت ریزوماتیک دارای ویژگی های؛تاکید بر «شدن» به جای «بودن»، تفاوت و ناهمسانی، ساختارشکنی، تفکر افقی و نفی سلسله مراتب، است. نتایج پژوهش نشان می دهد که: تربیت ریزوماتیک و تربیت بر اساس فلسفه اشراق هر دو بازنمایی در یادگیری را رد می کنند و به دنبال درونی کردن فرایند آموزش و پرورش هستند و از ساختارهای خشک در آموزش و پرورش انتقاد می کنند ،همچنین هر دو از تمرکز مطلق بر عقل، در فرایند تربیت اجتناب می کنند.اما تربیت ریزوماتیک با ویژگی هایی که دارد،بسیاری از مولفه های تربیت اشراقی را به چالش می‌کشد. در تربیت اشراقی هدف غایی، مشخص، و نزدیکی به نورالانوار(خداوند) است. تربیت اشراقی بر سلسله مراتب و روابط عمودی، استوار است. معرفت تعریف مشخصی دارد و مربی وسیله رسیدن به آن است. این معرفت از طرف نورالانوار است و پیامبران و ائمه و احادیث منابع آن هستند. اصول تربیت اشراقی عبارت است از: کمال خواهی و حرکت به سمت نور، خودآگاهی و معرفت نفس و دریافت شهودی.
بررسی مقایسه ای دیدگاه حلاج و سهروردی درباره ی خدا
نویسنده:
زینب حدادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همواره در میان فلاسفه و عرفای اسلامی، دیدگاه های مختلفی در مورد خدا مطرح بوده است. فلاسفه ی قبل از سهروردی با استفاده از دلایل فلسفی صرف، و عرفا با استفاده از شهود باطنی خویش ، به اثبات وجود خداوند می پرداختند. یکی از فیلسوفانی که با استفاده از افکار مختلف فلاسفه و عرفا و ادیان الهی نظامی نوین ابداع کرده سهروردی است. وی فلسفه ی خویش را بر پایه ی افکار مختلف این افراد و تلفیق آن ها، و هم چنین بر پایه ی تجربه های عرفانی خویش ایجاد کرده است. سهروردی فلسفه ی خویش را حکمه الاشراق می نامد، که در آن بر خلاف نظام های فلسفی دیگر از مفاهیمی چون نور و ظلمت استفاده می کند. یکی از مباحث اصلی در فلسفه ی او بحث از خدا یا نورالانوار و افعال و صفات اوست که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد. سهروردی معتقد است که وجود خداوند امری است بدیهی و دلایل اثبات خداوند صرفاً دلایلی می باشند برای آگاهی بیشتر ما. وی در ادامه به ذکر دلایل فلسفی و اشراقی خویش می پردازد. به نظر می رسد که سهروردی در ابداع فلسفه ی خویش از اندیشه ی عرفایی چون حلاج بهره برده باشد. نقطه ی اصلی اندیشه ی حلّاج در مورد شناخت خداوند، این است که او نیز معتقد است که ما انسان ها هرگز نمی توانیم درک و شناختی درخور وجود خداوند از او داشته باشیم، و شناخت ما تنها به اندازه ی مرتبه ای است که ما در آن قرار داریم. وی معتقد است که صفات خداوند تنها اسمائی هستند برای ما انسان ها که بتوانیم خداوند را با آن اسماء مورد خطاب قرار دهیم. سهروردی در بسیاری از نظرات خود درباره ی خدا تابع حلّاج بوده است. لذا این پرسش شایان طرح است که به درستی عقیده ی سهروردی و حلّاج در باره ی خداوند و اسماء و صفات او و هم چنین رابطه ی او با انسان و نظام هستی چیست؟ آیا این دو عارف و فیلسوف تلقی واحدی از خداوند و اسماء و افعال او دارند؟ تمایز و شباهت های اندیشه ی آن دو چیست ؟ هم چنین در این نوشتار به بررسی فرضیه های مطرح شده در طرح پژوهشی می پردازیم، چنان که در فصل دوم به فرضیه ی مربوط به حلاج، در فصل سوم به فرضیه ی مربوط به سهروردی و در فصل چهارم به فرضیه ی سوم یعنی شباهت ها و تفاوت های نظرات آن دو پرداخته خواهد شد.
وجوه شباهت آراء افلاطون و سهروردی
نویسنده:
سیمین قلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش مشتمل بر چهار فصل است. در فصل یک، کلیات پژوهش بیان شده است و منابع مورد استفاده و تأثیر گذار در آراء افلاطون و سهروردی، معرفی شده اند. در فصل دو، به بیان آراء افلاطون در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی پرداخته و با تفکر فیلسوف یونانی در این زمینه ها آشنا می شویم. در فصل سه، به بیان آراء سهروردی، حکیم اشراقی، می پردازیم و دیدگاه وی را در این سه شاخه از فلسفه، مورد بررسی قرار می دهیم. در انتها و در فصل چهار، مطالب فصل های دو و سه را جمع بندی کرده و با مقایسه آراء این دو فیلسوف وجوه اشتراک آنها را در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی، معرفی می کنیم.
  • تعداد رکورد ها : 1386