جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 578
بررسی تطبیقی هستی‌شناسی‌معنا در دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدجواد منصورسمایی ، محمد علی مهدوی راد ، حامد پوررستمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی‌شناسی معنا در پیِ یافتن حقیقت و ماهیت معنای الفاظ و به بیان دیگر در جستجوی چیستی معناست. اندیشمندان غربی به این مسئله توجه کرده و نظریه‌های گوناگونی همچون نظریه مصداقی، تصوری، تصویری و... برای معنا مطرح کرده‌اند. با توجه به جایگاه ویژۀ این بحث در تفسیر قرآن و دانش اصول فقه و برخی مباحث کلامی، تبیین دیدگاه دانشمندان مسلمان دربارۀ آن ضروری است. به همین جهت در این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی، آرای دو تن از عالمان و مفسران برجستۀ شیعه، یعنی فیض کاشانی و علامه طباطبایی بازخوانی و تبیین شده است. با بررسی «نظریۀ روح معنا» که از نظریه‌های مهم ایشان در تفسیر قرآن است و هر دو مفسر بر آن اصرار دارند و اشتراکات فراوانی در دیدگاه آنان دیده می‌شود، اثبات شده است این نظریه که برخی در صدد به‌دست‌آوردن نظریه معنا از آن بوده‌اند، نمی‌تواند به عنوان «نظریه معنا» پذیرفته شود؛ زیرا پاسخی به پرسش چیستی معنا ارائه نمی‌دهد. نتیجه اینکه به‌رغم وجود عبارت‌هایی در آرای ایشان که نشان از تمایل به نظریۀ مصداقی یا تصویری معنا دارد، هر دو مفسر تنها نظریۀ ایده‌ای (تصوری) معنا را معتبر می‌دانند.
صفحات :
از صفحه 97 تا 126
بررسی تطبیقی نقش ایمان به معاد در زندگی انسان از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: رقیه احمدیان ؛ استاد راهنما: زهرا کاشانیها ؛ استاد مشاور: عبداله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آنجایی که انسان اشرف مخلوقات و دارای قدرت انتخاب است، و با داشتن عقل بر دیگر موجودات برتری یافته، مانند دیگر موجودات نیست. بشر امروز با دست‌یابی به علم و صنعت و پیشرفت تکنولوژی بحران‌هایی را هم عاید خود کرده است از جمله بحران معنوی است که در اثر سقوط ارزش‌های اخلاقی، تربیت انسان را مورد تهدید قرار داده است و تنها راه مقابله با این بحران‌ها تربیت صحیح بر اساس محور دین می‌باشد از این رو معاد مؤثرترین عامل در جهت تقویت وجدان فردی و تعاملات اجتماعی می‌باشد. روش پژوهش با توجه به اینکه به بررسی تطبیقی تأثیر معاد در زندگی فردی و اجتماعی از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی می‌پردازد، یک مطالعه کیفی با روش تطبیقی انجام شده است و پرسش اصلی اینکه نقش معاد در زندگی فردی و اجتماعی از منظر فیض کاشانی و علامه طباطبایی چگونه است؟ و چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی در مؤلفه‌های آن، میان این دو متفکر وجود دارد؟ یافته‌های پژوهش حاکی از آن است فیض کاشانی معاد را هدفمندی خلقت و اعاده حق بندگان، معرفی می‌کند که آدمی بعد فوت سر از حیات دیگر بیرون می‌آورد و ضرورت ایمان به معاد را عدل الهی و اقتضای حکمت خداوند می‌داند و تلافی است در جهان دیگر نسبت به افراط و تفریط و ظلم و انظلام این جهان. در بعد فردی، به بررسی تأثیر معاد در عمل فردی از جمله تغییر بینش، در کاهش و زدودن ناهنجاری‌های روحی و اخلاقی، کنترل غرایز و شهوات، براساس دیدگاه فیض پرداخته شده است. در بعد اجتماعی، تأثیر معاد در عمل اجتماعی به مسئله مسئولیت‌پذیری، افزایش روحیه کار و تلاش، جهاد و استقامت، کنترل خشم، بر اساس دیدگاه فیض پرداخته شده است همچنین علامه طباطبایی معاد را به معنی برگشتن به سوی خدا و باز گشت اشیاء با تمام وجودشان به چیزی که از آن وجود یافته‌اند معنا می‌کند. در بعد فردی، به بررسی تأثیر معاد در عمل فردی از جمله تغییر بینش، اطمینان و آرامش دل، کنترل غرایز و شهوات، انجام تکالیف الهی.. براساس دیدگاه علامه پرداخته شده است. در بعد اجتماعی، تأثیر معاد در عمل اجتماعی به مسئله مسئولیت‌پذیری، افزایش روحیه کار و تلاش، جهاد و استقامت، کنترل خشم، بر اساس دیدگاه علامه پرداخته شده است.
الزامات اجتماعی- سیاسی پذیرش بیع صبی در امور یسیره؛ با تاکید بر دیدگاه فیض کاشانی
نویسنده:
محسن رزمی ، علیرضا احمدی ، حسین احمری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی مسئله اهلیت طرفین در بیع با محوریت نظر فیض کاشانی مبنی بر جواز بیع صبی در اشیاء یسیره و موارد اختلاف آن با دیگر فقیهان است. در این راستا الزامات اجتماعی و سیاسی پذیرش بیع صبی در امور یسیره براساس دیدگاه فیض کاشانی بررسی شد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که پذیرش صحت بیع صبی منجر به بسط مفهوم مشارکت اجتماعی و سیاسی خواهد شد. با این توضیح که جواز بیع صبی در امور یسیره، جواز صحت حضور صبی در امور اجتماعی و سیاسیِ یسیره را نیز ایجاد می‌کند، به نحوی که می‌توان ملازمه میان این دو برقرار کرد. این ملازمه، پای صبی را در کنش‌های یسیره سیاسی و اجتماعی باز می‌کند و حضور او در فعالیت‌های جمعی مانند «شورا»، «انتخابات» و «حق رأی» و مانند آن برای اظهارنظر در خصوص امور یسیره را وجه شرعی می‌بخشد.
صفحات :
از صفحه 129 تا 143
تحلیلی از ویژگی‌های صفات افعال الاهی
نویسنده:
جعفر شانظری، مهدی منصوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
شناخت خداوند یا همان مبدأ هستی همواره یکی از دغدغه‌های اصلی بشر بوده است. از این‌رو بخش عمده‌ای از آموزه‌های ادیان آسمانی نیز در پاسخ به این دغدغه، به توصیف او اختصاص یافته است. اما از آن جهت که شناخت ذات او به دلایل عقلی و نقلی امکان‌پذیر نیست، حکمای الاهی و متکلمان و آموزه‌های وحیانی شناخت خداوند را در قلمرو صفات دانسته‌ و صفات الاهی را به صفات معرِّف ذات و صفات مفسر فعل الاهی تقسیم نموده‌اند. همان‌طور که صفات معرّف ذات و برگرفته از ذات کامل الاهی دارای ویژگی‌هایی است، صفات فعلی نیز که برگرفته از افعال الاهی است، دارای ویژگی‌ها و معنای خاصی است. دراین مقاله، برآنیم تا به‌لحاظ نظام معنایی، تفسیری هماهنگ و معنادار از صفات فعل ارائه داده، ویژگی‌های خاص صفات فعلی را از دیدگاه متکلمان و حکماء مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 69 تا 100
ظهور شئون الهی در انسان از دیدگاه اوریگنس اسکندرانی و فیض کاشانی
نویسنده:
نسترن فهیمی ، علیرضا ابراهیم ، زهرا حسینی حمید
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اریگِنس اسکندرانی و فیض کاشانی به ترتیب، دو شخصیت تاثیرگذار در الهیات مسیحی و شیعی به شمار می روند که آرائی خاص را در نسبت میان خدا و انسان ارائه نموده اند. این دو پیشینه­ای از مطالعات فلسفی، کلامی و عرفانی داشته اند و به تفسیر کتاب مقدس و قرآن اهتمام ورزیده اند. این مقاله که به شیوه توصیفی- مقایسه­ای عرضه شده، به بررسی «ظهور شئون الهی در انسان» از دیدگاه این دو می پردازد. اریگنس و فیض اعتقاد دارند که تمامی انسانها، به ویژه عیسی مسیح (پسر) و خلیفه الله، مخلوق خداوند هستند و همة شئونات الهی، به جز ازلیت و ابدیت، بدانها منتقل می­شود. همچنین، دیگر انسانها نیز می­توانند از طریق مسیح یا خلیفه الله بسیاری از صفات و شئونات الهی را در خود به ظهور برسانند. در این راستا، محبت ورزی به عیسی و یا خلیفه الله وسیله ای برای انتقال شئونات الهی به انسان است.
نفس و تطورات آن از دیدگاه فیض کاشانی و آقا علی زنوزی
نویسنده:
پدیدآور: سیدداود موسوی‌نسب ؛ استاد راهنما: عبدالله صلواتی ؛ استاد مشاور: عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مساله نفس یکی از مسائل مهم فلسفی است که از زمان های قدیم مورد توجه فلاسفه قرار گرفته است. حکماء و فلاسفه‌ی قدیم یونان به وجود نفس یا روح اعتقاد داشتند و بحث نفس از دیرباز در میان سایر علوم از اهمیّت ویژه و به سزایی برخوردار بوده است. در اسلام نیز با توجّه به اهمیّت مباحث مربوط به علم النفس در خداشناسی، معاد و اخلاق توجّه‌ی ویژه ای به شناخت نفس مبذول شده است. نفس در اصطلاح فلاسفه‌ی اسلامی به «کمال اوّل برای جسم طبیعی»(اسحاق نیا،9213،ص13،قید5) معرّفی شده، در نزد اکثر ایشان جوهری مجرّد و بسیط است.نفس یعنی همان خویشتن و یعنی حقیقت آن چیزی که از آن به "من" تعبیر می کنیم. در مورد حقیقت من و یا نفس اختلاف انظار وجود دارد. حکماء اسلامی به تبعیت از حکمت متعالیه نفس آدمی را جسمانیه الحدوث و روحانیهالبقاء(شواهد الربوبیه،الشاهد دوم، اشراق سوم) می شمارند،و همچنین برخلاف عقیده مشائین، نفس، جوهری ایستا و بیحرکت نیست بلکه جوهری است که در ذات خود مانند زمان، حرکت دارد ـ بلکه زمان اساساً نتیجه حرکت آن است ـ وی درعین‌حال تعریف مشائین را درباره نفس پذیرفت. یعنی این نفس در ابتدا از جسم آدمی نشأت گرفته و در دامن او پرورش می یابد و بعدها چنان قوای وجودی آن رشد می یابند که بدون حاجت به این بدن خاکی و طبیعی می تواند به حیات خود ادامه دهد. البته روح یا نفس همیشه در قالب بدنی متناسب با شؤون و اطوار خود باقی می ماند. این بدن گاهی بدن طبیعی و گاهی بدن برزخی و زمانی بدن اخروی می باشد که تفاوت هایی عمده و قابل ملاحظه بین ابدان وجود دارد. اینکه نفوس دارای متکثر متعدد است، یا اینکه نفسی واحد با مراتب متکثر در عالم هست از ابعادی هست که در این موضوع مورد بحث قرار دارد. از نظر مشائیان نفس یک چیز مشخص و دارای چهارچوب معین از تولد یکسان است و تا پایان همان است، اما ملاصدرا بر این باور بود که نفس دارای مراتب و رتبه هایی است.ملاصدرا مراتب مدرکات نفس را بر اساس مراتب هستی شرح داده است.حال باید نظر شارحان ملاصدرا را در مورد مراتب نفس بررسی کرد. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که نفس انسانی چگونه از مراتب ضعیف وجود به مراتب شدید و اشد وجود راه می یابد و فرایند تطوّر نفس چیست؟ ملّاصدرا تطوّر نفس انسانی را همچون دیگر فلاسفه از دو طریق علم و عمل تصویر کرده است. او تطوّر علمی را از طریق اتصال نفس با عقل فعال ممکن می شمارد. وی اتحاد نفس با صور معقول را می پذیرد و سخن ابن سینا را در این زمینه ناتمام می داند. او همچنین تطوّر عملی نفس را از طریق تأثیر اعمال در تهذیب و پاک ساختن نفس محقق می پندارد، و تنزیه و تهذیب حقیقی را به این می داند که شخص هیئت ها و حالات مادی و جسمی را که ضد اسباب سعادت است از خود دور کند. در هر صورت ملّاصدرا بر مبنای اصالت وجود، حرکت جوهری و جسمانیه الحدوث بودن نفس، تطوّر نفس را در امور عرضی و خارج از حقیقت نفس نمی شمارد؛ بلکه تطوّر جوهری نفس را باور دارد. او بر همین اساس به شبهه ناسازگاری تجرد نفس با حرکت آن پاسخ می دهد؛ اما چنان که گذشت، هرچند مبانی او را بپذیریم، در سخنان او در باب کیفیت تطوّر نفس ناسازگاری هایی دیده می شود و در مواردی دیدگاه او با چالش هایی روبه روست که به آسانی نمی توان از آنها گذشت. ازاین رو دیدگاه او را نمی توان دیدگاه نهایی در این مسئله به شمار آورد. در این نوشتار سعی بر آن شده است تا دیدگاه های فیض کاشانی و آقا علی زنوزی را در مورد نفس ، مراتب نفس، تطورات نفس در قوس صعود و نزول و مراتب اتصال آنها مورد بررسی قرار گیرد تا با شناخت معرفت نفس، ما به معرفت حق برسیم. «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه».و بتوان به سوال های ذیل پاسخ داد: - امکان تعدد قوای نفس و ملاک تکثر یافتن هر یک از آنها نزد فیض کاشانی و آقا علی زنوزی چیست؟ - از نظر فیض کاشانی و آقا علی زنوزی نفس دارای چه مراتبی است؟ - فیض کاشانی و آقا علی زنوزی بر اساس کدام مبانی فلسفی تطور نفس را تبیین کرده اند؟
نسبت ایمان با علم، عقل و عمل از دیدگاه مولا محسن فیض کاشانی
نویسنده:
پدیدآور: زینب صادقی النجق ؛ استاد راهنما: محمدرضا اسدی ؛ استاد مشاور: حوران اکبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مولا محسن فیض کاشانی در رویکرد عمدتاً عرفانی خود در مباحث الهیاتی، و به لحاظ مبانی فکر فلسفی پیرو صدرالمتألّهین است، لذا هم‌چون او قائل به اشتراک معنوی وجود و تشکیک در مراتب آن است. در همین راستا، کلیه‌ی مفاهیم ایمان، علم، یقین، عقل، و عمل را مدرّج و مشکّک می‌داند و حتی تحت تأثیر وی، ریشه‌ی اختلاف مذاهب و آراء را که به اختلاف درجات ایمان باز می‌گردد، در تشکیک وجود دانسته است. تعریف فیض از ایمان، یعنی تصدیق یقینی خدا، فرشتگان، پیامبران، کتب آسمانی و معاد به گونه‌ای است که آن را به علم اعتقادات (به ویژه توحید)، و به صورت کلی‌تر به حکمت، باز می‌گرداند. لذا مومن کامل، سالک راه معرفت خداوند است که از تمامی انواع کفر خالی است. با توجه به تعریف مذکور از ایمان، وابستگی مفهوم ایمان به علم و یقین (با هر دو معنی یقین یعنی شک نداشتن و دیگری غلبه‌ی یک اعتقاد بر نفس) روشن است، افزون بر این، علم و ایمان در یک توالی هم‌افزا قرار دارند. به این خاطر که علم ثمره‌ی عقل است، تحقّق ایمان تابعی از آن است. در این جستار، منظور از عقل قوه یا غریزه‌ی درک کلیات نظری و عملی است که علاوه بر علم و ایمان، منشاء صدور عمل و اخلاق نیز هست. ایمان و عمل نیز در یک سلسله‌ی تعاملی، مایه‌ی افزایش کیفی یکدیگرند. یعنی ایمان اولیه (فطری)، موجب عمل و آن موجب ایمان ثانویه (کمال‌یافته) است. هر درجه‌ی عمل (ظاهری و باطنی) شرط صدق درجه‌ای از ایمان است و به این اعتبار می‌توان درجات عمل و ایمان را متناظر دانست. اگر چه فیض کاشانی سلسله‌ای نهایی متشکّل از حلقات عقل، علم، ایمان، عمل و اخلاق را به صراحت و تفصیلاً تبیین نکرده است، اما می‌توان سلسله‌ای نامتناهی از عناصر مذکور را در نظر گرفت که نسبت ایمان با علم، عقل و عمل را آشکار ‌سازد، به این معنا که عقل به عنوان آغازگر آن، منشاء علم و علم موجب ایمان اولیه، آن نیز موجب عمل و اخلاق، و سپس افزایش علم است. افزایش علم که خود مجازاً همان افزایش عقل است، نیز سبب ایجاد ایمان ثانویه است و به همین منوال اگر این سلسله مراتب طی گردد تا سعادت انسان ادامه می‌یابد (و اوج سعادت آراستگی به صفات حسنی خداوند یا تخلّق به اخلاق الله است). یکی از نوآوری‌های این پژوهه یافتن ترتیب دقیق حلقه‌های این زنجیره، از دیدگاه حکیم فیض است.
بررسی تطبیقی برهان صدیقین در آراء فیض کاشانی و مدرس زنوزی
نویسنده:
مهدی نجفی افرا ، علی فرهمند پویا
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
برهان صدیقین از مهم‌ترین و موثق‌ترین براهین اثبات واجب تعالی است، لذا حکمای اسلامی به دنبال ارائه تقریرهای محکم‌تر و روشن‌تر از آن تلاش‌های فراوانی داشته‌اند. فیض کاشانی و مدرس زنوزی نیز در این مسیر با بهره‌گیری از مقدمات و مبانی خاصی ورود نموده و تقریرهایی ارائه کرده‌اند. تحقیق پیشرو با بررسی آثار این دو اندیشمند به عنوان دو تن از پیروان تأثیرگذار حکمت متعالیه، به دنبال فهم و بیان تقریرهای آنان از برهان صدیقین بوده است تا در ضمن نقدی مختصر، با تطبیق آنها بر یکدیگر، مختصات و امتیازات آنها را ارائه کند. نتایج تحقیق نشان می‌دهد فیض کاشانی از سه اصل اصالت وجود، امکان فقری وجود معلول و امتناع دور و تسلسل به تقریر برهان می‌پردازد، در حالی که مدرس زنوزی اصالت وجود، تشکیک در وجود و فقر وجودی ماسوی الله را مبانی تقریر خود قرار داده است. از جمله اختلافات تقریرهای دو اندیشمند، بهره‌گیری فیض از روش تقسیم وجود، و استفاده مدرس زنوزی از روش تردید است.
صفحات :
از صفحه 41 تا 55
بررسی مکانیزم‌های دستیابی به علم‌الیقین با تأکید بر آراء تفسیری فیض کاشانی
نویسنده:
پدیدآور: مریم احسانی ؛ استاد راهنما: سید کریم خوب بین خوش نظر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر به روش توصیفی، تحلیلی با موضوع مکانیزم‌های دستیابی به علم‌الیقین با تاکید بر آراء فیض کاشانی می‌باشد. از آن‌جا که حاصل علم و عبادت ایمان است و حاصل ایمان، یقین است و اولین مرتبه یقین، علم‌الیقین می‌باشد، لذا در این راستا، پژوهش صورت گرفته با تاکید بر کتاب علم‌الیقین فیض، برآن است که مکانیزم‌های دستیابی به علم‌الیقین را که به دوقسمت مکانیزم‌های نظری و عملی تقسیم شده، شرح و بسط نماید و از آن جهت که پایه ایمان و یقین با شناخت آغاز می‌گردد. لذا در قسمت مکانیزم‌های نظری از طریق بسط مباحث شناخت‌شناسی، همچون شناخت خدا، شناخت پیامبران، شناخت فرشتگان الهی، و شناخت معاد خواننده را با اهمیت موضوع آشنا می‌نماید. چنانکه خواهیم دید در مبحث شناخت خدا، ابتدا به دو مقوله شناخت اسماء الهی و صفات الهی توجه شده و پس از بررسی برخی از اسماء و صفات الهی با تکیه بر آیات قرآن به جمع‌بندی مطالب پرداخته و سپس به اثبات چگونگی دستیابی به علم‌الیقین از طریق اسماء و صفات الهی می‌پردازیم. همچنین در مبحث شناخت پیامبران الهی، پس از بررسی ویژگیهای پیامبران، در راستای اثبات وحیانی بودن رسالت آنها، با تکیه بر آیات قرآن به موضوعاتی همچون معجزه و وحی پرداخته شده و الوهی بودن دعوت آنها به اثبات رسیده و از معجزه وحی به عنوان راهکارهایی برای اثبات یقین به پیامبران استفاده گردیده است. و نیز در ادامه در مبحث شناخت معاد، به بررسی ادله امکان معاد و همچنین ویژگی‌ها و کیفیت معاد پرداخته و سپس در ادامه به نحوه چگونگی دستیابی به یقین با تکیه بر آیات قرآن و ادله دیگر توجه گردیده است. در ادامه مباحث، با پرداختن به مبحث تهذیب نفس و عبودیت که از لوازم عملی دستیابی به علم‌الیقین می‌باشد، دیدگاه روشنی در زمینه چگونگی تهذیب و تزکیه نفس و عبودیت و بندگی به خواننده ارائه می نماید. لذا چنانکه خواهیم دید در مبحث تهذیب نفس پس از بررسی اهمیت و روش‌ها و فوائد و آثار تهذیب نفس به بررسی راهکارهای عملی تهذیب نفس از نظر ملامحسن فیض کاشانی پرداخته شده، در نهایت به آسیب‌شناسی آن می‌پردازیم. همچنین در مبحث عبودیت، انواع و اقسام عبودیت و عبادت بررسی، سپس به منازل و مقامات عبودیت از منظر فیض کاشانی پرداخته شده، و در نهایت موانع تحقق عبودیت از نظر فیض مورد بررسی قرار می‌گیرد. و در قسمت پایانی نتیجه‌گیری کلی از مباحث قبلی ارائه می‌گردد.
ضرورت حکومت و انواع آن از دیدگاه فیض کاشانى
نویسنده:
علی خالقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیض کاشانى به تبع دیگر حکماى اسلامى، انسان را محتاج به زندگى اجتماعى و تعاون و تمدن مى‏داند و معتقد است که انسان به صورت فردى قادر به ادامه حیات نبوده و به تنهایى نمى‏تواند تدبیر امورات مختلف خود را متوّلى گردد. به عبارت دیگر، انسان بسیارى از حاجات خود را بدون معاونت و همکارى همنوعانش، نمى‏تواند بر طرف سازد. علاوه بر اینکه انسان براى برطرف ساختن نیازهاى مادى خود ـ که فیض آنها را نیازهاى «عارضه نفع عاجل و لذت زایل» مى‏خواند ـ به زندگى اجتماعى نیازمند است، براى برطرف ساختن نیازهاى معنوى خود نیز ـ که فیض از آنها به «ارتباط روحانى و اتحاد جانى» یاد مى‏کند ـ به زندگى جمعى علاقه‏مند مى‏باشد. آنچنان که فیض بیان داشته است، در حقیقت، کمال انسان نیز در همین زندگى اجتماعى نهفته است؛ چرا که به تعبیر او، کمال هر چیزى در ظهور خاصیت آن مى‏باشد و چون انس طبیعى از خواص انسان است، پس کمال او نیز در اظهار این خاصیت با ابناى نوع خود است. و این خاصیت در انسان مبدأ نوعى محبت که به مقتضاى تألیف و تمدن است که در نزد عقل و شرع، هر دو مستحسن است.
صفحات :
از صفحه 186 تا 201
  • تعداد رکورد ها : 578