جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 456
کاوشی در باب مشرب فکری ابن ‌عربی
نویسنده:
قاسم کاکایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی بدون شک، یکی از بزرگترین متفکران تاریخ اندیشه‌ بشری است؛ اما مشرب فکری او و اینکه اساسا وی را در کدام نحله فکری باید قرار داد مورد چند و چون فراوان قرار گرفته است. عده‌ای او را پدر عرفان نظری شمرده‌اند و جمعی به علت آنکه دست به نظام پردازی زده‌ است وی را از متصوفه ندانسته بلکه او را فاقد تجربه عرفانی پنداشته‌اند. این مقاله بر آن است تا با رجوع مستقیم به آثار خود ابن ‌عربی، اثبات نماید که وی یک صوفی تمام عیار است و هیچ میانه‌ای با فلسفه و یا فیلسوفان ندارد.
صفحات :
از صفحه 115 تا 140
ابن سینا و اخذ رهیافت سمانتیکی و پراگماتیکی در تعریف جمله‌ی خبری
نویسنده:
احمد عبادی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا دو تعریف متمایز برای جمله‌ی خبری ارائه می‌دهد. یکی در الشفاء: «قضیه عبارتی است که دارای صدق یا کذب است» و دیگری در الإشارات: «ترکیب خبری آن است که گوینده‌ی آن را بتوان در آنچه می‌گوید، صادق یا کاذب دانست». بنابر یک تفسیر، این دو تعریف دو ملاک تمایز برای جمله‌ی خبری است، که هرکدام به فضای معناداریِ مستقلّی تعلّق دارد. تعریف نخست مبتنی بر فضای سمانتیکال است، که بر اساس آن، جمله‌ی خبری به‌تنهایی و مستقل از گوینده‌ی آن قابل اتصاف به صدق و کذب است. اما تعریف دوم مبتنی بر فضای پراگماتیکال است، که بر اساس آن، واژگان و عبارات معنای خود را از قصد و اراده‌ی گوینده می‌یابند؛ لذا صدق و کذب جمله‌ی خبری نه به خود آن، بلکه به گوینده‌ی آن بستگی دارد. مسأله‌ی نوشتار حاضر، خوانشِ دیدگاه ابن‌سینا بر مبنای تمایز سمانتیک و پراگماتیک است. بر اساس این تفسیر، شاید بتوان به‌نحوی ابن‌سینا را نخستین اندیشمندی دانست که به تمایز سمانتیک و پراگماتیک توجهی، هرچند ساده و اجمالی، نشان داده است.
صفحات :
از صفحه 43 تا 62
سهم صور خیال، اراده و عقل در حصول مفهوم عقلی با تکیه بر فلسفه‌ی نفس ارسطو
نویسنده:
مهدی مطهری، رضا برنجکار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
تبارشناسی و فهم دقیق آرای بسیاری از فیلسوفان در باب ادراکات، بدون توجه به نظریه‌ی عقل ارسطو، به‌خصوص در باب چگونگی حصول مفهوم عقلی، ممکن نیست. این نوشتار در تلاش است با تکیه بر بازخوانی متن آثار ارسطو و نیز محورقراردادن نفس­شناسی ارسطو، تفسیری نو از مسأله ارائه کند: الف) مفهوم عقلی حاصلِ دستگاه شناختی انسان است نه قوه‌ی عاقله‌ی محض؛ ب) در این دستگاه، عامل فعلیت‌بخشِ معقولاتِ بالقوه نه عقل بیرونی است نه عقل درونی محض، بلکه هریک از بخش‌های مختلف دستگاه شناختیِ انسان (حس، خیال، اراده و عقل) به‌نحوی در بالفعل‌شدن معقول بالقوه نقش دارند؛ ج) فرایند شکل‌گیری ادراکات از الگوی طولی واحدی پیروی نمی­کند، بلکه کارکردهای بخش‌های مختلف دستگاه شناختی درهم ‌تنیده‌اند، به‌طوری‌که نمی‌توان مرز مشخصی میان قوای حسی، خیالی و عقلی و نیز میان کارکرد‌هایشان ترسیم کرد. از منظر ارسطو، با همان ادراکی که شیء جزئی محسوس را درمی‌یابیم، ذات کلی و خالص آن را نیز درمی‌یابیم.
صفحات :
از صفحه 91 تا 108
جایگاه وجودشناختی و معرفت‌شناختی حس مشترک در نفس‌شناسی فارابی
نویسنده:
مریم شکیبامنش، مریم عاطفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حس­­ مشترک در بین سایر قوای ادراکی از ارزش و جایگاه ویژه­ای برخوردار است. فارابی با معرفی حس مشترک به عنوان یکی از قوای باطنی نفس و محل تجمع دریافت­های سایر حواس با بیان ادله­ای وجود این قوه‌ی را برای نفس تثبیت می­کند. نکته‌ی قابل توجه در این زمینه‌ی تأکید فراوان وی بر نقش و نحوه‌ی عملکرد حس مشترک در تحصیل علم و معرفت است؛ به گونه­ای که بدون این قوه، هیچ نوع ادراک حسی صورت نمی­گیرد، در حالی که نمی­توان نقش سایر حواس را در امر ادراک انکار کرد؛ حتی در کارکرد حس مشترک، می‌توان کسب ادراکات عقلی را هم بر عملکرد آن مبتنی ساخت؛ حتی به نظر می­رسد در نظر این فیلسوف، حس مشترک با وساطت در برقراری ارتباط میان عالم ذهن و عین، نقش مهم­ترین نیروی حسی را در فرآیند کسب معرفت بر عهده دارد. در این صورت، حتی رسیدن به درجه‌ی متعالی عقل مستفاد و ارتباط با عقل فعال و عالم غیب هم به نحوی موقوف بر عملکرد حس مشترک است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 78
مطالعه‌ی تطبیقی درباره‌ی دلایل تجرد نفس و بقای آن نزد ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
حسین رستمی جلیلیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلاسفه از جمله ارسطو و ابن سينا از ديرباز به مسائل مربوط به نفس انسان توجه داشته اند. همواره يكی از پرسشهای اساسی نزد آنها مسأله بقای نفس در انسان است. ترديدی نيست كه ابن سينا نفس را مجرد دانسته و به تفصيل بر آن استدلال كرده است. اما تعارض سخنان ارسطو در اين مقام، همواره موجب اختلاف نظر شارحان شده است، به طوری كه گاهی از صورت بودن نفس برای بدن، بر ماديت نفس و از اينرو، بهمثابهی دليلي بر فساد و عدم بقای نفس بعد از مرگ آن استنباط كرده اند. در اين بررسی، دلايلي براي رفع تعارض بين تعريف صورت بودن نفس براي بدن و تجرُّد و بقای آن اقامه شده است؛ مثلاً با اينكه در نظر ارسطو، نفس صورت بدن است و صورت در عين ملازمت با ماده، مفهومی مستقل از آن دارد، اما در برخی مواقع، امكان وجود صورت بدون ماده محتمل بوده و نفس در مقايسه با بدن، اصيل و مستقل دانسته شده است. از اينرو بر مبنای براهين ضمنی ارسطو و دلايل مصرَّح ابن سينا، استدلال شده است كه نفس انسان نمی تواند امری مادی باشد. بنابراين در نظر آنها، نفس به منزله موجودی فی نفسه كه ذات آن عقل است، مجرد و باقی است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 112
بقاء النفس بعد فناء الجسد
نویسنده:
محمد بن محمد نصيرالدين طوسی؛ شارح: ابوعبدالله زنجاني
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره: المکتبة الازهریة للتراث,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«بقاء النفس بعد فناء الجسد» شرح نوشته‏ اى از خواجه نصيرالدين طوسى در قرن هفتم هجرى كه توسط علامه شيخ ابو عبدالله زنجانى در قرن چهاردهم هجرى شرح بر آن نوشته شده است. شارح كه خود از عالمان بزرگ و صاحب ‏نام زمان خود بوده است، در ابتداء كتاب مقدمه مفصلى بر آن تقرير شده است كه متشكل از مطالب مهمى مى ‏باشند. نويسنده مقدمه ابتدا به آراى فلاسفه يونان در مورد ماده و روح پرداخته و نظريات آنان را در اين زمينه بازگو مى‏ كند. وى سپس به بيان آراى فلاسفه اسلامى در همين زمينه پرداخته كه از آن جمله شيخ الرئيس بو على سينا، فارابى و ابن رشد اندلسى مى ‏باشند، از متكلمين نيز غزالى ابو حامد خواجه نصيرالدين طوسى و علامه حلى و فخر رازى را مورد توجه قرار داده است. او در ادامه آراى فلاسفه مغرب ‏زمين را در مورد ماده و روح بيان مى ‏كند و در مورد موادى چون اسيد كربنيك، راديوم و چگونگى تشكيل بقيه اجسام از آنها توضيحاتى را ارائه مى‏ كند. اما دانشمندان غربى در مورد حيات چه نظرى دارند از ديگر مطالبى است كه بدان پرداخته شده است. نهايتا چيزى كه در مقدمه مورد توجه و دقت قرار گرفته است نفس ناطقه مى ‏باشد. بعد از اين مقدمات مطالب طرح شده توسط خواجه نصيرالدين طوسى همراه با شرح علامه زنجانى درباره بقاى نفس آورده شده ‏اند.
استعاره، صدق و معنا در اندیشه فارابی، ابن سینا، غزالی و ابن رشد
نویسنده:
زهرا غزالی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش بر روی صدق و کذب‌پذیری و معناداری استعاره‌ها، که امروزه به پژوهشی کانونی در حوزه‌ی معناشناسی تبدیل شده است، از پرسش‌های جدی در قلمرو مطالعات ادبی به حساب می‌آید. این مسئله، از اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین مسائل در گفتمان سنتی شعر و ادبیات نیز به شمار می‌آید و متفکرین اولیه‌ی مسلمان نیز، هم در گفتمان بلاغی و هم در گفتمان‌های دینی و سیاسی- اجتماعی از آن سخن گفته‌اند. از این رو، با توجه به اینکه دیدگاه‌های حکمای مسلمان در این باره‌، به رغم ظرفیت‌هایی که در آن وجود دارد، هنوز به شیوه‌ای تحلیلی، بررسی نشده است، این رساله را به بررسی نسبت استعاره‌ با صدق و معنا، در اندیشه‌ی متفکرین اولیه‌ی مسلمان، دریک بازه‌ی تاریخی خاص که از فارابی(257-338ه) آغاز می‌شود و پس از گذر از ابن سینا(359-417ه) و غزّالی(450-505ه) به ابن رشد(520-595ه) می‌رسد، اختصاص داده‌ایم. در این پژوهش، با توصیف نظریه‌ی صدق مورد پذیرش ارسطوییان مسلمان و در چهارچوب آرا و اندیشه‌هایی که بیشترین تأثیر را بر شکل‌گیری تئوری کلی متفکرین مسلمان درباره‌ی اعتبار منطقی و معناداری استعاره داشته است، به تحلیل دیدگاه هر یک از این شخصیت‌ها نسبت به مسئله‌ی مورد بحث پرداخته شده است. بررسی‌های انجام شده، نشان می‌دهد که فارابی سعی می‌کند با توصیف شعر به عنوان یک فن قیاسی، از اعتبار منطقی و معناداری جملات شعری و استعاره‌ها دفاع کند، در همان حال که کذب خاص گزاره‌های شعری و استعاری را که به ماهیت محاکی و تخییلی آنها بازمی‌گردد، می‌پذیرد. ابن سینا نیز، تحت تأثیر قرائت‌های نوافلاطونی از آثار ارسطو، که فن شعر و فن خطابه را در کنار دیگر رساله‌های منطقی ارسطو به عنوان دو صناعت منطقی مبتنی بر قیاس معرفی می‌کرد، در تلاش است تا با تبیین رابطه‌ی اقاویل مجازی و شعری با منطق، معناداری آنها را اثبات کند، با این تفاوت که در همین حال، سعی می‌کند با متمایز کردن قلمرو تصدیق و تخییل، امکان صدق گزاره‌های مجازی و استعاری را نیز فراهم سازد. این در حالیست که تحلیل اندیشه‌های غزالی و ابن رشد روشن می‌سازد که دغدغه‌ی ایشان نسبت به محتوای متن مقدس، سبب شده است که علاوه بر اثبات اعتبار منطقی و معناداری گزاره‌های مجازی و استعاری، همواره به دنبال تبیین نسبت اقاویل مجازی متن مقدس با حقیقت و واقعیت و نشان دادن جایگاه شناخت‌شناسانه و معرفت‌شناسانه‌ی گونه‌ی مجازی زبان باشند. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که ارزش و اهمیت اولیه‌ی استعاره‌ها در نگاه فارابی و ابن سینا که از منظر شعر به گفتمان مجازی زبان می‌نگرند، ارزش کاربردی و انگیزشی این گزاره‌هاست که به اعتبار منطقی آنها وابسته است و ارزش معرفتی گزاره‌های استعاری که به نسبت آنها با واقعیت وابسته است، ارزشی ثانویه و در درجه‌ی دوم اهمیت است. این نسبت در اندیشه‌های غزالی و ابن رشد، که رویکردی خطابی به زبان مجازی دارند، برعکس می‌شود.
بررسی مبانی متفاوت دیدگاه ابن سینا و ابن رشد در مسئله جوهریت، تجرد و بقای نفس.
نویسنده:
سکینه ابوعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارزیابی و بررسی موضوع جوهریت، تجرد، و بقای نفس انسانی توسط دو فیلسوف به نام‌های ابن‌سینا (370-428 ه. ق) و ابن‌رشد (520-595 ه. ق)، مسئل? این رساله را تشکیل می‌دهد.تعارض و ابهاماتی که در برخی از آراء ارسطو دیده می‌شود، منشأ اختلاف نظرهای شارحان وی دراین‌باره شده است. افرادی همچون اسکندرافرودیسی (قرن‌های دوم و سوم قبل از میلاد) و ابن‌رشد قول به مادیت و فناپذیری نفوس فردی و ابن‌سینا و توماس آکوئیناس تجرد و بقای نفس را به ارسطو نسبت داده‌اند. برخی از تعاریف ارسطو در باب نفس مبنی بر تجرد و بقای نفس و همچنین تأکید ارسطو بر بساطت نفس، بیانگر صحت دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکوئیناس است نه دیدگاه ابن‌رشد. ابن‌سینا با تکیه بر عدم انقسام محل صور معقول و نیز همچنین بر پای? علم حضوری نفس به خود، تجرد نفوس شخصی را اثبات می‌نماید درحالی‌که ابن‌رشد بر مبنای آموز? وحدت عقل و رابط? عقل هیولانی و عقل فعال، قائل به تجرد نفوس فردی نیست و آن‌ها را ابدی نمی‌داند.
« بررسی حدوث و قدم جهان از منظر دو فیلسوف الهی» ابن سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
محمد اسماعیل سید‌هاشمی، محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا و توماس آکوئینی دو فیلسوف بر جسته مسلمان و مسیحی از مؤثر ترین فیلسوفان الهی در قرون وسطی و پس از آن بوده‌اند .توماس از طریق آشنایی با فلسفه مشائی به وسیله تفسیر‌های ابن رشد و بویژه ابن سینا از فلسفه ارسطو، به تأسیس یک نظام فلسفی مسیحی اقدام نمود. او از ابن سینا بهره‌های فراوان برده است هر چند تحت تأثیر نقدهای غزالی بر فلسفه، گاهی به مخالفت با ابن سینا و نقد نظرات وی پرداخته است. یکی از موارد اختلاف بین توماس و ابن سینا و شاید مهمترین مسأله اختلافی بین متکلمان و فلاسفه، مسئله حدوث و قدم جهان است. در پژوهش حاضر دیدگاه‌های ابن سینا و توماس مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان داده شده است که به لحاظ فلسفی، ایرادات متکلمان و توماس بر ابن سینا نا تمام است و توماس به شبهاتی که ابن سینا درباره حدوث عالم دارد پاسخ قانع کننده ­ای ارائه نکرده است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 131
بررسی جایگاه علیت و لوازم آن از نظر دو فیلسوف عقلگرا: ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
صدرالدین طاهری، مریم حسن پور، مهدی قائمی راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله علیت، یکی از مسائل مهم فلسفه است و انتظار می‌رود حداقل هر فیلسوف عقلگرایی به آن معتقد و پایبند باشد. هدف این نوشتار، بررسی جایگاه علیت از نظر دو فیلسوف عقلگرا، ابن‌سینا و دکارت است. مقاله حاضر، ابتدا به چگونگی پیشبرد مسئله علیت در آثار هر یک از این دو فیلسوف بزرگ می‌پردازد؛ به این صورت که بیان می‌دارد ابن‌سینا و دکارت، هر دو معتقد به اصل علیت هستند و آن‌ را می‌پذیرند؛ بنابراین انتظار می‌رود که به لوازم این اصل (ضرورت و سنخیت) نیز معتقد باشند و سپس به بیان این مسئله می‌پردازد که آیا این دو فیلسوف در روند بحث علیت هم عملا به لوازم آن معتقدند؟ در نهایت با پیگیری بحث، به این نتیجه می‌رسد که ابن سینا هم معتقد به اصل علیت و هم لوازم آن، یعنی ضرورت و سنخیت است؛ اما دکارت، که بنیانگذار فلسفه جدید در غرب است، با طرح اراده و مشیت الهی، در واقع مقدمات زیر سؤال بردن لوازم مهم علیت، یعنی ضرورت و سنخیت و در نتیجه اصل علیت را فراهم می‌کند. بنابراین دکارت، در مبانی اعتقاد خود به علیت، عقایدی غیر از ابن‌سینا دارد که پایبندی او به نتایج و لوازم علیت را مورد تردید قرار می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 143 تا 160
  • تعداد رکورد ها : 456