افراط در تأویلگرایی، یکی از ویژگیهای مهم اسماعیلیه است که موجب تمایز آنان از سایر مذاهب اسلامی میشود. با توجه به آثار حکیم ناصرخسرو قبادیانی، یکی از کلیدیت
... ترین مؤلفههای ذهنی و اعتقادی این حکیم و سخنور بزرگ ادب فارسی، مقولۀ تأویل است. او بهعنوان «حجت» در مذهب اسماعیلی، در آثار منظوم و منثور خود بارها مسئلۀ تأویل را به کار برده است؛ چنانکه کتاب وجه دین او آکنده از تأویلات است؛ به گونهای که در این کتاب بسیاری از احکام دین و شریعت را نیز تأویل کرده و قائل شده است شریعت بدون تأویل هیچ ارزشی ندارد و همچون جسد بدون روح است. همچنین، علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسّر معاصر، در باب تأویل برای الفاظ قرآن، معانی باطنی قائل است. هر دو آنان معتقدند کل قرآن تأویل دارد؛ اما بیشتر تأویلهای ناصرخسرو در باب شریعت است و بسیاری از آنها از نوع تأویل مذموم؛ امّا تأویلهای علامه طباطبایی براساس معارف قرآنی و اهل بیت است و از نوع تأویل محمود. علامه طباطبایی با وجود اعتقاد به تأویل همۀ آیات، برخلاف ناصرخسرو به تأویل آیاتالاحکام نپرداخته است و تأویلهای ناصرخسرو با نظر او سنخیت و مطابقت ندارند. در این مقاله، ابتدا تأویل ازنظر ناصرخسرو در کتاب وجه دین و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به روش توصیفی – مقایسهای، بررسی و سپس تشابه و تفاوت نظر آنان تبیین و تحلیل شده است.
بیشتر