درطول تاریخ یکی از چالش برانگیزترین مباحث در میان متفکران، بحث باور به وجود خدا بوده است. این باور از جهات مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . با توجه به گ
... گسترش معرفتشناسی در دوران معاصر، یکی از سوالات مهم درباره باور به وجود خدا این است که آیا این باور دارای اعتبار معرفتی میباشد و میتوان آن را معرفت شمارد یا نه. در پایاننامه پیشرو درصدد پاسخ به این سوال مهم از دیدگاه فیلسوفی بزرگ از شرق به نام علامه طباطبایی و فیلسوفی ژرفنگر از غرب به نام آلوین گلدمن، هستیم. آلوین گلدمن از اندیشمندانی است که سبب ظهور رویکرد برونگرایی در معرفتشناسی معاصر گردید. او با اتخاذ رویکرد برونگرایی و ارائه نظریه اعتمادگرایی فرآیندی، زمینه ای را فراهم کرد تا با تغییر در برخی اندیشه های بنیادین معرفت شناسی، عقلانیت باور به وجود خدا را بیش از پیش به اثبات رساند. در دورانی که استدلالهای درونگرایی مورد مناقشات جدی در میان فیلسوفان مغربزمین قرار گرفته است، ظهور رویکرد برون-گرایی از سوی گلدمن و همفکرانش زمینه را برای ظهور دلایل جدید و متفاوت فراهم گردانیده است. از طرفی با ارائه برهان فطرت از سوی علامه که دارای زمینهای برون-گرایانه است، شرایطی برای همگرایی این دو فیلسوف فراهم گردیده است. زیرا بر اساس برونگرایی، شکلگیری معرفت از زاویهای است که نقش ذهن و اراده را کمرنگ میکند و تا حدودی مانند طبیعیگرایان تولید معرفت را یک فرآیند کاملا ارگانیک، طبیعی و دور از اراده می-داند. از طرفی بر اساس برهان فطرت، فطرت آدمی به گونهای تنظیم شده که در مواقع خاص به صورت کاملاً طبیعی و خارج از اراده، میتواند باورهایی را راجع به خداوند تولید کند. بنابراین، سعی داریم تا با تبیین مبانی هر یک از این دو فیلسوف، مقایسهای بین رویکرد این دو اندیشمند با محوریت عقلانیت باور به وجود خدا را انجام دهیم.
بیشتر