این اثر در حدود 44 سالگی در پاسخ به رساله «اسرار هزار ساله» علی اکبر حکمی زاده (منتشره در سال 1322 در 38 صفحه) به رشته تحریر درآمد. حکمی زاده در
... جزوه خویش علاوه بر طرح شبهاتی نسبت به مذهب تشیع و اهانت و تبلیغات سوء علیه روحانیت، درباره مسائل حکومتی اسلام نیز اظهار نظرها و خرده گیرهای نموده بود. امام پس از مشاهده این جزوه انحرافی دو ماه درس های خود را تعطیل نمودند تا در اسرع وقت پاسخی مناسب برای آن فراهم و از حریم روحانیت و تشیع دفاع کنند. کشف الاسرار اولین بار در سال 1323 و چاپ سوم آن در سال 1327 در 334 صفحه توسط کتابفروشی علمیه اسلامیه تهران انجام شده و سپس بارها تجدید چاپ گردید. کتاب فوق از فصل بندی و نظم مشخص در مطالب برخوردار نبوده و ظاهراً به مقتضای مسائلی که در کتاب اسرار هزار ساله نوشته شده پاسخگویی پرداخته است. کتاب کشف الاسرار محتوی مطالب متنوع اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بوده و در عین حال خیانتهای رضاخان در آن با صراحت بیان شده است. نقدهای حکمی زاده درباره مسائل حکومتی اسلام بناچار امام را که متکفل پاسخ به همه اشکالات او بودند را به وادی مباحث ولایت فقیه و شأن فقها کشانده است. مطالب مربوط به ولایت فقیه را در صفحات 179 تا 192 و 221 تا 224 این کتاب می توان مورد مطالعه قرار داد. ولایت فقیه در عصر غیبت در این کتاب بدون توضیح وافی و پرداختن به فروع مسأله مطرح شده است و حتی با تردید همراه بوده است امام در این زمینه می فرمایند: «ولایت مجتهد که مورد سؤال است از روز اول میان خود مجتهدین مورد بحث بوده؛ هم در اصل داشتن ولایت و نداشتن و هم در حدود ولایت و دامنۀ حکومت او، این یکی از فروع فقهیه است که طرفین دلیلهائی می آورند که عمده آنها احادیثی است که از پیغمبر و امام وارد شده است. امام با توجه به شرایط
زمانی و حال و هوای تألیف کتاب و هوچیگریهای نویسنده کتاب اسرار هزار ساله و وضع استثنائی کشور به نظریه نظارت فقها بر قوانین مجلس و حکومت پادشاهان صحه گذاشته تا بلکه از این طریق در حفظ و اجرای دستورات اسلام و نگاه داشتن حکومت از فساد موفق شوند. البته حضرت امام اشاراتی مبنی بر حداقل بودن این نظریه داشته و روایاتی که به شأن مطلوب فقها اشاره دارد را ذکر نموده اند.
این کتاب مجموعاً سند گویایی از ظلم ستیزی و مبارزه با استعمار و افشای چهره رضاخان و عمال او بوده و نشان دهنده عمق تفکر ضد استبدادی و ضد استعماری امام خمینی می باشد. (منبع : http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_124286)
بیشتر