عمق سخنان حلاج از یکسو، رازگونگی و بیانناپذیری آن از سوی دیگر موجب شده عارفان در بازتاب احوال او به زبانی خاص متوسل شوند. در این میان استعاره از نظر قابلیت
... های تصویرگری و انتقال، مهمترین ابزار زبانی در ذکر تجربههای بیانناپذیر عارفان بوده است. استعارههای تصویری در تنگنای حروف به کمک عارف آمده تا او بهتر بتواند تجارب عرفانی، مفاهیم درونی و انتزاعی را بیان کند. مقالۀ حاضر، درصدد است تا نشان دهد عارفان بهویژه عطار و هجویری، تجارب معنوی و شخصیت پیچیدۀ حلاج را با چه سازوکاری مفهومسازی میکنند. این بررسی نشان میدهد که عطار برای نشان دادن جهان عرفانی حلاج بیش از هجویری از مفاهیم استعاری بهره گرفته است. برای دستیابی به این اهداف با استفاده از شیوة توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر دادههای کتابخانهای به موضوع پرداخته شده است. نتیجه آنکه طرحوارۀ حرکتی بیش از دو طرحوارۀ دیگر بهکارگرفتهشده و به کمک آن مفاهیم انتزاعیِ شوق، تصوف، وصال، معرفت، رضا، شوق و ... بازنمایی شده است. بنابراین، طرحوارۀ حرکتی، طرحوارۀ غالب است که نشان میدهد، عارفان هستی را در جوششی مداوم و پویشی متکامل میدانند. ضمن اینکه سبک هنری و عارفانهتر عطار در مقایسه با هجویری آشکار میشود.
بیشتر