جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2099
از خود واقعی تا واقعیت: کوششی معرفت شناسانه برای فهم تولید دانش نظری
نویسنده:
حمید عبداللهیان,اباذر توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
این مقاله در صدد طرح مسئله خود واقعی از طریق تعمق در شیوه طرح آن در جهان معاصر ایرانی است. ما این كار را با به كارگیری دیدگاه جهان دانشگاهی معاصر ایرانی انجام خواهیم داد. بر این اساس، مقاله ابتدا به این امر اشاره دارد كه واقعیت، تفسیر عینی خود واقعی انسان است و نشان می‏دهد كه تمامی واقعیت‏ها معطوف به معنایی است كه در درون انسان شكل می‏ گیرد. انسان معناساز و معنایاب است و واقعیت، معنایی بیش نیست. واقعیت، معنای اندیشیده شده ‏ای است كه توسط دانش و قدرت ساخته می‏ شود و در بستر تاریخ تثبیت می‏ شود، به طوری كه برای همگان طبیعی جلوه می‏ كند. منشا واقعیت‏ های ساختگی، نخبگان دانش و قدرت هستند كه به تدریج بر توده‏ های متراكم جامعه تاثیر می‏ گذارند. توده ‏های اجتماعی «خود واقعی» نا‏اندیشیده‏ ای هستند كه هژمونی مسلط دانش و قدرت مجال اندیشیدن را از آن ها می‏گیرد و تقلیدگری را بر آن ها تحمیل می‏ كند. به همین دلیل، واقعیت‏ها اعتبار ذاتی ندارند. تنها واقعیت معتبر، تجربه ‏های فكری و فرهنگی تك تك افراد انسانی هستند كه خود واقعی آن ها را تشكیل می‏ دهند. خود واقعی یك مدل سنجشی خود با دیگری در مقیاس های فردی و اجتماعی است. در پایان به تلاش های جهان دانشگاهی ایرانی اشاره می‏ كنیم تا نقص تولید دانش نظری را در دانشگاه ایرانی نیز مورد دقت قرار داده باشیم.
صفحات :
از صفحه 47 تا 67
بعد دینی در اندیشه هگل
نویسنده:
مهرداد امیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع و طرح مساله (اهمیت موضوع و هدف): بررسی عناصر دینی در نظام فلسفی هگل و ارتباط بین حیات دینی که باید درک شود و فعالیت درک کننده که فلسفه هگل است موضوع اصلی بحث است. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع چارچوب نظری و پرسشها و فرضیه‌ها: هگل یک فلسفه مطلق یعنی یک نظام همه فراگیر و بنابراین نظام نهایی از یک عقل همه فراگیر و در نتیجه نامتناهی را مطرح می کند که بیشتر از هر فلسفه دیگری نیازمند شرح نظام‌مند است تا تکوینی چگونه فلسفه هگل می تواند به دین مسیحی نیاز داشته باشد و با این وصف خودمختاری یک نظام عقلانی را حفظ کند. و چگونه می تواند با یا بدون کمک دین مسیحی یک نظام تفکر همه فراگیر باشد و یا اینحال واقعیت پایای ممکن چند پاره و متناهی را بازشناسد. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم روش تحقیق جامعه مورد تحقیق نمونه گیری و روشهای نمونه گیری ابزار اندازه گیری نحوه اجرای آن شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها برگردان کتاب امیل لودوبگ فاکنها به تحت عنوان بعد دینی در اندیشه هگل و رجوع به منابع مربوطه. یافته های تحقیق دین یکی از صورت های ظهور روح در زندگی آدمی است. کوشش فاکنهایم دادن تقریری جدید از نزاع مشهور هگلی چپ و راست است. همچنین او سعی در نشان دادن نسبت دین و فلسفه با قریری جدید است. فاکنهایم برای نحوی تالی لیبرالیسم سیاسی با فلسفه دین تلاش می کند. او قایل به سازگاری سیر تطور آگاهی انسان تا مرحله ی درک مطلق با ایمان مسیحی پروتستان است. نتیجه گیری و پیشنهادات مقتضی است یک شرح نظام مند از فلسفه هگل عرضه شود تا براساس آن ابعاد مختلف تفکر هگل بررسی شده و جایگاه دین در اندیشه او با توجه به کل نظام فلسفی او نمایان شود.
دین از منظر هگل جوان و پیشینه آن
نویسنده:
علی آراسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله های جوانی هگل (که در سن 23 تا 30 سالگی نوشته شده) به نقد عقل عملی کانت، نقد روشنگری، نقد مسیحیت، و بررسی عناصر محوری یک دین قومی می پردازد و می تواند به فهم اندیشه پیچیده هگل متأخر کمک کند. در این پژوهش، ضمن بررسی آرای هگل جوان، نظر مفسران هگل جوان مورد بررسی قرار گرفته، و تفسیری سامانمند از این نوشته ها ارائه شده است. هگل جوان در ارائه دیدگاه خود ، سه سنت فکری و دینی را پیش رو داشته است که عبارتند از: سنت کانتی-روشنگری، سنت مسیحی، و سنت دینی یونان و روم باستان ؛ رویکرد هگل جوان نقد دو سنت اول و الگوگیری از سنت سوم است. پرسشهای این پژوهش عبارتند از: 1.غرض اصلی هگل جوان از این رساله ها چیست؟2.نگرش هگل جوان در باب دین، و پیشینه این نگرش چیست؟3.نقاط ضعف نگرش پیشین و ایده هگل برای جبران این نقاط ضعف چیست؟این پژوهش توصیفی-تحلیلی و متن-محور می باشد یعنی تمامی دیدگاهها در کنار بررسی تفصیلی رساله های هگل جوان ارائه می شود. یافته های تحقیق: 1. غرض اصلی رساله های جوانی ارائه یک دین قومی ایدئال است.2. دین ایدئال انسان را به وحدت با خود، طبیعت و دیگران می رساند.3. اراده و خواست انسان بنیادیترین بخش وجود انسان است و دین که ناظر به تمامی ابعاد وجود انسانی است باید برخاسته از خواست انسان و برآورنده تمامی نیازهای انسانی باشد. این نتایج منعکس کننده پاسخ هگل به یکی از عمیقترین نیازهای انسان (نیاز به دین) است و در بستر واقعیات اجتماعی تاریخی، توانسته است سرچشمه یکی از بزرگترین تحولات اجتماعی سده گذشته (انقلاب های کمونیستی) باشد.
نسبت عقل و فاهمه در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
فاطمه مهرزادصدقیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه با موضوع نسبت عقل و فاهمه در فلسفه های کانت و هگل، به بررسی دیدگاه های این دو فیلسوف معاصر در باب معرفتشناسی میپردازد. از جنبه های معرفتشناسانه نظام ایشان دو قوا فاهمه و عقل از اهمیت مضاعفی برخوردار است، زیرا دیدگاه آنان در مورد حدود و ثغور شناسایی را دربرمیگیرد.از نظر کانت فاهمه تنها قوه ای است که با همکاری حس، قادر به فراهم آوردن شناسایی معتبر و عینی است.همچنین در دیدگاه او تنها شناسایی نظری معتبر، شناخت از پدیدار ها است و نه اشیا فی نفسه.نقشی که عقل در این میان برعهده میگیرد نقشی تنظیمی و محدود کننده است.عقل گسترش دهنده محدوده دانش نیست، بلکه باید همواره آن را به دانش پدیداری محدود سازد. از این لحاض فاهمه و عقل در نظام معرفتشناسی کانت دو قوه متعارض اند.اما هگل محدود بودن دانش را برنمیتابد و در پی ان برمی آید تا با نقد مبانی معرفتشناسی کانت، این تعارضات را به وحدت مبدل سازد.نتیجه چنین است که او با بهره بردن از دیالکتیک به صورت خلاقانه و فراگیر،تمام قوای شناختی در انسان را در طول یکدیگر،از پایینترین تا بالاترین مرتبه، انتظام میبخشدو بدین ترتیب تعارضات فلسفه کانت در مرتبه ای والاتر ارتفاع می یابند.بالاترین مرتبه ارتفاع تعارضات در نظام هگل، مربوط به عقل است که از قدرتی نامحدود برای شناخت برخوردار است.
تطور مفهوم پدیدار از کانت به هگل
نویسنده:
باقر نعمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله یک بحث تطبیقی میانه دو فیلسوف انجام می گیرد : مفهوم پدیدار از کانت به هگل . مطابق با نظر کانت ، همواره ضروری است که بین دو قلمرو پدیدارهاو اشیاءفی نفسهتمایز قائل شویم .پدیدارها همان نمودهایی هستند که تجربه ی ما را تشکیل می دهند .پیداست که پیوستگی چندی بین مفهوم کانتیو مفهوم هگلی پدیداروجوددارد .به معنایی پدیدارشناسی هگل مطالعه ی پدیدارهاستو پدیدار شناسی روح در نظر هگلبه نوعی مقدمه برای فلسفه است .
هگل و مسیحیت
نویسنده:
مجید حدادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
هگل و مشکل معناداری زبان دین
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
گرچه شهرت چنان است که مساله معناداری زبان، گزاره ها و مدعیات دینی از دهه بیست سده بیستم مطرح گردید لیکن بررسی نزاع های متفکران و مکاتب الهیاتی و فلسفی نشان می دهد که این مناقشه یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار در تاریخ تاملات فلسفی - دینی به شمار می آید. از دوره تسلط رهیافت الهیات سلبی (نخستین رویکر در معناداری زبان دین) تا واپسین نظریه یعنی کارکردگرایی (دیدگاه آلستون از پیروان ویتگنشتاین متاخر) روش های گوناگون و گاه متضادی ارائه گردید. در یک تقسیم بندی کلان با سه روش سنتی و سه روش جدید در زبان دین مواجه هستیم. فلسفه دین هگل در کدام روش و رهیافت قرار دارد؟ الهیات سلبی از دوره افلاطون آغاز و با فلوطین به نحو نظام مند پایه گذاری گردید. (ر.ک.: Plotinus, 1996, vol. 2) و سپس با گزاره معروف دیونوسیوس آریوپاگی مبنی بر اینکه «هیچ سلب و ایجابی را به خدا نمی توان نسبت داد» (Dionysius, 1920, ch. 4 5) تبیین و تکمیل شد. از الهیات سلبی تا الهیات تمثیلی آکویناس هزار سال گذشت که مهم ترین پرسش آکویناس در زبان دین طرح شد. وی در اثر معروفش «جامع الهیات» سوال می کند که آیا انسان می تواند با زبان متعارف و طبیعی و با محدودیت های مربوط به عالم انسانی، از دین، خالق، امر نامتناهی و امور متعالی سخن معنادار بیان کرده و کسب معرفت نماید؟ وی بیان تمثیلی را تنها روش سخن گفتن معنادار درباره دین و خدا برمی شمارد ( Aquinas, 8006, I. C.32-33). آکویناس دو رویکرد را در نظریه تمثیل پایه گذاری کرد: تمثیل اسنادی و تمثیل تناسبی. هگل با بیان این گزاره که زبان دین اندیشه تصویری و استعاری است (هگل، 1382، 599) به نظریه تمثیلی نزدیک است اما گرایش هگل به تمثیل اسنادی است که خداوند به نحو حقیقی واجد محمولات و صفات بوده و از طریق خداست که سایر موجودات واجد این محمولات می شوند. لذا هگل خداوند را عینی وجود تلقی می کند که هدف همه ادیان ایجاد خودآگاهی انسان برای فهم جدایی از مطلق و کوشش (عبادت و پرستش در باور هگل) در اتحاد با اوست. به زعم هگل آگاهی در درون خود، سبب می شود که خدا را در آن بشناسد و با او اتحاد یابد (همان، ص 665). به دلیل اهمیت بسیار تمثیل اسنادی است که متفکران مهمی چون فردریک فره (Frederich Ferre) اعتقاد دارند که اساس نظریه آکویناس در الهیات تمثیلی بر تمثیل اسنادی است (Ferre, 1967. Vol. 1, p.). سومین روش سنتی، دیدگاه جان دانس اسکوتوس معاصر آکویناس می باشد. کاستی های الهیات تمثیلی او را واداشت که به اشتراک معنوی یا زبان تک معنا (univocal) میان زبان انسانی و زبان دین روی آورد. اسکوتوس معتقد بود که ما وحی و دین معنادار و معرفت بخش داریم لذا باید آن ها را در ساختار زبانی فهم کنیم. (Scouts, 1983, p. 604) وی نظریه سکوت و سلبی را که از آگوستین سرچشمه گرفت و تا دیدگاه اشتراک لفظی (equivocal) بسط یافت، به طور قاطع رد کرد. در سده بیستم سه گرایش عمده در زبان دین و معناداری آن شکل گرفت: نهضت پوزیتیویسم، نظریه ابطال پذیری و بالاخره نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین متاخر که هر سه رویکرد در مقاله جهت ایضاح منطق درونی روش ها مورد بررسی قرار می گیرند. پرسش اساسی مقاله این است: اندیشه های هگل در حوزه دین را در کدام رویکرد می توان قرار داد؟ آیا برای هگل مشکل معناداری زبان دین مطرح بود؟ هگل بر فرض توجه به معناداری زبان دین، گزاره ها و مدعیات دینی را معرفت بخش می داند؟ بدون توجه به دسته بندی های سه گانه دین در اندیشه هگل و تمرکز آراء او بر محتوا و حقیقت مطلق در مسیحیت می توان از معناداری زبان دین در اندیشه هگل سخن گفت؟ آیا اندیشه تمثلی یا تصویری زبان دین در تفکر هگل، همانندی با الهیات تمثیلی و خاصه تمثیل اسنادی آکویناس دارد یا خیر؟ فرضیه اساسی نوشتار آن است که هگل قائل به معناداری و معرفت بخشی دین بوده و با زبان انسانی می توانیم سخن معنادار درباره دین و امر متعالی بر زبان بیاوریم.
صفحات :
از صفحه 81 تا 107
دیالکتیک استعلایی و هستی شناسی صدرایی ( Transcendental Dialectic  and Sadrian Ontology)
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله نویسنده سعی دارد تا مطالعه ای تطبیقی را درباره قابلیت های دو نظام فلسفی آسیایی و اروپایی در باب موضوعی خاص- یعنی قوه عقل- ارایه دهد، و از این طریق تاملی بر امکان گفت و گو میان سنت های فلسفی ای داشته باشد که تا به امروز پیشینه ای سخت و تسلیم نشدنی در این باره داشته اند. اگر چه پس از عصر روشنگری و با فیزیک نیوتنی و در فلسفه نقادی کانت، وحدت و کمال فاهمه توسط عقل فراهم می شود، عملا بر محدودیت و حدود قلمرو عقل نیز تاکید می گردد. «مغالطات»، «تعارضات جدلی» یا «آنتی نومی ها»، «ایده ال عقل محض»، اعلان صریح شکست عقل در سه حوزه شناخت حقیقت نفس، طبیعت، و خدا بودند، و «دیالکتیک استعلایی» به مثابه موقعیتی انتقادی معرفی شد که نشات گرفته از تعالی و فراروی عقل بود. نتیجه گریزناپذیر چنین رویکردی، دوگانگی میان سوژه و ابژه، نومن و فنومن، و فاهمه و عقل است؛ و اخلاف کانت مجبور بودند تا بر چنین دوگانگی ای غلبه کنند. در فلسفه اسلامی- و به ویژه در فلسفه صدرایی- عقل، از سویی، مشتمل بر مراتب معرفت و در واقع مراتب «هستی» است و از سویی دیگر- بر خلاف سنت ارسطویی و کانتی- هیچ تعارضی میان مراتب و درجات شناخت نیست؛ بنابراین، «عقل» همچون شکلی از مراتب هستی و مطابق با آن معرفی می شود. اگرچه در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، اخلاف کانت- به خصوص هگل- تلاش خود را معطوف به حذف دوگانگی میان سوژه و ابژه و نومن و فنومن کردند، اما هیچ نظام فلسفی ای که بر اساس سنتی متافیزیکی شکل گرفته موفق نشده است که بر این معضل فلسفه نقادی غلبه کند (فقط در میانه قرن بیستم بود که با پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگر دریچه جدیدی گشوده شد). نگارنده در این مقاله سعی دارد تا با مطالعه ای تطبیقی بین نظام فلسفی کانت و ملاصدرا، راهی را به جاده گفت وگو و مبادله انتقادی آرا و عقاید میان دو سنت بزرگ فلسفی غرب و شرق بگشاید.
صفحات :
از صفحه 63 تا 80
هگل، وضع مجامع افلاطون و کانت؛ مطالعه ای تطبیقی در باب دیالکتیک و فرایند خود آگاهی
نویسنده:
حسن مهرنیا، محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
اثر حاضر برآن است تا فرآیند دیالکتیک و خودآگاهی را در نزد فیلسوفانی چون افلاطون، ارسطو، کانت، فیخته، شلینگ و هگل مورد بررسی قرار دهد. آن چه بر سرتاسر این نوشتار سایبه افکنده است، رویکرد هگل به مبحث دیالکتیک و خودآگاهی و انتقادهای او بر دیالکتیک مورد نظر فیلسوفان گذشته و تکلمه هایی است که بدانها افزوده است. هگل در کتاب علم منطق و نیز دایره المعارف علوم فلسفی تلاش می کند تا از یک سو یک جانبه گرایی فیخته و ارسطو و توجه صرف آنها به عالم ذهن را با عینیت گرایی شلینگ و نیز منطق رواقی درهم آمیزد و بدین طریق میان اندیشه و هستی، یا اثبات و ثبوت پیوند برقرار کند. و از سوی دیگر با ارایه تفسیری افلاطونی از دیالکتیک کانت آنها را دو پایه تثلیث دیالکتیکی خود قرار می دهد. هگل در ادامه بحث به تدریج به طرح نظریه خواجه و برده می پردازد و از این رهگذر پا به وادی شکاکیت می گذاردو آن را برون شدی از حالت حرمان یا سعور اندوهبار و گذار به مرحله دین می داند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
بررسی تطبیقی ارتباط ایمان با مقومات ایمانی از دیدگاه مولانا و کییر کگور
نویسنده:
سعید رحیمیان، محبوبه جباره ناصرو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
مقاله حاضـر بيـان كننـده برخی از مقومـات و مقـدمات ايمـان از ديـدگاه مولانـا و كی یركگور است. پس از غور و بررسی در آثار مولانا و كـی یركگـور در مـی یـابيم كه هر دو انديشمند تقريباً در اصولی ماننـد ايمـان و شـور، ايمـان و تـسليم، ايمـان و اختيار و ... به يك نقطه می رسـند و ايـن امـور را لازمـه لاينفـك ايمـان و ديـنداری می دانند . اما آنچه سبب اختلاف نظر اين دو انديشمند می شود، يكی، نحـوه رويكـرد آندو به اين مباحـث اسـت و ديگـر، بحـث ايمـان و عقـل اسـت كـه در ايـن زمينـه كی یركگور معتقد است عقل نه مقوم ايمـان اسـت و نـه مقدمـه آن، بلكـه خـارج از بحث ايمان است . بدين ترتيب مباحث دينی و ايمانی نه تنهـا خردپـذير نيـستند، بلكـه برخی از مباحث دينی خردگريز و برخی ديگر كه بيـشتر آنهـا را تـشكيل مـی دهنـد، خرد ستيزند؛ اما مولانا اولا، عقل را به عنوان مقدمه ايمان قبول دارد؛ ثانياً قائل به فـوق عقلانی بودن اين مباحث است، نه خرد ستيزبودن آنها. در اين جـستار كوشـش شـده است تا با استناد به آثار اين دو متفكر، تشابهات و مشتركات فكـری و اعتقـادی آنهـا در باب ايمان به صورت تطبيقی مورد واكاوی قرار گيرد.
صفحات :
از صفحه 157 تا 186
  • تعداد رکورد ها : 2099