جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 169
اتحاد عقل، عاقل و معقول از دیدگاه فلوطین و ملاصدرا
نویسنده:
محمدرضا عیسی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به تبیین دیدگاه‌های فلوطین و ملاصدرا در مورد اتحاد عقل، عاقل و معقول می‌‌پردازد که از مباحث معرفت‌شناسی است، زیرا درصدد تبیین ماهیت علم است.پس از بیان کلیات، در فصل دوم، دیدگاه فلوطین بیان می‌شود. به نظر وی عقل، عاقل و معقول در عقل کلی و حقیقی متحدند و وحدت عقل به این معناست که با موضوعش یکی است؛ پس عقل که ذاتی عاقل دارد، عاقل صرف نیست، بلکه هم عاقل است و هم معقول.در فصل سوم دیدگاه ملاصدرا اینگونه بیان می‌ شود که هر ادراکی اعم از حسی یا عقلی فقط به طریق اتحاد بین مدرِک و مدرَک است. نفس در مقام حس با صورت محسوسی که در ذات خود ایجاد کرده متحد می‌گردد و حاس و محسوس یکی است و در مقام عقل با صور عقلی متحد می‌گردد. پس عقل، عاقل و معقول با هم اتحاد دارند.فصل چهارم به وجوه اشتراک و اختلاف می‌پردازد: اشتراک نظرشان این است که نه تنها عاقل و معقول اتحاد دارند، بلکه حاس و محسوس، متخیِّل و متخیَّل و به طور کلی مدرِک با مدرَک متحدند.ملاصدرا نظر فلوطین را در اتحاد عاقل و معقول در علم خداوند به اشیاء، جدا از نظر خود می‌داند. به نظر فلوطین علم حق به موجودات این است که ذات خداوند در عین وحدت به نحو پیشین با صور عقلی اشیاء متحد است، تفاوت مدعایشان بدین نحو است که اولاً ملاصدرا این مدعا را بر اساس اینکه وجود خداوند وجودی برتر از ماهیات است تبیین کرده؛ برخلاف فلوطین که با مبانی فلسفی خود آن را تبیین می‌کند، ثانیاً بنابر مدعای فلوطین علم ذاتی خداوند به اشیاء فقط شامل ماهیات آنهاست نه وجوداتشان، مگر بالعرض. در حالی که بنابر مدعای ملاصدرا علم مذکور اولاً و بالذات شامل وجودات اشیاست، ثانیاً و بالطبع شامل ماهیات آنها.تفاوت دیگر اینکه ملاصدرا با تمسک به قاعده تضایف، حرکت جوهری و... بحث اتحاد عاقل و معقول را استدلالی کرده است.
بررسی مقایسه ای انسان‌شناسی ملاصدرا و فلوطین
نویسنده:
صغری ملاولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر به این که باری تعالی مدال پر افتخار اندیشه و تفکر را تنها شایسته‌ی اشرف مخلوقات دانست و نصیب او نمود، از همان بدو خلقت، این موجود الهی در صدد شناسایی خویش و جهان اطرافش برآمد. لذا می‌توان تاریخ انسان‌شناسی را با تولد انسان یکی دانست. در طول تاریخ نظرات بسیاری در رابطه با انسان و انسان‌شناسی مطرح شده است و هر متفکری با استفاده از اصول خاص فکری نظرات خویش را درباره‌ی آدمی ارائه نموده است. از جمله اندیشمندان عالم که به شناسایی انسان پرداخته و درباره‌ی او نظراتی ارائه کرده‌اند، ملاصدرا و فلوطین می‌باشند. پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه‌های این دو فیلسوف گرانقدر در رابطه با انسان می‌پردازد و مواضع اختلاف و اشتراک آنها را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد و در نهایت در صدد پاسخ دادن به این پرسش است که انسان‌شناسی ملاصدرا و فلوطین بر چه عناصری مبتنی است؟ به این معنا که آیا انسان‌شناسی این دو متفکر صرفاً فلسفی است یا از عناصری چون عرفان و دین بهره برده-اند؟ بر اساس تحقیقات انجام شده فلوطین فیلسوفی است که از عنصر عرفان در انسان‌شناسی-اش استفاده نموده ولی ردپایی از دین وحیانی خاصی در آن نیست؛ اما ملاصدرا به عنوان فیلسوف برجسته‌ی اسلامی در انسان‌شناسی خویش از دین و عرفان و فلسفه بهره‌مند گشته و معارف خاصی را در این زمینه ارائه نموده است.
بررسی تطبیقی علم‌النفس از دیدگاه فلوطین و ابن‌سینا
نویسنده:
علی سجادمنش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبررسی تطبیقی علم‌النفس از دیدگاه فلوطین و ابن‌سینابه کوششعلی سجادمنشدر علم‌النفس که دانشی مهم در روند دست‌یابی به واقعیت‌های وجودی انسان و جهان پیرامونی اوست، مطالب بسیاری از سوی اندیش‌مندان، گفته و نوشته شده است، و در این میان فلوطین و ابن‌سینا در موضوعات و زوایای مختلف این علم به بحث و بررسی و ارائه‌ی نظریات خود جهت تبیین ماهیت و خواص نفس و ترسیم خط سیر صعودی آن، کوشیده‌اند. فلوطین نفس را جوهری ازلی می‌داند که منشأ آن عقل است و در واقع، خود عقل است که هبوط نموده و به بدن‌ها تعلق گرفته است تا آن‌ها را تدبیر نماید و پس از کسب کمالات دوباره به جایگاه اصلی خود که همان عالم معقول است، رجوع می‌نماید و بدین‌گونه بقاء می‌یابد. ابن‌سینا اما نفس را جوهری حادث می‌نامد که کمال و مدبر بدن و در رابطه‌ی انضمامی با آن قرار دارد و پس از ترک بدن باقی است. در این تحقیق نظرات هر یک از این دو فیلسوف در موضوعات مختلف نفس ذکر شده، اشتراکات و تفاوت نظرات ایشان به همراه ذکر استدلال‌ها در مسائل مختلف آمده و در نهایت، به گونه‌ای روشن، مطابقت میان دیدگاه‌ها و نقاط مورد اختلاف آشکار می‌گردد.کلیدواژه‌ها: عقل، نفس، روح، فلوطین، ابن‌سینا، تجرد، بقاء
مطالعه ادراک غیر در فلسفه سهروردی و مقایسه آن با فلوطین
نویسنده:
زینب ابوالقاسمی دهاقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فلسفۀ سهروردی ادراک به حضور شیء برای امر مجرد )نور لذاته( تعریف می‌شود. نفس انسان که یکی از مصادیق نور لذاته مي‌باشد در مرتبۀ ادراک حسی و خیالی با اشراقات خود و به صرف مقابلۀ بدون حجاب و مانع با حقایق محسوس مادي یا حقایق خيالي عالم مثال معلق، به آنها اضافه شده و بدون وساطت هیچ صورتی در قوای ادراکی به مشاهدۀ مستقیم آنها می‌پردازد.در تعقل (ادراك كليات) نيز اگر امر كلي، معقول عيني باشد(مثل نوريه افلاطوني) نفس از طريق مشاهده مستقيم آن را ادراك مي‌كند و اگر امر كلي، معقول ذهني (مفاهيم عام يا اعتبارات عقلي) باشد، نفس از طريق مشاهده مستقيم صورتي كه نزد خود دارد آنها را می‌شناسد.نفس برای ادراک شهودي یعنی مشاهدۀ حضوری حقایق مراتب عالي هستي ابتدا به حکمت عملی و نظری می‌پردازد تا بتواند حجاب‌ها را کنار زده و بدون هیچ مانعی به صورت مستقيم همه آن حقايق را مشاهده كند.فلوطین به تبیین دو قوس نزول و صعود در هستی می‌پردازد. او در قوس صعود چگونگی بازگشت و عروج انسان به موطن اصلی‌ای که از آن نازل شده را توضیح می‌دهد. وسیلۀ صعود انسان، شناخت است.با کسب حکمتعملی و نظری نیروی عقلی انسان دوباره فعال مي‌شود و در نتيجه به مرتبه عقل صعود مي‌كند. با صعود به مرتبۀ عقل دیگر شناخت انسان از طریق ادراک حسی و یا اقامۀ استدلال که یک علم حصولی است نمی‌باشد بلکه یک علم حضوری خواهد بود و او به مشاهدۀ حضوری حقایق مجرد نورانی معقولمی‌پردازد. در نهایت حرکت صعودی نیز انسان با تجرد صرف و حتی گذشتن از مشاهدۀ حضوری عقل به مرتبۀ احد صعود می‌کند و با فنای در آن به شناخت و مشاهده‌‌ی مراتب عالی‌تر دست می‌یابد.سهروردی از این نظریۀ فلوطین در موارد ذیل متأثر شده است: تعریف تعقل و ادراک، فاعل شناسا، نحوۀ خودآگاهی، نظریۀ مشاهدۀ حضوری اشراقی، نحوۀ ادراک شهودی حقایق عالی هستی و شرایط تحقق این مشاهدۀ حضوری.
مقایسه جایگاه امام در حکمت الهی اسماعیلی و جایگاه فیلسوف در فلسفه نوافلاطونی (مورد ناصرخسرو و فلوطین)
نویسنده:
شروین مقیمی زنجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آن‌چه در این رساله در صدد انجام آنیم، ملاحظه تفکر فلسفی فلوطین و حکمت الهی ناصرخسرو است. فلوطین بنیادگذار فلسفه نوافلاطونی و ناصرخسرو یکی از مهم‌ترین نویسندگان اسماعیلی در ایران است. نکته محوری این است که کانون ملاحظات این رساله، نگاه به ارای این دو از منظری سیاسی است نه کلامی-فلسفی. به بیان دیگر هدف اصلی این رساله، خصلتی سیاسی دارد نه فلسفی. مقایسه میان فلوطین و ناصرخسرو می‌تواند از وجوه گوناگون انجام بگیرد. این مقایسه از دیدگاهی موسع و گسترده، ناظر بر مسئله‌ای کانونی، یعنی نسبت میان سنت یونانی‌ و تفکر یونانی‌مآبی، و تفکر ایرانی-اسلامی است. اما در معنایی موردی و مشخص، تلاش ما در این رساله، مقایسه میان خصایص، ویژگی‌ها و کیفیات فیلسوف نوافلاطونی از یک‌سو و کیفیات و جایگاه امام اسماعیلی از سوی دیگر، برای کمک به تایید این مدعاست که ناصرخسرو به عنوان یک متاله راست‌کیش اسماعیلی، که دل در گروی آموزه‌های امام‌شناختی شیعی و فاطمی دارد، صورتبندی فلسفه نوافلاطونی را در خدمت توجیه نظری و فلسفی معتقداتی به‌کار می‌گیرد که نه تنها ضرورتا خصلتی یونانی ندارند، بلکه در اغلب موارد از خاستگاهی شیعی-اسلامی یا حتی ایرانی برخوردارند. نکته اساسی دیگر اینکه صورتبندی حکمی-فلسفی ناصرخسرو از امام‌شناسی اسماعیلی، در کنه‌اش، تلاشی سیاسی به نظر می‌رسد. به عبارت دیگر اما ناصرخسرو برخلاف فیلسوف نوافلاطونی، به واسطه بهره‌مندی پیشینی از دانش الهی، ضرورتا صاحب اقتدار/مرجعیت دنیوی و اخروی است و این می‌تواند با مولفه تلازم میان امر قدسی و سیاسی در حکمت ایرانی نیز مقایسه گردد. این درحالی است که ما چنین دلالتی را در فلسفه فلوطین در مورد فیلسوف نوافلاطونی ملاحظه نمی‌کنیم. درواقع فیلسوف نوافلاطونی از طریق تهذیب نفس و تفلسف بی‌امان است که به حلقه واسط زمین و آسمان مبدل می‌گردد، در حالی که امام ناصرخسرو، بنا به ضرورت پیشینی و مقدر، صاحب اقتدار دنیوی و مرجعیت اخروی است و رستگاری فرد در گروی متابعت از اوست.‌
تجرد نفس از دیدگاه افلاطون، ارسطو و فلوطین و اثرات آن درحکمای اسلامی
نویسنده:
مستانه ابوترابیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع رساله حاضر تجرد نفس از دیدگاه افلاطون،ارسطو و فلوطین و اثرات آن ب حکمای اسلامی می باشد که در آن سعی شده نظرات این فلاسفه یونانی را تا جایی که مربوط به غیر مادی بودن نفس انسانی است جمع آوری کرده و سپس به بررسی تاثیرات آراءآنها در فلاسفه اسلامی پرداخته شود .
مقایسه حرکت جوهری ملا صدرا و فلوطین
نویسنده:
مختار ارحمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
الهیات سلبی نزد فلوطین و قاضی سعید قمی
نویسنده:
شیما میرزاکوچکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الهیات سلبی با طرح گزاره‌های سلبی در تبیین معرفت نسبت به خدا یکی از رویکردهای الهیاتی در دوران معاصر است. پژوهش در باب الهیات سلبی را می‌توان در سه بعد وجود شناختی، معرفت شناختی و زبان شناختی پی‌گرفت. شایان توجه است پژوهش‌های انجام شده در این حوزه غالباً به هر سه بعد مذکور اهتمام نداشتند. بر اساس الهیات سلبی خداوند وجودی برتر و متباین با خلق دارد، هرگز متعلق معرفت قرار نگرفته و بیان ناپذیر است از همین رو بهترین شیوه در شناخت او و سخن گفتن از او طریق سلبی است. در میان متفکران پیشین فلوطین به تفصیل به این بحث پرداخته است. وی خداوند را برتر از وجود، شناخت‌ناپذیر و بیان‌ناپذیر می‌داند. در میان مسلمانان این تفکر بیش از دیگران در آثار قاضی سعید قمی مشهود است. وی با تأکید بر تباین تام خالق و مخلوق، معتقد است که ذات الهی هرگز متصف به صفات نمی‌شود. تمام اسماء و صفات ایجابی خداوند که در متون دینی وارد شده اولاً: به اشتراک لفظی است. ثانیاً: به معنای سلب نقیض آنهاست. در این پژوهش الهیات سلبی این دو اندیشمند با محوریت سه بعد وجودی، معرفتی و زبانی به تفصیل مورد بررسی و نقد قرار گرفته و وجوه تفاوت و شباهت آن دو متفکر در سه محور روش مبانی، هدف و مسایل بیان شدهاست. بر این اساس شباهت‌های ایشان در سه محور یاد شده عبارت است از: به کاربردن روش عقلی و برهانی، مبنای مشترک در تعالی وجودی خداوند از دیگر مخلوقات، اشتراک لفظی مفاهیم میان واجب و ممکنات و محدود انگاشتن صفات و نفی آنها از خدا با هدف تنزیه خداوند؛ دلایل مشترک در فوق وجود دانستن خداوند، شناخت ناپذیر دانستن خداوند و نفی صفات از ذات و تأکید بر زبان سلبی در سخن گفتن از خدا. و مهمترین وجوه تفاوت ایشان عبارت است از: شیوه شهودی در افلوطین و شیوه نقلی در قاضی، قوت جنبه فلسفی آرای افلوطین و صبغه دینی آرای قاضی و همچنین چگونگی جمع میان تشبیه و تنزیه. همچنین در پایان به بررسی انتقادی افلوطین و آرای قاضی سعید با تأکید بر حکمت متعالیه پرداخته شد.
مقایسه احد در فلسفه افلوطین و واجب الوجود در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
رضا اکبریان ,طیبه کرمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه افلوطين و ملاصدرا، احد و واجب الوجود ويژگی هايی دارند که در ساير موجودات يافت نمی شود، و اگر صفات مشابهی در ساير موجودات وجود دارد، منشا آن همين مرتبه است. به همين ترتيب، صفاتی که در موجودات مادون احد و واجب الوجود يافت می شوند، چنانچه بر ضعف و نقص دلالت کنند، از اين مرتبه سلب می شوند. علی رغم تفاوت های مبنايی ميان اين دو فيلسوف، که به بنيان های فلسفی و مذهبی آن ها مربوط است، مشابهت هايی نيز ميان آن دو مشاهده می شود که با توجه به تاثير سنت نوافلاطونی بر فلسفه اسلامی و به ويژه ملاصدرا، مقايسه ميان اين دو فيلسوف خالی از فايده نيست. توصيف وحدت حقيقی، نفی وجود محدود در احد و واجب الوجود، عدم اتکای فعل احد و واجب الوجود به اراده و علم زائد بر ذات و تناظر مرتبه عقل در فلسفه افلوطين با وجود منبسط و حقيقت وجود در فلسفه ملاصدرا، از نکات قابل بررسی در اين مقايسه است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
مقایسه دیدگاه افلوطین و ملاصدرا درباره ویژگی‌های نفس
نویسنده:
فروغ‌السادات رحیم‌پور؛ محمد نصر اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موارد تشابه بسیاری بین دیدگاه‌های فلسفی افلوطین و ملاصدرا وجود دارد؛ یکی از این موارد مباحث نفس است. هدف ما در این تحقیق بررسی میزان اشتراک دیدگاه این دو فیلسوف بزرگ در خصوص احوال نفس در سه مقطع نفس قبل از بدن، با بدن، و بعد از بدن است که با شیوه توصیفی ـ ‌‌تحلیلی انجام می‌شود. در اولین مقطع هر دو فیلسوف با اختلافی اندک به وجود نفسِ پیش از بدن قائل‌اند. در دومین مقطع نظر افلوطین این است که با وجود هم‌کنشی بین نفس و بدن نفس ماهیتاً با بدن بیگانه است، اما ملاصدرا نفس را در مقاطعی با بدن متحد می‌داند. با این‌ حال از نظر او به‌سبب حرکت استکمالی جوهری از بدن فاصله می‌گیرد و با مرگ آن را کاملاً رها می‌کند. در سومین مقطع به نظر افلوطین نفس بعد از خروج از بدن به جایگاه اصلی خود بازمی‌گردد، اما تخیلات و تصورات این دنیایی را در ادامه حیات خود به هم‌راه دارد و به نظر ملاصدرا نفس بدن را رها می‌کند و به‌ترتیب در بدن‌های مثالی و اخروی خود‌ساخته به حیات خود ادامه می‌دهد. اختلاف عمده این دو فیلسوف در این مقطع این است که افلوطین برای انسان‌های رشد‌نیافته معتقد به تناسخ است، اما ملاصدرا به‌هیچ‌وجه تناسخ را نپذیرفته است.
صفحات :
از صفحه 19 تا 50
  • تعداد رکورد ها : 169