ترجمه ماشینی :
به نظر می رسد فلسفه اسلامی اساساً پاسخی به چالشی است که از اندیشه یونانی به جهان اسلام رسیده است. در اوایل اسلام هرازگاهی با توجه به اصولی در ف
... فرقههای مختلف، تعارضهای گوناگونی پدید آمد و هر کس هر شکل جدیدی را که به نظر میرسید برای اندیشهاش مناسب بود، اقتباس میکرد. تعارض بین سنت مکتزلی متاثر از عقل گرایی و سنت اشکری که تحت سیطره «ایمان» بود، عملاً توسط ابوحامد محمد غزالی (1058-1111م.) رئیس اشکریان، که به عقیده سنت پی برد، بی اثر شد. آگاهی عرفانی از زمان اشکری تا غزالی، اعراب اصول یونانی را جذب کردند و فرهنگ یونانی باعث رنسانس فلسفی شدیدی شد که توسط ابونصر فارابی (متوفی 950 م.) و ابوعلینوسی الحو نشان داده شد. -عبدالله بن سینا (1037-980م). تحت تأثیر اندیشه های فلسفی آنها، الهیات بار دیگر در مواجهه با اندیشه های مقتضیله متزلزل شد. حقایق و پدیده ها هیچ اهمیت نهایی فراتر از آنچه در تجربه ارائه می کردند، نداشتند. مردانی که به اصلاح گمانهزنیهای فلسفی و پیچیدگیهای انتزاعهای متافیزیکی توجه داشتند، برای حمایت از عقاید اسلام و بیاثر کردن نتیجهگیریهای فلسفهای که با آن ناسازگار است، بسیار مورد نیاز بودند. هنگامی که این کار عظیم ضروری به نظر می رسید، جهان اسلام رهبر خود را در غزالی یافت که قادر بود در مقابل یونانیسم ایستادگی کند و به نمایندگان آن حمله کند. غزالی علاوه بر فیلسوفی که میخواست با گرایشهای غیرمتعارف پیشینیان یونانی خود مقابله کند، عارف برجسته، صوفی و متفکری اصیل بود. او در جهان اسلام پل بزرگی بود بین سنت گرایی و عرفان، کنشگری و شهودگرایی. از همان روزهای جوانی، عطش شدیدی برای دانش داشت که او را متقاعد کرد تا هر شکلی از فلسفه و دین را مطالعه کند و از همه کسانی که ملاقات می کرد در مورد ماهیت و اهمیت اعتقادشان سؤال کند. او مشکلات درک، ارزش دانش، یادگیری، آموزش، کارایی و وظیفه را مورد بحث قرار داد. شمایلشکنی بیرحمانهای که غزالی در از بین بردن تصاویر محترم فلسفه یونان انجام داد و سپس بر ذهن بسیاری از مسلمانان تسلط یافت و تلاشهای او برای ایجاد آشتی بین عرفان و ارتدکس، او را با عنوان حجتالاسلام تاج گذاری کرد.
بیشتر