جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 788
مطالعه آرای فارابی و ابن سینا درباره تعریف سعادت و رابطه آن با قوای نفس
نویسنده:
Einollah Khademi
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 65 تا 75
فارابی بنیانگذار نو افلاطون گرایی اسلامی
نویسنده:
ماجد فخری؛ مترجم: محمدرضا مرادی طادی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - ایران: علم,
چکیده :
ابونصر محمدبن محمد فارابی از بزرگترین فیلسوفان و دانشمندان اسلامی است. او متولد نیمه قرن سوم هجری و درگذشته سال ۳۳۹ هجری قمری است. فارابی در رشته های فلسفه، منطق، جامعه شناسی، پزشکی، ریاضیات و موسیقی تخصص داشت و بیشتر آثارش در این زمینه ها و همچنین دانش نامه نویسی بود. او پیرو مکتب نوافلاطونی بود. آخرین مکتب فلسفی یونان که فلوطین، فیلسوف یونانی در قرن سوم میلادی آن را مطرح کرد. این مکتب به بسط و گسترش مکتب افلاطون می پرداخت، مکتبی که اساسش متافیزیک و شناخت بود. ماجد فخری در این اثر، به بررسی آرای منطقی، سیاسی و متافیزیک و موسیقی فارابی پرداخته و تاثیرش بر فلاسفه بعدی را در جهان اسلام و غرب نشان داده است. فخری فارابی را مانند حلقه پیوندی میان اندیشه یونانی و جهان اسلام دانسته است.
النشأة التاريخية للدين عند الفارابي وابن رشد
نویسنده:
اشرف منصور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
صفحات :
از صفحه 127 تا 137
الخصائص العامة لنظريات فلاسفة الإسلام في السعادة
نویسنده:
اشرف منصور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
مقایسه نظریه عدالت در آرا فارابی و جان رالز
نویسنده:
پدیدآور: مریم شادی ؛ استاد راهنما: حمیدرضا ضیایی ؛ استاد مشاور: فاطمه علی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مهمترین و یا حداقل یکی از مهمترین دغدغه های پیامبران، حکمای الهی، متفکران و فلاسفه سیاسی و اجتماعی ، یافتن حقیقت عدالت در عرصه زندگی اجتماعی انسان و تلاش برای ارائه راهکارهایی برای تحقق آن بوده است. از این رو هر فیلسوف سیاسی و اجتماعی از آغاز تاکنون برای بنیانگذاردن فلسفه سیاسی - اجتماعی خود مدعی کشف حقیقت عدالت مطابق با تلقی و تعریف خود از آن بوده و به تبع آن به تجویز سیاستها و برنامه هایی برای تحقق عملی آن در زندگی اجتماعی پرداخته است. ابونصر فارابی و جان رالز دو تن از این فیلسوفان هستند که هر یک به نوعی در کشف حقیقت عدالت گام برداشته اند. بین فلاسفه معاصر، جان رالز از جمله کسانی است که درباره رابطه عدالت و آزادی مباحث مبسوطی ارائه نموده و تلاش دارد تا این دو مفهوم را همساز نماید. از دید وی عدالت از درون آزادی سر برمی آورد. نظریه عدالت رالز به معنای انصاف، شامل دو اصل است که اصل اول و مقدم آن، تصدیق حق مساوی همگان برای برخورداری از آزادی های اساسی است.نظریه عدالت رالز به مثابه مهمترین نظریه در فلسفه سیاسی معاصر در جهت ابتنای نظام عدالت محور شمرده می شود. این نظریه بر آن است تا اثبات نماید؛ نظامی عادلانه شمرده می شود که دارای دو مشخصه آزادی و تمایز باشد. بر اساس اصل آزادی، نظام مبتنی بر این نظریه موظف است از آزادی های اساسی، حقوق سیاسی و اجتماعی آحاد جامعه مانند آزادی اندیشه و بیان، حق رأی و مشارکت در تعیین سرنوشت و حق دستیابی به مناصب اجتماعی و سیاسی حمایت نماید و بر اساس اصل تمایز، زندگی حد اقلی را برای طبقه محروم جامعه فراهم نماید.از سوی دیگر فارابی نیز به ارائه تصویری از عدالت در اجتماع فاضله خود می پردازد. فارابی در تعریف عدالت و تلقی خود از آن اساسا تحت تاثیر فلسفه افلاطونی است.
سنجش استلزامات تبعیت فلسفه سیاسی از فلسفه نظری در اندیشه فارابی
نویسنده:
پدیدآور: رضا اکبری نوری ؛ استاد راهنما: حاتم قادری ؛ استاد مشاور: ابوالفضل شکوری؛ استاد مشاور: مصطفی یونسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
پرسشی که این رساله با آن مواجه است بررسی نسبت فلسفه‌سیاسی فارابی با فلسفه‌نظری اوست. هم‌چنین بررسی این نکته که این نسبت چه تاثیری را بر شکل‌گیری و ساختار و محتوای فلسفه‌سیاسی فارابی به جا گذاشته است. در بررسی‌های صورت گرفته در این رساله با ابتناء به مبحث "قیاس" به عنوان مبانی نظری بحث و با اتکا به مفهوم "نقل" به معنای "انتقال" در منطق فارابی و هم‌چنین با استفاده از تحلیل محتوای آثار او مشخص شد که فلسفه‌سیاسی فارابی به تبعیت از فلسفه‌نظری او شکل گرفته است. لیکن این تنها یک نسبت ساده نیست و فلسفه‌نظری که در فلسفه‌سیاسی فارابی تولید شده است استلزاماتی را به همراه داشته که تاثیر زیادی را بر فلسفه سیاسی فارابی به جا گذاشته است. از جمله این استلزامات که به عنوان یکی از پایه‌ای‌ترین آن‌ها نیز می‌تواند باشد عدم نیاز به سنجش مجدد گزاره‌های مندرج در فلسفه سیاسی فارابی است. به این معنا، از آن‌جا که فارابی گزاره‌های فلسفه سیاسی خود را از فلسفه‌نظری منتقل کرده است، لذا مبنا و معیار سنجش گزاره‌های مذکور را نیز در فلسفه‌نظری قرار داده است. بنابراین در این انتقال فارابی دیگر نیازی به سنجش مجدد گزاره‌های منتقل شده از فلسفه‌نظری به فلسفه سیاسی ندیده است.
جایگاه نبوت در فلسفه سیاسی فارابی و ابن سینا
نویسنده:
پدیدآور: حسین جوزی خمسلوِیی ؛ استاد راهنما: یحیی یثربی ؛ استاد مشاور: قاسم پورحسن درزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحی و نبوت از جمله آموزه ها و مفاهیم دینی است که بیش از هر مفهوم دیگری، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. فیلسوفان، حکما و متکلمان تبیین ویژه و خاصی از این مسئله ارائه داده اند؛ فارابی نخستین فیلسوفی است که به نحو روشمند و مبتنی بر اصول فلسفی از وحی سخن گفته و آنرا افاضه عقل فعال به قوه متخیله نبی می داند و نبی را به عنوان رئیس نخست مدینه فاضله معرفی می کند.ابن سینا نیز ادامه دهنده مسیر فارابی بود و به تبیین فلسفی وحی و نبوت پرداخت؛ اما او بین قضایای کلی وحیانی و قضایای جزئی وحیانی تفاوت قائل شد؛ بدین صورت که قضایای کلی وحیانی افاضه عقل فعال به عقل نظری نبی است و قضایای جزئی وحیانی،توسط عقل عملی از نفوس فلکی اخذ می گردند. شیخ الرئیس علاوه بر اثبات امکان نبوت، ضرورت آنرا نیز به اثبات می رساند؛ در حالی که نهایت تبیین فارابی، ثابت کننده امکان وحی بود نه ضرورت آن.متکلمان نیز به تبیین کلامی وحی و نبوت پرداخته و آنرا تحت دو عنوان «تکلم الهی» و «ضرورت نبوت» مطرح می کنند؛ متکلمان در پاسخ به این پرسش که: خدواند چگونه سخن می گوید؟ آراء و عقاید مختلفی را بیان کرده اند؛ و در زمینه ضرورت نبوت، عده ای از فرقه های کلامی، ارسال رسل از جانب خداوند را، واجب و ضروری شمرده و برخی دیگر آنرا جایز و ممکن می دانند.
بررسی تأثیر نصوص دینی در ارائه نظریه مدینه‌ی فاضله فارابی
نویسنده:
حسین کتاب پور؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم‌زاده قراملکی ؛ استاد مشاور: سعید علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مدینه فاضله به عنوان حکومت آرمانی، همواره مورد توجه بشر بوده است. فارابی نیز یک مدل از آن را طراحی کرده وبه جامعه بشری عرضه داشته است. [که به نظر میرسد ریاست آن, از اصول سیاسی شیعه جعفری اخذ شده باشد.] هدف اصلی فلسفه سیاسی فارابی, کسب سعادت از مجرای شریعت پیامبر [ص] است که نردبان عروج انسان تا سعادت حقیقی می باشد. نظریه مدینه فاضله فارابی , اشاره به همان مدینه فاضله ای دارد که در ظل کفایت و مدیریت پیامبر (ص) پدیدآمده, و پس از پیامبر نیز, ائمّه اطهار جانشینان آن حضرت، زعامت مسلمین را بر عهده می گیرند و در ادامه ریاست سنت [ولایت فقیه] ریاست آن را خواهد داشت. این پژوهش با جهت گیری توصیفی و تحلیلی و تطبیقی تلاش می کند، با بررسی آیات و روایات، جامعه آرمانی که در نصوص دینی به تصویر کشیده شده با مدینه فاضله فارابی بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا فارابی در ارائه نظریه مدینه فاضله از نصوص دینی تأثیر پذیرفته است یا نه؟ برآیند و نتیجه آن تبیین شباهت ها و اختلاف ها و در نتیجه فهم عمیق مسأله خواهد بود.
بررسی تاریخی-تطبیقی مفهوم عدالت در فلسفه سیاسی افلاطون و فارابی با کاربست روش تفسیری کوئنتن اسکینر
نویسنده:
پدیدآور: حسن صفرزاده آمقانی ؛ استاد راهنما: فرامرز تقی‌لو ؛ استاد مشاور: رجب ایزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مفهوم عدالت از دیرباز مورد توجه اندیشمندان بوده و یکی از مفاهیم محوری هرگونه اندیشه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. بخش مهمی از فلسفه سیاسی از یونان باستان گرفته تا اندیشه سیاسی مدرن، به موضوع عدالت توجه و تأکید دارد. و در طول تاریخ، نگاه اندیشه وران به مدینه فاضله و مفهوم عدالت از دریچه ای خاص و براساس نابسامانی های جامعه خودشان بوده است.بحث و بررسی درباره عدالت و ماهیت و چگونگی آن و نیز نحوه تحقق و اجرای آن در طول تاریخ همیشه از ضروریات اولیه زندگانی بشر محسوب می شده است به علاوه گرایش به عدالتخواهی نه صرفا به عنوان یک خواسته که شأن از شئون فطری و عقلی انسان است که انسانیتش بدون آن معنا نمی یابد. در حقیقت مفهوم عدالت دارای اهمیت کم نظیر در عرصه های عملی و نظری سیاست بوده و از مهمترین اهداف سیاست بشمار می آید که دانشمندان و فیلسوفان زیادی به مفهوم عدالت پرداخته اند. افلاطون و فارابی نیز با توجه به شرایط عصر خویش در لزوم تاسیس مدینه عادله همرایند. و عدالت از مفاهیم کلیدی است که هر دو فیلسوف یونانی و ایرانی در آثار خود به آن توجه کرده و بی عدالتی را مشکل اساسی جامعه خود دانسته اند. افلاطون به طور مبسوط مفهوم عدالت را مورد بررسی قرار داده است و با ارزشترین اثر خود یعنی جمهور را، "گفتگوهایی درباره عدالت " نام داده است . به طوری که پژوهشگران آن را مفصلترین تک نگاری در این باره دانسته اند. فارابی نیز مجال بحث در این موضوع را رها نکرده و عدالت را از جمله مفاهیم اصلی و اساسی فلسفه خود دانسته است.هر دو فیلسوف عدالت را در این می دانستند که هر کس و اهل هر طبقه اجتماعی ،فقط کاری را انجام دهد که برای آن ساخته شده است و استعداد طبیعی آن را دارد.در این پایاننامه سعی شده مفهوم عدالت در فلسفه سیاسی افلاطون و فارابی با روش تاریخ نگاری اسکینر و با توجه به شرایط تاریخی و تاثیر آنها از وضیعت نابسامان عصر خود مورد بررسی قرار گیرد.
تجزیه تحلیل تطبیقی جایگاه نوابت در اندیشه فارابی و ابن باجه
نویسنده:
پدیدآور: کریم عظیمی فشی ؛ استاد راهنما: علی علی‌حسینی ؛ استاد مشاور: سیدجواد امام‌جمعه‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در سیر اندیشه های فیلسوفان جهان همواره سعادت و کمال بشر در اهمیت بالایی قرار داشته است. اندیشه های فیلسوفان جهان اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست و همواره بحث سامان جامعه و کمال و سعادت انسانها به شدت و ضعف در اندیشه های فیلسوفان اسلامی مشاهده می شود. فارابی و ابن باجه به عنوان نمونه هایی از بزرگترین فیلسوفان دنیای اسلام به ترسیم یک نقشه برای سعادت و کمال جوامع پرداخته اند. فارابی با آرمان گرایی، طرفدار نظام واحد و یکپارچه در مدینه فاضله است و با بهره گیری از فلسفه افلاطون و نو افلاطونی به تشریح جامعه مطلوب، طبقه بندی برتر از جامعه و مضادات نظام مدینه فاضله می پردازد. انسانهایی که با ساختار این مدینه فاضله مخالف باشند و ساختار آن را نپذیرند و برطبق نظام تعلیم و تربیتی آن تربیت نیابند، از نظر فارابی به «نوابت» یعنی علف های هرز تعبیر می شوند که از جامعه طرد و یا همچون علف هرز بساط شان برچیده شود، چون سعادت سایر افراد را به خطر می اندازند. نوابت نزد او افرادی‌ ناهنجار هستند‌ و به طور طبیعی در حکم حیوان‌اند و نمی‌توانند پایبند مدینه فاضله و اصول آن باشند، بنابراین باید به شدت با آنها برخورد شود. در مقابل، ابن‌باجه مصداق نوابت را فیلسوفانی می‌داند که در مدینه‌های غیرفاضله هم علم به سعادت دارند و هم عمل سعادتمندانه را انجام می‌دهند؛ در نتیجه،‌ نوابت مصداق افراد فاضلی می‌شود که درون مدینه‌های غیر فاضله به تدبیر امور خود و تحصیل سعادت می‌پردازند. بنابراین مبانی فلسفی این دو فیلسوف بر نوع تحلیل آن ها در مورد مخالفین و طرد شدگان جامعه تاثیر گذار بوده است. هدف این پژوهش این است تا با بررسی فلسفه سیاسی فارابی و ابن باجه دیدگاه آنها را در مورد نوابت جامعه(مخالفان) بررسی کند. امروزه می توان با تکیه بر میراث فلسفی به جا مانده از تمدن اسلامی الگویی بومی در مواجهه با مخالفین طراحی کرد. سوال اصلی در این پژوهش این است مواجهه با مخالفین نظام سیاسی و طرد شدگان از جامعه (نوابت)در فلسفه سیاسی اسلام از چه الگوهایی پیروی می کند؟ در این پژوهش از روش مقایسه ای استفاده شده است. در پایان از منظر این پژوهش علی رغم دیدگاههای مشابه فلسفه ی سیاسی فارابی و ابن باجه، در بحث از «نوابت جامعه» از هم فاصله می گیرند.
  • تعداد رکورد ها : 788