جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4261
تبیین معجزه از منظر سید احمدخان هندی و علامه محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: پریسا رشیدی آلاشتی ؛ استاد راهنما: مهناز امیرخانی ؛ استاد راهنما: فتحیه فتاحی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع «معجزه» از مباحث کلیدی مرتبط با مسئله نبوت است؛ زیرا سند نبوت بوده و به اثبات حقانیت رسالت می‌انجامد. از آنجا که تحلیل مقوله معجزه معرکه آرای دانشمندان اسلامی است، در این پژوهش به بررسی نگرش دو تن از اندیشمندان معاصر سیداحمدخان هندی و علامه‌ طباطبایی پرداخته شده است. شرایط عصری و موقعیت نامطلوب مسلمانان هند، سیداحمدخان را بر آن داشت که با رویکرد نوگرایانه در جهت آشتی علم و دین، تفسیر « القرآن و هو الهدی و الفرقان» را بنگارد. رویکرد تأویلی احمدخان در تحلیل معجزه، برآیند مبانی فکری وی در فهم دین است. قرآن بسندگی، تجربه‌گرایی در فهم قرآن و عرفی دانستن زبان قرآن از مهم‌ترین پایه‌های فکری احمدخان است که در نهایت، معجزه را در قالب علل طبیعی شناخته شده، طراحی می‌کند این درحالی است که علامه طباطبایی تحلیلی متفاوت از معجزه ارائه می‌کند و معجزه را بر مبنای قانون علیت (اعم از علل معلوم و مجهول) و در انطباق نظام تکوین با تشریع تبیین می‌کند. این نوع تحلیل ریشه در نگرش علامه نسبت به زبان ترکیبی دین دارد. علامه معتقد است در فهم دین تنها نمی‌توان به حس و تجربه بسنده کرد بلکه باید از ابزار عقل، کشف و شهود نیز بهره برد. براین اساس با دو مدل تحلیلی مواجه هستیم یک مدل تحلیل تجربی و دوم مدل تحلیل ترکیبی که برآیند دو نوع نگرش متفاوت است.
بررسی تطبیقی هستی‌شناسی‌معنا در دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدجواد منصورسمایی ، محمد علی مهدوی راد ، حامد پوررستمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی‌شناسی معنا در پیِ یافتن حقیقت و ماهیت معنای الفاظ و به بیان دیگر در جستجوی چیستی معناست. اندیشمندان غربی به این مسئله توجه کرده و نظریه‌های گوناگونی همچون نظریه مصداقی، تصوری، تصویری و... برای معنا مطرح کرده‌اند. با توجه به جایگاه ویژۀ این بحث در تفسیر قرآن و دانش اصول فقه و برخی مباحث کلامی، تبیین دیدگاه دانشمندان مسلمان دربارۀ آن ضروری است. به همین جهت در این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی، آرای دو تن از عالمان و مفسران برجستۀ شیعه، یعنی فیض کاشانی و علامه طباطبایی بازخوانی و تبیین شده است. با بررسی «نظریۀ روح معنا» که از نظریه‌های مهم ایشان در تفسیر قرآن است و هر دو مفسر بر آن اصرار دارند و اشتراکات فراوانی در دیدگاه آنان دیده می‌شود، اثبات شده است این نظریه که برخی در صدد به‌دست‌آوردن نظریه معنا از آن بوده‌اند، نمی‌تواند به عنوان «نظریه معنا» پذیرفته شود؛ زیرا پاسخی به پرسش چیستی معنا ارائه نمی‌دهد. نتیجه اینکه به‌رغم وجود عبارت‌هایی در آرای ایشان که نشان از تمایل به نظریۀ مصداقی یا تصویری معنا دارد، هر دو مفسر تنها نظریۀ ایده‌ای (تصوری) معنا را معتبر می‌دانند.
صفحات :
از صفحه 97 تا 126
رابطه خاتمیت با جامعیت و تأسیس حکومت دینی در نگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
سید علی موسوی اصل ، عبدالکریم بهجت پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انگاره علامه طباطبایی (ره) در مسئله خاتمیت، درون‌دینی بوده و آن را ناشی از جامعیتِ قوانین دینی می‌دانند. جامعیتی که در مطابقت تامّ با فطرت، عقل و دانش بشری بوده، و در راستای نیازمندی‌های بشر اعمّ از معاد و معاش او ارزیابی می‌شود. مسئله اصلی این نوشتار کشف ارتباط میان خاتمیت با تأسیس حکومت دینی از منظر علامه طباطبایی (ره) است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی به دنبال چگونگی کارکرد قوانین جامع اسلام و نحوه اجرای آنها در زندگی بشری است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که ایشان اِعمال قوانین جامع اسلام را تنها در سایه‌سار تأسیس حکومت دینی، به‌همراه تنفیذ اختیاراتی خاص به والی اسلامی از یک‌سو و اعطای حق دعوت دینی به تک‌تک افراد جامعه جهت صیانت از انحراف و انحطاط از سویی دیگر، به‌عنوان دو شرط اساسی برای رسیدن به کمال، ارزیابی می‌کنند. بنابراین سرّ خاتمیت در نظرگاه ایشان، تقنین آن قوانین جامع و این نحوه از اجراء، به‌صورت توأمان است.
صفحات :
از صفحه 59 تا 78
مراتب و حدود تأثیر اسماء الهی در عالم از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
مجید معارف ، غلامرضا نوروزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تأثیرگذاری اسماء و صفات الهی در وقایع و امور عالم، ازجمله مباحث فلسفی و عرفانی است که متفکران علوم اسلامی با بهره از آیات و روایات، نظرات مختلفی را درباره آن ارائه نموده اند. واکاوی میزان و نحوه تأثیر و رابطه اسماء با یکدیگر از منظر علامه طباطبایی هدف این مقاله می باشد که با روش کتابخانه ای و تحلیل و توصیف مبتنی بر آن، ضمن بررسی آثار علامه، به نتایجی دست یافته که نشان می دهد آیات و روایات، علم به اسماء که تطابق مفاهیم با مصادیق خارجی آنها است را به ما می آموزند و اسماء و صفات الهی، با حدود و مراتب تأثیری که دارند، واسطه میان ذات حق و مصنوعات او می باشند. همچنین دیگر یافته های این نوشتار، اسماء و صفات را از سعه و ضیقی برخوردار می داند که سبب تفاوت و تمایز آثار آنها از یکدیگر گشته و این حقیقت را هویدا می سازد که اسم، هرقدر عمومی تر باشد، آثارش در عالم وسیعتر و برکات نازله از ناحیه اش بزرگتر خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 21 تا 38
علم الهی به اشیاء از دیدگاه حکمت اشراقی و مقایسه آن با حکمت متعالیه به روایت علامه طباطبائی
نویسنده:
سیده انسیه موسوی امیری ، سید احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان اوصاف الهی، علم خداوند جزء مسائل مشکلی است که فیلسوفان به آن پرداخته‌اند. شیخ اشراق بنا بر سیستم خاص فلسفی خود، در این باب آرائی دارد. وی بر اساس نظام اشراقی نوری خود به تحلیل علم واجب تعالی پرداخته و حضوری بودن آن را توضیح می‌دهد. تحلیل وی از علم خداوند، در دو موضع قابل بررسی‌ست؛ یکی علم خداوند به ذات خود، و دیگری علم او به اشیاء. از نظر شیخ اشراق، خداوند در مقام فعل به نحو اضافه اشراقی، به اشیاء علم حضوری دارد. این ایده از نوآوری‌های فلسفه اوست. او این علم را تفصیلی می‌داند. ولی علم ذاتی (در مرتبه ذات) خدا به اشیاء به نحو تفصیلی را ادعا نکرده و حتی ـ به گمان ملاصدرا ـ آن را نفی کرده است. ملاصدرا و تابعان او، از جمله علامه طباطبایی در حکمت متعالیه در سه ساحت به علم الهی پرداخته‌اند؛ علم خداوند به ذات خود، علم خداوند به مخلوقات خود در مقام ذات و علم خداوند به مخلوقاتش در مقام فعل. از نظر علامه طباطبایی، علم خدا در هر سه ساحت حضوری است و اشتراک شیخ اشراق و صاحبان حکمت متعالیه در ساحت اول و سوم است و افتراق آنها در عدم توجه شیخ اشراق به علم ذاتی خدا به مخلوقات در مقام ذات می‌باشد. در حکمت متعالیه، علم ذات به اشیاء در مرتبه ذات خدا علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است و قدر مسلم، شیخ اشراق به چنین علمی نپرداخته است. در این مقاله علم الهی از دیدگاه شیخ اشراق مورد بررسی قرار می‌گیرد و با آرای حکمت متعالیه، طبق تقریر علامه طباطبایی به روش عقلی مقایسه می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 141 تا 161
نقد و بررسی آموزة نجات مسیحی از منظر حد نصاب ایمان توحیدی با تأکید بر آراء علامه طباطبائی و آیت‌الله مصباح
نویسنده:
احسان ترکاشوند ، سیدمرتضی هنرمند
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نجات به معنای رستگاری اخروی، مورد توجه ادیان الهی بوده است. نجات مسیحی به‌عنوان آموزه‌ای بنیادین، بر آموزه تثلیث؛ یعنی فیض و رحمت الهی، فدا و قربانی شدن و به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح به‌عنوان خدای مجسم و منجی و روح‌القدس به‌عنوان تداوم‌بخش نجات و معطی حیات جدید استوار است و انسان با اعمال صالح خویش هیچ نقشی در ایجاد و اعدام آن ندارد. براساس روش توصیفی ـ تحلیلی دریافتیم اعتقاد به توحید در الوهیت خداوند، حد نصاب توحید است که هر موحدی باید بدان معتقد باشد؛ پذیرش این مرتبه از توحید مستلزم پذیرش سایر مراتب اعتقادی توحید نیز می‌باشد. اعتقاد به این مراتب به‌صورت عام مجموعی حد نصاب توحید را تشکیل داده و عدم قبول برخی از مراتب، مستلزم عدم رستگاری و نجات بوده، بلکه اگر اعتقاد به سایر مراتب به توحید در الوهیت منتهی نشود، هیچ ارزشی نخواهد داشت. سایر مراتب توحید جزء کمال توحید و خارج از حد نصاب بوده و مستلزم عمل صالح نیز می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 55 تا 65
تحلیل نظریه زبانی علامه طباطبائی در باب زبان دین
نویسنده:
مسعود حاجی‌ربیع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله‌ای که در این اثر به آن می‌پردازیم، زبان قرآن از منظر علامه طباطبائی است. این مسئله از مسائل مهمی است که نقش اساسی در فهم قرآن ایفا می‌کند. با توجه به مبانی اندیشه علامه، زبان قرآن به زبان ظاهر است. زبان ظاهر قرآن به این معناست که با توجه به ساختار آیات قرآن که ناظر به یکدیگرند، مجاز عرفی در واژگان مطرح نیست. از مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش امکان جمع میان نظریه ظاهر و ورود مجاز در فهم قران است با توجه به این نکته که مجاز در بستر تفسیر قرآن به قرآن معنا دارد. روش مقاله تحلیلی و هدف استنباط اندیشه علامه طباطبائی در خصوص زبان قرآن و توجه به اقوال موجود و نقد آنهاست.
صفحات :
از صفحه 79 تا 87
خداگرایی فطری از دیدگاه علامه طباطبایی و جان کالون
نویسنده:
پدیدآور: علی قربانی ؛ استاد راهنما: احمد احمدی ؛ استاد مشاور: محسن جوادی ؛ استاد مشاور: علی اله‌بداشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهمترین موضوع در فلسفه‌ی دین همیشه موضوع خدا بوده است. امروزه نیز دغدغه‌ی اصلی فیلسوفان دین همین موضوع است. یکی از بهترین راهها اگر نگوییم بهترین راه برای رسیدن به خدا راه فطرت است. با توجه به این که بحث فطرت در بین مسلمانان ریشه در آموزه های قرآن دارد، در سنت فلسفه‌ی اسلامی این بحث به مرور از اهمیت بسیار برخوردار گردیده است. در این رساله ابتدا در فصلی تحت عنوان کلیات ضمن بررسی مباحث مقدماتی به بررسی فطرت به عنوان راه رسیدن به خدا و نیز به عنوان برهانی بر وجود خدا پرداخته شده است. باور نگارنده بر این است خدا گرایی و خدا شناسی امری فطری بوده و برای اثبات فطری بودن یک امر نیازی به ثبات عمومیت آن در بین انسانها نیست؛ بلکه وقتی یک امری را در خود با درک و دریافت حضوری می یابیم می توانیم نتیجه بگیریم که هر انسانی می تواند این امر را در درون خود با علم حضوری دریابد. دیدگاههای علامه طباطبایی و جان کالون، هر یک در فصلی جداگانه بررسی شده است. نشان داده شده که علامه طباطبایی نظریه پردازی کاملی درباره‌ی فطرت دارد. بر اساس تعریف وی فطرت عبارت است از ساختار وجودی ویژه‌ی انسان که خداوند او را بدان گونه آفریده است؛ بنابراین وی بحث انسان شناسی خود را مبتنی بر نظریه‌ی فطرت نموده است. همچنین معرفت شناسی وی که در واقع بخشی از انسان شناسی است مبتنی بر نظریه‌ی فطرت است. در این رساله بحثهای انسان شناسی و معرفت شناسی علامه طباطبایی به عنوان تمهید و مدخلی برای بحث خداشناسی و خداگرایی وی مورد بررسی قرار گرفته است و سپس به بیان دیدگاه‌های خاص وی درباره‌ی خداگرایی و خداشناسی پرداخته شده است. در این راستا براهینی که اثبات می‌کند خداگرایی و خداشناسی فطری است، از آثار وی گردآوری و مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. در مواضعی از دیدگاههای علامه دفاع شده و در یک موضع رأی وی مورد نقد قرار گرفته است. درباره‌ دیدگاههای جان کالون نیز پس از معرفی اجمالی کالون و آثار او و تأثیری که روی متفکران بعدی نهاده است، به نظریه ی او موسوم به «حس الوهی» پرداخته شده است. این موضوع با استفاده از کتاب او «مبادی دین مسیحیت» تبیین گردیده است. در ادامه دیدگاه برخی شارحان و پیروان کالون از جمله پلانتینگا و آلستون بررسی و نقد شده است. همچنین به مقایسه بین نظریه‌ی حس الوهی کالون و نظریه‌ی فطری بودن خدا گرایی و خدا شناسی نزد علامه طباطبایی پرداخته و مواضعی که هم سخنی یا تفاوت دیدگاه وجود دارد بررسی و ریشه‌یابی شده است. همچنین دیدگاه معرفت شناسان اصلاح شده با نظریه ی فطرت مقایسه و بررسی شده و نقاط قوت و ضعف آنها آشکار شده است.
بررسی تطبیقی نقش ایمان به معاد در زندگی انسان از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: رقیه احمدیان ؛ استاد راهنما: زهرا کاشانیها ؛ استاد مشاور: عبداله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آنجایی که انسان اشرف مخلوقات و دارای قدرت انتخاب است، و با داشتن عقل بر دیگر موجودات برتری یافته، مانند دیگر موجودات نیست. بشر امروز با دست‌یابی به علم و صنعت و پیشرفت تکنولوژی بحران‌هایی را هم عاید خود کرده است از جمله بحران معنوی است که در اثر سقوط ارزش‌های اخلاقی، تربیت انسان را مورد تهدید قرار داده است و تنها راه مقابله با این بحران‌ها تربیت صحیح بر اساس محور دین می‌باشد از این رو معاد مؤثرترین عامل در جهت تقویت وجدان فردی و تعاملات اجتماعی می‌باشد. روش پژوهش با توجه به اینکه به بررسی تطبیقی تأثیر معاد در زندگی فردی و اجتماعی از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی می‌پردازد، یک مطالعه کیفی با روش تطبیقی انجام شده است و پرسش اصلی اینکه نقش معاد در زندگی فردی و اجتماعی از منظر فیض کاشانی و علامه طباطبایی چگونه است؟ و چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی در مؤلفه‌های آن، میان این دو متفکر وجود دارد؟ یافته‌های پژوهش حاکی از آن است فیض کاشانی معاد را هدفمندی خلقت و اعاده حق بندگان، معرفی می‌کند که آدمی بعد فوت سر از حیات دیگر بیرون می‌آورد و ضرورت ایمان به معاد را عدل الهی و اقتضای حکمت خداوند می‌داند و تلافی است در جهان دیگر نسبت به افراط و تفریط و ظلم و انظلام این جهان. در بعد فردی، به بررسی تأثیر معاد در عمل فردی از جمله تغییر بینش، در کاهش و زدودن ناهنجاری‌های روحی و اخلاقی، کنترل غرایز و شهوات، براساس دیدگاه فیض پرداخته شده است. در بعد اجتماعی، تأثیر معاد در عمل اجتماعی به مسئله مسئولیت‌پذیری، افزایش روحیه کار و تلاش، جهاد و استقامت، کنترل خشم، بر اساس دیدگاه فیض پرداخته شده است همچنین علامه طباطبایی معاد را به معنی برگشتن به سوی خدا و باز گشت اشیاء با تمام وجودشان به چیزی که از آن وجود یافته‌اند معنا می‌کند. در بعد فردی، به بررسی تأثیر معاد در عمل فردی از جمله تغییر بینش، اطمینان و آرامش دل، کنترل غرایز و شهوات، انجام تکالیف الهی.. براساس دیدگاه علامه پرداخته شده است. در بعد اجتماعی، تأثیر معاد در عمل اجتماعی به مسئله مسئولیت‌پذیری، افزایش روحیه کار و تلاش، جهاد و استقامت، کنترل خشم، بر اساس دیدگاه علامه پرداخته شده است.
جایگاه عقل و نقل درمبانی معنی شناسی و تفسیری ابن تیمیه ونقد آن از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: احمدرضا باوقارزعیمی ؛ استاد راهنما: مهدی فرمانیان آرانی ؛ استاد مشاور: علی اله‌بداشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث عقل و نسبت آن با نقل، کارکرد و محدوده عقل، یکی از مباحث مهم و تأثیر گذار در شکل‌گیری آراء و عقاید، مخصوصاً در حوزه دین بوده که در این زمینه افراط و تفریط‌های فراوانی صورت گرفته است. غالب مفسران و متکلمان امامیه در اعتبار عقل برای شناخت اصول و معارف دینی مانند شناخت خدا، نبوت و غیره اتفاق نظر دارند. از طرفی ابن‌تیمیه با حمله به متکلمان که عقل را منبع و ریشه علوم خود قرار داده و ایمان و قرآن را به نوعی تابع عقل می‌دانند، آنان را در اشتباه دانسته و معتقد است که عقل، شرط در معرفت علوم و صلاح عمل است و با وجود عقل، علم و عمل کامل می‌گردد ولی در عین حال مستقل نبوده و از ادراک مسائل عاجز است. پس به عبارتی تا حدودی کارایی عقل را قبول دارد؛ اما در مقام معرفت دینی ارزشی برای عقل قائل نیست. وی در عین اینکه حسن و قبح عقلی را می‌پذیرد، ملازمه آن با شرع را قبول ندارد و در مقام تعارض عقل و نقل، عملاً نقل را مقدم می‌داند، خروجی این تفکر، اتخاذ مبنای عدم حجیت فهم عقل و بدعت و همچنین عدم تأویل صفات خبری است که با این مبنا، جایگاهی برای عقل در نظر گرفته نشده است. پس‌آمدهای این دیدگاه، شکل‌گیری تفکری است که با اکتفا به ظواهر و عدم رجوع به موضوع عقلانیت و تأویل، مسئله تعطیل در فهم مفاهیم وحیانی به ویژه صفات خبری و ایضاً تکفیر را نهادینه کرده‌اند. علامه طباطبایی با تعریف عقل به اینکه عقل مبدئی درک کننده تصدیق‌های کلی و احکام عمومی است، این نیرو را همواره همراه آدمی دانسته و عقلانیت را نوعی هماهنگی با فطرت می‌داند. از نگاه علامه، ‌عقل علاوه بر مفتاح بودن دین، نسبت به اصل حقیقت دین، مصباح نیز هست در حالی که از نگاه ابن‌تیمیه نهایت جایگاه عقل در معرفت دینی، مفتاح بودن آن است و پس از آن باید مانند اصحاب حدیث به نقل تمسک کرد؛ بنابراین می‌توان گفت تفاوت دیدگاه علامه با ابن‌تیمیه علاوه بر مبنایی بودن، در ملازمات آن نیز هست. از جمله این ملازمات، پذیرش یا عدم پذیرش مساله تأویل است. در این تحقیق دیدگاه‌های معناشناسانه ابن‌تیمیه درباره عقل و نقل و نوع تأثیر گذاری این نظریات درتفسیر و تأویل آیات قران بررسی می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 4261