جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4261
بدن اخروی از دیدگاه صدرالمتالهین و مقایسه آن با علامه طباطبایی
نویسنده:
حسن بطحائی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کیفیت بدن اخروی ازمباحث مهم معاد جسمانی است.پرسش این است که آیا بدن محشور در آخرت, عنصری یا مثالی است ویا به طور کلی بابدن دنیوی ومثالی تفاوت دارد؟ ملاصدرا براساس مبانی عقلی از جمله اصالت وجود، تشکیک در وجود، تشخص وجود ، حرکت جوهری، تجرد خیال در صدداثبات عینیت بدن اخروی ودنیوی برآمده است ولی آنچه موفق به اثبات آن شده است بدن اخروی به وجود ملکوتی مثالی است . علامه طباطبایی از پیروان حکمت متعالیه با استناد به برخی از دلایل وحیانی ومبانی عقلی از جمله,قاعده حکم الامثال,تلازم نفس و بدن,تبعیت جسد از نفس, اصیل بودن نفس درهویت آدمی, معتقد است آنچه که در قیامت برای پاداش کیفر ضروری است همانندی در انسان بودن است که با وجود نفس محقق می شود ولازم نیست بدن اخروی در همه اجزاء وصفات عین بدن دنیوی باشد, از این رو بدن اخروی مثل بدن دنیوی است اگرچه از نظر نفسانی,انسان محشور در قیامت عین انسان دنیوی است .پایبندی به مبانی حکمت متعالیه واستناد به دلایل نقلی از مشترکات این دو حکیم در تبیین بدن اخروی است ولی اعتماد بیشتر علامه به دلایل نقلی وحضور و تبعیت بدن ازنفس در عالم آخرت مطلبی است که دیدگاه علامه را از ملاصدرا متمایز می کند که در این پژوهش با توجه به آثار فلسفی و تفسیری این دوحکیم مورد تحلیل و نقد و ارزیابی قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 51
معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت نزد علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
فاطمه کوکرم، عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریۀ انسان کامل از دیرباز همواره مورد توجه و علاقۀ اندیشمندان بزرگ بوده است و این موضوع یکی از مهم­ترین ارکان عرفان اسلامی است. انسان کامل،ویژگی‌های متعددی دارد واز مهم‌ترین ویژگی­ها،خصیصۀ ولایت است. دراین جستاردرصددیم تا ولایت انسان کامل راازدیدگاه علامه طباطبایی بررسی کنیم و پرسش اساسی این پژوهش آن است که معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی چیست؟ از دیدگاه علامه فقط خدا ولایت دارد و تنها ولی، خداوند است و به این دلیل به نظر او ولیّ خدا به کسی گفته می­شودک به مقام ولایت الهی رسیده باشد. ضرورت انسان کامل تنها برای عالم انسانی نیست، بلکه ضرورتش برای کل عالم است، یعنی انسان نه تنها برای طی مراتب کمال به انسان کامل نیاز دارد، بلکه کل عالم برای بقا و حفظش نیاز به انسان کامل دارد. علامه هر یک از موجودات عالم را اسمی از اسمای الهی می­داند که در میان آن­ ها «انسان» جامع جمیع همۀ اسمای الهی است. دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. نگارندگان علاوه برضرورت وجودی انسان کامل که غالباً محو مباحث ضرورت وجود انسان کامل درعالم پیرامون این موضوع بحث می­شود، به ضرورت سلوکی وضرورت معرفتی انسان کامل نیز پرداخته‌اند وهریک ازضرورت­های سه­ گانه دلایلی جهت اثبات ضرورت وجود انسان کامل درعالم هستند. 2. علامه طباطبایی درکتاب‌المیزان به تبیین چهارقسم ازاقسام ولایت پرداخته است که عبارتنداز: ولایت تکوینی خداوند، ولایت تشریعی خداوند،ولایت تشریعی پیامبر(ص) و ولایت تشریعی علوی. 3. نگارندگان دو کارکرد کلامی و معرفتی ولایت را از آثار علامه طباطبایی استنباط نموده ­اند.
آثار اعتقاد به پلورالیسم دینی در متدیّنین از دیدگاه علامه طباطبایی و دکتر حسین نصر
نویسنده:
آسیه بیستونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آن جا که نوع نگرش متدیّنان، نسبت به پلورالیسم دینی در زندگی آنان تأثیر بسزایی داشته و در تعاملات اجتماعی روزمره و در برخورد با طرفداران ادیان و مذاهب دیگر کاربرد دارد و نیز با توجه به اینکه برداشت های متفاوت از این مساله می تواند درقلمرو اقتصاد، سیاست، فرهنگ ودین تأثیرگذار باشد ، در این پژوهش قصد داریم آثار اعتقاد به پلورالیسم دینی در متدیّنان را مورد بررسی قرار دهیم. لذا با تکیه بر آرای دو تن از متفکران شیعه یعنی علامه سید محمد حسین طباطبایی و دکتر حسین نصر، ابتدا تقریر مشخّصی از پلورالیسم دینی ارائه نموده و سپس آثار اعتقاد به آن را در متدیّنین بررسی می کنیم.
روش‌ شناسي تاريخي علّامه طباطبائي در «تفسير الميزان»
نویسنده:
محمدحسن احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علّامه طباطبائي در تفسير خود، از تاريخ بهره برده و قبول تحريف عهدين، ايشان را از مراجعه به عهدين بازنداشته است. بهره گيري از تواتر تاريخي، نقل مطالب تاريخي عهدين در تفسير، براي تأييد يافته هاي تفسيري يا براي مقايسه بين گزارش ها و يا براي نقد و رد آنها روش متداول علّامه است. بررسي رويکرد تاريخي مؤلف «الميزان» در دو حوزة گزارش هاي تاريخي در قالب اخبار آحاد و متواترهاي تاريخي دو حوزة کاملاً مستقل است. بهره گيري علّامه طباطبائي از تواتر در تفسير، نوع رويکرد ايشان در مواجهه با گزارش هاي تاريخي(اخبار آحاد) و نقد متني گزارش هاي تاريخي سه بخش مستقل اين مقاله است. آنچه در مجموع، در روش تاريخي مرحوم علّامه مشهود است اين است که ايشان توانسته ارزش و جايگاه تاريخ در تفسير را از نوعي انزواي تفسيري بيرون آورد و رويکرد حاکم بر تفسير يعني تاريخ گريزي را به سمت اعتدال پيش برد.
بررسی تطبیقی نمودهای خودشکوفایی در قرآن و روان‌شناسی
نویسنده:
علیرضا بخشایش
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
افراد در جامعه با یکدیگر متفاوتند. هر کدام هدف خاصی را دنبال می­کنند و بر این اساس هدف، روش و مسیر متفاوتی را در زندگی انتخاب می­کنند. برخی افراد، بسیار معتقد و مستحکم هستند و در عین حال که در زندگی شخصی موفق­اند و استعدادهای وجودی خود را شکوفا کرده­اند، در جامعه نیز افرادی خلاق و حامی دیگران هستند. آنها انسان­های کامل و خود ساخته‌ای هستند که در روان­شناسی انسان­گرایی (نیروی سوم)، به آنها انسان‌های خودشکوفا گفته می­شود. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه­ای به توصیف ویژگی­های خودشکوفایان از منظر قرآن و روان­شناسی پرداخته می­شود و در عین حال، کوشش می­شود تا معیارهای جامعی بر اساس آیات قرآن برای خودشکوفایی ارائه گردد. با بررسی جامع آیات در تفاسیر قرآن، نتایج مؤید آن است که انسان کامل، انسانی است که علاوه بر انجام واجباتی مانند نماز، زکات و ترک گناه و معصیت، مسؤولیت­هایی را بر عهده می­گیرد که فراتر از وظایف مؤمنان است. او کسی است که در جهت تکامل فردی و اجتماعی می­کوشد. با توجه به جامع بودن دیدگاه قرآن و نظر به جهانی بودن رسالت آن، شایسته است که دیدگاه قرآن به­جای نظریه­های مطرح شده توسط بشر در زمینه خودشکوفایی استفاده شود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 72
آراء عرفانی علامه طباطبایی (با تأکید بر رساله الولایه)
نویسنده:
فاطمه آریناهی ایستادگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
توحید افعالی از دیدگاه نورسی و نقد و بررسی آن (با تاکید بر دیدگاه مرحوم علامه طباطبائی و آیه الله جوادی آملی)
نویسنده:
فرمان کیزماز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی مبانی دو مکتب بزرگ اسلامی (شیعه و اهل سنت) در مسئله توحید افعالی از نظر عقلانیت آن دو می باشد. در این زمینه از جانب اهل سنت، آثار بدیع الزمان سعید نورسی، به دلیل عصری بودن و جامعیت آن در مسئله توحید، شایان ترجیح بود. لذا مطالب بر اساس چیدمان آقای نورسی فصل بندی شد و متن اصلی تحقیق قرار گرفته است و برای تحلیل و نقد و بررسی آن بر اساس اندیشه و دیدگاه های علامه طباطبائی و استاد جوادی آملی در توحید افعالی، به تحقیق حاضر پرداخته شد. در این تحقیق آراء و مبانی مکاتب کلامی و فلسفی در مسئله توحید؛ بالاخص مبانی و مولفه های توحید افعالی؛ ادله عقلی و نقلی توحید افعالی و تحلیل فراورده ها و نتایج توحید افعالی از قبیل مسائل خیر و شر، جبر و اختیار، هدایت و اضلال، و سعادت و شقاوت انسان، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در روش تحقیق پژوهش حاضر، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و مبانی دو مکتب تشیع و اهل سنت، از دیدگاه عقلانیت دو مکتب مورد بحث و بررسی قرار داده شد و در مسئله توحید افعالی، هر دو دیدگاه روشن گردید. آنچه از تحقیق حاضر به دست آمده است، این است که نورسی از نظ روش، همان روش متکلمین را دنبال کرده و ادله ای که بر آنها تکیه می کند، بیشتر مشاهدات و تجربیات و تمثیلات است و در کنار اینها برهان انی و استقراء و تمثیل را بر عکس اعتقادات اهل منطق، یقین آور می داند. در حالی که علامه طباطبائی و جوادی آملی، مشرب فلاسفه را دنبال کرده اند و از نظر ارزش و یقین آور بودن یک برهان، برهان لمی و برهان انی که از دو معلول متلازمین به دست می آید را یقیق آور می دانند و آن را به ادله و براهین دیگر ترجیح می دهند. بعلاوه، همچون اهل منطق معتقد به یقین آور نبودن و بی کفایتی برهان ان مطلق، تمثیل و استقراء نیز تاکید می کنند. بنابر یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که نورسی، هر چند در حل مسائل بیشتر به عقلانیت تکیه کرده و تجدید نظرهای جدید و نسبتا خوبی ارائه داده است و به همین علت تابعینش وی را مجدد دین ملقب کرده اند. اما از نظر علمی نتوانست خیلی از حیطه افکار گذشتگان خود قامی فراتر بردارد. در حالی که تطور و تجدد علوم عقلی در آثار علامه طباطبائی و استاد جوادی به وضوح دیده می شود. مثلا در تعریف «علم»، از حصول صورت شیء در نزد عقل، مراحلی طی شده است و در حال حاضر اعتقاد بر این شده است که «علم» یک امر وجودی است که مسائل بسیاری را به دنبال خود تغییر می دهد. هم چنین مسئله «امکان»، از امکان ما هوی تا امکان فقری و از آن به عین الربط بودن موجودات و بعد به دیدگاه عرفا، عین ظهور و تجلی و آیه بودن موجودات تطور یافته است. این نشان می دهد که مکتب تشیع از پویائی و تکامل خاصی برخوردار است که در مکاتب دیگر یا اصلا دیده نمی شود و یا به ندرت مشاهده می گردد.
رابطه باید و هست از دیدگاه علامه طباطبائی،‌ شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
علی‌رضا ناصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگر اصول و احکام اخلاقی را بر پایه اموری واقعی استوار بدانیم و معتقد به یک نظام اخلاقی مطابق با نظام تکوین و هماهنگ با قوانین جاری در آن باشیم در این صورت یک نظام اخلاقی معقول و موجه داریم که می توانیم در مورد آن به بحث و گفتگو بنشینیم و اصول و احکام مطرح شده در آن را در بوته نقد بگذاریم. اما اگر راهی غیر از این را پیمودیم به هر نحوی که باشد آن نظام اخلاقی معقولیت خود را از دست می دهند و نمی توان در مورد آن با ابزار عقل و اندیشه به قضاوت نشست و درباره اصول و احکام آن داوری نمود در صورت اول ما یکسری اصول ثابت کلی و دایمی داریم که منطبق بر امور عینی و نفس الامری هستند و به تعبیر دیگ یک نظام اخلاقی مطلق داریم. در غیر این صورت احکام اخلاقی یا اموری کاملا بی معنا و نامعقول هستند و یا ناشی از احساسات و امیال فردی و گروهی می باشند که منجر به نسبیت گرایی در اخلاق می شود. بحث از رابطه باید و هست ناظر به همین مساله می باشد که آیا می توان از هست ها و واقعیت ها بایدها و احکام اخلاقی را نتیجه گرفت و آنها را بر پایه هست ها توجیه نمود یا اینکه میان این دو سدی نفوذناپذیر وجود دارد که هرگونه ارتباطی میان آندو را ناممکن می کند. ما در این تحقیق نظرات سه تن از فیلسوفان معاصر یعنی علامه طباطبائی شهید مطهری و استاد مصباح یزدی را منعکس نموده ایم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که آن سه بزرگوار علی رغم اختلاف نظر در برخی مسایل صورت اول را برگزیده اند و قائل به ارتباط میان باید و هست می باشند.
رابطه واقع و ارزش در آراء فخر رازی، مهدی نراقی و علامه طباطبایی
نویسنده:
وحید یادگاری سرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه میان واقع و ارزش یکی از مسائل مهم فلسفه اخلاق معاصر است؛ بنابراینبررسی آن در میان آراء متفکران اسلامی ضروری به نظر می‌رسد با بررسی مبانی فکری و فلسفی سه تن از متفکران اسلامی مانند فخر رازی، مهدی نراقی و علامه طباطبایی در صدد بیان آراء ایشان درباره هست و باید‌های اخلاقی و رابطه میان آن دو هستیم. فخر رازی با بیان نظریه امر الهی، نفس انسان و احکام آن به عنوان واقع اخلاق اسلامی و ستایش، سرزنش، پاداش و عقاب به عنوان ارزش‌های اخلاقی، رابطه میان واقع و ارزش‌ها را رابطه‌ای هستی‌شناسانه تفسیر کردند و هم‌چنین در نظام اخلاقی مهدی نراقی نفس انسان، قوای نفسانی و احکام نفس را به عنوان واقع اخلاقی، فضیلت و رذیلت‌ها همان باید، نباید و ارزش‌های اخلاقی است. ایشان قائل به رابطه‌ای روان‌شناسانه میانواقع و ارزش‌ها است و در نهایت علامه طباطبایی در نظریه اعتباریات خویش، مرتبه‌ای از نفس ناقص انسان و قوای نفسانی و شئوناتش مانند نیازها و خواسته‌هایش را به عنوان واقع نظام اخلاقی و اعتبار باید و نبایدها را به عنوان ارزش‌های اخلاقی می‌داند و معرفت به واقع اخلاق را ملزم به معرفت به باید و نباید و یا ارزش‌های اخلاقی می‌داند. بنابراین علامه طباطبایی یک رابطه معرفت‌شناسانه میان واقع و ارزش قائل است. در نتیجه ضروری به نظر می‌رسد علاوه بر رابطه منطقی واقع و ارزش یک سری از روابط دیگر میان واقع و ارزش-های اخلاقی قابل بررسی است. اعتبارسازی باید و نباید یا معرفت به ارزش‌ها به مرور زمان و با تجربه کافی دقیق و صحیح خواهد بود و تمام بشر به طور فطری از این نوع معرفت برخوردار هستند. نباید تصور شود میان واقع و ارزش‌های اخلاقی اگر رابطه منطقی نباشد می‌توان هر باید و نباید یا ارزش‌های اخلاقی را از هر کجا به دست آورد.در نهایت با بررسی نظریه اخلاقی این سه متفکر اسلامی می‌تواند فهمید این طور نیست که میان واقع و ارزش فقط رابطه منطقی وجود داشته باشد و اگر آن رابطه با استدلالات فلسفی یا کلامی مورد خدشه قرار بگیرد ارزش‌ها از واقعیات جدا شده و هیچ نوع رابطه‌ایمیان آن‌ها وجود ندارد. بلکه انواع متفاوتی از روابط میان واقع و ارزش‌ها می‌توان یافت.
بررسی وحی و نبوت از دیدگاه فارابی و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
رضا حق طلب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پدیده وحی و نبوت یکی از پایه های اصیل ادیان الهی توحیدی است. و از جملهاز آموزه ها و مفاهیم دینی هستند که بیش از هر مفهوم دیگری مورد تحلیل بررسی قرار گرفت، و چیستی و چگونگی وحی همواره مورد سوال بشر بوده است. در این گفتار با کنکاش در آثار دو اندیشمنداسلامی یعنی فارابی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان فیلسوف عقل گرا و فیلسوف نقل بر مستندات آیات قرآنی، نظریه وحی و نبوت مورد بررسی تطبیقی قرار می گیرد. در این مقال در پی آنیم که با وجود افتراقات این دو فیلسوف چه اشتراکاتی در نظریه وحیانی آنها وجود دارد؟ ازنظر فارابی نبی پس از رسیدن به مرحله عقل مستفاد با عقل فعال متحد می شود و بین او و عقل فعال واسطه ای نیست، در نتیجه معارف از عقل فعال به او افاضه می شود، این افاضه همان وحی است. به نظر علامه طباطبایی ادراک و تلقی نبی از غیب، همان است که در زبان قرآن وحی نامیده می شود و آن حالتی که انسان از وحی می گیرد، نبوت خوانده می شود. و تلقی علامه از وحی و نبوت مبانی وجود شناسی، معرفت شناسی، و انسان شناسی، و نظام فکری ام مبتنی است. و رایطه خاص میان خدا و فرشته وحی و نفس پیامبر از دسترس کامل علم حصولی ما به دور است. بنابراین، در هر دو نظریه وحی دسترسی به عالم غیب است و غیب همان معارف الهی است که از جنس شهود و علوم حضوری استو پیامبر به آن دسترسی پیدا می کند، بنابراین در هر دو نظریه، وحی را موهبتی الهی می دانند و عقل در هر دو موضوعیت دارد.
  • تعداد رکورد ها : 4261