جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4570
نقش باورهای کلامی در معنویت با تاکید بر آراء علامه محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی یارمحمدی استاد راهنما: عباس ایزدپناه استاد راهنما: سید احمدرضا شاهرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر دستگاه معنوی، بر مجموعه‌ای از نظام‌های توصیفی و تجویزی ازجمله باورهای کلامی مبتنی است. پژوهش حاضر با روش گردآوری کتابخانه‌ای و شیوه اندیشه‌ورزی توصیفی، تحلیلی و استنتاجی و رویکردی ایجابی در تلاش است تا باورهای کلامی معطوف به معنویت را استخراج و معنویت مطلوب مبتنی بر آنان را با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی تبیین کند. نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که معنویت نوعی وضعیتی وجودی در انسان و حاصل باور، توجه و ارتباط با بُعد فرامادی انسان و جهان است. در اندیشه علامه طباطبایی معنویت مطلوب فراورده‌ای مبتنی بر اصالت عالم معنا و مدارج باطنی انسان است که به‌مثابه کمالی انسانی و معطوف به قرب الهی، با حرکت جوهری وجود انسان را متعین می‌سازد. این پدیده هویتی متطور و مشکک، مبتنی بر دین، ملازم با عدالت، عقلانیت و اخلاق محور دارد. منبع معنا به‌مثابه بنیان معنویت، هویتی متشخص و شخص‌وار دارد که در عین فرا‌بودگی، درون‌بوده و واجد صفاتی نظیر طهارت و قدسیت، شایستگی عبادت و خیر محض است. تشخص و شخص‌وارگی در کنار شایستگی عبادت، بستر پرستش و ارتباطی از جنس من-تو را فراهم می‌کند. فرا‌‌بودگی، مانع زمینی شدن معنویت و درون‌بودگی، عامل نزدیکی و پیوند با سالک معنوی است و قدسیت منبع معنا، در کل دستگاه معنوی تسری می‌یابد. این پژوهش مدعی است که دین خصوصا در دستگاه فکری علامه طباطبایی برای وصول به معنویت، لازم، کافی و نیاز به آن همیشگی است. راهنمای معنوی واجد صفاتی نظیر جامعیت علمی، راهبری باطنی، عصمت، رأفت و مهربانی و در یک‌کلام انسان کامل است. معنویت مطلوب به‌مثابه امتداد سیر معنوی در قالب معاد و تجسم اعمال -و نه تناسخ- محقق می‌شود. باور به معاد، فصل ممیز معنویت دینی و مدرن است و ضمانت اجرایی لازم برای پایبندی به مناسک معنوی را فراهم می‌آورد.
نقش حقوقی زن در تعالی خانواده از منظر علامه طباطبایی(ره) و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: آمنه سادات هاشمی نسب گرجی استاد راهنما: محمد ابراهیم نتاج استاد مشاور: رامین فغانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله با رویکرد تحقیق در زمینه آثار علامه طباطبایی و آیت‌الله جوادی آملی به بررسی جایگاه حقوقی زن و تاثیر آن بر رشد و تعالی خانواده در منظر علامه طباطبایی (ره) و آیت‌الله جوادی آملی می‌پردازد که در حقیقت پژوهش در قرآن، روایات و سیره‌ی پیامبر(ص) و معصومین (ع) می‌باشد. آیا علامه طباطبایی(ره) در آثار خود به جایگاهی برای نقش حقوقی زن در تعالی خانواده پرداخته-اند؟ آیا استاد جوادی آملی در آثار خود به جایگاهی برای نقش حقوقی زن در تعالی خانواده پرداخته-اند؟
بررسی آیات مستثنیات سوره ی انعام بر اساس نظریه سیاق محور علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: معصومه قدمگاهی استاد راهنما: سهیلا پیروزفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسیاری از دانشمندان معتقدند از جمله دانش های علوم قرآنی که نقش قابل توجهی در تفسیر دارد، شناخت مکی و مدنی است. دانشمندان فوایدی از جمله آگاهی از مدلول صحیح و رفع ابهام از چهره مفاهیم آیات الهی و نقد دیدگاههای مفسران در برداشت از برخی آیات را برای این دانش مطرح کرده اند.در میــان عالمــان برخی بــه نــزول گسســته آیــات معتقد هستند و این امکان را مطرح کرده اند که در برخی از سور مکی آیات مدنی و در برخی سور مدنی آیات مکی آمده است. بــر این مبنا، دیدگاه وجود آیـات مسـتثنیات در سوره ها شکل گرفته است. (الاتقان1394ق ، ج1 ص47-55) بر اساس آنچه در اختیار است، در گزارش های صحابه و تابعیان در قرن اول اثری از وجود مستثنیات در سوره ها نیست در میان آثار موجود، در سده دوم اولین کسی که به این بحث پرداخته مقاتل بن سلیمان (150ق) است. این بحث به تدریج در قرن چهارم و پنجم رو به افزایش نهاده و در قرن ششم و هفتم بر اساس اجتهاد مفسّران به اوج خود رسید . به نظر می‌رسد ادعای وجود آیـات مسـتثنیات در این حد وسیع از پشـتوانه روایـی صحیحـی برخـوردار نیست. در این زمینه زرکشی و سیوطی به نقل از قاضی ابو بکر می‌گویند: « مکّی و مدنی آیات و سور با مراجعه به محفوظات صحابه و تابعین شناخته می‌شود. از پیامبر اکرم(ص) در این باره چیزی نرسیده است زیرا وی به این کار مأمور نبود...» (زرکشی1376ق ،ج1،ص191-192) ( الاتقان1394ق ، ج 1،ص38) بر این اساس می توان گفت: ادله و روایات مورد استناد به مستثناء بودن برخی آیات؛ دارای آسیب‌هایی نظیر، ضعف متن و سند، تعارض، اجتهاد شخصی مفسر، روایت از غیر معصوم، خلـط معیارهـای مکـی و مدنـی ، اسـباب نـزول جعلـی بوده و قابل اعتماد نیستند. افزون بر این، وجود آیات مدنی در سوره‌های مکی و عکس آن، برخلاف اصل است و تا روایت صحیحی آن را تایید نکند پذیرفتنی نیست (رشید رضا 1354هـ ، ج7، ص284) ( التمهید1428، ج1، ص170) از جمله سوره هایی که ادعای وجود آیات مستثنیات در آن شده سوره انعام است. اگرچه ، طبق نظر اکثر مفسران سوره انعام از جمله سور مکی بشمار می آید. ( التحریر والتنویر، ج 7، ص 121) ( المیزان، ج 7، ص 2) ( المکی والمدنی فی القرآن، ج 1، ص 350) اما جمعی از قرآن پژوهان به اختلاف تا 9 آیه این سوره ( آیات 20، 23، 91 ،93، 114، 141،151 ،152،153) (التمهید1428، ج1، ص171- 178) را با اجتهاد یا با تکیه بر روایاتی استثناء کرده و آن‌ها را مدنی دانسته‌اند . ( الوسی، ج4، ص72) (تفسیر مراغی، ج7، ص69) (التمهید1428، ج1، ص171- 178) اما روایات فراوانی که نزول همه سوره را به یکباره در مکه می‌داند، این نظر را سست می‌کند،( الدرالمنثور، ج 3، ص 243- 346) ( نورالثقلین، ج 1، ص 696) ( المکی والمدنی فی القرآن، ج 1، ص 290، 297) تدبر در سیاق ، در کنار بهره گیری از ارتباط آیات مرتبط، جهت رسیدن به مقصود خداوند متعال از کارآمد ترین ابزارهای فهم آیات است. علامه طباطبایی نیز درسرتاسر تفسیر المیزان به صورت جدی از آن بهره فراوان گرفته است و نقش آن دربسیاری از استدلال ها و نتیجه گیری های مفسر به روشنی آشکار است. ایشان در این زمینه می فرمایند: « سیاق استوارترین و گویاترین دلیل برای بیان معنا و فهم مراد متکلم است. (طباطبایی،1417،ج6، ص116) از این رو ایشان با توجه به در نظر گرفتن سیاق و ارتباط بین آیات در سوره انعام ، استثنای آیات را رد کرده است. و در ذیل تفسیر این سوره می فرمایند: « سوره انعام مکی و دارای سیاق واحد است» (طباطبایی1422، ج7، ص 5) علامه طباطبایی در ذیل آیه (وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ) (انعام/ 141) با توجه به سیاق آیات می فرمایند: «سیاق عبارت ( وَ آتُوا حَقَّهُ یَومَ حَصادِهِ ) بر صدقه دلالت دارد. قبل از عبارت (وَ آتُوا حَقَّهُ یَومَ حَصادِهِ ) چنین آمده است: ( وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ) در این آیات از باغهای انگور و درختان میوه از جمله خرما، زیتون و انار سخن به میان آورده است و در ادامه بیان می‌کند که در هنگام جمع آوری محصول باید مقداری از آن را به بینوایان بدهید، این در حالی است که بسیاری از مفسّران بر این نظر هستند که در درختان میوه و خصوصاً زیتون و انار زکات واجب و شرعی معنا ندارد. (طباطبایی1422، ج2، ص 353) بنابراین نوشتار حاضر برآنست ضمن ساختارشناسی سوره انعام و توجه به ارتباط و ربط و فصل بین آیات سوره ، به بررسی دیدگاه ها در باره مکی یا مدنی بودن و تحلیل چرایی استثنا شدن بعضی از آیات سوره پرداخته و با بهره گیری از دیدگاه های مفسران به خصوص نظریه سیاق محور علامه طباطبایی مبنی بر هماهنگی موجود بین آیات کل سوره، به نقد و بررسی دیدگاه مستثنیات در این سوره بپردازد و با توجه به روایات فراوانی که نزول همه سوره را به یکباره در مکه دانسته اند، نظر قائلان به وجود آیات استثناء در این سوره بررسی شود.
تبیین حکمت خداوند و کاربست‌های اعتقادی آن در قرآن با تأکید بر آراء علامه‌طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محمد نخعی مقدم استاد راهنما: محمدرضا امامی‌نیا استاد مشاور: ابوالحسن غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله صفات خداوند در قرآن، حکمت است که در آخر تعدادی از آیات قرآن، خداوند متعال به وصف حکیم، توصیف گردیده است؛ شناخت این صفت و کاربستهای آن در قرآن به انسان معرفت و شناخت عمیق‌تری نسبت به خداوند متعال می‌دهد. تأکید مکرر قرآن در انتهای آیات متعدد بر حکیم بودن خداوند متعال، از پیام مهمی به بندگان حکایت دارد و آن پیام این است که توجه به این صفت الهی آثار ارزشمندی برای انسان در ساحت اخلاق، رفتار و سبک زندگی خواهد داشت؛ آنچه بیشتر به این مهم کمک می‌کند، بررسی کاربست‌های اعتقادی حکمت خداوند متعال در قرآن است. اعتقاد انسان به یک واقعیت مانند حکیم بودن حق تعالی دارای امتداد و به تعبیری کارکردهای اعتقادی است که اعتقاد اولی همچون زیربنایی برای بینش‌های منبعث از آن اعتقادات اساسی و اصلی است. بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی& حکمت خداوند در قرآن به معنای اتقان صنع است و در سه ساحت خداشناسی، راهنماشناسی و معادشناسی دارای کاربست اعتقادی است؛ در ساحت خداشناسی کاربستهای اعتقادی این صفت در اثبات توحید، ربوبیت تکوینی، ربوبیت تشریعی، عدالت خداوند، توبه‌پذیری حق تعالی قابل مشاهده است و در ساحت راهنماشناسی کاربستهای اعتقادی این صفت اثبات ضرورت وجود انبیاء و عصمت ایشان است؛ همچنین در ساحت معادشناسی کاربستهای اعتقادی قابل مشاهده از حکمت خداوند در قرآن، اثبات امکان و ضرورت معاد و حسابرسی روز قیامت می‌باشد. نتایج مذکور با روش تحقیق به شکل کتابخانه‌ای بدست آمد که با توجه به این نتایج، تبیینی صحیح از معنای صفت حکمت خداوند قابل ارائه است.
حیات معقول از نگاه علامه جعفری و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: سیدعلی زارعی استاد راهنما: سید محمد تقی شاکری استاد مشاور: مجید قربانعلی دولابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فهم حیات معقول، مؤلفه‌ها و ویژگی‌های آن به دلیل آنکه نقش اساسی در دستیابی انسان به سعادت دارد، لازم و ضروری است، لذا تحقیق حاضر با روش کتابخانه‌ای و با رویکرد توصیفی - تحلیلی حیات معقول از نگاه علامه جعفری و علامه طباطبایی را مورد بحث قرار داده و نتیجه تحقیق بیانگر آن است که: طبق دیدگاه علامه جعفری، حیات معقول موهبتی است که ارزشی ذاتی داشته و هر موجود جانداری طبق اصل صیانت ذات با تمام نیروها و امکاناتی که دارد در حفظ و بقاء آن می‌کوشد و عقل و شرع نیز آن را تأیید و تأکید می‌نمایند. طبق دیدگاه علامه طباطبایی، تمامی موجودات و از آن جمله انسان در زندگیش به سوی آن هدفی که برای آن آفریده شده، هدایت شده است و در خلقتش به هر جهاز و ابزاری هم که در رسیدن به آن هدف نیازمند است مجهز گشته و زندگی با قوام و سعادتمندانه‌اش، آن قسم زندگی‌ای است که اعمال حیاتی آن منطبق با خلقت و فطرت باشد. قرآن کریم این زندگی سعادتمندانه و ایده‌آل را حیات طیبه نامگذاری کرده است، حیاتی که ایمان و عمل صالح دو رکن اساسی آن به شمار می‌رود. به عبارت دیگر اگر کسی ایمان داشته باشد و دست به اعمال صالح بزند از حیات طیبه برخوردار خواهد شد. در مجموع با استفاده از نظر علامه طباطبایی و علامه جعفری می‌توان گفت که: حیات معقول، حیات هدفمند، آگاهانه، دیگرگرایانه، کمال‌گرایانه، سعادت‌جویانه، عقلایی و مطابق با فطرت است. در حیات معقول، انسان از منِ طبیعی خود به سوی منِ حقیقی‌اش در حرکت است، به ارزش‌های حیات خویش آگاهی دارد، حیات معقول حیاتی است که در آن زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، ‌تربیتی، حقوقی و اخلاقی، همگی بر پایه عقل و فطرت و در مسیر دستیابی به سعادت حقیقی طرح‌ریزی می‌شوند.
تأثیر مرگ‌اندیشی بر معناداری زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: سکینه برقبانی استاد راهنما: محمد رضا ارشادی نیا استاد مشاور: احمد رزم خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معناداری زندگی از موضوعات مهمی است که ذهن بشر را به خود مشغول نموده، بشر به دنبال این است که چه عواملی باعث معناداری زندگی می‌شود. یکی از این عوامل معناداری زندگی اندیشه در باب مرگ است. این پژوهش با روش همبستگی مفهومی به رابطه‌ی معناداری زندگی و مرگ‌اندیشی از دیدگاه علامه طباطبایی که ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند، می‌پردازد. معمولاً معناداری زندگی به سه معنای هدف، ارزش و کارکرد به کار می‌رود. در این نوشتار دیدگاه علامه طباطبایی از جهت کارکرد تبیین می‌گردد و ارتباط معناداری با مرگ‌اندیشی از این زاویه مورد بررسی قرار می‌گیرد. ایشان بر اساس اعتقاد به مبدأ و معاد، مرگ‌اندیشی را عامل مهمی در معناداری زندگی انسان می‌داند.که زندگی انسان را معنادار می‌سازد و انگیزه و شوق انجام عمل صالح و اجرای قوانین الهی را در وی ایجاد می‌کند.‌ مرگ‌اندیشی بر تمام رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تأثیر می‌گذارد. چون تمام اعمال انسان در جهت رسیدن به هدف نهایی زندگی‌اش معنا پیدا می‌کند و چنین زندگی معناداری از کارکردهای بسیاری در حوزه‌های ارتباطی انسان با خود، دیگران، عالم طبیعت و خداوند برخوردار است.
بررسی مقایسه‌ای مکی و مدنی بودن سوره نحل با محوریت نظر سیاق محورِ علامه طباطبایی و دیگر مفسران
نویسنده:
پدیدآور: زهرا حسن پور استاد راهنما: عباس اسماعیلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت مکی و مدنی آیات و سور قرآن کریم از دیرباز از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در عصر حاضر نیز به علت ظهور دیدگاه‌های جدید و افکار بدیع در این حوزه، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا کرده است. نوشتار پیش رو به جهت تقویت وزنه‌ی سیاق محوری علامه طباطبایی و به روش توصیفی تحلیلی با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای انجام شده است. پس از انجام پژوهش و بررسی یازده آیه از آیات سوره‌ی نحل که در بررسی اولیه‌ی علامه طباطبایی مستثنی به شمار آمده‌اند، تفوق دیدگاه سیاق محوری علامه طباطبایی بر روایت محوری مشهور تقویت شده و شاهد این حقیقت بودیم که گستره‌ی فهم تدبری در آیات قرآن کریم، با استفاده از روش سیاق محوری بسیار وسیع‌تر شده و بابی که با حاکمیت روایات بعضاً معارض با معنای آیات و متعارض با یکدیگر بر تفسیر، به نظر بسته می‌آمد، فراروی محقق قرآن گشوده می‌شود.
مقایسه و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی پیرامون افاضه و استفاضه
نویسنده:
پدیدآور: آرزو احمدی استاد راهنما: فروغ السادات رحیم پور استاد مشاور: مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث پیرامون مسئله فیض و افاضه و استفاضه از جمله مباحث مهم در فلسفه و کلام اسلامی است. نظریه فیض از باسابقه ترین مباحث فلسفی است و مقصود از آن این است که از آن جا که هستی حقیقی تنها منحصر در خداوند است و خارج از گستره ی هستی اش هیچ هستی متصور نیست بنابراین افعال خداوند معلل به اغراض نبوده، هدفی جز ذات متعالیش ندارد و از آن روی که ذات هستی بخش خداوند پیوسته و جاودان است فاعلیت او بر سبیل دوام خواهد بود (رحیمیان،1381:ص226). مطابق این نظریه فیض نوعی ایجاد است که طی آن فیاض با وجود صدور معلول از آن همچنان در کمالات خود باقی است، هیچ موجودی جدای از او نیست اما در عین حال خود او هم نیست (همان:ص 71-40). علامه طباطبایی و فخر رازی از جمله اندیشمندان مسلمانی هستند که در باب نظریه فیض به بحث و نظر پرداختند. فخر رازی مخالف نظریه فیض حکما است و با توجه به توحید افعالی صدور همه موجودات را بدون واسطه از جانب خداوند می داند (رازی،1986،ج:ص257). او معتقد است وسایط فیض علل ایجادی نیستند بلکه علیت آن ها بر سبیل اعداد است (رازی،1370،جلد1:ص508). اما علامه طباطبایی معتقد است صدور بی واسطه موجودات از خداوند به مقتضای قاعده الواحد محال و غیر ممکن است (طباطبایی،1393،جلد2:ص82). با توجه به آن چه گفته شد یکی از ارکان اصلی مسئله فیض تبیین وساطت در خلقت و کیفیت صدور کثرت از وحدت است که در این زمینه مطالعات مناسبی به انجام رسیده است اما این مسئله در پژوهش حاضر محوریت ندارد و به میزانی که برای ورود به بحث افاضه و استفاضه مورد نیاز است به صورت اجمال به آن پرداخته می شود بنابراین نگارنده در این پژوهش درصدد است تا به ابعاد دیگر این مسئله از جمله به شرایط و عوامل موثر در افاضه و نسبت افاضه با عدل الهی و همچنین شرایط و صفات موثر در بهره مندی از فیض از دید علامه طباطبایی و فخر رازی بپردازد. بررسی وجوه افتراق و اشتراک این دو اندیشمند که نمایندگانی از مکتب کلامی شیعه و اشاعره هستند می تواند ما را در جهت فهم دقیق تر مسئله و در اتخاذ دیدگاهی صحیح تر نسبت به خداوند و انسان و جهان رهنمون سازد. شناخت افاضه کننده ها در جهان هستی و بررسی اوصاف و ویژگی های موثر در افاضه از جمله اهداف این پژوهش است. میان دو متفکر مورد نظر رساله در این که خداوند فیاض علی الاطلاق است اختلافی وجود ندارد اما شناخت سایر واسطه های فیض باید بررسی شود. به عنوان نمونه فخر رازی معتقد است ارواح عده ای از انسان ها به دلیل عدم توجه به علایق جسمانی و شوق فراوان برای اتصال به عالم روحانیات پس از مرگ به آن عالم انتقال می یابند و به دلیل برخورداری از این صفات بعید نیست با واسطه گری خود موجودات عالم ماده را از فیض بهره مند سازند (رازی،1420،جلد31:صص31-29). در این بخش همچنین به بررسی صفاتی پرداخته می شود که در صورت فقدان آن ها افاضه از جانب خداوند یا واسطه های فیض ممتنع می گردد. به عنوان نمونه یکی از صفاتی که علامه طباطبایی در این مبحث به آن اشاره کرده ربوبیت است. ایشان معتقد است اگر ربوبیت تنها منحصر به خداوند نباشد و رب های متعددی در عرض خداوند و به صورت مستقل در رساندن فیض به مخلوقات موثر باشند موجب بطلان فیض و از بین رفتن فیاضیت می شود (طباطبایی،1374،جلد10:ص74). اوصافی نظیردائم الوجود بودن، دوام صدور فعل و بی نیازی از دریافت عوض نیز در همین مجموعه اوصاف قرار می گیرد. بررسی عوامل موثر در استفاضه و بهره مندی از فیض بخش دیگری از این پژوهش است. در این بخش درصدد هستیم تا پاسخ برخی سوالات این حوزه را مشخص کنیم مانند این سوال که تفاوت متعلَقات فیض در دریافت آن به چه صورت است؟ و یا این که امور اکتسابی و ارادی نقشی در بهره مندی از افاضه دارند یا خیر؟ علامه طباطبایی و فخر رازی در این باب دیدگاه های متفاوتی ابراز داشته اند. علامه طباطبایی معتقد است اگر چه انسان ها به صورت گوناگون از فیض برخوردار هستند اما این امر ریشه در اعمال اکتسابی خودشان دارد (طباطبایی،1374،جلد8:ص200). در مقابل مطابق دیدگاه فخر رازی اکتساب انسان و سایر عوامل و شرایط در کم و کیف استفاضه بی اثرند و این امر صرفا بر طبق اراده و خواست الهی رقم می خورد (رازی،1420،جلد14:صص292-291). افاضه و نسبت آن با عدل الهی بخش دیگری از این پژوهش است. در این بخش درصدد پاسخ گویی به این مسئله هستیم که در صورت تفاوت در افاضه، جایگاه عدل به عنوان یکی از صفات خداوند چگونه قابل تبیین است. در هر بخش تلاش بر آن است تا نقش تفاوت های مبنایی علامه طباطبایی و فخر رازی در افاضه و استفاضه که ناشی از اختلاف مذاهب کلامی آن هاست مد نظر قرار گیرد.
بررسی مسئله جبر و اختیار و نسبت و ارتباط آن با توحید افعالی از نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: ویدا رنجبر ؛استاد راهنما: محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اراده انسان از موضوعات پیچیده ای است که تلاش های فکری بی پایانی پیرامون آن صورت گرفته است. از گذشته های دور، این پرسش همواره ذهن عموم مردم و اندیشمندان علوم مختلف با اندیشه مذهبی متفاوت را به خود مشغول داشته که آیا انسان در افعال خویش مجبور است و همانند موجودی بی اختیار تحت اراده پروردگار می باشد یا این که خود نیز در پدید آوردن افعالش دخالت دارد؟ و اگر هر دو، خداوند و انسان تأثیر در افعال دارند این فاعلیت و تأثیر و کیفیت تعلق آن چگونه خواهد بود؟ و اساسا مسئله جبر و اختیار در افعال چگونه با توحید افعالی خدا سازگاری داشته و قابل اجتماع است؟ در همین راستا این پژوهش با بررسی نظریات سایرین راجع به این موضوع و با تمرکز بر نظر علامه طباطبائی به بررسی جبر و اختیار و ارتباط و چگونگی اجتماع آن با توحید افعالی پرداخته است. لازم به ذکر است که این تحقیق از حیث هدف بنیادی بوده و در جهت وسعت مرزهای اندیشه انجام شده است. این نوشتار با توجه به پرسش ها و اهداف تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی در سه سطح مفهومی، گزاره ای و ساختاری به کار رفته است. از مطالعه ی کتب کلامی و فلسفی طی فرایند تکمیل پروژه روشن می شود که از منظر هر یک از مکاتب کلامی این مسئله معنایی خاص می یابد. علامه طباطبائی با بررسی دقیق مسئله ی پژوهش معتقد است که مختار بودن بشر به فاعلیت الهی بوده و گرچه حق تعالی در افعال بشر می تواند تصرفاتی داشته باشد اما خود اراده کرده تا مخلوقاتش مختار باشند. گفتنی است این مختار بودن مخلوق به معنی قطع ارتباط و بی نیازی از خالق نبوده، بلکه برعکس سر از نیازمندی همیشگی مخلوق به خالقش در می آورد زیرا هر فعلی که می خواهد از مخلوق سر بزند، اذن آن توسط حق تعالی صادر شده و توانایی اراده و اختیار آن از سوی خداوند به بنده اش واگذار می گردد و به این ترتیب نه انسان مختار مطلق است و نه افعال او جبری محض؛ بلکه میانه ای است بین اختیاری و جبری بودن؛ همچنانکه گذشت. علامه در تفسیر توحید افعالی و چگونگی جمع آن با اختیار معتقد است که معلولات و موجودات امکانی در عالم هستی دارای وجود رابط و غیر مستقل اند. از سویی دیگر برابر با قاعده الواحد، خداوند در وجودش بسیط محض بوده و مستقل در ذاتش است به گونه ای که علت های موجود در نظام علیت منتهی به علت حقیقی یعنی خداوند شده و به نوعی عین ربط و نیازمندی به او خواهند بود.
استعاره مفهومی خدا با تاکید بر اراء امام محمد غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: وحید جعفری نوش آباد استاد راهنما: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ارسطو اولین کسی است که به طور رسمی درباره استعاره بحث کرده است. در قرن 20 لیکاف و جانسون از نخستین افرادی بودند که نظریه جدید در مسئله استعاره مطرح کردند ارسطو در تعریف استعاره چنین می آورد" تشبیه با حذف توضیحات به صورت استعاره ظاهر می گردد"( ارسطو 1398). اما تعاریف دیگری هم مطرح شده است. به تعبیر بلک "قاعده الف به عنوان ب را داریم و در واقع الف را به جای ب می نشانیم و تمامی احکام الف را احکام ب می شناسیم"(black1993). در دیدگاه کلاسیک استعاره ها محدود به زبان وتحت عنوان بلاغت مطرح می شد.اما در نگاه جدید به عنوان یک فرایند شناختی است که با ذهن بشر پیوند خورده است. بحث از چیستی خدا از جمله مباحثی است که تاریخ بشر را به خود مشغول ساخته است. ویژگی هایی برای خدا در ادیان ابراهیمی مطرح می شوند که مهمترین آنها قادر مطلق بودن، عالم مطلق بودن، حی محض بودن است. اما ویژگی دیگری نقش مهم دارد، غیب بودن خداوند است .خدا بازیگر اصلی غیب است . دو متفکر که در دو فضای متفاوت دغدغه شرح عقاید دینی و هدایت دیگران را داشته‌اند، درباره امر پیچیده خدا به ایضاح مفهومی پرداخته اند و استعاره هایی را درباره خدا به کار برده اند.. ازجمله استعاره هایی که امام محمد غزالی استفاده می کند، عبارتند از پادشاه، فرمانده، مقنن، نورو... .هرکدام از این استعاره ها از مبانی و نظریات کلامی یا فلسفی یا اخلاقی متفاوتی بیرون می ایند.. علامه طباطبایی نیز از استعاره هایی مثل معلم، نور، داور، مقنن، نجار و محبوب و محب(معشوق و عاشق) استفاده کرده است. این دو نه تنها در ابتدا و انتهای مسیر وجوه اشتراک و اختلاف هایی دارند بلکه استعاره های به کار رفته توسط ان دو لوازم خاصی را خواهد داشت
  • تعداد رکورد ها : 4570