جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4259
بازخوانی مبانی انسان‌شناختی در تربیت اخلاقی از منظر علامه طباطبایی و پیامدهای آن در تبیین سبک زندگی اسلامی
نویسنده:
نویسنده:سیده رقیه حسین نژاد مقری؛ استاد راهنما:محمود خنمری؛ استاد مشاور :محمد اسماعیل قاسمی طوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهم‌ترین و ضروری‌ترین شناخت برای بشر، انسان‌شناسی است. به دلیل آنکه سخن گفتن از تربیت و سبک زندگی هرگز محقق نمی‌شود مگر در سایه توجه به ابعاد وجودی و استعدادهای فطری انسان. از آنجا که هم انسان‌شناسی و هم سبک زندگی به عنوان دو موضوع وسیع و گسترده به شمار می‌آیند. مسئله پژوهش حاضر این است که براساس دیدگاه علامه طباطبایی مبانی انسان‌شناسی در تربیت اخلاقی چیست ؟وچه پیامدهای در تبیین سبک زندگی اسلامی دارد؟ این تحقیق به شیوه توصیفی - تحلیلی انجام شده است از این رو با مطالعه و جستجو در آثار علامه طباطبایی و دیگران این امر حاصل شده که انسان دارای بعد روحانی و جسمانی می‌باشد به طوری که علامه انسان را اشرف مخلوقات می‌خواند؛ایشان انسان را موجودی کمال ‌جو، مختار و دارای توانمندی عقلی و ... می‌داند که در بین مخلوقات شایستگی خلیفه اللهی را دارد.ازاین جهت علامه شناخت انسان را از اساسی ترین مباحث تربیت بخصوص تربیت اخلاقی می داندکه مطلوب یا نامطلوب بودن این گونه تربیت باتوجه به حقیقت انسان واهداف عالیه او تعیین می شود. همچنین علامه طباطبایی توحید را مهم‌ترین مبنای انسان‌شناسی در الگو تربیت اخلاقی می‌داند. از این رو ایشان تعریف خاصی از سبک و زندگی ارائه می کنند.از آن جایی که علامه مباحثی از قبیل خدامحوری، ارتباط با خدا و سازگاری با نظام آفرینش و ... را به عنوان مبانی سبک زندگی اسلامی می‌داند. که هر انسانی در پرتو چنین اموری می‌تواند به سعادت و کمال حقیقی خود دست یابد.دراین نوشتاربه بیان پیامدهای الگوی تربیت اخلاقی در تبیین سبک زندگی اسلامی که شامل؛ایجاد شادی ونشاط،کسب آرامش واطمینان وتوکل واعتماد بر خدا در زندگی نیز خواهیم پرداخت.
بررسی مبانی ارزش‌های اخلاقی از نگاه علامه طباطبایی، سید قطب و رشید رضا
نویسنده:
نویسنده:حسین کریمی؛ استاد راهنما:محمد قربان زاده؛ استاد مشاور :جلیل عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق پیش رو تحت عنوان «مبانی ارزش‌های اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی، سید قطب و رشید رضا» با روش تحلیلی و تطبیقی به بررسی و تبیین دیدگاه‌های سه مفسر پرداخته است. منظور از مبنا در این پژوهش اصول موضوعه و مسلّم در علم اخلاق است. ارزش اخلاقی یعنی اصول و قوانینی که دارای ملاک و معیار مشخصی است که از پشتیبانی اعتقادی و اخلاقی برخوردار می‌باشد. اخلاق حالت وصف روحی است که طبق آن کارها به‌آسانی از انسان سر می‌زند. هر سه مفسر منشأ مفاهیم اخلاقی را خداوند متعال می‌دانند. اخلاق ازنظر هر سه مفسر مطلق بوده و نسبیت باطل است. فایده اخلاق، همان تشخیص فضایل از رذایل است. ازنظر هر سه مفسر اخلاق قابل تغیر است. مبانی ارزش‌های اخلاقی سه نوع است: اول: مبانی هستی‌شناسی (توحید، حاضر و ناظر دانستن خداوند، ثبت و محاسبه اعمال، سنت‌های الهی و ایمان) هر سه مفسر موارد مذکور را از مبانی هستی‌شناسی دانسته و آن را منشأ تمامی ارزش‌های اخلاقی می‌دانند. دوم: مبانی معرفت‌شناسی، (فطرت و فطری بودن دین، عقل سلیم) علامه طباطبایی را می‌توان از مفسران عقل‌گرا دانست. سید قطب منکر نقش عقل است. رشید رضا نقش عقل را برجسته می‌داند. سوم: مبانی انسان‌شناسی، مثل (تغییرپذیری اخلاق، جبر و اختیار، قضا و قدر، هدایت‌پذیری، هدایت و ضلالت، کمال‌جویی، سعادت فردی و اجتماعی، معاد باوری و معرفت نفس و حالات نفسانی) می باشد. در موضوع جبر و اختیار، قضا و قدر، مختار علامه طباطبایی، دیدگاه بین‌الامرین است. سید قطب که اشعری معتدل است، در جبر و اختیار، قضا و قدر، انسان را مسلوب‌الاختیار نمی‌داند. رشید رضا هم همان دیدگاه نزدیک به بین‌الامرین را انتخاب نموده است. درباره هدایت و ضلالت هر سه مفسر آن را منافی با اختیار انسان نمی‌دانند. هر سه مفسر سعادت روحی و جسمی اخروی و دنیوی را مطلوب می‌دانند. در ادامه بحث حسن و قبح عقلی و عبادت، سید قطب منکر حسن و قبح عقلی است، ولی علامه طباطبایی و رشید رضا قائل به حسن و قبح عقلی‌اند. علامه طباطبایی دیدگاه افراطی و تفریطی را در حسن و قبح عقلی ردّ نموده، دیدگاه اعتدالی را انتخاب می‌کند. هر سه مفسر عبادت را از مبانی ارزش های اخلاقی دانسته‌اند.
ارزیابی آراء جلال الدین سیوطی در مبحث مجاز «الاتقان فی علوم القرآن» بر اساس اندیشه های علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سیده زهرا ابوالقاسمی؛ استاد راهنما:بی بی سادات رضی بهابادی,فتحیه فتاحی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجاز به عنوان یکی از صنایع مهم بیانی، استعمال لفظ در غیر موضوع‌له خویش است؛ این صنعت بیانی نقش به سزایی در نگاهِ زیبایی شناختی به قرآن دارد و یکی از شاخصه‌های مهم در علم بیان است. اهمیت این علم از آنجایی نمایان می شود که علو معانی و ضیق تعبیر در قرآن کریم، زمینه مجاز در آیات را مهیا نموده و آیات فراوانی در آن دارای آرایه مجاز می باشند. از این رو پژوهش حاضر کوشیده تا به ارزیابی آراء جلال الدین سیوطی در مبحث حقیقت و مجاز بر اساس اندیشه علامه طباطبایی بپردازد. سیوطی نوع پنجاه و دوم از کتاب الاتقان را به انواع مجاز اختصاص داده و ذیل هر یک از آنان، آیات مرتبط با آن نوع را قید می‌نماید. محور اصلی سیوطی در گزینش این آیات در کتاب الاتقان، قواعد علم بیان و مباحث ادبی بوده است به گونه‌ای که این قواعد را اصل و آیات را فرع آن قرار داده؛ از طرفی با مراجعه به تفسیر سیوطی از آیات قرآن کریم در می‌یابیم که وی در برخی از آیات، طبق دیدگاه خود در الاتقان عمل ننموده است. علامه طباطبایی نیز وجود مجاز در قرآن کریم را پذیرفتند اما با توجه به نظریه روح معنا و اصل قرار دادن ظاهر آیات، در مواردی اشاره‌ای به مجاز ننمودند. به طور کلی می‌توان گفت که تفاوت دیدگاه سیوطی و علامه طباطبایی در برخی از آیات، چه از نظر نوع مجاز (عقلی یا مفرد بودن) و چه از نظر پذیرش مجاز و عدم پذیرش آن؛ به دلیل توجه علامه به سیاق آیات، اصل قرار دادن ظاهر آیه بر باطن آن، دقت در مباحث ادبی، توجه به استعمال معنایی کلمه در هر زمان و نفی محدودیت‌های مادی در الفاظ بوده است.
تأثیر متقابل اعمال انسان بر یکدیگر با محوریت اندیشه‌های علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:اکرم السادات شاهنگیان؛ استاد راهنما:بی‌بی‌سادات رضی‌بهابادی؛ استاد مشاور :زهرا صرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از قوانین کلّی حاکم بر عالم خلقت قانون علّیت و نظام علّت و معلولی است و همه موجودات عالم از جمله انسان با همه اعمال و نیّاتش مشمول این قانون کلّی عالم می‌باشند. از آنجا که رسیدن به کمال حقیقی، خواسته هر انسان کمال‌جویی است و از طرفی سعادت یا شقاوت انسان و رسیدن به کمال او در گرو اعمالی است که از وی صادر می‌شود، شناخت هر چه بیشتر اعمال و اثرات متقابل آن که می‌تواند یاریگر او در این هدف باشد، از اهمّیّت بسزایی برخوردار است؛ لذا در پژوهش حاضر سعی شده با تکیه بر دیدگاه علّامه طباطبایی که تبیین دقیقی از نحوه تأثیرات متقابل اعمال انسان داشته‌اند، به این مهم پرداخته شود. ایشان با استناد به آیات و روایات بیان می‌دارد که اعمال انسان از جهت پاداش و کیفر، نظامی غیرنظام طبیعی حاکم بر اعمال دارد. نتایج این پژوهش که به روش کتابخانه‌ای و تحلیلی و با شیوه‌ی استنباط و استنتاج، با استفاده از نظرات گوناگون به ویژه نظریه علّامه طباطبایی صورت گرفته، بیانگر آن است که اعمال انسان، احکام و آثاری دارد که علاوه بر تأثیر بر روح و سایر اعمال عامل و از این طریق بر سرنوشت نهایی وی، بر اعمال دیگران و حتی بر جهان خارج و حوادث تلخ و شیرین روزگار هم اثرات گوناگون دارد. از جمله‌ی این احکام، آن است که بعضی از گناهان، حسنات دنیا و آخرت را حبط مى‏کند، چنانکه بعضى از طاعات، اثر گناهان را در دنیا و آخرت محو مى‏نماید، بعضی از حسنات، نظیرش را عاید دیگرى می‌کند و بعضی دیگر، سیئات صاحبش را به دیگرى و حسنات دیگری را به وى منتقل می‌کند، همچنانکه بعضی از سیئات، حسنات صاحبش را به دیگرى و سیئات دیگرى را به وی انتقال مى‏دهد؛ نیز بعضی حسنات یا سیئات ثواب و عقاب مضاعف به دنبال دارند.
افضلیت سیره تبلیغی پیامبر اکرم (ص) در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:علرضا بک صحرایی؛ استاد راهنما:سید محمد علی علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبلیغ به معنای رساندن پیام با استفاده از ابزار مناسب و مؤثر است. در طول تاریخ همه مکتب ها و همه افرادی که قصد رسانیدن پیام خود به دیگران را داشته اند از روش ها و ابزارهای مختلفی استفاده کرده‌اند. انبیاء الهی نیز هر کدام به روش خاص و متناسب با موقعیت زمان خویش، شرایط فردی و اجتماعی مخاطبان تبلیغ می‌کردند. تبلیغ اسلامی مشتمل بر خصوصیاتی است که آن را از تبلیغ عام جدا می‌کند. این پژوهش نظری با روش تحلیلی-کتابخانه‌ای، به دنبال بررسی بیان قرآن و علامه طباطبایی در رابطه با افضلیت سیره تبلیغی پیامبر اکرم(ص) و نمونه‌های تطبیقی نسبت به سایر انبیا است. پژوهش‌های زیادی در زمینۀ سیره تبلیغی پیامبران مختلف انجام شده است، اما استخراج افضلیت سیرۀ تبلیغی پیامبر اکرم(ص) از قرآن و از منظر علامه طباطبایی، نوآوری این پژوهش نسبت به سایر پژوهش‌هاست. در مجموع پس از بررسی‌های انجام شده می‌توان نتیجه گرفت که یکی از امتیازاتی که پیامبر اسلام نسبت به بقیه پیامبران دارد، خاتمیت او نسبت به پیامبران می باشد که پیامبری به وسیله او ختم شده است. در عین حال همان‌گونه که ملاحظه می‌کنید رسول خدا(ص) خود این امتیاز را کاری اختیاری می‌داند که سبقت خود از پیامبران در اعتراف به ربوبیت خداوند باشد. مقاومت رسول خدا (ص) در زمینۀ مقاومت در تبلیغ نیز در قرآن ستودنی تلقی شده است. پیامبر(ص) نه تنها از مردم دوری نمی‌کرد و در برابر اذیت و آزار آنان نفرینشان نمی‌کرد، که برای هدایت آنان دعا هم می‌کرد و تنها به خدا بازگو می‌کرد. روش تبلیغی چهره به چهره، ماهیت وجودی پیامبر، استقامت و ایستادگی در برابر جهل و خاتم الانبیاء بودن، از افضلیت‌های پیامبر اکرم(ص) نسبت به سایر پیامبران از منظر قرآن و علامه طباطبایی است.
مطالعه تطبیقی پیدایش هستی و پایان جهان از دیدگاه علامه طباطبایی و استیون هاوکینگ
نویسنده:
نویسنده:سید عیسی موسوی مطلق؛ استاد راهنما:علی کربلایی؛ استاد مشاور :مهدی اخوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر که به موضوع آغاز و فرجام جهان طبیعت از دیدگاه دو اندیشمند معاصر دین و علم علامه سید محمد حسین طباطبایی، و استیون هاوکینگ اختصاص دارد، بر آن است تا به دعاوی و مسائل مطرح شده در دو قلمرو علم و دین، که گاه متعارض، متمایز و یا مکمل یکدیگر است و رابطه‌ی علم تجربی و اندیشه‌ی دینی در این حوزه بپردازد. به این منظور، با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و استیون هاوکینگ مورد بررسی قرار گرفته است. دیدگاه علامه با دو رویکرد تفسیری و عقلی بیان شده است که بنا بر دیدگاه تفسیری، جهان طبیعت مخلوق خداوند و پایان آن تحول و تبدلِ حیات از نظام مادی به نظام اخروی است؛ بنا‌بر دیدگاه عقلی، عوالم وجود(عقل، مثال، ماده)، فعل خداوند است و سرانجام عالم ماده نیز در سیر استکمالی، بازگشت به سوی خداوند است. در قلمرو علمی، دیدگاه استیون هاوکینگ با رویکرد علمی- الهیاتی در دو دوره‌ی فکری وی مورد بررسی قرار گرفته است. بنا‌بر دیدگاه متقدمِ هاوکینگ که مبتنی بر نظریه‌ی نسبیت عام اینشتین است، جهانِ طبیعت آغاز و پایانی محتمل دارد، از این‌رو، امکان وجود خالقی برای آن نیز محتمل است. بنا بر دیدگاه متأخرِ هاوکینگ که مبتنی بر مکانیک کوانتومی است، جهان خودبسنده است، از این‌ رو، نیازمند خالق نیست. بررسی و سنجش دیدگاه این دو اندیشمندِ معاصر دین و علم نشان می دهد که علیرغم اشتراک نظرهایی در چگونگی پیدایش زمان و مکان به عنوان دو ویژگی جهان طبیعت؛ و اشاره هایی به رویدادهای پایان جهان همچون بی‌فروغ شدن ستارگان، این دو اندیشمند در روش ورود به موضوع، منابع شناختی و حدود آن، ماهیت گزاره‌های دینی و علمی، و نحوه‌ی کاربرد اصول فلسفی برای اثبات دعاوی، با یکدیگر اختلاف نظر دارند. علامه طباطبایی استفاده از یافته‌های اثبات شده‌ی علم تجربی و تفسیر علمی را برای فهم بهتر آیات الهی پذیرفته است. از دیدگاه هاوکینگ، یافته‌های علم تجربی و پیرو آن نظریه‌های علمی در حوزه‌ کیهان‌شناسی، معیار تشخیص اعتقاد یا عدم اعتقاد به وجود خدا هستند. از برآیند این دو نگرش می‌توان گفت یافته‌های علمی که حاصل تجربه است، در معرض آزمون و خطا قرار دارد، و گزاره‌های مبتنی بر آن با حدس و احتمال بیان می‌شود، از این رو، قطعیت آن همواره مورد تردید است. در حالی که گزاره‌های دینی برخاسته از وحی و مصون از هر گونه خطا و اشتباه بوده، بنابراین یقینی است. بر این اساس یافته‌ها و نظریه‌های علم تجربی نمی‌توانند سرچشمه معرفت دینی قرار بگیرند. بر اساس توصیه‌های دین (کتاب و سنت) به پژوهش در طبیعت، علم تجربی نه تنها ممکن است معارض یا متمایز با دین نباشد بلکه می‌تواند به فهمِ بهتر گزاره‌های دینی یاری رساند؛ هر‌چند از این مطلب مهم تاریخی نمی‌توان غافل شد که زایش علوم بیش از آنکه وام‌دار تلقی فلسفی باشد پرورش یافته‌ی دامان اندیشه‌ی دینی بوده است.
مبادی اخلاق از نظر علامه طباطبایی و ایمانوئل کانت
نویسنده:
نویسنده:نساء مقدم حسینی؛ استاد راهنما:محمدرضا عبداله نژاد,مسعود امید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمانوئل کانت فیلسوف شهیر آلمانی، در مبانی اندیشه خود، به بحث اخلاق توجه کرده است. وی با ترسیم منظومه فکری خود، بر این باور است که اخلاق مداری فراتر از هر گونه امر طبیعی یا مافوق طبیعی است. وی با تلاشی که در راستای خلوص اخلاق به انجام رسانده، بر این رای حکم کرده که تنها و تنها اراده خیر است که می‌تواند به دور از هر شائبه غیر اخلاقی باشد. علامه طباطبایی نیز از جمله فیلسوفان مسلمانی است که در آموزه های خود، بر موضوع اخلاق مداری تاکید فراوان کرده است. علامه در مقایسه با کانت، از مرحله ای متعالی تر در اخلاق، سخن به میان می‌آورد. بررسی مبادی اخلاق در دیدگاه های علامه و کانت، ما را به فهم صحیح تری از جایگاه اخلاق در نزد ایشان نیز رهنمون می‌کند. هدف تحقیق در این پژوهش مقایسه مبادی اخلاقی از دیدگاه ایمانوئل کانت و محمد حسین طباطبایی می‌باشد. روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: منابع مختلف دست اول و دست دوم در دسترس شامل کتب، مقالات، مجلات و سایت های معتبر علمی. روش جمع آوری اطلاعات سندکاوی و فیش برداری منظم و تدوین آنها بوده است. نتیجه یافته های این پژوهش در پی سوالات تحقیق به شرح زیر است: کانت و علامه طباطبایی در رابطه با مبادی اخلاق دارای اختلاف هستند، کانت مبادی اخلاق را از قضایای ترکیبی پیشین می‌داند که زائیده عقل انسانی می‌باشد و طباطبایی مبادی اخلاق را به مسائل دنیوی و اخروی نسبت میدهد.
بررسی تحلیلی روش تفسیری علامه طباطبایی و قدیس آگوستین
نویسنده:
نویسنده:محسن تنها؛ استاد راهنما:محمد حسین طاهری آکردی؛ استاد مشاور :امیر خواص
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متون مقدس از جایگاه ویژه‌ای در میان ادیان برخوردار هستند. این جایگاه در ادیان ابراهیمی به عنوان ادیان متن‌محور اهمیت مضاعفی دارند و افزون بر منبع اعتقادی باورمندانش، مبنای اعمال و رفتار ایشان نیز می‌باشد. عالمان و متفکران این ادیان نیز به دنبال فهم دقیق و ارائه آموزه‌های دینی از این منابع اصیل و انتقال آن به جامعه دینی هستند. به همین منظور برای فهم نظام‌مند و روش‌مند، نیازمند اتخاذ روشی مؤثر و کارآمد هستند. بر اساس همین اصل، عالمان مسیحی و مسلمان نیز به دنبال تحقق این امر خطیر در خصوص متون مقدس دینی خود بوده و از همان ابتدای ظهور دین خود به آن اهتمام ورزیده‌اند. رساله حاضر نخست در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که چه روش‌های تفسیری توسط جامعه دینی مسیحی و اسلامی به کار گرفته شده و مؤلفه‌های اصلی و ویژگی بنیادی این روش‌ها چیست؟ در امتداد تحقق این هدف متوسط، هدف اصلی این رساله بررسی تحلیلی میان روش تفسیری به کارگرفته شده توسط قدیس آگوستین، یکی از بزرگان و چهره‌های مؤثر در عالم مسیحیت و علامه طباطبایی، مفسر معاصر و برجسته اسلامی است. این رساله با استفاده از روش تحلیلی و مطالعه کتابخانه‌ای در گام اول با استقرای روش‌های تفسیری متداول در میان مسیحیت تا عصر قدیس آگوستین و روش‌های تفسیری در میان مفسران اسلامی و ارزیابی آنها و در گام دوم به بررسی و نقد روش تفسیری ایشان پرداخته است. در گام نهایی نیز پس از بیان ارکان مهم در تفسیر متن به ویژه متون دارای منشأ الاهی به این نتیجه رسیده است که هر چند دو متفکر بزرگ مورد مطالعه از روش تفسیر متن به متن و با تکیه بر قرائن داخلی متن به تفسیر متون مقدس خویش پرداخته‌اند؛ شرایط و ویژگی‌های متن مقدس اسلامی یعنی قرآن کریم، راه را برای تحقق تفسیر متن به متن فراهم‌تر و پایبندی به آن را امکان پذیرتر کرده است.
آفرینش انسان در قرآن بر اساس نظرات علامه طباطبائی و فخر رازی
نویسنده:
نویسنده:حیدر مسلم داوود اللامی؛ استاد راهنما:محمد ملكي نهاوندی؛ استاد مشاور :زینب حمزة سرياوي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خلقت انسان یکی از موضوعات مهم قرآنی است که توجه مفسران بسیاری را به خود جلب کرده است. علامه طباطبائی و فخر رازی دو عالم مفسر شیعی و سنی هستند که همچون دیگر مفسران، مراحل خلقت را بررسی نموده اند. خلفت انسان از طریق آیات قرآن کریم هفت مرحله دارد: التراب، النطفه، العلقه، المضغه، العظام، اللحم ومرحله النشأه. این دو مفسردر پنج مرحله از مراحل هفت گانه، اتفاق نظر دارند: التراب والنطفه والعلقه والمضغه والنشأ و در دو مرحله نظراتی مختلف نه مخالف و نه موافق دارند.علامه در مورد دو مرحله العظام و اللحم سکوت اختیار کرده است، اما فخر رازی در این دو مورد معتقد است که مرحله العظام قبل از مرحله اللحم تشکیل می شود و همچنین معتقد است که اللحم چیزی است که العظام را می پوشاند همانطور که لباس استخوان ها بدن را می پوشاند. اما مراحل پنج گانه ای که مفسران بر آن اتفاق نظر داشتند و هر یک معتقد بودند که التراب اولین مرحله در ترتیب مراحل خلقت انسان است و مرحله دوم بعد از التراب، النطفه است و العلقه تکه‌ای از خون جامد است و تفاوت بین آب و خون از بدیهیات است، اما مرحله مضغه همان تبدیل العلقه به المضغه است.
عینیت امرمتعالی در اندیشه نورمن گیسلرو علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:حسین خدادادی؛ استاد راهنما:غلامحسین خدری؛ استاد مشاور :افلاطون صادقی,مهین رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهمی که اندیشمندانِ حوزه فلسفه دین را به اندیشه و تأمل واداشته است، بحث واقعی بودن و به اصطلاح علمی، عینیت «امرمتعالی» است. واقعی بودن؛ بدین معنا که متعالی، حقیقتی مستقل از ذهن دارد. این مسئله در تجربه دینی، با عنوان ذات‌گرایی طرح‌شده است که در برابر آن، اندیشه ساخت‌گرایی مطرح می‌شود. نورمن گیسلر و علامه طباطبایی دو اندیشمند با رویکرد ذاتگرایانه هستند که تلاش کرده‌اند تا با براهین خود، عینیت امرمتعالی را به اثبات برسانند. مقایسه تطبیقی این دو اندیشه که امری بدیع است، موضوع این نوشتار است که وجوه تمایز و تشابه آن مورد تبیین قرارگرفته است. علامه از واژه «وجود متعالی» و گیسلر از واژه «امرمتعالی» استفاده کرده‌اند. در مبنای گیسلر، جمع عقل فلسفی و تجربه دینی و در اندیشه علامه عقل‌گرایی اعتدالی مشاهده می‌شود. روش گیسلر تجربی و فلسفی و روش علامه گسترده و مشتمل بر روش فلسفی، جهان شناختی، شهودی- عرفانی و وحیانی است. نتیجه چنین تطبیقی، این است که مبانی و روش و مفاهیم در دو اندیشه متمایزند اما درنتیجه، بیان مشابهی (عینیت خداوند) ارائه‌شده است. لذا به فرضیه نهایی رسیدیم که حاصل جمع دو اندیشه است و بر اساس آن با تمایز مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی»، رویکرد علامه در امر «تحقیق پذیری» و رویکرد نورمن در «فرایند تعالی» ترجیح داده‌شده است.
  • تعداد رکورد ها : 4259