جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4261
بررسی و تحلیل شفاعت از دیدگاه  قاضی عبدالجبار، فخر رازی، محمد بن عبدالوهاب و علامه طباطبایی
نویسنده:
زهرا حمزه زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع شفاعت در میان مجموعه مباحثی که در حوزه الهیات به ویژه معاد شناسی مطرح بوده است ، همیشه توجهات زیادی را به خود مشغول ساخته است در واقع شفاعت در روز قیامت ، روزنه ای از امید و آرزوست که آیین اسلام به روی گنهکاران گشوده تا از رحمت الهی ناامید نگردند و در اثر بی نصیب دانستن خود از آمرزش الهی در گناه و معصیت فرو نروند.البته درباره این اصل و تحقق آن همه فرق و مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند و درون جامعه اسلامی شاید نتوان گروهی را یافت که از اساس منکر شفاعت باشد . حتی کسانی ، همچون فرقه وهابیت که امامیه را به جهت اعتقاد به شفاعت تکفیر می کنند خود به صورت خاصی به شفاعت قائل هستند . در این زمینه محمد بن عبدالوهاب که موسس فرقه وهابیت است می گوید، ما طبق روایات رسیده از جانب شرع مقدس ، شفاعت در روز قیامت را برای پیامبر اکرم (ص) و سایر انبیاء و فرشتگان و اولیاء خدا و اطفال ثابت و محقق می دانیم اما وظیفه ما این است که شفاعت را از خدا که مالک واقعی و اذن دهنده شفاعت است بخواهیم و بگوییم که خدایا پیامبر ما در روز قیامت شفیع ما باشد و هر که از غیر خدا تقاضای شفاعت کند درست کار مشرکین را مرتکب شده و با آنان هم عقیده شده است. با وجود اتفاق نظر درباره اصل وجود شفاعت در مورد نحوه ی تاثیر آن بین مسلمانان اختلاف نظر وجود دارد .اعتقادمعتزله که نماینده ایشان دراین رساله قاضی عبدالجباراست،این است که دایره ی تأثیر شفاعت پیامبر (ص)تنها درترفیع درجه اهل بهشت است.درمقابل اشاعره که نماینده ایشان دراین رساله فخررازی است،معتقدندکه شفاعت پیامبر(ص) به این معنی است که گنهکاران را از عذاب دوزخ می رهاند تا وارد آتش نشوند و آن ها هم که در آن می سوزند ، در پرتو شفاعت پیامبر (ص) از آتش دوزخ خارج شده وارد بهشت می شوند . اما شیعه که نماینده ایشان دراین رساله علامه طباطبایی است، به تبعیت از فرمایشات ائمه اطهار علیهم السلام راهی میانه برگزیده است و معتقد است که شفاعت اولیای خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه وی نباشد ، هیچ کس نمی تواند شفاعت نماید و اذن خدا بی جهت و بی حکمت نخواهد بود و شامل حال کسانی می شود که برای عفو و اغماض شایستگی دارند و لغزش و گناه آنان به مرحله ی طغیان نرسیده است و رابطه ی معنوی خود را با خداوند قطع نکرده اند. در این پژوهش سعی و تلاش شده تا ضمن ارائه دیدگاه های فخر رازی ، قاضی عبدالجبار ، محمد بن عبدالوهاب و علامه طباطبایی پیرامون شفاعت و بیان شباهت ها و تفاوت های آن ، اشکالاتی که از ناحیه منکران و منتقدان مطرح گردیده، همراه با پاسخ تبیین گردد و با استناد به آیات و روایات اثبات کنیم که مساله شفاعت نه تنها منافاتی با توحید ندارد بلکه تاکیدی است بر این که با تمسک به ارواح طیبه ی انبیاء و اولیاء و صالحان در سایه ی اذن الهی زمینه ی تقرب و دست یابی به رحمت واسعه ی الهی برای بندگان فراهم می آید.ودر واقع شفاعت بهانه ای است برای حفظ رابطه قلبی(رابطه ولایت)با اولیای الهی تا در نتیجه این ارتباط زمینه تکامل انسان ها فراهم گردد.
معیارهای نقد علامه طباطبایی بر آرای دیگر مفسران در ایجاز حذف
نویسنده:
قاسم فائز، طاهره چینی فروشان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«ایجاز حذف» در قرآن فراوان به کار رفته و از شیوه های مهم بلاغی قرآن است که دانشمندان علوم قرآنی و مفسران به آن اهتمام ویژه ای داشته اند. ازآنجاکه مفسران گاه در برخی آیات برای حذف و تعیین محذوف هم عقیده نیستند، این پژوهش به بررسی معیارهای علامه طباطبایی در نقد آرای دیگر مفسران می پردازد. از رهگذر این جستار برمی آید علامه طباطبایی با معیارهای درون متنی همچون توجه نکردن به مراد صحیح آیه و نقش نحوی کلمه، معنای حروف معانی، سیاق، فن بلاغی و نیز معیارهای برون متنی چون اختلافات فقهی و استناد به روایات ناصحیح، آرای دیگر مفسران را نقد کرده و معتقد است که این موارد موجب بروز تقدیرهای مختلف یا تقدیرهای نابه جا می شود؛ به طوری که مراد صحیح آیات از آنها استخراج نمی گردد.
معرفت‌شناسی گزاره‌های اخلاقی بر مبنای نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدمهدی کمالی، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با طرح نظریۀ ادراکات اعتباری از سوی علامه طباطبایی، بسیاری از علوم بشری از جمله علم اخلاق و گزاره‌های، آن تحت این نوع از ادراکات طبقه‌بندی شده و به‌تبع آن به لحاظ معرفت‌شناسی ماهیت و احکامی متفاوت با ادراکات حقیقی پیدا خواهند کرد. در این مقاله با کاوش در آثار علامه طباطبایی در خصوص ماهیت ادراکات اعتباری، مهم‌ترین ویژگی‌های این ادراکات استقرا شده و پیرو آن لوازم و خصوصیات گزاره‌های اخلاقی به ویژه از حیث معرفت‌شناسی بررسی شده است؛ ویژگی‌هایی همچون عدم واقع‌نمایی این گزاره‌ها، معیار در صحت و سقم آن‌ها، پیوند این گزاره‌ها با احساسات و پیامد آن، عدم رابطۀ تولیدی با علوم حقیقی، عدم اتصافشان به اموری همچون بداهت و ضرورت، گسترۀ نفوذ و حوزۀ کاربرد آن‌ها و دیگر خصوصیاتی که عدم توجه به آن‌ها باعث مغالطه و خلط احکام این گزاره‌ها با احکام ادراکات حقیقی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 99 تا 120
بررسی رابطه‌ی خدا و آفرینش با معنای زندگی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مرتضی حسینی شاهرودی، مسلم نجفی، محمد مرتضوی{و دیگران}
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان همواره به دنبال معنای زندگی خویش بوده است. معناداریِ زندگی او را از پوچی و سرگردانی بیرون می‌آورد. دانستن معنای زندگی با اعتقاد به وجود یا نبود خدا و بالتبع با بحث آفرینش جهان و انسان پیوندی آشکار دارد. وجود خدا، به‌مثابه‌ی موجود کامل یا واجب‌الوجود، مستلزم صفاتی مانند خالقیت، حکمت و علم است. خلقت عالمانه و حکیمانه مستلزم وجود معنا و غایت برای موجودات جهان و از جمله انسان است. از نگاه فیلسوف، متکلم و مفسری همچون علامه طباطبایی، واجب‌الوجود یا خدا فاقد هدفِ فاعل و البته واجدِ هدفِ فعل است. مراد از فعل خدا مجموعه‌ی عالمِ مخلوقات و از جمله انسان است و هدفِ فعلِ خدا در خلقتِ غیر انسان، عمدتاً فراهم کردن زندگی پاک برای انسان است. در این مقاله با رویکرد فلسفی-کلامی، به واکاوی این مسأله پرداخته خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 72
رابطه استضعاف و نجات از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
یحیی کاظمی، امیرقلی جعفری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از سؤال های اساسی در اندیشه پژوهشگران حوزه دین این است که آیا همه پیروان ادیان، اهل نجات هستند یا فقط عده ای خاص به نجات و رستگاری می رسند و مستضعفان که جمعیت پرشماری از انسان ها را تشکیل می دهند چه سرنوشتی در این زمینه خواهند داشت؟ منابع دینی و عالمان دین در این زمینه چه نظریاتی دارند؟ این مقاله به تبیین رابطه استضعاف دینی و نجات با مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری می پردازد. این دو متفکر علاوه بر اینکه به نجات سلبی مستضعفان معتقدند، به نجات ایجابی آنها، یعنی ورود مستضعفان به بهشت نیز باور دارند؛ البته علامه طباطبایی از راه شمول عفو الهی بر مستضعفان دینی و شهید مطهری از راه عدم کفر جحودی آنان و داشتن دین فطری به این نتیجه رسیده اند.
صفحات :
از صفحه 159 تا 170
نقش پیش فرض در فهم متن ازنظر علامه طباطبایی و گادامر
نویسنده:
سهیلا آبیار، محمد بیدهندی، محمدجواد ذریه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نقش و دخالت پیش داوری، انتظارات و ذهنیت مؤلف در فهم متن، ازجمله ارکان هرمنوتیک فلسفی است. در قرن بیستم گادامر با ارائه نظریه خاص خود درمورد «مقوله فهم» به تبیین هرمنوتیک فلسفی پرداخت. وی معتقد است که هیچ فهمی بدون پیش داوری صورت نمی گیرد. همواره انتظارات، علائق و پیش داوری های مفسر در فهم متن دخیل اند؛ درنتیجه در تفکر وی دستیابی به معنایی نهایی وجود ندارد. آنچه می توان درمورد آن سخن گفت وجود فهم های متکثر و مختلف است، نه فهمی برتر و نهایی. علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسر برجسته مسلمان، اگرچه در خصوص میزان دخالت پیش داوری ها و پیش دانسته ها در تفسیر، به صراحت اظهارنظر ننموده است، ولی براساس نتایج حاصله در این تحقیق، نوعی از پیش دانسته ها و پیش فرض ها (ازجمله پیش فرض های قرآنی و عقلانی) را در تفسیر لازم دانسته و از آن استفاده کرده است. آنچه در این پژوهش مدّ نظر است، نقد و بررسی آرا گادامر و علامه طباطبایی در خصوص میزان دخالت پیش داوری ها در فهم متن می باشد و همچنین تلاش شده است تا ارتباط و نزدیکی میان این دو دیدگاه درمورد استفاده از پیش دانسته ها تبیین گردد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 96
دلایل عقلی و نقلی تجرد نفس از منظر علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
محسن اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس انسان مهم ترین بخش وجود بشری است که در طول تاریخ همواره مورد بحث و گفتگو بوده است. مادی انگارانِ نفس انسانی به انگیزه های مختلف سعی دارند یا وجود نفس را انکار نمایند یا آن را مادی و خارج از عالم مجردات بشمارند. علامه طباطبایی(ره) با استدلال های مزجی، هم وجود نفس و هم تجرد آن را به اثبات می رساند. ایشان نفس را موجودی مجرد می داند که موطنی غیر از عالم طبیعت دارد. نفس مجرد در نگاه ایشان با ابزار مادی قابل درک نیست و با تجربۀ آزمایشگاهی نمی توان به بررسی آن پرداخت. خودآگاهی، شهود باطنی و درک بساطت نفس از جمله دلایلی است که علامه برای اثبات وجود نفس و مادی نبودن نفس به آنها استناد می کند. این مقاله سعی دارد دلایل عقلی و نقلی علامه طباطبایی را در اثبات تجرد نفس بیان نماید و تا حدی نیز به شرح و دسته بندی آنها بپردازد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 32
مساله باور پایه و نظام معرفتی علامه طباطبایی
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
نظریه مبناگرایی یکی از دیرینه ترین و مهم ترین رهیافت ها در معرفت شناسی تلقی می شود. از دو قسم اساسی مبناگرایی، مبناگرایی کلاسیک و معتدل، در مقاله حاضر، مبناگرایی کلاسیک را انتخاب کرده ایم و از دو شکل مبناگرایی درون گرایانه و برون گرایانه، دومی را بررسی می کنیم. در نوشتار حاضر هر دو دسته از مبناگرایی ساده و مضاعف و تمایزات اساسی آن ها را کاویده ایم. ادعای اصلی مبناگرایی کلاسیک برون گرایانه این است که باورهای ما به دو دسته پایه و استنتاجی تقسیم می شوند و همه باورهای استنتاجی ما، در فرایند توجیهی، باید به باورهای پایه بازگردند، در غیر این صورت دچار دور یا تسلسل خواهیم شد. در مقاله حاضر کوشش خواهد شد تا علاوه بر آن که کاستی های نظریه مبناگرایی نشان داده می شود به این کاستی ها، بر اساس نظام معرفتی علامه، پاسخ هایی داده شود. علامه طباطبایی در نظام معرفتی خود دستگاهی از روابط میان باورها، بر اساس سه اصل، سامان می دهد که این دستگاه اولا، تمایز میان بدیهیات اولیه و ثانویه را مشخص می کند؛ ثانیا، ضمن نقد معرفت خطاپذیر از معرفت خطاناپذیر دفاع می کند؛ ثالثا، روش دست یابی به معرفت یقینی را تبیین می کند؛ و بالاخره، ضمن نقد بر مبناگرایی ساده، مبناگرایی مضاعف را رویکرد درست بر می شمارد. خطاپذیری و خطاناپذیری و در نتیجه، تصحیح باورهای پایه اساسی ترین ضعف و کاستی در مبناگرایی است. با توجه به مبنای علامه طباطبایی، درباره معرفت یقینی، که باید در نهایت همه معرفت ها به بدیهیات ختم و بدیهیات ثانویه نیز با روابط ویژه ای به بدیهیات اولی یا سه اصل اولی منتهی شوند؛ می توان خلل اساسی در مبناگرایی، که همان معرفت تزلزل پذیر غیر یقینی است، را مورد پرسش قرار داد. مهم ترین دستاورد علامه، در حوزه معرفتی، دفاع از معرفت یقینی بر اساس اولیات و امکان دست یابی به معرفت خطاناپذیر است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
علامه طباطبایی و زبان نمادین و انشایی در قرآن
نویسنده:
محمد محمدرضایی، علی علم الهدی، ناصر محمدی، مریم شریف پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین می باشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزاره های کلامی در توجیه و صدق گزاره های دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزاره های کلامی می پردازد. پرداختن به صدق و کذب گزاره های کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهه های اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) از مسائل این علم بوده است. در این بین، رهیافت های زبان دینی، به دو گروه عمده شناختاری (ناظر به واقع و توصیفگر واقعیتها) و غیر شناختاری تقسیم می شوند. رهیافت های زبانی چون نمادین دانستن متون دینی، رمزی، اسطوره ای، استعاره ای یا کنایه ای دانستن آن از قسم غیر شناختاری می باشند. علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر برجسته جهان تشیع، ساختار زبان قرآن را بر مبنای عرف عام دانسته، که البته با عرف عام تفاوت هایی نیز دارد و از آنجا که در زبان عرف عقلا از رمز، استعاره، کنایه و نماد برای تفهیم بهتر و سریعتر مطلب استفاده می شود، خداوند نیز در قرآن در مواردی این صناعات ادبی را جهت تقریب ذهن از محسوس به معقول به کار برده است؛ اما کل زبان قرآن را (اخبار، انشاء، نماد، رمز و کنایه و ...) شناختاری، ناظر به واقع و معنادار می داند. وی به هیچ عنوان، کاربرد زبان اسطوره را در هیچ کجای قرآن نپذیرفته و آن را با حق و حقیقت بودن قرآن و هدف آن در تناقض می داند.زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین می باشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزاره های کلامی در توجیه و صدق گزاره های دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزاره های کلامی می پردازد. پرداختن به صدق و کذب گزاره های کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهه های اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) از مسائل این علم بوده است. در این بین، رهیافت های زبان دینی، به دو گروه عمده شناختاری (ناظر به واقع و توصیفگر واقعیتها) و غیر شناختاری تقسیم می شوند. رهیافت های زبانی چون نمادین دانستن متون دینی، رمزی، اسطوره ای، استعاره ای یا کنایه ای دانستن آن از قسم غیر شناختاری می باشند. علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر برجسته جهان تشیع، ساختار زبان قرآن را بر مبنای عرف عام دانسته، که البته با عرف عام تفاوت هایی نیز دارد و از آنجا که در زبان عرف عقلا از رمز، استعاره، کنایه و نماد برای تفهیم بهتر و سریعتر مطلب استفاده می شود، خداوند نیز در قرآن در مواردی این صناعات ادبی را جهت تقریب ذهن از محسوس به معقول به کار برده است؛ اما کل زبان قرآن را (اخبار، انشاء، نماد، رمز و کنایه و ...) شناختاری، ناظر به واقع و معنادار می داند. وی به هیچ عنوان، کاربرد زبان اسطوره را در هیچ کجای قرآن نپذیرفته و آن را با حق و حقیقت بودن قرآن و هدف آن در تناقض می داند.
محبت از دیدگاه علامه طباطبایی و ابوحامد غزالی
نویسنده:
امیرعباس علی زمانی، امیر آقاجانلو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار، به بررسی محبت از نگاه علامه طباطبایی و ابوحامد غزالی پرداخته شده است. سوالات اصلی تحقیق عبارت اند از: علت و منشأ محبت از نگاه این دو اندیشمند چیست؟ محبت انسان نسبت به خدا بر چه اساسی است؟ آیا خداوند به انسان محبت دارد؟ این محبت را چگونه می توان تفسیر کرد؟ نگارنده پس از بررسی آرای دو دانشمند، به این نتیجه می رسد که علامه طباطبایی منشا محبت را نیاز انسان می داند، ولی از نظر غزالی، منشا محبت لذت است. هر دو محبت انسان به خدا را ممکن دانسته و خداوند را کامل ترین محبوب انسان می دانند. در نهایت، از نظر هر دو، خداوند نیز به انسان محبت دارد. غزالی آن را مجازی دانسته، تاویل می کند، اما علامه این محبت را به معنای حقیقی آن می داند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
  • تعداد رکورد ها : 4261