آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1083
زبان، کدام رسانه؟ (نسبت میان زبان و هنر و شعر نزد هایدگر)
نویسنده:
معتمدی احمدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
دیدگاه مابعدالطبیعی «زبان» را کنش اندیشه انسانی در مقام ظهور تلقی می کند و آن را رسانه ارتباطی و واسطه «بیانی» می پندارد. آن گاه که ذوق و احساس و تخیل آدمی درهم آمیزد و در بیان زیبایی را تجلی بخشد، زبان از رسانه ارتباطی «عام» به رسانه ارتباطی «خاص» تحویل یافته و «هنر» نام گذاری می شود. هنر گاه در ترکیبی از بازی حرف و کلمه، گاه در قاب نگاری از خط و نقش و رنگ، و گاه در پیکربندی سنگ و آهن و چوب، و گاه در امواجی از لحن و آواز و آهنگ بازنمایی شده و شعر، نمایش، نقاشی، پیکرتراشی، و موسیقی خوانده می شود. بنابراین شعر را باید صورت نوعی هنر و هنر را صورت نوعی زبان شناخت و نسبت عموم و خصوص مطلق را میان آنان برقرار ساخت. هایدگر (M. Heidegger) اما با طرح پرسش بنیادین از ذات هستی، حقیقت، انسان، زبان، هنر، و شعر به ویران سازی و بازخوانی تاریخ غرب مابعدالطبیعی پرداخته و ورطه باژگونگی بنیادها و نسبت ها را از طلیعه اندماج نخستین غفلت از حقیقت هستی و فقدان هستی شناسی در صورت بندی چیستی و هستی تا موضوعیت و موردیت نفسانی و حلول طبیعت انسانی در امر واقعی و تمامیت تسلیم وجود به موجود در قالب نیست انگاری، لایه برداری می کند و به نسبت تازه ای میان هستی، حقیقت، انسان، زبان، هنر، و شعر دست پیدا می کند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 48
نقد کتاب عرفان و تفکر از تأملات عرفانی مولوی تا عناصر عرفانی در طریق هایدگر
نویسنده:
فاطمه مدرسی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تحقیقات و مطالعات تطبیقی امروزه در حوزة پژوهش های علمی ـ فرهنگی توجه پژوهش گران را به خود جلب کرده است. کمترین فایدة این گونه تحقیقات این است که زمینه ای را فراهم می آورند برای این که وام دهی و وام گیری داد و ستدهای آگاهانه، ناخواسته، و ناآگاهانه و تواردهای پنهان و آشکار میان دستگاه های فکری گوناگون و فرهنگ ها و تمدن های متنوع را بیان دارند. در میان آن ها در چند دهة اخیر، تطبیق اندیشه های عارفان نامدار ایرانی، خاصه مولانا جلال الدین محمد، با فلسفه های اگزیستانسیال از رواج بیشتری برخوردار شده و عنایت فزون تری را به خود جلب کرده است. این پژوهش بر آن است تا به بحث و نقد کتاب عرفان و تفکر، از تأملات عرفانی مولوی تا عناصر عرفانی در طریق تفکر هایدگر بپردازد. برایند تحقیق نشان از آن دارد که نویسنده در هفت فصل مطالب بسیار ارزنده ای در باب برخی از تفکرات عرفانی مولانا و اندیشه های فلسفی هایدگر در اختیار خواننده می گذارد. در فصل آخر با خوانش های دلخواهانه شباهت های موجود و یا بهتر است بگویم «شباهت سازی های» موجود را هم با اما و اگر و ... به دست می دهد، اما همین امر که باید حاکی از شباهت فکری این دو متفکر شرق و غرب باشد، از تفاوت های بنیادین آنان حکایت دارد که در این پژوهش بدان اشاره شده است.
پراکسیس و تئوریا: تفسیر «خشونت آمیز» هایدگر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Megan E. Altman
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مقاله سعی دارد با طرح پرسشی جالب که هرگز به آن پرداخته نشده است، زمینه جدیدی را در ارتباط میان نوشته های فلسفی مارتین هایدگر و ارسطو مشخص کند. هر دو نویسنده بیشتر افکار اولیه خود را به سؤالاتی در مورد روش های عملی درک انسان ها اختصاص می دهند. با این حال، به نظر می رسد که هایدگر و ارسطو در افکار بعدی خود ناگهان موضوع را کاملاً به روش های ایده آل یا متعالی برای فهم تغییر داده اند. در نگاه اول به نظر می‌رسد که این حالت‌های ایده‌آل ترس انسان هیچ ربطی به یکدیگر ندارند. با این حال، به نظر می رسد هایدگر و ارسطو انگیزه های مشابهی برای رویگردانی از قلمرو عملی و به سوی قلمروی متعالی دارند و به نظر می رسد نتایج مشابهی داشته باشند. تحقیقات من در مورد انگیزه‌ها و نتایج مربوط به آنها مرا به این باور رساند که اگرچه برخی شباهت‌ها وجود دارد که تفکر برانگیز است، اما آنقدر قوی نیستند که بتوان نتیجه گرفت که نوشته‌های بعدی هایدگر با بازیابی ایده‌های ارسطویی مرتبط است. با توجه به اینکه هسته پرسش های اولیه هایدگر از هستی را می توان به عنوان بازیابی ارسطو تعبیر کرد، برای اینکه بتوانیم نقطه ای را که هایدگر تلاش های خود را برای این بازیابی متوقف می کند مشخص کنیم، ممکن است به ما اجازه دهد که تفاوت های اندیشه هایدگر در مورد هستی را بررسی کنیم.
فلسفه تکنولوژی از دیدگاه هایدگر
نویسنده:
جعفر بانشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
تفکیک و تخریب نزد هایدگر
نویسنده:
شکوفه حسینی منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهیکی از بحث‌برانگیزترین مسائلی که در فلسفه هایدگر وجود دارد، ادعای هایدگر درباره غفلت سنت فلسفه غرب از مسئله هستی است. هایدگر می‌کوشد با تفکیک و تخریب این سنت ریشه‌های این غفلت و فراموشی را آشکار کند. با این حال، همواره این‌گونه به نظر آمده است که هایدگر با چنین ادعایی قصد دارد این سنت را ویران کرده و آن را بی‌ارزش جلوه دهد. هدف این رساله آن است که پس از پرداختن به معنای تفکیک و تخریب، لزوم انجام آن را با توجه به نوع اندیشه هایدگر نشان دهد و از این مدعا دفاع کند که تفکیک و تخریب نه هدف هایدگر بلکه روشی پدیدارشناسانه است که لازمه رسیدن هایدگر به هدف او به منزله روشن کردن معنای حقیقی هستی است. همچنین تلاش شده است که با بررسی انجام تفکیک و تخریب در نمونه‌هایی از آثار هایدگر هم در دوران اولیه تفکرش و هم در دوره دوم پیوستگی تفکر وی آشکار گردد. بر این اساس در این رساله ابتدا معنای تفکیک و تخریب با توجه به اهمیت هستی برای هایدگر شرح داده شده و پس از آن نشان داده شده است که هستی‌شناسی تنها بوسیله تفکیک و تخریب می‌تواند به طور کامل به شیوه پدیدارشناسانه از ویژگی اصیل مفاهیم خویش مطمئن شود. بر این اساس در ادامه، تفکیک و تخریب به عنوان مرحله‌ای از پدیدارشناسی هایدگر مطرح و ارتباط آن با پدیدارشناسی هوسرل بیان گردیده است. در فصل دوم انجام تفکیک و تخریب در نمونه هایی از آثار هایدگر متقدم و هایدگر متأخر مورد توجه قرار گرفته است. در فصل سوم نشان داده شده است که تفکیک و تخریب تاریخ هستی‌شناسی و بازبینی تفکر یونانیان باستان ما را متوجه این نکته می‌کند که در طول تاریخ هستی‌شناسی تنها یک وجه، یعنی وجه نامستوری هستی اصل قرار گرفته است و وجه مستوری آن فراموش گشته است. نهایتا هدف این رساله آشکار کردن جایگاه مهم تفکیک و تخریب در اندیشه هایدگر و پایبندی وی به انجام آن تا آخرین آثار اوست.واژگان کلیدی: تفکیک و تخریب، پدیدارشناسی، هایدگر، هستی‌شناسی
نسبت بین اندیشه های مارتین هایدگر و تامس کوهن در خصوص علم تجربی و روش آن
نویسنده:
حسین نوروزی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هسته‌ی پایان نامه‌ی حاضر بررسی دیدگاه هایدگر و کوهن در خصوص علم تجربی و سپس بیان وجوه قرابت و غرابت آنهاست. هایدگر و کوهن دو متفکر هستند که دیدگاه‌های ویژه‌ای در مورد علم ابراز می‌کنند. هایدگر از نقطه نظری هرمنوتیکی به نقد تز بی پیش فرض بودن تجربه پرداخت. او الگوی رایج در مورد فهم و تعریف علم را نشأت گرفته از دیدگاهی مدرن که مبتنی بر تفکیک ابژه از سابژه و تحلیل مته‌متیکال از جهان است، می دانست. در هایدگر متقدم هستی شناسی بنیادین بر هر علمی مقدم است و علم فهم فرادستی موجودات است، که با گشت از فهم عملی به نظری (تماتیزه کردن) حاصل می‌گردد.اما در هایدگر متأخر بر فهم تاریخی تأکید می‌شود و علم به جای پژوهش، پدیداری مدرن شناخته می‌شود که به دنبال "تصویر کردن جهان"است. علم مته‌متیکال درگیری عملی با موجودات را شدت می‌بخشد و علم با تکنولوژی خویشاوندی پیدا می‌کند.کوهن با دیدگاهی تاریخی طرح خویش را دنبال می‌کند. او پارادایم را ملاک علمیت می‌داند. پارادایم یک کل مشتمل بر مفروضات نظری، روشها و رهنمونهاست که علم عادی را شکل می‌دهد. اعوجاج شکل گرفته در هر علم عادی، اگر با اکتشاف پایان نیافت به بحران می‌انجامد. در دوران بحران پارادایم در کانون اتهامات قرار می‌گیرد و در صورت ادامه،‌ با انقلاب علمی جای خود را به پارادایم جدید می‌دهد. قیاس ناپذیری پارادایم ها و تکّون اجتماعی علم رهاورد این رهیافت است. در بخش آخر به تطبیق دیدگاه‌های این دو متفکر می‌پردازیم. در تحقیق، بین فهم تاریخی و انسانی از علم که در هر دو موجود است، و همچنین بین طرح افکنش و پارادایم، و علم عادی و هنجارمندسازی قرابتی قابل توجه یافتیم. اما در مورد نقش فلسفه در علم و نقد علم و دیدگاه‌های کل گرایانه، واقع گرایانه و نسبی گرایانه تفاوت‌های زیادی دیده شد.در نهایت پرسش‌هایی در مورد ابهامات و اشکالات موجود در مورد مفاهیمی مثل انقلاب، ابزارگرایی، مته‌متیکال و... مطرح و مختصری در مورد ارتباط بین علوم انسانی و علوم تجربی یا فیزیک و متافیزیک با نگاهی سنجشی به این دو فیلسوف خواهیم داشت.کلیدواژه‌ها: هستی‌شناسی بنیادین، طرح‌افکنش، هرمنوتیک، پارادایم، قیاس‌ناپذیری، جامعه علمی?
بازتفسیر مفهوم رخدادِ از آنِ خودکننده نزد هایدگر با تکیه بر مفهوم تفکر
نویسنده:
حسین قسامی، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده این پژوهش برآن است تا با واکاوی مفهوم رخدادِ از آن خودکننده در فلسفه‌ی هایدگر، تفسیری تازه از آن ارائه دهد. برای این منظور سه اثر از هایدگر، که نماینده‌ی سه رویکرد وی به مفهوم رخداد است، مورد توجه خواهد بود. این آثار عبارتند از «به سوی یک تعریف برای فلسفه» (1919)، «ادای سهمی به فلسفه (درباب رخداد از آنِ خودکننده)» (1936-1938) و «درباب زمان و هستی» (1962). هایدگر در کتاب به سوی یک تعریف برای فلسفه، رخداد را به مثابه‌ی تجربه‌ی زیسته و آن‌چه به نحو انضمامی متعلق به من است، بازمی‌شناسد. حال این که در ادای سهمی به فلسفه این رویکرد متوازن می‌شود و رخداد به عنوان نتیجه‌ی مبادله‌ی انسان و هستی قلمداد می‌گردد. و نهایتاً درباب زمان و هستی رخداد را تنها به منزله‌ی عرصه‌ی حضور متعین زمان و هستی به رسمیت می‌شناسد. این رویکرد تکاملی هایدگر به مفهوم رخداد، زمانی معنادارتر می‌شود که در افق فکری مجموعه درس‌گفتارهای سال‌های 1951-1952 که بعدها تحت عنوان «چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟» چاپ شد، نگریسته شود. به اعتقاد این پژوهش آن گاه که رویکردهای سه‌گانه‌ی هایدگر به مفهوم رخداد را در زمینه‌ی کتاب چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟ مورد واکاوی قرار دهیم، می‌توانیم به تفسیری تازه از مفهوم رخداد به مثابه‌ی آن‌چه خودِ در راه بودن است و راه تفکر را می‌گشاید، دست یابیم
صفحات :
از صفحه 1 تا 35
زمان و وجود
عنوان :
نویسنده:
مارتین هایدگر؛ ترجمه: نوید آقایی پور
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: نگاه معاصر,
چکیده :
اثری نوشته ی مارتین هایدگر است که نخستین بار در سال 1927 به چاپ رسید. انتشار شاهکار هایدگر در سال 1927، رویدادی فوق العاده جریان ساز را در عرصه ی تولید اندیشه رقم زد و جهانی نو از ایده ها را خلق کرد. کتاب هستی و زمان به دلیل ارائه ی تحلیل هایی مبتکرانه و منحصر به فرد از ماهیت پرسشگری های فیلسوفانه و ارتباط آن ها با زندگی انسان، سال های سال است که به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای قرن بیستم مورد تحسین و تمجید قرار می گیرد. معنای هستی چیست؟ این، سوال اساسی مطرح شده در شاهکار ژرف هایدگر است؛ اثری که این فیلسوف بزرگ در آن تلاش می کند تا توضیحی از مشکلات پایه ای هستی ارائه کند. هستی و زمان با تأثیری انکارناشدنی بر فلسفه ی بعد از خود، ادبیات، هنر، نقد ادبی، اگزیستانسیالیسم و اندیشه ی پست-مدرن، نقشه ی فکری جهان مدرن را برای همیشه تغییر داد.
درسگفتار هایدگر قدرت آرام ممکن
مدرس:
سید رسول فاطمی
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
ملال: بخش اول از کتاب مفاهیم بنیادین مابعدالطبیعه: جهان، تناهی، تنهایی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
مارتین هایدگر
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Indiana University Press ,
چکیده :
ملال برای هایدگر یکی از احوال بنیادین انسان است، اما به چه معنا؟ انسان برای اینکه انسانی اصیل باشد باید انتخاب کند که به دغدغه‌ها و پرسش‌های بنیادین وجودی‌اش بپردازد. این‌کار، به عقیدۀ هایدگر، از طریق یک رخداد روی می‌دهد. آن رخداد را هایدگر یک حال بنیادین می‌نامد که در طی آن پرسش وجود برای انسان به‌عنوان یک دغدغۀ اساسی و نه یک تفریح سرسری مطرح می‌گردد. هایدگر در «هستی و زمان» و در کتاب «مفاهیم بنیادین مابعدالطبیعیه»، از احوالات مختلف بنیادین سخن می‌گوید که یکی از آن‌ها ملال است. به‌نحو کلی، ملال یک حالت عمیق و بنیادین خستگی و کلافگی از این است که چرا همه‌چیز سر جایش است؟ چرا هیچ‌چیز هیچ مشکلی ندارد؟ هایدگر می‌گوید اساسا امکان فلسفه‌ورزی و امکان پرسش از وجود، تنها از طریق احوال بنیادین و استمرار آن تحقق می‌یابد. اما چگونه می‌توان این احوال بنیادین را بیرون کشید و کجا باید حال بنیادین را بیدار کرد؟ آیا اساسا حال‌مندی بنیادین یک امر فرا خواندنی است یا باید بر ما مستولی شود؟ و چگونه می‌توان حال‌مندی بنیادین را از احوال عادی تمیز و تشخیص داد؟ این‌ها بخشی از سوالاتی است که هایدگر قصد دارد در این کتاب به آن‌ها بپردازد. به حق می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین نوآوری‌های هایدگر در فلسفه بحث احوال بنیادین است. به گفته‌ی خودش، همۀ فلاسفه تا پیش از او از چنین احوالی صحبت کرده بودند اما کسی به تحلیل آن‌ها نپرداخته بود. به واقع کتاب «ملال» را می‌توان بحثی جذاب، خیره‌کننده، دقیق و نو دربارۀ آن احوال عجیبی که احتمالا همۀ ما آن را تجربه کرده‌ایم، خواند.
  • تعداد رکورد ها : 1083