کتاب طبقاتالصّوفیه مجموعهای از سخنانِ مجالس درس خواجه عبدالله انصاری، صوفی نامآشنای اواخر قرن چهارم و قرن پنجم هجری است که یکی یا بیش ازیکی از مریدان آنها
... را مینوشته و بعدها به صورت کتاب عرضه کرده است. خواجه عبدالله، پیرو مذهب حنبلی و حامی طریقت عرفانی است. ذکر سفرهای او به نیشابور، سمرقند، مکّه و تبعیدهایی که با توطئ? بعضی مخالفان و دشمنان او انجام میشد و معرفی اساتید و دانشآموختگان مکتب این پیر فرزانه و همچنین معرفی آثار برجای مانده از او به خصوص کتاب طبقاتالصّوفیه، از مباحث مطرح فصل ابتدایی این پژوهش است.ارزشهای تاریخی کتاب طبقاتالصّوفی? شیخانصاری در مقایسه با کتاب عرفانی همطراز آن، طبقاتالصّوفی? عبدالرّحمان سُلَمی نیشابوری مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخص شد که در املای این کتاب از منابع شفاهی و کتبی بسیار دیگری جز طبقاتالصّوفی? سُلَمی نیشابوری استفاده شده است و مطالب کتاب طبقات سُلَمی جز اندکی از مطالب طبقات خواجه عبدالله را پوشش نمیدهد. چنانکه کتاب خواجه عبدالله انصاری گذشته از سخنان منقول از منابع عرفانی دیگر،پر است از نقد و نظر و تحلیل مسائل مهمی عرفانی که توسط خود خواجه عبدالله صورت گرفته است.طبقاتالصّوفی? انصاری، از دیدگاه اطلاعات تاریخی دربار? صوفیان سرشار است ازبیان نکات، حکایات و مسائل متعددی همچون آداب و رسوم مخصوص صوفیان به گونهای که صفحهای یافت نمیشود که این موارد تاریخی در آن درج نباشد.اهمّیّت ادبی طبقاتالصّوفیه، به واژهها و ترکیبات زیبا، سجعها و آرایههای پربسامدی است که در کتاب طبقات آمده است. در بحث ارزشهای ادبی طبقاتالصّوفیه به بررسی آرایههای ادبی و بیانی در دو سطح تناقضی و محاکاتی به ترتیب بسامد پرداخته شد. در میان آرایههای ادبی در طبقاتالصّوفیه، بیشترین بسامد از آن «تشبیه» است، البته تشبیه «اسنادی» که ساختار جمله به صورت مسند و مسندالیه است. تشبیهات به کار رفته بیشتر در خلال مناجاتها و مباحث مربوط به یافت و توحید و معرفت نمود یافتهاند. آرایههای ادبی دیگر همچون «استعاره» نقش بسیار کمرنگی نسبت به نوع تشبیه در طبقاتالصّوفیه دارند و کاربرد نوع «استعار? فعلی» در میان استعارهها بیشتر است. تمثیلهای به کار رفته در طبقاتالصّوفیه اندکشمارتر از نوع استعاره است. غالب تمثیلات موجود در کتاب خواجه عبدالله از نوع «تمثیلاستعاری» است. استعارهها و تمثیلهای کتاب خواجه عبدالله همچون تشبیه بیشتر در مناجاتهای او دیده میشوند.خواجه عبدالله نسبت به عرفایی همچون جنید و شبلی و بایزید و هجویری و قشیری و... بر موازین شرع تأکید بیشتری دارد و در مسائل شریعت مسامحه روا نمیدارد. همچنین خواجه عبدالله مسائل عرفانی را با شرح و بسط بیشتری همراه ساخته و نظریّات بدیع و جدیدی عرضه داشتهاست. برخی از عقاید و نقطهنظرات خواجه عبدالله انصاری برخلاف سایر عرفاست و یا در آثار سایر عرفا مشابه آن دیده نمیشود؛ از این جمله میتوان به نظریات او پیرامون معرفت و شناخت، علم، دریافت و یافت، کرامت و ملامت اشاره کرد که خواجه عبدالله انصاری در هر یک از این مقولات صاحب نظریّات بدیع و بینظیری است. به طور کلّی بیشتر سخنان خواجه عبدالله انصاری به ترتیب بسامد پیرامون بحث از معرفت و شناخت، علم، توحید، شریعت، طریقت وحقیقت، پیر و مسائل مربوط به پیر از قبیل زیارت و حرمت و خدمت پیران و مسائل تربیت مریدان، کرامت، سماع، ذکر و عنایت بوده است.سرچشمههای اصلی تفکر خواجه عبدالله، تعالیم قرآنی و احادیث نورانی نبوی و سیر? اولیای اسلامی است و تفکرات او چیزی خارج از عرفان اسلامی نیست. اندیش? او حول محور اسلام، قرآن و پیامبر عظیمالشأن اسلام، حضرت محمّدمصطفی میچرخد.
بیشتر