امامت و خلافت از دیدگاه علامه حلی و ابن تیمیه دو عنوان مختلف و متمایز نیستند. بلکه دو لفظ و عنوان مترادف برای یک شخض که همانا جانشین و خلیفه پیامبر (ص) بعد از
... وفاتش است. ماهیت امام، شیوه انتخاب و تعیین امام، صفات و شرایط امام، عصمت امام و دیگر صفات و ملاکات امام از دیدگاه این دو شخص مذکور متفاوت بلکه در برخی اوقات متضاد است. علامه حلی که جانشین پیامبر (ص) را همتراز و عدل پیامبر می داند. و همانند پیامبر قول، فعل و تقریر آن حجت و دین محسوب می گردد. لهذا باید امام صاحب نفس قدسی و متمایز از خلایق باشد. تشخیص و معرفت امام که صاحب نفس قدسی است؛ از توان و قدرت بشری خارج است. به این منظور باید نص صریح خداوندی و نصب به واسطه پیامبر یا امام قبلی صورت گیرد. و امام بدون تلقی وحی شخص معصوم است. اما در مقابل از نظر ابن تیمیه ضرورت و وجوب امام یا خلیفه در راس امور ثابت است. لیکن به گمان وی یک اصل از اصول دین نیست. بلکه در حد یک مسئله فرعی، اجتهادی است. و اتفاق نظر نسبت به یک شخص در راس امور نیاز نیست که معصوم، اعلم یا افضل تر باشد. و بنا به مصلحت اجتماعی تعیین و انتخاب می گردد و همانگونه که او شخص امام و خلیفه را معصوم نمی داند ؛ تبعیت از آنان را نیز واجب نمیشمارد. مادامی که امر به معصیت نکند و در چهارچوب کتاب و سنت باشد و در صورت لغزش و گناه او را باید تذکر و نصیحت دارد و هرگونه خروج علیه امام یا خلیفه مجاز نیست. مادامی که امر نماز را بین امت برقرار می کند.
بیشتر