انسان، پدیداری خودآگاه و خواهان تغییر است که نیاز به تغییر از سر انتخاب، اصل ماهیت انسانی او را توضیح میدهد. اندیشه تغییر، خاستگاه مبنای انسانشناخت اندیشه پی
... یشرفت است و قابلیت پیشرفت انسانی، نشاندهنده ماهیت، وجوه، ابعاد، سطوح و ژرفای وجودی او است. بر اساس عقل و وحی و در برآیند آنها، سنت اهل بیت(ع)، گستره و ژرفای امکانی و وقوعی انسان تفسیر و تدبیر میشود. بدینسان ماهیت وجودی آدمی، همان ساحت و ژرفای امکانی و وقوعی پیشرفت آدمی است و ابعاد رشد انسان، ابعاد وجودی او است. به مدد کاربرد منظومهای از روششناسیهای استنتاجی، روششناسی استنباطی و نیز روششناسی علوم رفتاری، ساحات انساننگر آموزههای دین در این چشمانداز دانستهتر میشود و بر همین اساس دریافته میشود که تفقه در دین، منظومه دانشی مدیریت انساننگر رشد و ولایتمند تغییر است. لذا سامانه علوم انسانی رشدنگر، مستند به همین مبانی انسانشناخت پیشرفت شکل میگیرد و عرصهها و وجوه دکترین انساننگر نظام مدنیت اسلامی، در این راستا منقح میشود و در نهایت نظام انسانشناخت ولایت فقیه، اینگونه به روشنی میگراید.
بیشتر