جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
معرفت شناسی پسا گتیه: نقش دیدگاه‌های اول شخص [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
ایبن ویکتور (Eben Viktor)
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مقاله ادموند گتیه: «آیا معرفت باور صادق موجه است؟» (Is justified true belief knowledge?) توجه قابل توجهی به مفهوم توجیه معرفتی، به ویژه در معرفت شناسی انگلیسی-آمریکایی ایجاد کرد. بحث در مورد مفهوم توجیه معرفتی زمینه مطالعاتی وسیع و متنوعی را تشکیل می دهد که تعداد زیادی از جنبه های مرتبط را پوشش می دهد. در این مطالعه به همه این جنبه ها پرداخته نمی شود. تمایز بین جنبه های "ساختاری" و "دیدگاهی" به عنوان یک ابزار نظری برای محدود کردن دامنه مطالعه به پوشش تنها جنبه های "دیدگاهی" معرفی شده است. اینها به جنبه های مربوط به منظری که توجیه از آن انجام می شود، اشاره دارد، یعنی از دیدگاه اول شخص یا سوم شخص. فصل اول به توضیح مختصری از ماهیت توجیه معرفتی می‌پردازد و چگونگی ارتباط آن با هدف به حداکثر رساندن حقیقت و به حداقل رساندن کذب را شرح می‌دهد. مفهوم توجیه معرفتی نیز دارای ویژگی هنجاری است و توجیه را بر حسب ملامت بودن تعریف می کند. در فصل دوم مفهومی از توجیه تعریف شده بر حسب سرزنش مطرح شده است. مفهومی از توجیه که در امتداد خطوط هنجاری تفسیر می شود، به درستی «دئونتولوژیک» نامیده می شود. انتقاد علیه چنین برداشتی حول مسئله اختیاری بودن باور است. دو نوع کنترل بر شکل‌گیری باور، کنترل مستقیم و غیرمستقیم مورد بحث قرار می‌گیرد. یک مفهوم ریشه‌شناختی از توجیه این امکان را برای کسی فراهم می‌کند که در داشتن یک باور موجه باشد، حتی اگر این باور نادرست باشد. به همین دلیل برخی از معرفت شناسان توجیه تعریف شده در اصطلاحات دئونتولوژیک را رد می کنند. بحث از مفهوم دئونتولوژیک توجیه، مشکل اصلی توجیه اول شخص را به منصه ظهور می رساند، یعنی چگونه می توان از چنین منظری تعیین کرد که آیا شکل گیری باور فرد به حقیقت می انجامد یا خیر. فصل 3 شایستگی و مشکلات توجیه اول شخص را به طور کلی مورد بحث قرار می دهد. مبحث اصول بین الاذهانی به عنوان ابزاری برای دستیابی به حقیقت عینی از منظر ذهنی مورد بررسی قرار می گیرد. وجود و ماهیت چنین اصولی موضوعات بسیار مورد مناقشه است. بسیاری از معرفت شناسان وجود چنین اصولی را به صورت ذاتی انکار می کنند. با این حال، بدون قوانین بین الاذهانی و حقیقت رسان که کسی بتواند به آن متوسل شود، این احتمال وجود دارد که باورهای یک فرد ممکن است صرفاً یک باور باشد، به هر نحوی که توسط سایر اعتقادات فرد پشتیبانی شود. این امر برخی را وادار می کند که توجیه ذهنی را به عنوان یک برداشت معتبر از توجیه معرفتی رد کنند. در فصل 4 «درون گرایی»، جدیدترین اصطلاح برای توجیه ذهنی، در مقایسه با رقیب اصلی معاصر درونگرایی، «برونگرایی» مورد بحث قرار گرفته است. سطوح مختلف درونگرایی که ناشی از الزامات متفاوتی است که برای آگاهی فرد از توجیه‌کننده‌های خود تعیین می‌شود، و همچنین رابطه بین درون‌گرایی و دین‌شناسی، و بین درون‌گرایی و حقیقت مورد بحث قرار می‌گیرد. فصل 5 به انتقاد اصلی می پردازد که برون گرایان علیه درون گرایی وارد می کنند، یعنی این که یک پسرفت توجیهی بی نهایت ایجاد می کند. تحلیل ساختار رگرسیون درونگرایانه نشان می دهد که یک پسرفت باطل در کار نیست. نتیجه گیری می شود که مفهوم دیدگاه توجیهی باید در یک نظریه توجیه معرفتی گنجانده شود تا چنین نظریه ای بتواند با موقعیت های معرفتی اول شخص مقابله کند. این همچنین راهبردی را برای انطباق توجیه‌گران فوری در یک مفهوم «درون‌گرایانه» از توجیه بدون ایجاد یک پسرفت توجیهی بی‌نهایت فراهم می‌کند. علاوه بر این، پایه‌های یک نظریه ادغام درون‌گرایی درون‌گرایی را می‌گذارد.
تعریف سه جزیی معرفت و شرط چهارم
نویسنده:
عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
افلاطون در رساله تئوتتوس معرفت را «باور صادق موجه» تعريف می کند. اين تعريف که به تعريف (يا تحليل) سه جزيی معرفت معروف است تا دهه 1960م تعريفی غالب برای معرفت به حساب می آمد. در سال 1963م ادموند گتيه، فيلسوف آمريکايی، در مقاله ای سه صفحه ای، ضمن پذيرش لازم بودن اجزای سه گانه، با طرح دو مثال نقضی، کافی بودن آنها را مورد ترديد قرار داد. از آن زمان تاکنون پاسخ های متعددی به مثال های نقضی گتيه داده شده است. دسته ای از اين پاسخ ها، ضمن پذيرش ايراد گتيه در کافی نبودن شرايط سه گانه، با افزودن شرط چهارمی در پی تکميل شرايط سه گانه برآمده اند. در اين مقاله ضمن بررسی و نقد اين قبيل پاسخ ها نشان می دهيم که تلاش در اين زمينه تاکنون ناموفق بوده و ايراد گتيه همچنان به قوت خود باقی است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 28
شرط علی معرفت و قضایای حقیقیه و خارجیه
نویسنده:
عبدالرسول کشفی، احمد عبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پاسخ به مثالهای نقضی «ادموند گتیه» در باب کافی نبودن اجزای سه گانه در تعریف سه جزیی معرفت «آلوین گلدمن» معرفت شناس معاصر، جزو، چهارمی را به اجزای سه گانه ی تعریف می افزاید که به «شرط علّی معرفت» معروف است. بر مبنای این شرط، باور به یک گزاره باید معلول مستقیم یا نامستقیم محکی خارجی آن گزاره باشد. در این مقاله، از طریق مطالعه ی تطبیقی میان تقسیم گزاره ی مسوره به حقیقیه و خارجیه از یک سو و شرط علّی معرفت از سوی دیگر و با تکیه بر تحلیل مختار از قضایای حقیقیه و خارجیه، نظریه ی مورد نقد قرار می گیرد. این مقاله نشان می دهد که نظریه ی «شرط علّی معرفت» شرط علّی با هیچ یک از دو قسم قضایای حقیقیه و خارجیه سازگار نیست و بر همین اساس، این شرط با مبانی منطق قدیم و جدید در تحلیل گزاره های کلی نیز ناسازگار است. در پایان، مقاله می کوشد، ضمن معرفی منطق حاکم بر نظریه ی شرط علّی معرفت، میزان کارآیی و اثربخشی آ ن ر ا نیز مورد بررسی و نقد قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 86
تحلیل مفهوم معرفت (علم) از دیدگاه ابن سینا با نظر بر معرفت شناسی معاصر (پس از گتیه)
نویسنده:
نرگس کریمی واقف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث تحلیل مفهوم معرفت گزاره ای، یکی از مباحث رایج در علم معرفت شناسی معاصر است. تحلیل معرفت نوعی تحلیل مفهومی است. هدف از تحلیل مفهومی یک مفهوم، به دست دادن شرایطی است که هریک برای اطلاق آن مفهوم لازم باشند و مجموعه آن شرایط برای اطلاق آن مفهوم کافی باشند. تعریف سنتی معرفت عبارت است از باور صادق موجه. امروزه این تعریف با مثال های نقض جدی روبرو است، مثال هایی که هر کدام نشان دهندۀ نافی کافی بودن این شرایط برای معرفت هستند. از طرفی، به عقیدۀ بسیاری از معرفت شناسان معاصر مسلمان، تعریف مفهوم «تصدیق یقینی» از نظر ابن سینا معادل تحلیل سه جزئی معرفت است. در این پایان نامه ابتدا به بررسی مباحث رایج در بحث تحلیل مفهوم معرفت، در معرفت شناسی معاصر پرداخته شده است. هر یک از مؤلفه های این تحلیل سه جزئی به صورت مختصر بررسی و تبیین شده و در مورد لازم بودن هریک از این مؤلفه ها، اقوال مختلفی مطرح شده است. سپس این مسئله تبیین می شود که معادل نزدیک به این تحلیل در ابن سینا،تنها مفهوم تصدیق یقینی است. در بحث از مفهوم تصدیق یقینی، ابن سینا تقریر ویژه ای از شرط توجیه دارد. توجیه در تحلیل او تقریر خاصی از خطاناپذیری است، به گونه ای که تبیین وی از خطاناپذیری در معلومات تصدیقی، موجب ورود معلومات تصوری و مفاهیم حسی در مباحث معرفتی وی است.معرفت، علم، تصدیق، تصور، تصدیق یقینی، برهان، ابن سینا
تحلیل معرفت گزاره ای از منظر معرفت شناسی غربی و اسلامی با تأکید بر نقض گتیه
نویسنده:
محسن میری (حسینی)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
این مقاله دو بخش دارد: بخش اول با تعریف سنتی معرفت در غرب می آغازد و ضمن نگاهی اجمالی به ریشه تاریخی و تحلیل مؤلفه های سه گانه آن به مثال های نقض گتیه و سپس واکنش های مهم معرفت شناسان معاصر به آن می پردازد. بخش دوم مقاله درباره تعریف معرفت گزاره ای از منظر حکمای اسلامی و تفاوت آن با تعریف سنتی غرب، تقسیم معرفت به تصوری و تصدیقی (گزاره ای)، تبیین معرفت گزاره ای یقینی و ویژگی های آن است و نشان می دهد که نقدها و مثال نقض های گتیه بر این تعریف وارد نیستند.
صفحات :
از صفحه 53 تا 79
تأملی در بسنده انگاری فضایل عقلانی در کسب معرفت
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقض های گتیه به تعریف «باور صادق موجّه»، معرفت شناسان را بر آن داشت تا درصدد ارائه تعریفی جامع و مانع برآیند. در رویکرد نوینِ معرفت شناسی فضیلت محور، ادعا می شود که تنها اگر در فرآیند معرفت از فضایل عقلانی و معرفتی مدد گرفته شود، عامل معرفتی به حقیقت دست می یابد و معرفت یعنی: «باور برآمده از فعالیت فضایل عقلانی». این رویکردِ نوپا و سرایت دادن نظریه فضیلت به ساحت معرفت شناسی، با چالش های فراوانی روبروست؛ برخی از این اشکالات مربوط به اصلِ به کارگیری فضایل است که از آن جمله می توان به ابهام در کم و کیف فضایل عقلانی، عدم ارائه راهکار برای حالت تعارض این فضایل، دلایل ناکافی در تفکیک فضایل عقلانی از فضایل اخلاقی و ابهام در کارکرد معرفتی قوه حکمت عملی اشاره نمود. از سوی دیگر، این ادعا که به کارگیری فضایل عقلانی متناسب با هر موقعیت معرفتی، چراغ هدایت به صدق است، هم به صورت ادعای اجمالی و هم به صورت ادعای انحصاری محل مناقشه است. گذشته از محاسن این نظریه، دلایل نقضی و حلّی حاکی از آن است که بسنده انگاری در کارکرد فضایل عقلانی برای نیل به صدق باورها ناصواب است. این مقاله با گزارش مختصری از این رهیافت به تقریر زگزبسکی، این ادعا را که کارکرد فضایل عقلانی برای کسب معرفت، لازم و کافی باشند، به چالش می کشد.
  • تعداد رکورد ها : 6