نسخههای اخیر برهان از راه شر علیه خداباوری بر آنند که در پیرامون ما نمونههایی از شر و رنج ظاهرا بیوجه دیده میشوند؛ و این واقعیت، قرینه تجربی خوبی علیه وجود
... د خدا تشکیل میدهد. خداباوری شکگرایانه، رویکردی جهت پاسخ به براهین قرینهمحور علیه خداباوری است؛ رویکردی که بر محدودیتهای شناختی انسان در درک دلایل خدا جهت تجویز شرور، تاکید دارد. بنا بر این دیدگاه، چنانچه خدا وجود داشته باشد، فهم او بسی برتر و گستردهتر از ما است و کاملا محتمل است که برای برخی اعمالش دلایلی داشته باشد که برای ما نامأنوس باشند. به این ترتیب چنانچه نتوانیم در مواردی از تجویز شر، دلایل موجِّه خدا را بیابیم، این نکته نمیتواند به عنوان قرینهای بر عدم وجود چنین دلایلی قلمداد شود. این دیدگاه، گرچه پاسخ شاخصی در برابر براهین قرینهمحور علیه خداباوری فراهم میکند، اما پیامدهای وخیمی هم برای باورهای دیگر ما از جمله در حیطه خداباوری سنتی و اخلاق در پی دارد. تقریرهای مختلفی از خداباوری شکگرایانه وجود دارد که تقریر ویلیام آلستون و مایکل برگمن، از جمله مهمترین آنها است؛ این رساله عهدهدار تبیین و بررسی این دو تقریر است. آلستون ابتدا با تاکید بر استلزامات ناشناخته ممکن، ادعا میکند که تئودیسهها هنوز هم احتمالات زندهای برای پاسخگویی به برهان قرینه محور فراهم میکنند؛ اما در مرحله بعد سعی میکند تا انتقاد خود را اساسا بر فهم ناقص ما از دلایل ممکن الاهی مبتنی کند. برگمن نیز با پیروی و بسط نکات آلستون، بیشتر بر این تاکید دارد که دلیلی نداریم که نشان دهد نمونه شناختهشده ما از قلمرو خیرها و شرها و استلزامات آنها، نمونه نمایندهای است. دیدگاه آنها گرچه در نگاه نخست مقبول مینماید، اما وقتی به پیامدهای آن مینگریم، در پذیرش آن با تردید جدی مواجه میشویم؛ از جمله اینکه این دیدگاه، فهم رایج ما را از صفات و افعال خدا در هم میشکند؛ اعتماد ما را به شهودهای رایج اخلاقیمان مخدوش میکند؛ و تعارضی جدی با دیدگاه فهم عرفی اخلاقی دارد.
بیشتر