جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 466
عقل و دین در اندیشه سیاسی ابن رشد
نویسنده:
احمد بیکلری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از ورود فلسفه یونانی و شکل گیری فلسفه اسلامی، مسأله و دغدغه اصلی متفکران مسلمان نسبت سنجی بین یافته های عقل بشری و آموزه های وحیانی و دینی، و رفع برخی تعارض ها بین آنها بوده است.ازاین رو، اندیشمندان مسلمان در این زمینه دچار اختلاف نظر شده، و هر دسته و گروهی کوشید تا به نحوی این مسأله را حل کند. البته عده ای در درون تمدن اسلامی، از همان ابتدا، صورت مسأله را پاک نموده، و به بی نیازی عقل بشر به وحی و دین حکم دادند. محمد ابن زکریای رازی از این دسته است. گروهی دیگر، یافته های عقل بشری از جمله علوم یونانی را تقسیم بندی کرده، و تنها آنهایی را که به نظرشان با مبانی دینی در تضاد نبود پذیرفتند. ابوحامد غزالی از این گروه است.اما دسته دیگری کوشیدند تعارض های به وجود آمده بین برخی از آموزه های دینی و عقل بشری را رفع کنند. ابن رشد از این دسته است. او تلاش کرده تا در ادامه کارهای دیگر فلاسفه و متفکران مسلمان، مسأله را به صورت تفصیلی مطرح و راه حل نهایی را ارائه دهد. اگر یافته های عقل بشری را به دو حوزه نظری و عملی تقسیم نماییم، فلاسفه ومتکلمان، بیشتر در جهت رفع تعارض در حوزه نظری تلاش کرده اند. این در حالی است که فقها عهده دار امور عملی بوده اند. از همین جا اهمیت چهره ابن رشد که هم فیلسوفی برجسته، و هم فقیهی شاخص و صاحب نظر در فقه اهل سنت و نیز فقه مقارن (تطبیقی)، و علاوه بر اینها عهده دار منصب قضاوت بوده است، و با این تعارض ها هم در حوزه نظری و هم در حوزه عملی مواجه می شده، آشکار می گردد. از این رو، در این پژوهش تلاش شده، با سیری در اندیشه های این فیلسوف و فقیه بزرگ مسلمان، مسأله نسبت بین فلسفه و دین در حوزه عملی، و به ویژ سیاست بررسی گردد.اکثر پژوهشهایی که درباره ابن رشد صورت گرفته، اندیشه های او را در حوزه حکمت نظری دنبال کرده و کمتر به مباحث مربوط به حکمت عملی پرداخته اند. از آنجا که ابن رشد علاوه بر فیلسوف، فقیهی برجسته نیز بوده است، مطالعه اندیشه هایش در حوزه عملی به ویژه سیاست از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنین یکی از مفروضات اصلی این تحقیق آنست که مسأله اصلی برای ابن رشد برقراری هماهنگی و سازگاری بین حکمت و شریعت بوده است. بنابراین، بررسی رویکرد او برای ایجاد سازگاری بین فلسفه و دین (حکمت و شریعت) در حوزه عملی ارزشمند خواهد بود. ابوالولید، محمد بن احمد بن رشد اندلسی فیلسوف و فقیه بزرگ قرن ششم هجری در زمان و مکانی می زیست که حیرت و سرگردانی در کسب معرفت از مشخصه‏های آن بود. این مسأله باعث شده بود که فیلسوفان آن دیار، تعیین نسبت میان مردم و عقل و شرع را در دستور کار خود قرار دهند و جایگاه و وظیفه عامه مردم، فیلسوف، متکلم و فقیه را در نسبت با حقایق دینی تعیین کنند.طی دو قرن مبارزه میان فقها، متکلمان و فلاسفه، به علت نفوذ سیاسی فقها در دولت مرابطین و دولت موحدین، پیروزی ظاهری از آنِ فقها بود. فتاوای تکفیر آنها متوجه فلاسفه بود. با این وجود، در عهد موحدین، فلسفه بزرگ‏ترین دستاورد خود یعنی اثبات هماهنگی بین عقل و شرع را به دست آورد. این اندیشه در آثار ابن رشد به طور بسیار گسترده مطرح شد.
عقل و ایمان از دیدگاه غزالی و ابن رشد
نویسنده:
مجتبی هژیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه بین ایمان و عقل همواره مورد توجه خرد ورزان عقل گرا و مومنا ن دین مدار بوده و هست. در جهان اسلام نیز این بحث از مهمترین مسائل مورد توجه اندیشمندان مسلمان خصوصاً غزالی و ابن رشد بوده است. غزالی در دفاع از دینداری به نقد عقل پرداخت.ابن رشد در دفاع از فلسفه و خرد ورزی به نقد غزالی و بیان ناتوانی او از فهم مقصود فلاسفه پرداخت و بر سازگاری و توافق ایمان و عقلتأکید نمود. آنچه در این پایان نامه مورد نظر است،این است که سعی کنیم تا به مقایسه دیدگاه دو اندیشمند و متفکر بزرگ اسلامی، یعنی ابو حامد غزالی و ابوالولید ابن رشد در خصوص رابطه عقل و ایمانبپردازیم. و تلاش ما بر آن است که این مقارنه و مقایسه، به دور از هر گونه پیشداوری و تعصب انجام گیرد. در این نوشتار نشان داده خواهد شد که تعارض بدوی در دیدگاه غزالی با رجوع به دین و برتری دادن ایمان در برابر عقل، قابل حل است.از دیدگاه ابن رشد، تأویل عقلانی متون دینی منطبق با برهان و استدلال منطقی که منحصراً توسط فلاسفه انجام گرفته باشد، عامل حل تعارض دین و فلسفه است. غزالی بر این باور است که اعتقاد و ایمان دینی را نمی توان با استدلال علمی و فلسفی فهمید، اگر هم چنین کنیم این ایمان علم زده و عقل زده است و کاری از پیش نمی برد جز اینکه بر شک و حیرت می افزاید. ابن رشد معتقد است که نظر برهانی در موجودات و جهان هستی حق است و شریعت بدان دستور داده، لذا هرگز به مخالفت با آنچه در شرع آمده، منجر نمی گردد، زیرا حق با حق معارضه ندارد بلکه همواره موافق با آن است و بدان شهادت می دهد. بدین طریق ابن رشد اثبات می کند که دین طالب نظر عقلی است و نظر عقلی همان فلسفه است.ابن رشد علاوه بر اینکه به پیوند و سازگاری بین عقل و ایمان پرداخت، معتقد بود که در پی بردن به حقایق عالم، باید عقل را در همه امور نسبت به ایمان برتری داد.
ابن رشد بين فرح انطون ومحمد عبده
نویسنده:
ميشال جحا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
حکمة من اجل اجتهاد ثقافی و فلسفی,
حقیقت دوگانه و نظریه عقل هیولانی ابن‌رشد
نویسنده:
علی قربانی سینی، فتحعلی اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
ابن‌رشد و ابن‌رشدیان متهم به «حقیقت دوگانه» شده‌اند؛ یعنی معتقدند که یک مسئله می‌‌‌تواند در دین حقیقت باشد در حالی که نقیض آن در فلسفه صادق است. در بخش اول مقاله تاریخ و معنای این نظریه از دیدگاه کلیسا بررسی شده، در بخش دوم به رأی ابن‌رشد در باب چگونگی بقای نفس در دو دسته از آثار فلسفی و کلامی ­اش پرداخته‌ایم، و در بخش سوم با ارزیابی نظر ابن‌رشد در این دو دسته آثارش این نتیجه به دست آمده که رأی ابن‌رشد در باب عقل هیولانی و بقای مشترک و کلی آن پس از مرگ (وحدت عقل) با رأی او در باب بقای نفوس فردی در آثار کلامی متناقض نیست، زیرا وی در مورد نفس قائل به اشتراک لفظی است. لذا نمی­ توان او را معتقد به حقیقت دوگانه دانست بلکه او به وحدت حقیقت باور دارد. بنابراین ابن‌رشد را دوحقیقتی خواندن نشان از عدم درک آرای وی دارد.
صفحات :
از صفحه 309 تا 323
شریعت در فلسفۀ سیاسی ابن‌ رشد
نویسنده:
فرهاد زیویار، ابراهیم مجیدی، امیر اعتمادی بزرگ
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مدینۀ فارابی بر انطباق فلسفه و دین استوار است و بخش عملی دین همان است که کلیاتش در فلسفۀ عملی بیان شده است. مدینۀ ابن ‌سینا نیز مدینه‌ای است واقعی که به شریعت پیامبر (ص) تکیه دارد. حال مدینۀ ابن‌ رشد چه ویژگی‌ای دارد؟ بر چه استوار است و در آن شرع چه جای‌گاهی دارد؟ در واقع، اگر اساس مدینۀ فارابی بر تقارن است و اساس مدینۀ ابن‌ سینا بر شریعت، مدینۀ ابن‌ رشد بر چه اساس و بنیادی شکل گرفته است؟ در این مقاله با توجه به نظام فلسفی ابن‌ رشد سعی شده است تا به جای‌گاه شریعت در فلسفۀ سیاسی او پرداخته شود. این اندیشمند، با توجه به افق فکری خود یعنی تمدن اسلامی، در شرح جمهوری مدینۀ فاضلة افلاطون را در افق تمدن اسلامی مورد خوانش قرار می‌دهد و پیامبر (ص) را بنیان‌گذار آن معرفی می‌کند. او بین شریعت و قانون انسانی تضادی نمی‌بیند و ضمن این‌که شریعت را در تحقق فلسفه مؤثر می‌پندارد، فلسفه را نیز در چنین جامعه‌ای از فهم شرعی برخوردار می‌داند.
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
خداشناسی از نظر ابن رشد
نویسنده:
مسعود ذبیح کمال
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
چالش فلسفی غزالی و ابن رشد(7)
نویسنده:
علی زمانی قمشه ای
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وجودشناسی ابن‌سینا و ابن‌رشد
نویسنده:
سمیه‌ ملاباشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به دلیل نقش محوری ابن‌سینا در شکل گیری و تکامل فلسفه‌ی اسلامی و نیز استفاده‌ی هوشمندانه‌ی وی از اندیشه های پیشین، آشنایی با حکمت سینوی به عنوان نقطه‌ی حساس و محوری در شناخت فلسفه‌ی اسلامی دانسته می‌شود. از سوی دیگر ابن‌رشد به عنوان تأثیرگذارترین فیلسوف مسلمان در خارج از جهان اسلام از جایگاهی ویژه برخوردار است. از این رو در این نوشتار با بیان اندیشه های ابن‌سینا درچند مسأله‌ی کلیدی و در کنار آن آراء و انتقادات ابن‌رشد در همان مسائل، آشنایی دقیق تری نسبت به این دو فیلسوف مشاء به‌دست می‌آوریم.اولین مسأله‌ای که به آن پرداخته می‌شود، رابطه‌ی وجود و ماهیت است. ابن سینا اصل و جوهره‌ی اشیاء را وجود می‌داند و معتقد است هیچ ماهیتی بذاته موجود نیست و همه‌ی ماهیات موجود با عارض و اضافه شدن وجودی بر آنها تحقق خارجی یافته‌اند. در مقابل ابن رشد اصل تشکیل دهنده‌ی اشیاء را جوهر می‌داند و وجود را تنها مفهومی می‌داند که از اشیاء موجود قابل انتزاع است. اشکال عمده‌ی وی در این مسأله بر ابن‌سینا آن است که عرضی دانستن وجود برای ماهیت تالی فاسدهای متعددی دارد. چنان که به تفصیل بررسی خواهیم کرد منشأ اصلی این اشکالات ، یکی تفاوت اندیشه‌ی این دو فیلسوف در اصل و جوهره‌ی وجودی اشیاء است و دیگری تفاوت معنایی است که از عرضیت در ذهن آنها وجود دارد.مسأله‌ی دوم جمع امکان ذاتی و وجوب غیری در شیء واحد است. ابن‌سینا این امر را در همه‌ی موجودات غیر از واجب الوجود ضروری می‌داند، زیرا همه‌ی موجودات غیر از واجب تعالی، ماهیت ‌دارند و امکان برای ماهیت ذاتی است و حتی پس از اعطای وجود و وجوب به آن نیز به قوت خود باقی خواهد ماند، زیرا ذاتی شیء هرگز از آن جدا نمی‌شود. در مقابل ابن‌رشد بر این باور است که شیء تا واجب نشود موجود نمی‌شود، پس اگر چیزی موجود شد دیگر امکان در مورد آن معنا ندارد، زیرا اولاً: اجتماع وجوب و امکان در شیء واحد اجتماع نقیضین و محال است و ثانیاً: سخن گفتن از امکان در شیئی که واجب الوجود آن را ایجاد کرده، نفی ضرورت علّی بین علت و معلول است. این اشکالات با تفکیک دو جهت وجود و ماهیت در شیء و لحاظ اعتبارات مختلف در آن قابل حل است.در مسأله‌ی سوم به مبانی نظریه‌ی صدور از دیدگاه ابن سینا می‌پردازیم تا تبیین وی از چگونگی صدور عقول، افلاک و طبیعت از واجب روشن شود. نگرشی که ابن‌سینا نسبت وحدت واجب، عنایت و فاعلیت الهی دارد و نیز قاعده‌ی الواحد و بداهتی که این قاعده در نظر وی دارد، هیچ یک برای ابن‌رشد قابل قبول نیست. دیدگاه ابن‌رشد در این مسأله عمدتاً ارسطویی است و فاعلیت الهی را همان ایجاد حرکت در افلاک و پیوند ماده و صورت می داند. به اعتقاد وی قاعده‌ی الواحد نه تنها بداهت بلکه اساساً صحت ندارد و نمی‌تواند مبنای صدور عالَم از واجب الوجود باشد.
رویارویی غزالی و ابن رشد
نویسنده:
مهری چنگی آشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این رساله داری چهار فصل می باشد. فصل اول پیرامون زندگی و آثار غزالی و تالیفات او می باشد. فصل دوم پیرامون زندگی و آثار ابن رشد می باشد. در فصل سوم که مهمترین فصل این رساله می باشد مسائل مورد بحث و گفتگوی این دو اندیشمند مطرح شده است( مسئله قدم عالم، علیت، علم خدا به جزئیات). فصل چهارم نتیجه گیری بحث می باشد که در این فصل پیرامون فرقی بین فلسفه و کلام مطرح شده و سپس به تمایز بین عقل و و حی پرداخته شده است./
  • تعداد رکورد ها : 466