جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 334
تحلیل و بررسی اسماء خداوند در دعای جوشن کبیر
نویسنده:
فاطمه سهرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دعای جوشن کبیر مشتمل بر شماری از اسماء الهی است. سند این دعامتصل نبوده و راویان آن ، بعد از امام سجاد (علیه السلام)تا شیخ ابراهیم کفعمی که دعا را نقل کرده است ، مشخص نیستند. در این تحقیق اسماء مذکور در دعای جوشن کبیر مورد بررسی قرار گرفته است. این اسما به پنج دسته زیر قابل تقسیم است :1- اسماء مصرّح در قرآن 2- اسما غیر مصرّح در قرآن 3- اسماء مذکور در نهج البلاغه و صحیفه سجادیه 4- اسماء مطرح در سایر ادعیه و روایات 5-اسماء منحصر در دعای جوشن کبیربعضی از این اسماء که ثبوتی یا سلبی، ذاتی یا فعلی است ، جزء اسماء و صفات اصلی، یا مشتق از آنها بوده و مطابق با مبانی کلام اسلامی است.بر اساس نظریه توقیفی نبودن اسماء الهی, آن بخش از اسماء دعای جوشن که در قرآن و روایات معتبر ذکر نشده اما شرایط لازم را دارند نیز، قابل اطلاق بر خدا می باشند. در غیر این صورت نمی توان خدا را به آن اسماء نامید.
تبیین نحوه ظهور صفات الهی در انسان از منظر قرآن و سنت
نویسنده:
زهرا محسنی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم هستی مظهر صفات الهی، عظمت وحکمت حق تعالی است و خداوند با آفریده‌هایش خود را به انسان‌ها نمایانده است. در این میان انسان که در پایین‌تر نشئه جهان هستی ‌و دارای تمام ویژگی‌های این عوالم است، توان سیر در نشئه‌های دیگر و قرب به حق تعالی را دارا است. هدفی که با عنوان سعادت و کمال انسان همواره مورد جستجوی بشریت بوده و به صورت ویژه در مباحث عرفان اسلامی مطرح است که بر اساس آن انسان با سیر عمیق در عرفان نظری و سپری نمودن مراحل عرفان عملی می‌تواند به قرب حق تعالی، که همان کسب توانایی ظهور صفات الهی در خود است دست یابد، چرا که سعادت انسان در کسب برترین صفات است و منشأ و منتهای صفات الهی را نیز خداوند دارا است، در نتیجه سعادت انسان نیز تحقق و ظهور این صفات در خود است. در این میان می‌توان در کنار نظام پیچیده عرفان نظری و عملی، از منظر آیات و روایات و نگاه "درون صفاتی" (صفات الهی) و "درون نگری به انسان" (سرشت الهی و استعدادهای درونی او) به این امر پرداخت. از منظر درون صفاتی، با ترتیب و چینش صفات خداوند و تبیین آن‌ها می‌توان به امکان، نحوه و میزان ظهور این صفات دست یافت. شیوه‌ایی که کاربست آن در ایصال به قرب الهی برای عموم مردم راه‌گشاست. نحوه و چگونگی این ظهور، از یک سو به شرایط الهی باز می‌گردد. از منظر درون صفاتی، زمینه ظهور با افاضه خیر به انسان‌ها و نصرت و یاری خاص آنان (که از آن با عنوان هدایت خاص الهی می‌توان تعبیر نمود)، حلم و ربوبیت تام الهی که با دو صفت حکمت و رحمت عجین است، از سوی خداوند فراهم می‌شود. از سوی دیگر انسان که به فطرت الهی خلق شده و توانایی عبور از نشئه‌های برتر و بالاتر را داراست،‌ با سعی در حفظ سلامت فطری، دوری از گناهان و ترک هرگونه انانیت، عجب و غرور، و عبادت و اخلاص و پایبندی به صفات نهفته در وجودش می‌تواند شرایط لازم را از درون جهت ظهور و بروز صفات و استعداد‌های عالی نهفته در خود فراهم نماید و با پیمودن درجات نفس، خود را به برترین درجه و وسعت وجودی که امکان دست‌یابی به آن وجود دارد برساند. علاوه بر این، اصل واسطه بودن انسان کامل در کسب فیض و تقرب به حق تعالی از جایگاه خاص و بی‌بدیل برخوردار است چرا که ایشان نمونه اتمّ ظهور صفات الهی بوده و واسطه دریافت و ارسال هرگونه فیض در سراسر جهان هستی‌اند. در این راه باید از موانع مختلف و مهمی که سدّ راه انسان در نیل به این هدف است دوری جست. نفسِ (دنیا طلبِ) انسان و شیطان، به عنوان دو مانع اصلی مطرح‌اند که به دلیل لزوم وجود آنان در ایجاد تضاد درونی در انسان و تعالی او، می‌توان از آنان به عنوان فرصت در تعالی انسان بهره جست.
بررسی الهیات سلبی از دیدگاه قاضی سعیدقمی و افلوطین
نویسنده:
فاطمه استثنایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به بیان و بررسی تطبیقی الهیات سلبی از دیدگاه دو اندیشمند شرقی و غربی به نام قاضی سعید قمی و افلوطین پرداخته است. قاضی سعید بر مبنای مطلق و غیب الغیوب بودن ذات خدای متعال، او را بی‌اسم و رسم و غیرقابل شناخت می‌داند و معتقد است آن ذات نهان به‌گونه‌ای است که اعتبار هیچ کثرتی از جمله کثرت صفات در آن ممکن نیست و اسماء خدای متعال مرتبه‌ای از مراتب هستی و تجلیات آن ذات نهان‌اند که وجودشان برای ظهور کمالات مطلق او ضرورت دارد. افلوطین نیز احد را پنهان، مطلق و غیرمتعین، غیرقابل ادراک، غیرقابل توصیف و بیان‌ناپذیر می‌داند و اولین مرتبه‌ی تعین و ظهور کمالات او را عقل معرفی می‌کند. الهیات سلبی این دو اندیشمند در دو بعد وجودشناختی و معرفت‌شناختی از بیشتر جهات با یکدیگر شباهت دارد و موارد اختلاف آن دو بسیار کم است. تفاوت عمده‌ی آن‌ها در این است که تفکیک مراتب در عبارات قاضی سعید روشن‌تر و صریح‌تر از عبارات افلوطین است.
زبان دین از دیدگاه پل تیلیش و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه فرح‌بخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره‌ی زبان دین به معنای خاص آن ( چگونگی اتصاف خداوند به صفات و افعال) از دیرباز مورد توجه متفکران مسلمان و غیرمسلمان بوده است. ارائه‌ی رویکردهایی متفاوت هم‌چون رویکرد تمثیلی، سلبی، تأویلی و نمادین به گزاره‌هایی که صفاتی انسان‌وار از خداوند ارائه می‌دهند گواه بر این مطلب است.از این میان پل تیلیش فیلسوف و متکلم معاصر آلمانی زبان دین را تماما نمادین دانسته و قائل به تحویل‌ناپذیری نماد است به این معنا که نمادها قابل ترجمه به زبان حقیقی نیستند و تنها مواجه‌ی انسان با امر مطلق را امکان‌پذیر می‌سازند. در مقابل علامه طباطبایی فیلسوف واندیشمند مسلمان زبان دین را ترکیبی از تمثیل، تشبیه، کنایه و نوعا رمز می‌داند که این زبان قابل ترجمه به زبان حقیقی است به این معنی که این صفات بین انسان و خداوند به نحو مشترک معنوی هستند و انسان می‌تواند در حد توان خود این صفات را بفهمد . در مقایسه‌ی این دو دیدگاه روشن می‌شود که نظریه‌ی نمادین دانستن زبان دین راه شناخت خدا را بر انسان می‌بندد و به تعطیل عقل منجر می‌شود در حالی که اشتراک معنوی صفات بین خدا و انسان می‌تواند، هرچندبه میران کم، ما را در شناخت خداوند یاری کند.
تصویر خدا در تورات و قرآن
نویسنده:
اسماعیل دودمان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر، در باب تصویر خدا در قرآن و تورات است. که طی چهار بخش با عناوین: مدلهای خداباوری, تصویر خدا در قرآن, تصویر خدا در تورات, مقایسه ای میان تصویر خدا در قرآن وتورات می باشد.ازآغاز وجود بشر تا به حال انسان همواره در وجود خداوند واوصاف او به تف ّ کر می پرداخته است.وهمین امر موجب شده که, نگرش و تصویر های زیادی در ذهن بشر به وجود بیاید. در میان اکثر اقوام, اسطوره های مختلفی درباره ی خدایان رواج داشته است و این اسطوره ها در قالب اشیاء بوجود آمده.مثلاً: انسان های اولیه به موجودی بنام "مانا" اعتقاد داشته اند وآن را می پرستیدند که این خود از سنخ طبیعت بوده است.یا مدل های زیادی از خداوند بوجود آمده است. مثلاً:خدای صنعتگر, خدای مادر , خدای انسان گونه.اما از نظر قرآن کریم, رحمت خداوند برغضبش سبقت می گیرد و جنبهی رحمانیت غالب است. حّتی آن جایی که خداوند از عذاب سخن به میان می آورد بلافاصله در مورد رحمانیت و بخشندگی سخن می گوید وبندگان را به سمت خود فرا می خواند. در قرآن تصویر خدای رحمان و رحیم تصویر اصلی است. مثلاً: خداوند می فرماید:رحمت من به وسعت عالم است , یا رحمتم بر غضبم سبقت می گیرد.در تورات کنونی خصوصاً در بخش هایی که در متن آن تحریف و تغییر وارد شده ، عموماً از خداوند با اوصاف انسانی یاد شده و یا متن گفتار او در حد سخنان افراد بشر تنزّل داده شده است. مثلاً: برای خداوند اعضاء انسانی، مانند دست، پا و تکّلم و... قائلشده اند. اما در قسمت های دیگری که در آن تحریف وارد نشده است، خداوند با صفات و گفتار حقیقی که به ذات باری تعالی مرتبط است توصیف گردیده است. مثلاً: وحدانیت خداوند، قدرت مطلق او، علم نامتناهی و... که خدا به آن خوانده شده است.
علم الهی از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدابراهیم شهاب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه در چهار بخش علم الهی از دیدگاه غزالی و طباطبایی را بررسی می کند. بنیاد دیدگاه غزالی در علم خداوند به ذات خود بر حی بودن اوست حدوث عالم دلالت براراده خداوند و اراده دلالت برعلم دارد و هر دو بر حیات و هر موجود زنده ای به خود علم دارد اصلاحی بودن به شعور به نفس و علم به ذات است. گذشته از آن آنگاه به دیگران علم داده است به خود به نحو اعلی علم دارد. غزالی بر علم خداوند به موجودات دلیل می آورد که وجود یا حادث است یا قدیم و قدیم ذات و صفات خداوند است و ماسوای کل حادث به اراده اوست و از این روی معلوم مرید او از نگاه غزالی جزییات نامتناهی در آینده هم مانند ذات و صفات خداوند به علم ازلی نامتناهی غیر کسبی و غیرضروری مبتنی بر اراده قدیم مکشوف اوست. از نظر علامه طباطبایی خداوند مجرد از ماده و خالی از قوه است و هرچیزی که چنین باشد به خود علم دارد (علم به ذات) و علم حضور شیء برای شیءو چون خداوند وجود صرف و بسیط است و وحدت است و وحدت حقه دارد همه کمالات را به گونه برتر و والاتر بدون تمایز و جدایی از یکدیگر دارد. به همین دلیل او به همه موجودات در مرتبه ذات خود علم حضوری ازلی ضروری و .... تفصیلی در عین اجمالی و اجمالی در عین تفصیلی دارد. (علم قبل از ایجاد). از آنجا که همه موجودات معلولهای خداوند هستند وجودهای رابطی دارند و معلول عین ربط به علت است و وابسته به او و با یک یا چند واسطه به او منتهی می شوند معلوم حضوری خداوند در مرتبه وجودشان به صورت متکثر متمایز فعلی و واقعیت مند است اگر مجرد باشند به خود آنها واگر مادی باشند به صورشان (علم بعد از ایجاد) طباطبایی همچنین امکان تبیین علم تفصیلی را براساس اطلاق وجودی خداوند لازمه فرض وجوب وجود بالذات طرح می کند که نظر خاص اوست.
بررسی ارتباط اسماء و صفات الهی در پایان آیات با محتوای آیات در سوره‌های (انعام، اعراف، انفال)
نویسنده:
علی رسول میرچناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چینش اسماء و صفاتالهی در پایان آیات با توجه به قاعدهسیاق با محتوای آیه و آیات قبل و بعد ، دارای ارتباط و تناسب بوده و ناظر به مفهوم آیات هم جوار می باشد . این موضوع همواره مورد توجه و بحث علمای تفسیر بوده و در جای جای مباحث تفسیری و آیات دارای اسماء و صفات الهی به آن پرداخته شده است . در فصل دومبه معانی اسماء و صفات الهی در لغت و اصطلاحپرداخته شده و با توجه به کتب لغتو روایات و قرآن معانی آنها بیان شده است . و در فصل سوم ارتباط اسماء و صفات الهی با محتوای صدر و ذیل آیهو آیات قبل و بعد مطرح شده است.به عنوان نمونه می توان به موارد ذیل اشاره کرد صفت سمیع بیشتر در آیاتی ذکر شده است که ناظر بهاحاطه و نظارت الهی بر اعمال و رفتار انسان است. علیمبیشتر در آیاتی بوده ناظر به نیات و اسرار درونی بوده ، و غفور در باب آیات توبه به قصد اصلاح ، حکیم برای نشان دادن اتقان و محکم کاری ، عزیز در آیاتی است که برای نشان دادن قدرت لایزال خدای متعال است . قدیر توانای خداوند متعال بدون نیاز به دیگری ، خبیر آگاهی برون و درون ، افکار ، نیات و اعمال می باشد . بقیه اسماء الهی نیز به همین منوال همواراه دارای ارتباط محتوایی با آیهو آیات قبل و بعد ازخود می باشند .
بررسی دلالت برهان نظم بر توحید و صفات خدا
نویسنده:
مهدی آقامیرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوال اصلی در این تحقیق، این است که آیا می‌توان با استفاده از برهان نظم، صفات الهی را اثبات کرد. نتیجه‌ای که از بررسی منابع اسلامی و غربی و با روشی تحلیلی توصیفی در ضمن این تحقیق به دست آمد این است که درباره میزان دلالت برهان نظم بر وجود خداوند بايد گفت اين برهان از طریق وجود نظم در عالم وجود ناظم را اثبات می‌کند. افزون بر این، این برهان با تمسک به وحدت رویه مشهود در سراسر عالم توحید ناظم عالم را نیز اثبات می کند. آری با برهان نظم می‌توان برخی از صفات خداوند را اثبات کرد. برای نمونه برهان نظم از توانایی لازم برای اثبات برخی صفات ذاتی مانند حیات و قدرت و برخی صفات فعلی مانند خالقیت برخوردار است. البته اين برهان توانايي اثبات صفت علم ذاتی خداوند را ندارد، زیرا اثبات صفت علم به وسيله برهان نظم متوقف بر تحقق متعلق علم در خارج است كه در آن صورت صفت مذکور از جمله صفات فعل و خارج از ذات خواهد بود. همچنین برهان نظم از اثبات علم و قدرت نامتناهی الهی عاجز است. افزون بر اين بايد گفت که آیه شریفه (لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا) بر توحید ربوبی دلالت می‌کند، همان معنایی که از برهان نظم نیز انتظار می‌رود.همچنین به اشکالات فخر رازی و دیوید هیوم در باب دلالت برهان نظم بر صفات الهی پاسخ گفته شده است.
بررسی اشتراک لفظی و معنوی در اسماء و صفات الهی در آیات و روایات
نویسنده:
ناهید احدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در باب معناشناسی صفات خداوند، نظریات مختلفی ارائه شده است كه رسالت این رساله، به بررسی و تحقیق دربارۀ آنها، و یافتن نظر برتر، اختصاص یافته است.شكی نیست كه در دورۀ نزول وحی، همۀ اعراب، از مسلمان و غیر مسلمان، متوجه فهم مفاهیم قرآن می‌شدند، مخصوصا درك و فهم صفات الهی، چنان برای آنها ملموس و قابل درك بود كه زمینۀ پرسش جدی از آنها، برای شنوندگان پیش نیامد. اما بعد از طی این دوره، با نفوذ احبار یهود و رهبانان مسیحی، و همچنین تسری فلسفۀ یونان، و ایجاد شك و شبهه در عقاید مسلمانان، باب بحث و بررسی دربارۀ صفات الهی گشوده شد. و بدین ترتیب، زمینۀ سوق یافتن افكار به سمت تشبیه، توسط احبار و نیز تعطیل، به وسیلۀ فلسفۀ یونان فراهم گردید.و نیز افرادی، چون مقاتل بن سلیمان (150 هـ) با داخل كردن عقاید تجسیمی در تفسیر قرآن، و همچنین تكیه بر اشتراك لفظی در تفسیر واژه‌های قرآنی به تبلیغ این دو نظریه در میان اهل سنت همت گماشت، از سوی دیگر با تحریك نظر مخالفان، باعث پیدایش عقیده تعطیل، توسط جهم بن صفوان گردید.از آنجا كه پیدایش و رشد فرقه‌های حشویه، مشبهه و معطله در زمان ائمه‌ (عليهم السلام)اتفاق افتاد، ایشان (عليهم السلام) در جهتمبارزه با آنها، احادیثی را در رد تشبیه و تعطیل بیان فرمودند، این عمل باعث گردید كه تشبیه در میان شیعیان رشدی نداشته باشد، و عقاید آنان از این حیث، در حصار امنی قرار بگیرد.اما متأسفانه، در قرن‌ها بعد، عالمی مانند ملا رجب علی تبریزی، با استناد به همین احادیث، منكر وجود هر گونه شباهتی بین خالق و مخلوق، حتی در صفات مستعمل بین آنها شد و با اعتقاد به اشتراك لفظی، در برابر اشتراك معنوی وجود ملاصدرا جبهه گرفت. پس از وی پیروانش آراء او را گسترش دادند و نظریات تعطیل و نفی صفات و الهیات سلبی را نیز مطرح كردند. هر چند كه قبل از ملارجبعلی گروههای دیگری نیز چنین اعتقاداتی داشته‌اند و این موضوع، بحث جدیدی نیست، اما چون، نظرات وی و شاگردانش به صورت مدون به رشتۀ تحریر درآمده، لذا در بررسی این عقاید، به بیان دیدگاههای این افراد اكتفا نموده‌ایم.از آنجا كه این نظریات، از یك ریشه، جوانه زده‌اند، در عقاید آنان، اشتراكاتی دیده می-شود، مانند:1-برای اثبات درستی عقاید خود، متوسل به ظاهر احادیث شده‌اند بدون آن كه به كاربرد یك واژه در زمان ائمه(عليهم السلام) توجه داشته باشند.2-منكر توانایی عقل در راهیابی به هر گونه شناختی از خدای تعالی شده‌اند در حالی كه مخاطبان خود را افرادی عاقل محسوب نموده، و برای اثبات هدف خود، استدلالاتی بر اساس براهین عقلی، ارائه داده‌اند.3- با تأكید بر تباین بین خالق و مخلوق، تنزیه مطلق الهی را، از خصوصیات ویژۀ عقیدۀ خود دانسته‌اند.در بین احادیث، عباراتی دیده می‌شود كه مستمسكی برای طرفداران هر یك از عقاید، قرار گرفته و آنان با ارائۀ تفسیر نادرستی از آن، به تبیین عقیدۀ خود پرداخته‌‌اند. مثلا، با تكیه بر عبارات «لا یشبهه شیء»، و «فقد جمعنا الاسم و اختلف المعنی»، گروهی بر این نظر هستند كه معانی صفات، در خداوند و مخلوقات با یكدیگر اختلاف دارند و این دو، هیچ وجه شباهتی با هم ندارند. كه این همان، اعتقاد به اشتراك لفظی است. گروهی با استفاده از عبارت «كمال الاخلاص نفی الصفات عنه»، صفت داشتن خداوند را مستلزم تركیب او (از صفت و موصوف) دانسته‌، لذا به نفی كردن مطلق صفات رو آورده‌اند. عبارت «و لا تفكروا فی الله»، دستاویزی برای اعتقاد به عدم توانایی عقل در راه یابی به شناخت خدای تعالی و در نتیجه تعطیل شده است. و بالاخره گروهی از «لا»ی مذكور در عبارت «عالم لایجهل، قادر لایعجز»، نتیجه گرفته‌اند كه صفات ثبوتی تا هنگامی كه به صفات سلبی باز نگردند هیچ گونه شناختی از خدای تعالی در اختیار انسان نمی‌گذارند.در رد این عقاید در این رساله دلایل متعدد و فراوانی هم از سوی نگارنده و هم سایر منتقدین ذكر گردیده است. تفسیر درست این احادیث، ارائه، و اشتباهات، توضیح داده شده است. با اختصاص یك فصل به موضوع تشبیه و تجسیم الهی، چگونگی پیدایش و رشد و گسترش آن را در بین مسلمانان به تصویر كشیده شده، تا نشان داده شود كه مفهوم حقیقی واژۀ تشبیه، در احادیث تشبیه و تجسیم و منظور از نفی صفات، نفی صفات تشبیهی و تجسیم الهی بوده‌ است نه تشبیه مطلق و همه جانبه.در این رساله، جهت اثبات اشتراك معنوی، در دو فصل، نظریات مخالفین، بیان و دلایل مردود بودن آنها ارائه گردیده، و در فصل سوم، با استفاده از براهینی مانند: برهان خلف، صنایع ادبی در صفات الهی مذكور در قرآن، اثباتِ اشتراك معنوی وجود، با راههای گوناگون و سپس تسری دادن اشتراك معنوی صفت وجود به سایر صفات و در انتها با ذكر چند دلیل روایی به ثابت كردن اشتراك معنوی در اسماء و صفات الهی پایان داده‌ایم.
تحلیل تطبیقی خداشناسی کندی با آراء متکلمان معتزلی
نویسنده:
اتابک رزمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به گواهی تاریخ، نهضت ترجمه آثار فلسفی یونان و اسکندریه در جهان اسلام، باعث رونق گرفتن روش عقلی در شناخت مسائل مختلف علمی شد. این روش در دو شاخه مختلف، یکی کلامی و دیگری فلسفی، در قرون دوم و سوم هجری رشد کرد و با حمایت دستگاه خلافت عباسی و ظهور اندیشمندان مختلف به حیات خود ادامه داد و به شکوفایی رسید. کندی نماینده روش فلسفی و معتزله نماینده روش کلامی در این دوره می باشند. از این رو برخی از محققین بر این باورند که ارتباط کندی و معتزله با دستگاه حکومت و رفت و آمد آنها به دربار و تشکیل جلسات بحث و مناظره از سوی خلفاء، زمینه ساز تبادل آراء و افکار دو گروه بوده است. بر این اساس به نظر می رسد که کندی و معتزله هم عصر وی در مسائل مختلف کلامی و فلسفی از هم تاثیر پذیرفته باشند. بحث از ذات، صفات و افعال خدا از جمله مسائل مهمی است که کندی و معتزله به آن پرداخته اند. تحقیق حاضر در صدد بررسی و مقایسه آراء خداشناسی این دو گروه می باشد. کندی همچون متکلمان معتزلی از برهان حدوث برای اثبات وجود خدا استفاده می کند و توحید و عدل الهی را که از اصول اساسی معتزله است از مهمترین صفات خدا می شناسد. علاوه بر این از نظر او جهان هستی که فعل خداوند متعال است حادث زمانی بوده و هدفمند آفریده شده است. و اینها همه بیانگر شباهت دیدگاههای او به طرز تفکر اعتزالی می باشد. حال با وجود این شباهت ها آیا می توان کندی را یک متفکر معتزلی نامید یا اینکه او یک فیلسوف مشّائی بوده و با آنها اختلاف نظر اساسی دارد؟ با تحلیل شباهت ها و تفاوت های آراء دو گروه و مقایسه آنها با هم می توان به این سوالات پاسخ داد.
  • تعداد رکورد ها : 334