جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 32
بررسی ذات و صفات حق از دیدگاه امام محمد غزالی و امام خمینی
نویسنده:
حجت اسدی ملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ذات و صفات الهی و رابطه آنها با همدیگر از اساسی ترین مسائل کلامی است. اندیشوران مسلمان فارغ از روش ها و مبانی فکری هر یک درباره آن گفتگو وابراز عقیده کرده اند و بیشترین نزاع درباره نحوه ارتباط صفات با ذات بوده است.بنابراین با توجه به اینکه خداشناسی در حیات انسان نقش تعیینکننده دارد، پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه نظریه غزالی، متکلم اشعری و امام خمینی حکیم متألّه مسلمان پیرامون توحید و صفات خداوند می پردازد. در مسیر ارزیابی شیوه غزالی و امام خمینی در باب خداشناسی اگر به مسائلی چون نارسائی عقل توجه شود، نوعی همسویی بین آنها وجود دارد و هر دو اندیشمند خداشناسی از طریق دل را در درجه اول اهمیت قرار می دهند. غزالی در بحث از ذات الهی به بساطت و صرافت ذات معتقد نبوده بلکه بساطت ذات الهی را منافی با قاعده الواحد می داند و فلاسفه را به خاطر اعتقاد به آن مورد بازخواست قرار می دهد، زیرا در اندیشه وی اعتقاد به بساطت حق با وجود کثرت در عالم قابل توجیه نیست. در حالیکه امام خمینی با نگرش فلسفی وجود واجب تعالی را وجودی صرف و خالص می داند و معتقد است که هیچ جهت عدمی در ذات او راه ندارد بلکه وجودش وجود محض و واجد همه کمالات می باشد. در مورد صرافت ذات حق هم باید گفت که چون غزالی قائل به وجود ماهیت در ذات حق تعالی است بنابراین، این برهان با مبنای فکری او سازگار نیست، چون در اثبات یگانگی و صرافت حق این برهان تنها بر مبنای اصالت وجود قابل اقامه می باشد. در حالیکه امام خمینی وجود حق را صرف دانسته و آن را واجد تمام کمالات می داند. در بحث از اوصاف الهی غزالی و امام خمینی هر دو بر این عقیده اند که کنه صفات خدا برای موجود انسانی قابل دریافت نیست. غزالی در نحوه ارتباط صفات با ذات به زیادت صفات قائل است و در اندیشه وی صفات حق از ذات او جداست. در حالیکه در نگاه امام خمینی وجود ماهیت از خدا قابل سلب استوی بر خلاف غزالی اصالت را به وجود می دهد و منشأ اختلاف حکیم و متکلم را در مسأله ارتباط ذات و صفات در اصیل دانستن یا ندانستن ماهیت تلقی می کند و به عینیت صفات با ذات فتوا می دهد.
ماهیت ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مرضیه کاوه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن از ایمان و جایگاه آن در ادیان و توجه به نقش بنیادین آن در شکل گیری باور دینی از عمده ترین مباحث فلاسفه دین و متکلمان هر دین به شمار می رود. ایمان، مقوله ای است که علاوه بر کلام اسلامی در کلام مسیحی نیز همواره مطرح بوده است. دو نظریه عمده در کلام مسیحی در زمینه ایمان مطرح است، گزاره ای و غیر گزاره ای. مطابق نظریه اول، ایمان یعنی پذیرش مجموعه ای از گزاره ها که از طرف خداوند به رسولش وحی می شود، اما نظریه دوم ایمان را نوعی حالت روحی که برخاسته از سرسپردگی به خدا است، می داند. در کلام اسلامی نیز سه نظریه برجسته می نماید. نظریه اشاعره، معتزله و شیعه. اشاعره ایمان را معادل تصدیق می دانند. معتزله، بر عمل به تکلیف و وظیفه اصرار دارند، و متفکران شیعه قائل به یکسانی ایمان و معرفت می باشند.
رابطه عقل و دین از دیدگاه شیخ مفید
نویسنده:
سمیه ثبوتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله رابطه عقل و دین از کهن‌ترین موضوعات فلسفی و کلامی بوده که تاریخ بر سابقه دیرینه آن گواهی می‌دهد. عقل و دین به عنوان دو منبع اصلی معرفت و دو عامل اساسی رشد و ارتقای حیات انسانی همواره مورد توجه متفکرین بوده است.بررسی آراء کلامی شیخ مفید که سهم عمده‌ای در شکل‌گیری و گسترش کلام شیعه ایفا نموده است، بیانگر آن است که شیخ مفید قائل به سازگاری میان عقل و دین است. به عقیده‌ی وی عقل از سمع جدایی ناپذیر است. شیخ مفید با توجه به عصری که در آن می‌زیسته و بر مبنای تفکراتش، تلاش نموده با پایبندی تمام به اصول و شیوه‌های منطقی، به اثبات عقاید شیعه و دفاع از آن بپردازد. وی عقل را به عنوان وسیله‌ای برای دفاع از آموزه‌های وحیانی لازم و ضروری می‌داند و از تقلید کورکورانه در پذیرش احکام و آموزه‌های وحیانی منع کرده است. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا پس از بررسی سرگذشت عقل و دین در میان متکلمان اسلامی به بیان دیدگاه شیخ مفید در این خصوص پرداخته و جایگاه عقل و معارف دینی و رویارویی این دو را در اندیشه شیخ مفید تبیین نمود.
آسیب‌شناسی کاربردهای قرآنی ملاصدرا در بحث نفس در کتاب "الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه"
نویسنده:
معصومه رستم‌خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه صدرالمتألّهین که برهان و عرفان در هم آمیخته و در رسیدن به حقیقت هماهنگ گشته اند، قرآن کریم از جایگاه برجسته ای برخوردار است. وی در آثار خویش، از جمله «الحکمه المتعالیه فی الأسفار الأربعه العقلیّه»، «أسرار الآیات و أنوار البیّنات»، «مفاتیح الغیب» و دیگر آثار، آیات قرآن را با اهداف و مقاصد گوناگونی به کار برده است. بی شک، در برداشت و فهم وی از آیات قرآن، اندیشه های عرفانی و فلسفی او نقش قابل توجّهی دارند؛ به گونه ای که گاه موجب شده اند که وی معنای دقیق تری را از قرآن برداشت کند و گاه او را از معنا و مقصود قرآن دور کرده اند.یکی از کتاب هایی که ملاّصدرا در آن، از آیات قرآنی استفاده نموده است، کتاب «الشّواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیّه» می باشد، که از آخرین آثار وی و مشتمل بر آخرین آراء اوست. وی در این کتاب، مانند بسیاری از دیگر آثارش، به دفعات به آیات قرآن استناد نموده است که با نگاهی گذرا در این کتاب، این امر به روشنی قابل مشاهده است.در پژوهش حاضر، کاربردهای آیات قرآن توسط صدرالمتألّهین در یکی از مشاهد پنجگان این کتاب، تحت عنوان مشهد سوّم، که به بحث پیرامون نفس می پردازد، مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. بدین منظور، کاربردهای آیات در این مبحث، در چهار قسم دسته بندی شد: آیاتی که وی به تفسیر و نیز تأویل آنها پرداخته است، آیاتی که در اثبات مطالب خود به آنها استدلال نموده است، آیاتی که در تأیید نظرات خود به آنها استشهاد کرده است، و آیاتی که صرفاً به طور ضمنی در طیّ مباحث خود به کار برده است. سه دست نخست، با تفسیر آنها در تفاسیر عمد قرآنی مقایسه گردیده است تا روشن شود که آیا به کارگیری این آیات در آن مواضع و استفاده از معنای مورد نظر ملاّصدرا، با تفسیر آنها در این تفاسیر همخوانی دارد یا نه تنها فرضیّه بحث این است که چنین همخوانی وجود دارد. در این پژوهش، برای نخستین بار است که کاربردهای صدرا از آیات قرآن، با تفاسیر قرآنی مقایسه گردیده است، چنین کاری تاکنون بی سابقه بوده است. نتیجه این مقایسه این است که در بسیاری از موارد، چنین همخوانی وجود ندارد و ملاصدرا در این آیات، برداشتی مغایر و متفاوت از دیگران ارائه داده است؛ در این موارد، آراء و پیش فرض های فلسفی او سبب شده اند که فهم او از این آیات با ظواهر آنها مغایر و ناسازگار باشد و به نظر می رسد که وی در این موارد مرتکب تفسیر به رأی شده است. همچنین در برخی از موارد، برداشت او از آیات تنها با تفسیر آنها در برخی از تفاسیر عمده، موافق و سازگار است. و سرانجام در برخی دیگر، نه تنها بین برداشت او از آیات و تفسیر آنها در هم تفاسیر عمده همخوانی وجود دارد، بلکه در این موارد، وی به کمک آراء و اندیشه های فلسفی خود، توانسته است برداشت واضح و دقیقتری را از این آیات ارائه دهد.
نقد و بررسی ادعای احمد الکاتب در امامت جعفر
نویسنده:
فاطمه جعفری, حسین اترک, مریم خوشدل روحانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث از امامت به ویژه امامت امام زمان (عج) از مباحث مهم و اساسی در مذهب شیعه است. احمد الکاتب، نویسنده معاصر، در کتاب الإمام المهدی حقیقة تاریخیة أم فرضیة فلسفیة دلایلی نقلی، تاریخی و عقلی در انکار وجود امام زمان(عج) مطرح می‌کند که یکی از آنها ادعای امامت جعفر، برادر امام عسکری، است. وی مدعی است که امام عسکری فرزندی نداشته و جعفر پس از وی ادعای امامت کرده و شیعه نیز به ندای وی لبیک گفته است و اجماع بر امامت وی داشته است. در این مقاله که به روش تحلیلی-انتقادی کوشش شده است که در ضمن شخصیت شناسی جعفر به شبهات احمد الکاتب پاسخ داده شود. تحقیق حاضر شخصیت شناسی جعفر نشان می‌دهد که وی شایستگی لازم برای امامت را نداشته و ادعای کاتب بر اجماع شیعه بر امامت جعفر نادرست بوده و دلایلی که وی بر آن اقامه کرده است، مثبت ادعای وی نیست.
بررسی نقدهای سویین برن بر هیوم در باره ی معجزه
نویسنده:
وحید یارعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پدیده معجزه در طول تاریخ ادیان از زوایایی گوناگونی، اندیشه دانشوران را به خود مشغول داشته است، در این میان هم نگاه هستی شناسانه و هم نگاه معرفت شناسانه فلاسفه به این موضوع درخور اهمیت بوده است. در ادیان گوناگون تعاریف مختلفی از معجزه و همچنین هدف های مختلفی از اثبات معجزه وجود داشته است. در این میان مکاتبی هم وجود دارند که به انکار معجزه پرداخته اند مانند ماتریالیسم. در میان فلاسفه بسیاری به انکار معجزه پرداخته اند به عنوان مثال می توان به هیوم اشاره کرد. او بیان می کند که وقوع معجزه ذاتا نامحتمل تر از آن است که شواهد تاریخی بتواند بر آن غالب آید، و دیگر اینکه تلاش کرده است نشان دهد که شواهد تاریخی قابل اعتمادی بر وقوع اعجاز نداریم. البته ادله هیوم در مقام رد و انکار معجزه نیست. او نمی خواهد بگوید که معجزه در ذات خود امری محال است بلکه بحث وی بیشتر مربوط به مقام اثبات معجزه است. او منکر وقوع معجزه نیست و معتقد است شاید در تاریخ معجزاتی رخ داده باشد ولی تلاش او در سراسر ادله اش این است که نشان دهد معجزه که تنها مبنای قابل اعتماد دین مسیحی است و از آن طریق است که مسیحیان به رسالت منجی شان ایمان می آورند، مبتنی بر گواهی شاهدان است و به حکم عقل نمی توانیم بر این گواهی ها اعتماد کنیم. دلایل هیوم عبارتند از: 1. کسانی که معجزه را گزارش داده اند دارای چنان فهم و شعور و تربیت نبوده اند که بتوان به گزارش آنها اعتماد کرد. 2. معجزه بیشتر در میان ملل وحشی وجود داشته است. 3. انسان ها دوست دارند در مورد وقایع عجیب غریب وراجی کنند. 4. دلایل درباره ی معجزات همدیگر را تضعیف می کنند. اما در میان موافقان معجزه می توان به سویین برن اشاره کرد که به طور اساسی به دفاع از معجزه بر اساس روش عقلی پرداخته است. او با پاسخی که به نقد های هیوم داده است توانسته دلایل قانع کننده ای برای امکان و اثبات معجزه ارائه کند. سویین برن می کوشد نشان دهد برای تحقیق امری که در گدشته رخ داده است چهار نوع شاهد و دلیل وجود دارد: الف) از طریق حافظه ؛ ب) از طریق گواهی شاهدان عینی و نقل قول تاریخی؛ج) از طریق آثار فیزیکی به جا مانده از نوع تحقیقاتی که در جرم شناسی معمول شده است؛ د) از طریق قوانین علمی و این که آن چه بنا بر قوانین علمی محالو نامحتمل به حساب می آید، می تواند معیار نقد و ارزیابی دلیل از سه نوع اول باشد.نه دو نوعی که هیوم معتقد به آن است یعنی گواهی دیگران و قوانین علمیی که به عنوان معیار برای نقد و ارزیابی گواهی دیگران آورده است. به نظر سویین برن اگر به بررسی معجزه بر اساس این چهار نوع شاهد و دلیل بپردازیم می توانیم آن را اثبات کنیم. سویین برن این نکته را نیز متذکر می شود که انواع مختلف گواهی ممکن است در مواردی با یکدیگر مقابله کنند، که برای حل آن اصولی را برای مقایسه و سنجش دلایل متعارض و ترجیح یکی از آن ها پیشنهاد می کند.واژه های کلیدی: معجزه ، انکار معجزه ، هیوم ، سویین برن ، اثبات معجزه، نقض قانون طبیعت.
بررسی رجعت از دیدگاه علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی
نویسنده:
طاهره احدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در آیات و روایات متواتر بسیاری در مورد اعتقاد به رجعت به معنای بازگشت گروهی از مومنان خالص و کافران ستمگر به این جهان پیش از قیامت، به دنبال اعتقاد به منجی آخرالزمان اشاره شده است و علما و اندیشمندان شیعه با توجه به آموزه‌های قرآنی و روایی در صدد اثبات و تبیین این مطلب می‌باشند.در این رساله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی،دیدگاه علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی از اندیشمندان معاصر در زمینه‌ی رجعت مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است. ایشان سعی نموده‌اند که با مبانی فلسفی به تبیین رجعت بپردازند، بنابراین مسئله رجعت را با استفاده از مقدمات زیر اثبات عقلی می‌کند که عبارت‌اند از: 1-علاقه‌ی ذاتی نفس به بدن مادی، 2-انجام نشدن خاصیت ضروری وجود نبیّ خاتم و ائمه‌ی اطهار (ع) به دلیل موانع و قواسر،3- استحاله‌ی دوام قسر از کمال و اثر طبیعی شیء .براساس این اعتقاد در زمان ظهور تمامی موانع و قواسر آثار وجود نبیّ اکرم (ص) و ائمه‌ی اطهار (ع) مرتفع می‌شود، به همین دلیل رجعت ایشان ممکن ،بلکه واجب و ضروری خواهد بود. اما باید گفت که تحلیل علامه رفیعی قزوینی در رجعت خالی از اشکال نیست چرا که ایشان رجعت را فقط مختصّ پیامبراکرم(ص) و ائمه‌ی معصوم(ع) می‌داند، از طرف دیگر هیچ دلیل عقلی وجود ندارد که خاصیت وجودی هر موجودی باید حتماً فعلیت پیدا کند و به کمال برسد و استحاله‌ی قسر دائمی نیز به انواع موجودات مربوط می‌شود نه افراد آن‌ها و کاربرد آن در این جا درست نیست. به طور کل می‌توان نتیجه گرفت که اثبات ضرورت عقلی رجعت نیازمند استدلال و داشته‌های بیشتری است و در این‌گونه امور نیاز به تکلّف برای اثبات عقلی نیست، زیرا ادلّه ی محکم قرآنی و روایی بر امکان وقوع رجعت در گذشته و آینده وجود دارد که بیشتر روایاتش به حد تواتر رسیده است.همچنین ایشان در تفاوت رجعت و تناسخ معتقد است که تناسخ بازگشت نفس به بدن دنیوی است که تمام فعلیت ها و کمالات خود را از دست داده است اما اگر نفسی با موت ، کمال و فعلیتی برتر پیدا کند و به بدن خود که هیچ کمال و فعلیتی را از دست نداده بازگردد، این غیر از تناسخ است. علامه رفیعی قزوینی در پایان بیان خویش پیرامون اثبات رجعت، به شبهات منکرین رجعت پاسخ می‌گوید.
تحلیل و نقد شبهات احمد الکاتب در انکار وجود مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
نویسنده:
فاطمه جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اعتقاد به وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)به گونه حی و حاضر یکی از مبانی کلامی شیعیان می باشد، تا حدی که می توان آن را به عنوان یکی از نقاط تمایز بین تشیع و سایر فرق اسلامی دانست. در عصر حاضر شخصی به نام احمد الکاتب درصدد خدشه دار نمودن این اعتقاد بوده و با وارد نمودن شبهاتی به دالیل وارده در اثبات وجود امام زمان، سعی در انکار وجود ایشان دارد. مدعای وی این است که، دلایل شیعیان برای اثبات وجود امام زمان، بی اساس است و ایشان تنها برای خروج از بن بست عدم وجود امام بعد از عسکری(علیه السلام)به این دلایل تمسک جسته اند. شبهات کاتب به دو دسته تقسیم می شوند.: 1- جواز امامت دو برادر بعد از امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)2-انکار وجود امام زمان. یکی از دلایل اثبات وجود امام زمان ، تمسک به روایات عدم جواز امامت اخوین بعد از امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)است. بر اساس تحقیق انجام شده این روایات نه تنها خبر واحد نبوده؛ بلکه از زمان ائمه اطهار مطرح و اندیشمندان شیعی از همان ابتدا به این احادیث برای اثبات وجود امام زمان تمسک جسته اند. برخلاف ادعای کاتب، طرح عدم جواز امامت اخوین بعد از حسنین(علیهما السلام)، یک اندیشه بنیادی در شیعه بوده و اولین بار توسط شیخ طوسی مطرح نگردیده است. برخالف ادعای کاتب مبنی بر کثرت پذیرندگان جعفر(برادر امام عسکری)به عنوان جانشین بعد از امام، وی فردی فاسد بوده و فاقد شایستگی های الزم برای امامت بوده است. افزون بر شواهد تاریخی فراوان در اثبات وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نقل احادیث معتبری در مالقات حضوری عده ای از بزرگان اهل قم با حضرت ، شاهدی در رد ادعای کاتب بر عدم اطالع اهالی قم از وجود امام زمان می باشد . شیعیان هرگز بعد از شهادت عسکری(علیه السلام)دچار بحران فکری یا تشتت نشدند تا برای خروج از آن ناچار به فرض ولدی وهمی برای امام عسگری شوند.
اراده الهی از نظر ابن جبیرول اندلسی
نویسنده:
مریم احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اراده به عنوان یکی از صفات خداوند در متون کلامی و فلسفی مورد توجه و عنایت متکلمین و فلاسفه قرار گرفته است. فلاسفه یهودی نیز این مسئله را مورد واکاوی قرار داده و از جنبه های مختلف بررسی نموده اند. یکی از مطرح ترین نظریات درمورد اراده الهی، نظریه سلیمان بن جبیرول، فیلسوف اندلسی است. به نظر می رسد ابن جبیرول در بیان نظریه خود تحت تاثیر، فلوطین، انباذقلس، نظریه لوگوس مسیحیت و فلاسفه مسلمان بوده است، گرچه در برخی از موارد با فلاسفه ذکر شده اختلافاتی نیز دارد . وی اراده را عاملی برای حرکت دانستهو آن را واسطه ای بین ماده و صورت کلی توصیف می نماید که هر یک از آن ها به صورت مرتبط به هم وجود دارند. اراده الهی به عنوان یک عامل پیوند میان علل برتر و معلول های پست تر در زنجیره حیات به صورت یک رابطه عمودی است کهدر همه فرایندهای تجلی نفوذ دارد. بر طبق نظریه ابن جبیرول اراده الهی نقش مهمی در تمامی مراحل آفرینش ایفا کردهو واسطه ای میان خدا و همه موجودات است .بر این اساسوی تمام افعال در جهان را ناشی از اراده الهی می داند در واقع اراده قدرتی از سوی خداست که در همه چیز نفوذ کرده و وارد می شودو باعث تحرک و جنبش تمام موجودات می گردد.
بررسی ماهیت علم و ادراک و تأثیر آن در چیستی وحی از دیدگاه سیف‌‌الدین آمدی
نویسنده:
سمیه بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع وحی به عنوان یکی از مباحثی است که می تواند در کنار علم بشری مورد دقت های کلامی و فلسفی قرار گیرد.از نظر اندیشمندا ن نقطه اتصالوحی و علم بشری، اتحاد ماهوی میان این دو معرفت است. و هردوتوسط واسطه ای به بشر منتقل می شوند واسطه ابلاغ وحی در شرع مقدس ، جبرییل بوده که فلاسفه اسلامی آن را بر عقل فعال تطبیق نموده اند. باید گفت عقل فعالدر فلسفه اسلامی دارای نقش های فراوانی می باشد ، از جمله در نظام طولی واسطه فیض، در بحث وحی انبیاء واسطه ابلاغ و در حصول علم، اتحاد با عقل فعال مطرح می گرددپژوهش حاضر در صدد بررسی ماهیت علمونحوه ارتباط علم با وحی از دیدگاه سیف الدین آمدی(631) است. وی یکی از بزرگان مکتب اشعری است که تمامی دیدگاههایش مستند به شرع است. وی با وجود اعتقادات مکتبی به عنوان ، چهره ای عقل گرا در میان اشاعره معروف است که سعی در مستدل کردن نظریات خویش دارد.آمدی ضمن پذیرش تعریف ارسطو در باره علم ، ادراکات را مبتنی بر حس دانسته وبر این باور است کهحصول ادراک نیازی به اتحاد با عقل فعال نداشته وخداوند در محل ادراک، علم را خلق می نماید.وی پس از انکار وجود عقل فعال، انطباق عقل فعال را با فرشته وحی مورد مخالفت قرار داده است.در موضوع تلقی وحی کاملا متکی بر شرع است و حتی واسطه وحی را فرشته ای می داند که هیچ تطابقی با عقل فعالی که فلاسفه می گویند ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 32