جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 66
بازخوانی فلسفی متون دینی در باب حقوق زنان از منظر نواندیشان دینی (نصرحامد ابوزید، محمدمجتهد شبستری، محمدباقر صدر، مرتضی مطهری)
نویسنده:
مهرانگیز نعمتی؛ استاد راهنما: جعفر مروارید؛ استاد مشاور: جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در نگاه روشنفکران و نواندیشان دینی وضعیت زنان یکی از مهمترین شاخص‌های بسط مدرنیته و معیاری برای رشد و توسعه‌ی هرکشور است. آنان کارایی دین را نه با میزان گسترش حوزه جغرافیایی و یا شمار هواداران آن بلکه با " التزام و پایبندی آن در برابر حیات انسان ها و کارایی آن در تغییر زندگی " دینداران می‌سنجند. و تلاش می‌کند با "باز اندیشی" در دین تفسیری قابل قبول و متناسب با پرسش‌های تازه‌ی روزگار ارائه دهند. از نظر آنان بخش عمده‌ی مباحث مربوط به زنان در این متون انعکاس معیشت و فرهنگ زمان نزول وحی است. و عقاید و احکام سنتی موجود در ادیان که ذاتا تاریخی و زمانی‌ا‌ند اجازه نمی‌دهد چهره "حقیقت پیام ادیان" در عصر ما آشکارا دیده شود. در حالی که آن حقیقت دائما باید "بازخوانی" و "بازسازی" شود تا برای سایر زمان‌ها نیز قابل بهره‌وری باشد. در واقع چون دین اسلام، ظهور پیامبر و کتاب او را یک پدیده‌ی تاریخی می‌دانند معتقدند روش صحیح در فهم این متن نگریستن به آن از زاویه‌ی "ارتباط با واقع" است. یعنی برای فهم قرآن باید به سراغ واقع و فرهنگ روزگار نزول قرآن رفت و به نقش فرهنگ عصر نزول قرآن در تکوین آن توجه کرد. با این روش خواننده‌ی متن "به جای پرداختن به امور مطلق و غیر عینی به سراغ حقایق محسوس و عینی می‌رود". آنان معتقدند اگر با دیدی پدیدار شناسانه و تاریخی به کتاب و سنت مراجعه کنیم و بیاندیشیم در آن شرایط تاریخی و اجتماعی مشخص، پیامبر قصد انجام چه اصلاحاتی داشت و اگر در زمانه‌ی ما، به پیامبری برانگیخته می‌شد چه می‌گفت، درخواهیم یافت آن میزان اصلاحات و تغییراتی که ایشان ایجاد کرد نهایت تغییرات ممکن نبود بلکه اشکال گوناگون نابرابری‌های دیگری نیز که در طول تاریخ بر زنان تحمیل می‌شود باید برطرف شود. و به پیام کلی متن یعنی "عدالت" باید روی آورد. امری که خدا خود نیز به برپایی آن توسط مردم امرکرده است.
پژوهشی تطبیقی درباره دیدگاه‌های نواندیشان معاصر پیرامون وحی و تجربه نبوی (عبدالکریم سروش و نصر حامد ابوزید)
نویسنده:
فائزه طلوع برکاتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم به عنوان کلام الهی، همواره منبع اصلی معرفت دینی مسلمانان و مورد اهمیت و توجه آنان بوده است. اندیشمندان مسلمان، هرکدام از منظری خاص به این متن الهی نگریسته و به تحلیل ماهیت آن، به عنوان وحی پرداخته اند. دکتر عبدالکریم سروش و دکتر نصر حامد ابوزید نیز از جمله اندیشمندانی هستند که در دوره های اخیر، در پی حل مشکل رکود تمدن اسلامی، نظریه تجربه دینی بودن وحی را ارائه کرده اند.از آنجا که نظریه های کلامی عمدتا ریشه در مبانی فلسفی پیشین دارند؛ برای نقد روشمند آن ها باید ریشه های آنان را کاوید، لذا پژوهش حاضر به توصیف نظریه این دو اندیشمند درباره سرشت وحی، و سپس به کندوکاو در ریشه های فلسفی این نظریات پرداخته است و در نهایت نشان می دهد که نظریه هر دو اندیشمند وامدار رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر است؛ علاوه بر آنکه سروش از نگاه سوبژکتیویستی کانت و پوپر و نظریه زبانی ویتگنشتاین، و ابوزید از نظرات زبان شناسی و معناشناسی جدید و نظریه گفتمان فوکویی نیز بهره برده است.
قلمرو دین
عنوان :
نویسنده:
محمد قاسم الیاسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هرمنوتیک فلسفی رویکردی است که در مقابل رویکرد مولف‌محور، با اعتقاد به شریعت صامت و تأثیر پیش‌فرض‌ها، گم‌شدن حقیقت دین را در پی دارد، زیرا رویکرد برون‌دینی با نگاهی کاسب‌کارانه، فهم متون دینی را در گرو تعیین و تحدید انتظارات بشر از دین تعریف می‌کند. اما در رویکرد درون‌دینی برخی بر این باور هستند که دین قلمرو خود را به‌صورتی روشن بیان داشته، و بعضی دیگر تبیین قلمروهای دین را نیازمند استقرا می‌دانند. همچنین عده‌ای دیگر عقیده دارند که بخشی از حیطه‌های قلمرو دین به‌وسیله متون دینی و برخی دیگر به‌وسیله عقل و تجربه قابل تبیین است. بر این اساس، همان‌گونه که توجه به منابع دینی شامل قرآن، سنت، اجماع و عقل لازم می‌باشد، عقل نیز به‌عنوان حجت باطنی و سرچشمه اصلی معرفت تلقی می-گردد. جایگاه عقل می‌تواند قبل، مقارن یا پس از نقل ‌باشد. با توجه به این‌که مسأله حسن و قبح عقلی، اصلی پذیرفته‌شده میان امامیه و معتزله است، قوانین اسلام در عین آسمانی بودن، زمینی بوده و بر اساس مصالح و مفاسد زندگی بشر طرح شده‌ است. در این میان، اگرچه تفاوت‌هایی درباره شیوه حضور عقل در منابع دینی وجود دارد، اما به‌طور کلی عقل و نقل، هیچ‌یک به‌تنهایی قادر به تأمین انتظارات بشر از دین نیستند. وظیفه وحی در قبال عقل، تأیید یا شکوفایی عقل است، پس عقل نیازمند وحی است، و پیامبران برای تکامل انسان‌ها به‌عنوان مقتضای لطف و حکمت خدا، مبعوث شده‌اند. بدین ترتیب، اهداف دین را می‌توان شامل دعوت به توحید و حیات انسانی، تعلیم و تربیت، اتمام حجت، ایجاد آزادی، مبارزه با ظلم، قضاوت بر اساس قوانین الهی و تحقق عدالت اجتماعی دانست. همچنین دین با اتکا به علم الهی، به یاری انسان شتافته و قابلیت‌ها، ضعف‌ها و توانایی‌های او را معرفی می‌کند. در عرصه علم نیز برای استخراج پاسخ‌های طبیعت‌شناسی، روان‌شناسی و سایر علوم از قرآن و سنت، باید به انتظار صحیح از دین و قلمرو آن توجه نمود.
بررسی مبانی و شیوه های تفسیری ماتریدی
نویسنده:
صدیق حسین زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرن چهارم هجری و در منطقه ماوراءالنهر ابومنصور ماتریدی با انگیزه اصلاح و دوری از افراط و تفریط‌های اهل حدیث و معتزله، مکتبی را پایه‌گذاری نمود که از طریق شاگردان و آثار او، فرقه کلامی بزرگی را در اهل سنت با عنوان ماتریدیه پدید آورد. آن‌چه سبب امتیاز ماتریدی در جهان اسلام گردید، روش او در بررسی مسائل کلامی و مطالب علمی بود. او در تبیین آرای خود از عقل و نقل به‌قدر اعتدال بهره جست و از هرگونه زیاده‌روی پرهیز می‌کرد. اندیشه‌های کلامی ماتریدی در موارد متعددی با اعتقادات امامیه هماهنگی دارد که مشخصاَ می‌توان به حسن و قبح عقلی، محال بودن تکلیف به ما لایطاق، مختار بودن انسان، وجوب معرفت خدا از طریق عقل قبل از شرع، و تفسیر برخی از صفات خبری خداوند اشاره کرد. اگرچه ماتریدی با ارائه اندیشه‌های جدید از قبیل منابع معرفت، یکی از مشاهیر کلامی اهل سنت به‌شمار می‌رود ولی او آثاری در فقه، اخلاق و تفسیر نیز دارد که توجه به روش عقلی در کنار روش‌های نقلی از مهم‌ترین ویژگی‌های تفسیری اوست. مواردی مانند حجیت ظواهر قرآن، عدم تحریف قرآن، حجیت خبر واحد در آیات ‌الاحکام، جواز تفسیر و تأویل آیات، جواز تفویض در هنگام تعارض نص با عقل، و وجود مجاز، کنایه و استعاره در قرآن کریم را می‌توان از مهم‌ترین مبانی ماتریدی در تفسیر دانست. از آن‌جایی که قرآن، احادیث پیامبر(، روایاتی از اهل بیت(، اقوال صحابه و تابعین، و اقوال مفسران سابق، منابع تفسیری او را تشکیل داده‌اند، می‌توان گفت که روش‌های تفسیری او عبارت است از: تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی، تفسیر عقلی و اجتهادی. با توجه به تخصص ماتریدی در علم کلام، گرایش کلامی او در تفسیر کاملاَ آشکار است. او همچنین تلاش کرده است تا نظرات فقهی مذهب خود را با استفاده از آیات قرآن، اثبات نماید.
بررسی زمان، مکان، جهت، در استعاره‌های قرآن از دیدگاه زبان شناسی شناختی
نویسنده:
زهره نادری لردجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش پیش‌رو به بررسی استعاره‌های زمان و استعاره‌های ‌جهتی از دیدگاه زبان‌شناسی شناختی و نظریه معاصرِ استعاره در کتاب آسمانی قرآن‌کریم می‌پردازد. زمان را به وسیله مکان، شی، دوری و نزدیکی و جان بخشی می‌توان مفهوم سازی کرد و در قالب‌های متفاوت شیئی مورد بررسی قرار داد. زمان دارای قابلیت‌های متفاوتی از جمله حرکت کردن رفتن و آمدن است و این امر در آیاتی که سخن از آمدن روز قیامت دارد نمود یافته است.بر طبق آیات قرآن کریم انسان گاه نسبت به زمان ثابت است و گاه در حال حرکت است که این امر قابلیت‌های استعاره زمان را هرچه بیشتر آشکار می‌سازد. همچنین به بررسی جهت در قرآن‌کریم پرداخته‌ایم و با ارائه داده‌هایی از آیات قرآن مجید نشان دهیم که در قرآن‌کریم جهت به صورت‌های مختلف و با کلمات متفاوت بیان شده است و دارای بازنمودهای زبانی است که در زبان روزمره ما فارسی زبانان در ضرب المثل‌ها و نیز در زبان‌های دیگر نمود پیدا کرده است که در این جستار در حد امکان به این ضرب المثل‌ها و بازنمودهای زبانی اشاره کرده‌ایم.در این پژوهش نشان می‌دهیم که مفاهیم استعاری همجون قدرت و تسلط داشتن، توانایی، در اوج بودن و در پستی بودن می‌توانند با مفاهیم جهتی بیان شوند. و باز نمود زبانی این استعاره‌ها را در زبان‌گفتار و ضرب‌المثل‌های فرهنگ‌های متفاوت مشاهده نمود و علم هرمنوتیک در تبیین تفسیر صحیح از آیات و درک بهتر می‌تواند راه‌گشا باشد.
حقیقت ترس ‌آگاهی در گذار از ساحت مفهوم به ساحت تجربه سینمایی در پرتو تفکر هایدگر
نویسنده:
محمدصادق صادقی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به تحلیل حوزه معنایی ترس در اندیشه‌ هایدگر پرداخته، و تلاش کرده‌ایم اثبات نماییم که این حوزه معنایی در طیفی از امر نااصیل (ترس) تا امر اصیل (ترس‌آگاهی) تعریف می‌شود و رسیدن به یافتگیِ بنیادین ترس‌آگاهی در سیری تدریجی از استحاله حوزه معنایی ترس میسر است. نقطه آغازین این طیف پدیدار ترس است در مقام امر نااصیل آغازین که به‌مثابه نخستین پله به ما کمک می‌کند تا پس از گذر از مراتب میانی رعشت، دهشت و وحشت به سوی پله غایی اصالت که همان ترس‌آگاهی است حرکت نماییم. یعنی چنانکه هایدگر معتقد است حرکت به سوی امر اصیل ناگزیر از گذار از ساحت بی‌اصالتی است. اهمیت یافتگیِ بنیادین ترس‌آگاهی در دوران فراموشی مطلق هستی، در ایجاد التفات در دازاین نسبت به هستی و کمک به او برای حرکت به سوی اصیلانه بودن آشکار می‌شود. سپس یکی از مهم‌ترین مضامین اندیشه هایدگر یعنی «رویداد حقیقت» از منظر وقوع آن در کار هنری و به طور خاص هنر فیلم مورد تأمل قرار می‌گیرد و تلاش می‌شود که با طرح مفهوم پیکار میان پوشیدگی و ناپوشیدگی در کار هنری، که هایدگر آن را پیکار میان زمین و جهان می‌نامد، به سیطره تماشاگر در تفسیر جهان فیلم خاتمه داده شود زیرا با این رویکرد، تماشاگر دیگر سوژه‌ای نیست که بخواهد فیلم را به ابژه‌ای برای شناخت خویش بدل نماید بلکه در یک رویارویی با جهانِ فیلم در پرده فرو افکندن از حقیقت در ساحت فیلم یاری رسانده و با تفسیر خود از فیلم، در تحقق رویداد حقیقت مشارکت می‌نماید. پدیدارشناسی هرمنوتیک به عنوان روش‌شناسی این رساله به ما یاری می‌رساند که دریابیم چگونه تجربه رویارویی با جهان فیلم، تماشاگر را به پرسش هستی‌شناختی خودش از فهم فیلم رهنمون می‌گردد زیرا هر تفسیر، تماشاگر را به فهم از هستیِ خودش، در مقام دازاین در-جهان ارجاع می‌دهد؛ دازاینی که بازیگر است و درگیر با جهان و نه مشاهده‌‌گری صرف در ساحت تفکر محاسبه‌گر دکارتی و به دور از تجربه در-جهان-بودن. در نهایت نظریه نهایی این رساله مطرح می‌شود که از ترکیب آرای هایدگر با سه نظریه‌ سینمایی در باب غایت سینمای وحشت متعلق به نوئل کارول، سینتیا فریلند و جرج اوچوا حاصل آمده است. در طرح نظریه نهایی از توانش‌های این سه نظریه استفاده شده و نقطه ضعف آن‌ها، که تفکر محاسبه‌گر دکارتی و غفلت از پرسش هستی است، به مدد تفکر تأملی هایدگر مرتفع می‌گردد. نظریه نهایی این رساله معتقد است هیولا، به مثابه تجسم شرّ و عنصر محوری سینمای وحشت، در جلوه‌های متفاوتی از پدیدار ترس (شامل ترس، رعشت، دهشت، وحشت و ترس‌آگاهی) تجلی می‌یابد. سینمای وحشت با طرح عناصر اساسی تحلیل هرمنوتیکی هایدگر (یعنی جهان، مرگ، گناه، طرح‌افکنی و اصالت) در نسبت با دازاین در قالب بیان سینمایی، امکان ظهور «رویداد حقیقت» در جهان فیلم را با مشارکت تماشاگر، در مقام دازاین تفسیرکننده، فراهم می‌آورد و «رویداد حقیقت» منکشف‌شده در این سینما، یافتگی بنیادین «ترس‌آگاهی» است که در جهانی سینمایی برساخته از 5 ژانر اساسی شامل ژانر ترس، ژانر رعشت، ژانر دهشت، ژانر وحشت و در نهایت ژانر ترس‌آگاهی از خویش پرده فرو می‌افکند.
سیره پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) در آموزش قرآن
نویسنده:
علیرضا اسکندری یاور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تمام جزئیات مربوط به ترویج قران کریم دربیان قران ،قول ، فعل و تقریر پیامبر اکرم (ص) ، اهل بیت (ع) ، صحابهوتابعین به طور کامل تبیین شده و همراه با نظرات وتوضیحات روشنگر وراهگشای مفسران محفوظ مانده وبه دست مارسیده اکنون همان شیوه ها وروشهای عهد رسول خدا پس ازگذشت بیش از 14 قرن همچنان مطابق با موازین عقلی مبانی علمی ومورد تایید متخصصان حوزه های مختلف دانش بشری است.روشهای آموزش قران درعصر حاضر نه تنها مسیر تدبر ، انس ومجالست با قران را فراهم نمیکنندبلکه تا حدود زیادی زمینه ها ی ظهور وبروز آنرا نیز مسدود می نماید علت را می توان به طور عمده در ضعف وکاستی های قران شناسی مسلمانان دانست که خود منجر به اتخاذ روشها وشیوه های نادرست آموزش قران شده است. هدف از انجام این تحقیق فراگیری زبان قران به عنوان زبانی همگانی ووسیله ارتباط میان خدا ومردم ومردم بایکدیگر برای فراگیرشدن فرهنگ الهی در سرتا سر جهان است با توجه به این هدف شیوه های رایج امروزی کارایی لازم را نداشته ودر خور شان کلام الهی نیستند تنها راه جبران این نارسایی بازگشت به اسوه حسنه وکنار گذاشتن سلیقه ها وشیوه های ابداعی غیر مستند می باشد. از نتایج حاصله این تحقیق میتوان به پیشبرداهداف قرانی وزدودن حواشی که خواسته یا ناخواسته برگرد قران وحافظان وقاریان ومعلمان جمع شده ودرنهایت یافتن افقی نو نسبت به قران میباشد نگاهی که برخواسته ازسیره حضرت رسول واهل بیت علیهم السلام الهام گرفته است.
بررسی تطبیقی روایات تفسیری تفاسیر نورالثّقلین و درّالمنثور در سوره‌ی  واقعه از نظر سند ، متن و شکل تحلیل
نویسنده:
علی مسلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه، صحّت روایات تفسیری مربوط به سوره‌ی واقعه در تفاسیر در المنثور سیوطی و نورالثّقلین حویزی از حیث سند ، متن و کیفیّت نقل، توسط مؤلّفان آن‌ها (شکل تحلیل) بررسی شده اند .تحقیق حاضر در پنج فصل تنظیم شده است که فصل اوّلِ آن به کلیّات پرداخته است و آن نیز شاملِ مسألهتحقیق، اهداف تحقیق، سؤالات و فرضیه های تخصّصی، اهمیّت و ضرورت تحقیق، روش تحقیق و ... است. هم‌چنیندر این فصل به معرفی مختصر کلید واژه‌ها پرداخته شده است که عبارتند از : سوره واقعه، تفسیر درّالمنثور، تفسیر نورالثّقلین، سیوطی و حویزی.چهار فصل دیگر این تحقیق به ترتیب چنین است: فصل دوّم: بررسی روایات مشترک تفاسیر درّالمنثور و نورالثّقلین؛ این فصل شامل روایاتی است که در دو تفسیر نقل شده است و مؤلّفان آن‌ها در برخی مواقع گرفتار اشتباهاتی شده اند که نگارنده سعی کرده تا حدّ امکان آن‌ها را برطرف نماید. فصل سوّم:بررسی روایات اختصاصی تفسیر درّالمنثور؛ این فصل شامل روایاتی است که اختصاص به تفسیر درّالمنثور دارد که سیوطی آن‌ها را از کتب و جوامع مختلفِ روایی اهل سنّت گرد آورده است که بیشترین روایات را از تفسیر ابن جریر طبری و تفسیر عبد بن حمید نقل کرده است . فصل چهارم: بررسی روایات اختصاصی تفسیر نورالثّقلین؛ در این فصل فقط روایات مختصّ نورالثّقلین بررسی شده است که حویزی بیشترِ آن‌ها را از تفسیر قمی و کتاب شریف کافی نقل کرده است و حُسن ختام این فصل، کلام مولای متّقیان و افضل سابقان، علی (ع) است که حویزی آن را از نهج البلاغه گزینش کرده است که در مورد عذاب مرده ای است که از اصحاب شمال بوده و پس از مرگ گرفتار انواع بلاها و نزول حمیم خواهد بود. فصل پنجم: بررسی روایات معارض؛ این فصل در بر گیرنده‌ی روایات معارض دو تفسیر با هم و نیز روایات معارضِ هر تفسیر با هم دیگر است که با قبول برخی از آن‌ها، پاره ای دیگر به دلیل تعارض با آن‌ها مردود خواهد بود. و نیز در این چهار فصل، در مورد هر روایت ابتدا به صحّت سند آن پرداخته شده است و سپس صحّت متن آن مورد بررسی قرار گرفته است که در بررسی صحّت آن‌ها از روایات معاضد و معارض آن‌ها کمک گرفته شده است و نیز در مورد هر روایت، کیفیّت نقل روایات توسط مؤلّفان برای نگارنده امر مهمّی بوده است و لازم به ذکر است که متأسفانه در این مورد از جانب مؤلّفان آن‌ها ، قصور وکوتاهی صورت گرفته است. و نیز هر دو مفسّر در تقطیع و جابه جایی روایات، گزینش و انتخاب روایات تفسیری و نیز گزینش منابع به خصوص، توجّه به علوم قرآنی در لابلای تفسیر و ... دست به نوعی اجتهاد زده اند که به نظر نگارنده امر مهمّی بوده است؛ چرا که این تفاسیر از جمله‌ی تفاسیر روایی به شمار می آیند و مؤلّفان آن‌ها سعی کرده اند از اجتهاد و اظهار نظر در مورد روایات پرهیز کنند ولی در مواردِ مذکورِ فوق، اجتهادِ مؤلّفان آن‌ها کاملاً مشهود است و نگارنده در طیّ بررسی روایات بدان‌ها پرداخته است.
جایگاه قلب در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
حمزه عموشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قلب معنوی در فلسفه و شناخت شناسی صدرالمتالهین اهمیت بسیاری دارد . او قلب معنوی را حقیقت انسان می داند که این حقیقتهماننفس آدمی است و درحال حرکت و تکامل به سوی نفس ناطقه ودر نهایت نیل به بالاترین مراتب عقل است که با طلب عقلانیات و معارف عقلی به هدف و غایت خود نائل می گردد. از سوی دیگر صدرالمتالهین در معرفت و شناخت اصالت را به علوم عقلی می دهد بدین معنا که ادراک حقیقتی مشکک وذومراتب است ومراحل مختلف ادراک – ازاحساس تا تعقل و از تعقل تا بالاترین مراتب شهود– مراتب مختلف حقیقتی واحد به نام عقل و تعقل را تشکیل می دهند به همین جهت احساس و تخیل را نوعی تعقل ضعیف و وحی را بالاترین مرتبه ی تعقل و بقیه ی علوم را مقدمه ای برای رسیدن به معقولات می داند. او در مورد تعقل و شناخت شناسی عقل دارای دو دیدگاه است که دیدگاه اوّل نظر اکثر فلاسفه است وتعقل را بدست آوردن مفاهیم کلی از راه تجرید که به وسیله ی عقل حصولی که پایین ترین مرتبه ی عقل است می داند . امّا نظر دوم دیدگاه اصلی اوست که شاهراه پیوند فلسفه وعرفان در مکتب متعالیه است . او تعقل را شهود حقایق مثالی و عقلی به وسیله ی مرتبه ی حضوری عقل و این که تعقل درمراتب بالاتر با شهود عرفانی متحد است بیان می کند. در نتیجه عقل را به سوی قلب پنجره هایی است قابل گشودن ومشهودات قلب می توانند پس ازشهود مکشوف عقل واقع شوند و به صورت علوم برهانی وخرد پذیر بیان شوند.
  • تعداد رکورد ها : 66