جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 388
خورخه لوئیس بورخس و اسطوره گاومرد (مینوتور) در داستان «خانه آستریون»
نویسنده:
عبدالحسین فرزاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
داستان کوتاه خانه آستریون، یکی از داستان های زیبای معاصر است که خورخه لوئیس بورخس، نویسنده و شاعر آرژانتینی، آن را نوشته است. بورخس در این داستان عملی فرا اسطوره ای انجام داده، بدین معنا که اسطوره ای جدید بر مبنای اسطوره ای قدیم ساخته است. داستان، اسطوره مینوتور (گاومرد) فرزند یکی از پادشاهان یونان است. این هیولا مجازات پوزئیدون خدای دریاهاست که شاه مینوس به دلیل نافرمانی بدان مبتلا شده است. شاه مینوس برای رهایی از شرم، این فرزند عجیب و هولناکش را در لابیرنت یا هزارتویی زندانی می کند. این هیولای مردم خوار سرانجام به وسیله تزئوس کشته می شود. بورخس در بازسازی این اسطوره خودش را در جای گاومرد قرارداده و با راوی اول شخص، داستان را به گونه ای دیگر روایت کرده است. آنچه از روایت بورخس بر می آید، این است که انسان معاصر در چنبر هزارتوهای مختلف که محصول تجدد امروزی است، گرفتار است. بورخس در این داستان می کوشد مخاطبانش را به درون این هزارتوها بکشاند تا باور کنند که راه خروج از آنها آسان است و تنها اندکی جسارت می خواهد. در این پژوهش عمل فرا اسطوره ای بورخس از داستان مینوتور نقد و بررسی می شود.
صفحات :
از صفحه 129 تا 150
تحلیل ساختار رمان چراغ ها را من خاموش میکنم، بر اساس کهن الگوی سفر قهرمان
نویسنده:
افسانه حسن زاده دستجردی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
یکی از ماندگارترین کهن الگوهای موجود در ادبیات مکتوب و شفاهی، کهن الگوی سفر قهرمان است که جوزف کمبل مبتنی بر آرای یونگ درباره کهن الگوی قهرمان، آن را مطرح کرد. به عقیده کریستوفر وگلر، بسیاری از فیلم ها و داستان های سراسر جهان نیز از این الگوی جهان شمول قصه ها و اسطوره ها برخوردار هستند، به عبارت دیگر، در برخی از داستان ها و فیلم ها و اسطوره ها و قصه ها عناصر ساختاری مشترکی یافت می شود و با تحلیلی جزئی تر می توان مراحل کهن الگوی سفر قهرمان را در این آثار دید. مراحل کهن الگوی سفر قهرمان را در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم نیز می توان مشاهده کرد که با کاوش در سازکار درونی این رمان آشکار می شود. شخصیت اصلی این رمان، مانند قهرمانان اساطیری سفری به دنیای درون و ذهن در پیش می گیرد و در پایان با اکسیر آگاهی و شناخت خود، به زندگی زناشویی و روابطش با اطرافیان بازمی گردد. پژوهش حاضر به تحلیل این رمان از این منظر اختصاص دارد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 79
بازتاب اسطوره هابیل و قابیل در برخی از رمان های ادبیات ایران و جهان
نویسنده:
لیلا هاشمیان ,پیمان دهقان پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
داستان هابیل و قابیل در ادامه و کنار داستان آفرینش، یکی از اصلی و اصیل ترین اساطیر انسانی است که جریان روایت آن در حصار زمان و مکان خاص، متوقف نمانده و در سرشت و سرنوشت اعصار، ردپایی ژرف برجای نهاده است.مقاله پیش رو کوششی است برای بررسی داستان هابیل و قابیل در برخی از رمان های ایرانی و غیر ایرانی از جمله «هابیل»، «افسانه فلوت بداغ»، «سمفونی مردگان» و «فریدون سه پسر داشت»؛ و نیز بررسی تاثیر نوع ادبی رمان به عنوان قالب ادبی غالب در ادبیات این روزگار، با امکانات و ویژگی های خاص خود، در روند بازخوانی و بازآفرینی این اسطوره.
صفحات :
از صفحه 183 تا 207
مضامین و موضوعات مشترک در حبسیه های فارسی و عربی
نویسنده:
صادق ابراهیمی کاوری,رحیمه چولانیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
حبسیه به قصیده ای اطلاق می گردد که شاعر آن را در وصف وضعیت زندان و زندانی سروده باشد و از خلال این سروده، به وصف ظاهری (برونی) زندان و آن چه که در آن وجود دارد (در و دیوار، غل و زنجیر، زندانیان، زندانبان و...) بپردازد.افزون بر این اوصاف ظاهری، شاعر از حالات درونی خود نیز در حبسیه ابیاتی را می آورد و در آن، از بی گناهی خود، جدایی از خویشان و نزدیکان، شب زندان، توسل جستن به دیگران برای رهایی و ... سخن می گوید.در این میان، شعر فارسی و عربی باتوجه به پیشینه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی مشترک، در این زمینه (حبسیه سرایی) مضامین و موضوعات مشترکی دارند که نشان از آمیختگی و نزدیکی این دو زبان و اثرپذیری آنها از یکدیگر است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 35
بازشناخت در رستم و سهراب و تراژدی ادیپ شهریار
نویسنده:
حسین محمدصالحی دارانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
دو جز مهم در مقایسه تطبیقی رستم و سهراب و تراژدی ادیپ شهریار، بازشناخت و دگرگونی است, اینکه در سیر دو داستان قهرمانان برای بازشناخت خود می کوشند، اما تلاش آنها راه به جایی نمی برد و پس از وقوع فاجعه، بازشناخت صورت می گیرد. در هر دو داستان بازشناخت از طریق نشانه عینی و از راه های دیگر انجام می شود.در این مقاله افزون بر تشریح و بررسی انواع بازشناخت و ارایه الگوهای تازه، تقسیم بندی بازشناخت در حوادث دو داستان تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه آنکه این مقاله بیانگر آن است که رستم و سهراب یک تراژدی است و هر چند در برخی موارد با آنچه ارسطو درباره تراژدی گفته منطبق نیست، اما مضمون و بسیاری اجزای تراژدی را به خوبی تبیین کرده است. بازشناخت که از اجزای مهم تراژدی است، در رستم و سهراب وجود دارد و آن را با سایر ویژگی های دیگر که در این داستان است به تراژدی نزدیک می کند.
صفحات :
از صفحه 153 تا 173
الگوبرداری یا خلاقیت در بازآفرینی کمدی الهی
نویسنده:
بهجت السادات حجازی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
کمدی الهی دانته و سیرالعباد الی المعاد سنایی دو الگوی سفر معنوی و روحانی به درونی ترین لایه های نفس و عوالم پس از مرگ آدمی است. شناخت و معرفت فلسفی و دینی‏‏‎‏‎‏‎‏‎‏‎ًًََُُِ، قوه تخیل، مکاشفه عرفانی، توجه به واقعیت موجود و آنچه باید بعد از این تحقق یابد، در ‏‎این دو اثر چنان با هم گره خورده اند که اجازه داوری خردمندانه درباره حالت خواب یا بیداری، هوشیاری یا ناهوشیاری مولف را به مخاطب نمی دهد. آیا سنایی الهام بخش دانته در کمدی الهی است؟ چرا با وجودی که ارداویراف نامه، رساله الغفران معری از شرق و اودیسه هومر و بخش هایی از انجیل از غرب، متون الهام بخش دانته در شاهکار ادبی اش بوده است، ولی هم سویی های سیر العباد الی المعاد سنایی با کمدی الهی بیش از سایر متون است؟ البته جدا از اینکه سنایی بیشتر آفریدگار تحول سبکی و دانته آفریدگار تحول زبانی است و شاید شهرت و محبوبیت جهانی دانته در کمدی الهی به عنوان یک شاهکار ادبی مانع ارزیابی این اثر با سیر العباد الی المعاد سنایی گردد که چندان برجسته نیست.این جستار با تحلیل کمدی الهی به عنوان اثری که واقعیت و خیال را درآمیخته است، ضمن مقایسه آن با کتاب های همسان خود درگذشته، بیشتر تاکید بر بیان عوامل درونی زمینه ساز آن دارد و کوششی در حوزه ادبیات تطبیقی است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 43
گونه ای از نوستالژی عارفانه در مثنوی «مرداب ها و آب ها»
نویسنده:
بهجت السادات حجازی ,اکبر کریمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
یکی از جریان های شعری پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مربوط به دوران پایان دفاع مقدس است که با فروکش کردن زبانه های آتش جنگ، شعر حال و هوای خاصی، متفاوت با فضای شعری دوران نبرد و ستیز با دشمن، می یابد. تداعی خاطرات گذشته و ذکر ارزش های فراموش شده برای روشنگری افکار عموم، شاخه ای جدید از «نوستالژی عارفانه» را می آفریند که در ادبیات پیشینه ای نداشته است. این رویکرد تازه از نظر تغییر در عناصر برون متنی، در شمار شعر متعهد قرار می گیرد که در آن تجزیه و تحلیل در نشانه های معنایی نسبت به عناصر درون متنی برتری می یابد. حزن و اندوه ناشی از یادآوری لحظه های شور و رشادت و از خودگذشتگی های حماسه آفرینان دفاع مقدس، حسرت جا ماندن از کاروان شهیدان و دغدغه کم رنگ شدن ارزش ها و سودجویی فرصت طلبان بی درد، از مهم ترین نشانه های معنایی است که در سروده های این دوره نمود و برجستگی می یابد و در نهایت منجر به ظهور گونه ای خاص از نوستالژی ادبی می شود. مثنوی «فصلی از منظومه مرداب ها و آب ها» سروده شاعر دلسوخته، سیدحسن حسینی از همین گونه شعرهاست. در این جستار برآنیم تا با زدن نقبی به دنیای ذهن شاعر، نقدگونه ای بر آن داشته باشیم.
صفحات :
از صفحه 31 تا 55
تبلور شیطان اسطوره ای در ملکوت بهرام صادقی
نویسنده:
اسحاق طغیانی,محمد چهارمحالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
«شیطان» همواره در قصه ها، داستان ها، اسطوره ها و ادیان نماد کامل شر در مقابل خیر است و در آفرینش آثار ادبی گذشته و حال سهم بسزایی داشته است. این نماد در ادبیات داستانی معاصر نیز در چند رمان و داستان معروف تبلور یافته است؛ از جمله شخصیت اصلی داستان بلند ملکوت اثر بهرام صادقی، مبتنی بر این نماد پرداخته شده است. اعمال دکتر حاتم و شخصیت پلید او در این داستان، به وضوح ویژگی های برجسته شیطان را نمودار ساخته است. در این گفتار، شخصیت دکتر حاتم بر اساس این ویژگی ها از منظر اسطوره و تا حدودی از نظرگاه دینی و ادبی تحلیل و در پایان به دلایل کاربرد این اسطوره و دیگر اسطوره ها در داستان با توجه به ذهنیت نویسنده اشاره شده است.
صفحات :
از صفحه 223 تا 256
بررسی عناصر مشترک در شاهنامه و سرود نیبلونگن
نویسنده:
کامبیز صفیئی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
حماسه شاید قدیمی ‏ترین گونه روایی نباشد، اما به‏ یقین، مسلط‏ ترین گونه در تمام دوره‏ های باستان و سده ‏های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ‏ ها و خرده ‏فرهنگ‏ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری، دیده می‏ شود. حماسه‏ از اسطوره تغذیه می‏کند و در بعضی فرهنگ‏ ها ادامه آن است. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ‏ای است. این عناصر در دو اثر برجسته در ادبیات ایران و آلمان، شاهنامه و سرود نیبلونگن، نیز به‏‏ روشنی دیده می‏ شود؛ عناصر مشترکی چون پهلوانان اسطوره‏ای، وجود حیوانات مافوق طبیعی، جنگ و نبرد و کین‏ خواهی و... . در این جستار، نگارنده ضمن بیان پیشینه تاریخی هر دو اثر، به ‏طور مفصل، به بررسی و مقایسه اَبرقهرمان- پهلوان (رستم و زیگفرید)، جهان‌بینی، تفاوت دیدگاه، ویژگی‌های مشترک حماسی و تاریخی، و مضمون‏های مشترک این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 153 تا 182
بازتاب اسطوره رستم و سهراب در «شب سهراب کشان» بیژن نجدی
نویسنده:
غلامحسین شریفی ولدانی ,محمد چهارمحالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
شاهنامه به عنوان یک اثر اسطوره ای - حماسی در ادبیات داستانی معاصر ایران همچنان تاثیر شگرف خود را دارد و داستان های آن به شیوه های گوناگون در داستان بلند و کوتاه امروز بازتاب یافته است. این بازتاب به گونه ای است که به داستان ها هویتی ایرانی بخشیده است و نمونه آن را می توان در داستان کوتاه شب سهراب کشان اثر بیژن نجدی به خوبی مشاهده کرد. اسطوره حماسی «رستم و سهراب» بن مایه این داستان واقع شده است و خود را در شخصیت ها، مکان، رویداد و زاویه دید داستان نمایانده است و شخصیت های دیگر شاهنامه مانند «اسفندیار»، «سیاوش»، «تهمینه» و خود «فردوسی» با سبک ویژه نویسنده در شب سهراب کشان حضور دارند. این گفتار به تحلیل این داستان کوتاه و پیوند آن با داستان اسطوره ای - حماسی «رستم و سهراب» و دیگر پهلوانان شاهنامه می پردازد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 90
  • تعداد رکورد ها : 388