جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2090
تبیین کثرت وجود از دیدگاه فلسفی و عرفانی امام خمینی (س)
نویسنده:
زهرا لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
عدم تناهی واجب تعالی و بررسی رابطه آن با وحدت شخصی وجود از منظر عقل و شرع
نویسنده:
جواد جعفریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نامتناهی بودن خداوند از جمله مسائلی است که از دیرباز در مباحث علوم عقلی مطرح بوده و اخیرا نیز مورد توجه بیشتر قرار گرفته است. مسئله اصلی این نوشتار این است که چگونه می توان نامتناهی بودن خداوند را از منظر عقل و شرع اثبات نمود؟ و چه رابطه ای میان نامتناهی بودن حق تعالی و وحدت شخصی وجود دارد؟ نگارنده با روش تحلیلی - توصیفی به بررسی این مسئله پرداخته و معتقد است سه بیان برای نامتناهی وجود دارد:نامتناهی به معنای سلب کمیت به صورت مطلق، نامتناهی به معنای سلب کمیت به صورت عدم و ملکه و نامتناهی به معنای سلب هر نوع حد و محدودیتی اعم از حد ماهوی، حد وجودی و حد عدمی که از آن به نامتناهی وجودی نام برده شده. که بیان اخیر، معنای مختار این رساله است. فلاسفه با توجه به مبانی خاص خود وجوه و تفاسیر مختلفی از نامتناهی وجودی ارائه داده اند که این وجوه به پنج وجه عمده بر می‌گردد: الف. نامتناهی به لحاظ صفات کمالیه ذاتیه، ب. نامتناهی به لحاظ کلیه صفات وجودیه (اعلی المراتب)، ج. نامتناهی ثبوتی به معنای استیعاب حق تعالی تمام موجودات در عین پذیرش تکثر مصادیق وجود، د. نامتناهی ثبوتی به این معنا که به لحاظ وجود، ثانی برای آن وجود ندارد. هـ. . نامتناهی به صورت یک معنای سلبی. در باب وحدت وجود نیز تفسیرهای متفاوتی بیان شده که از میان این وجوه، وحدت وجود مورد بحث وحدتی است که تنها یک مصداق برای وجود قائل است و کثرات را نیز اگرچه هیچ و پوچ نمی‌داند اما تفاوتی نمی‌کند که ممکنات را رابط محض بداند یا به حیثیت تقییدیه شأنیه موجود بداند. این نوشتار، اثبات نامتناهی بودن خداوند از نگاه عقلی را در سه مکتب قائلان به تباین وجودات، قائلان به تشکیک خاصی و قائلان به نظام وحدت شخصی وجود مورد بحث قرار داده و ضمن ارائه براهین برای نامتناهی بودن حق تعالی، ارتباط آن با وحدت شخصی وجود را بررسی نموده است. از منظر شرع نیز آیات و روایاتی وجود دارد که نامتناهی بودن حق تعالی را در سه حیطه ذات، صفات و افعال و همچنین ارتباط نامتناهی با وحدت شخصی وجود را به خوبی روشن می سازد. در این میان مهمترین اشکال به وحدت شخصی وجود، نظریه تداخل وجودات است که به نظر نگارنده از نظر عقلی مستلزم محال بوده و از نظر شرعی مستندات آن‌ ظهور در معنای تداخل ندارند.
وجود ذهنی نزد علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
فاطمه حسینی مجرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر علامه طباطبایی (ره) درباره مسئله وجود ذهنی، تقریر ایشان از براهین و ادله‌ی اثبات وجود ذهنی و پاسخ‌هایی که به اشکالات و ایرادات وارد بر این نظریه داده‌اند، و در نهایت تفاوت‌های ظریفی که نظر ایشان با آراء صدرالمتألهین در برخی موارد دارد، مسئله اصلی این پژوهش به شمار می‌آید. از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) شأن وجود ذهنی حکایت از ماورای خود است بدون این‌که آثار محکی بر حاکی مترتب شود. وجود ذهنی به دلیل آن‌که ذاتاً حیثیت قیاس به خارج دارد، از این رو بذاته حاکی از ماورای خود است بنابراین محال است که شیئی وجود ذهنی داشته باشد بدون آن‌که وجود خارجی برایش محقق باشد. میان صورت ذهنی و محکی خارجی تطابق ماهوی وجود دارد زیرا در غیر این صورت، همه علوم ما جهل خواهد بود و باب علم به خارج از اساس بسته می‌شود و نهایتاً سفسطه لازم می‌آید.علامه طباطبایی (ره) برهان تصور معدومات، برهان حکم بر معدومات، برهان ادراک مفاهیم کلی، ادراک مفاهیم صِرف و برهان خطای ادراک را برای اثبات وجود ذهنی معتبر می-داند. از دیدگاه ایشان این براهین تنها وجود ذهنی را برای نوع محدودی از ادراکات مثل معدومات و مفاهیم کلی اثبات نمی‌کند بلکه ملاک تعمیم این ادله به سایر ادراکات این است که همه‌ی ادراکات ما از سنخ واحدی است.از نظر ایشان اشکال اجتماع جوهر و عرض و نیز اندراج یک شیء تحت دو مقوله و ثبوت محالات ذاتی با تمایز دو حمل اولی و شایع قابل حل است. در اتصاف شیء به دو وصف کلی و جزئی به دلیل اختلاف جهات، اشکال وارد نیست و اعتقاد به تجرد همه‌ی صورت‌های علمی اشکال انطباع کبیر در صغیر را منتفی می‌نماید و در نهایت از منظر ایشان، ادراک حسی و خیالی به فرآیند مادی اعضاء و اعصاب منحصر نیست بلکه این‌ها معد و زمینه ساز ادراکند.
تحلیل و نقد براهین اصالت وجود در آثارحاج ملاهادی سبزواری
نویسنده:
نفیسه سادات خوانساری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه در تلاش است با بررسی براهین اصالت وجود حاج ملاهادی سبزواری چگونگی تفسیر وی از اصالت وجود را به تصویر بکشد و نیز با مقایسه براهین اصالت وجود وی با دو فیلسوف مطرح ، ملاصدرا و علامه طباطبایی، نحوه برخورد هرکدام با این مسأله را بازنگری نماید. نتایج این بررسی به طور کلی نشان می دهد که علاوه بر اصل مشترک و حتی براهین مشترک بین هر سه، تفاوت هایی در نحوه استدلال وجود دارد و هر کدام از این سه فیلسوف دارای دلیل یا ادله خاص خود هستند. وجود دو برهان مشترک بین هر سه، وجود ذهنی و حمل شایع اهمیت و متقن بودن طریق استدلال را می رساند. نتیجه دیگر این بررسی نشان می دهد، حاج ملاهادی علاوه بر اینکه بزرگترین شارح تأثیرگذار در نشر آثار و عقاید ملاصدرا است، خود نیز فیلسوفی صاحب نظر به شمار می رود. چنانکه در برهان خاص ایشان به باریک بینی و ظرافتی بر می خوریم که از ابتکارات ویژه حاجی است وی وجود را در این برهان بدور از همه اضافات و تأویلات مختلف و سنگین در بیانی موجز و وافی مظهر تمام خیرات می شمارد. کلید واژه ها: اصالت، وجود، ماهیت، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، علامه طباطبایی.
بررسی تطبیقی وحدت وجود از نظر ملاصدرا و اسپینوزا
نویسنده:
زهرا حامد اکبری طوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر جستاری است در بحث وحدت وجود که مقصود از آن بررسی تطبیقی نظریه وحدت وجود از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ صدرالمتألّهین شیرازی و اسپینوزا است. وحدت وجود از موضوعات مشترک حوزه فلسفه و عرفان است که همواره در گستره تاریخ، موافقان و مخالفان بسیاری را به بحث کشانده است. داوری‌های متفاوت درباره آن تا آنجاست که برخی آن را ایمان محض و عقیده‌ای توحیدیو برخی دیگر آن را کفر محض و باوری ملحدانه توصیف نموده اند. واکاوی درباره درستی و نادرستی هرکدام از این داوری‌ها از اهداف ضروری این پژوهش است. تا از این طریق ضعف برخی داوری‌ها و گمانه‌زنی‌ها در ملحدانه خواندن عقیده به وحدت وجود مشخص گردد. صدرالمتألهین شیرازی با پایه‌گذاری بنیان حکمت متعالیه تبیینی عرفانی از وحدت وجود ارائه می‌دهد. او در گذار از نظریه وحدت تشکیکی که ابتدا به آن معتقد بود ،در نهایت به وحدت شخصی وجود می‌رسد و آن را با تفسیر دقیق خود از رابطه علت و معلول و واحد و کثیر تبیین می‌نماید. اسپینوزا فیلسوف بزرگ دیگری است که در جهان غرب به ارائه فلسفی نظریه وحدت وجود در آثار خود به ویژه اخلاق اهتمام ورزیده است. او با ارائه دیدگاه وحدت جوهر تبیین دیگری از وحدت وجود ارائه می‌دهد. ضمن بررسی و تحلیل دو دیدگاه و مراجعه به مستندات فلسفی ، مشابهت‌ها و تفاوت‌هایی میان دو نظریه ملاحظه شد.مسائلی نظیر اعتقاد به یگانگی جوهر و حقیقت وجود ،توجیه رابطه علت و معلول یا جوهر و حالت به تعبیر اسپینوزا به صورت فراتر از رابطه متعارف ،عدم انکار کثرات و توجیه آن با نظریه تجلّی و معرفی کثرت‌ها به عنوان تجلیات و مظاهر وجود و جوهر یگانه، و نیز باور به خدای متعالی و جدایی ناپذیر از جهان هستی ،از مشابهت‌های نظریه آن دو است. همچنین اعتقاد به خدای نا متشخص از نظر اسپینوزا، نوع متفاوت ارائه نظرات، بیان صریح اسپینوزا مبنی بر یکسان‌انگاری خدا با طبیعت و انتساب مستقیم صفت بُعد به خدا و ارائه تبیینی روشن از وحدت شخصی وجود از سوی ملاصدرا و التزام او به آموزه‌های توحید دینی مبنی بر تمایز خدا و خلق از حیث خلق بودن، از تفاوتهای نظریه وحدت وجود اسپینوزا و صدرالمتألهین به شمار می‌آید.
بررسی تطبیقی براهین جهان شناختی اثبات وجود خدا در فلسفه ملاصدرا و توماس آکوئینی
نویسنده:
مریم نورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی برهان جهان‌شناختی با عنوان معتبرترین برهان مخلوق محور در فلسفه‌ی ملاصدرا و توماس آکوئینی می‌پردازیم تا وجوه شباهت و تفاوت این دو فیلسوف را در مسأله‌ی اثبات وجود خداوند در این برهان دریابیم.برهان جهان شناختی نام مجموعه‌ای از براهین مرتبط باهم است، که بر مبنای دو اصل ضرورت و علّیت با تکیه ‌بر عام‌ترین واقعیات جهان چون امکان و حدوث به اثبات وجود واجب می‌پردازد. ملاصدرا معرفت واجب را امری فطری و بی‌نیاز از اثبات می‌داند. او معتقد است که شناخت واجب از طریق صفات و افعال او ممکن است، بنابراین به دو طریق لِمّی و اِنّی براهینی بر اثبات واجب مطرح می‌کند، که طریق معرفت نفس، ماهیات، جسم، وجوب و امکان، حرکت و حدوث عالم از براهین جهان شناختی وی بر اثبات واجب تعالی هستند. توماس وجود واجب را بدیهی نمی‌داند و معتقد به اثبات وجود واجب تعالی است. او می‌گوید، انسان تنها به روش اِنّی قادر به اثبات خداوند است، بنابراین وی پنج طریق به روش ارسطویی بر اساس حرکت، علّیت فاعلی، وجوب و امکان، درجات کمال و علّیت غایی بر اثبات واجب مطرح می‌کند، که این طرق از مهم‌ترین و اساسی‌ترین براهین جهان‌شناختی در فلسفه ی غرب هستند. هر دو فیلسوف در اثبات خدا از مفهوم وجود گذر کرده و با ملاحضه ی حقیقت وجود به اثبات خداوند می پردازند. آن ها براهین خود را با استناد به ابطال دور و تسلسل و با تکیه بر اصل علیّت و نیازمندی معلول به علت تبیین می کنند. هدف و مبنای آن ها در تبیین براهین مشترک است؛ چرا که ملاصدرا و توماس هر دو خدایی را اثبات می کنند که وجود مطلق و علّت همه ی موجودات است، همچنین مبنای هر دو در تبیین براهین، وجود مخلوقات است، نه ماهیت آن ها. روش آن ها در تبیین براهین با یکدیگر تفاوت دارد؛ زیرا ملاصدرا در اثبات واجب، سه روش معرفتی عقل و شهود و وحی را به کار می گیرد، اما توماس تنها از طریق عقل و وحی به اثبات واجب می پردازد.
نظریه «اصالت وجود» در ساختار فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی و نتایج فلسفی آن در مسأله «حمل»
نویسنده:
سیاوش اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله ابتدا واژگان به کار رفته در نظریه اصالت وجود از لحاظ معنا و مدلول و بر اساس نظریه دلالت غیر مستقیم مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس نظریه اصالت وجود در دو ساختار فلسفی ملاصدراو علامه طباطبایی بیان و تحلیل شده است و مشخص شده است که این نظریه در ساختار فلسفی علامه متفاوت از ملاصدراست. آنگاه تأثیر این تفاوت در مسأله حمل بررسی شده است و مشخص شده که نظریه علامه در مسأله حمل و همچنین نظریه صدق نیز متفاوت از ملاصدراست.
بررسی مقایسه ای وجود ذهنی نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهراسادات دهقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأل? وجود ذهنی از مباحث مهم و قابل تأمل حوزه‌های فلسفی است که در باب حقیقت شناخت، ارزش معلومات و نحو? تحقق و تبیین علم نقش برجسته‌ای دارد، در همین راستا این پایان‌نامه به بررسی و تبیین این مسأله نزد دو حکیم نامدار اسلام، ابن‌سینا و ملاصدرا پرداخته است و جوانب مختلف مسأل? وجود ذهنی از جمله: معنای وجود ذهنی، جایگاه وجودشناختی وجود ذهنی، مبانی و پیش‌فرضهای این مسأله، ادله، اشکالات وارد بر آن و پاسخهای ارائه شده توسط هر دو فیلسوف را مورد بررسی قرارداده است و در آن سعی شده که مقایس? مسأل? وجود ذهنی از نظر دو فیلسوف مذکور بر اساس محورهایی همچون روش، مبانی و ادله صورت گیرد.
بررسی تطبیقی جایگاه «نور» در حکمت سهروردی و «وجود» در حکمت سینوی و صدرایی
نویسنده:
خالق دیوسالار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفکر در هستی و پی بردن به راز و رمز آن از دغدغه های بشر پرسش گر بوده به طوری که مدام خود را تشنه چنین آب هستی بخشی می داند، چرا که حقیقت انسانیت در ذات متفکر اوست و تفکری با ارزش است که فارغ از عقل معاش به پهنه بی پایان هستی مخصوصاً به مبدأ با شکوه و والای آن نظر داشته باشد. در این ارتباط مسلمانان متفکر بیکار ننشسته و آستین همت بالا زدند و در این راه رنج و مشقاتی را متحمل شدند که در این بین نقش سه شخصیت یعنی بوعلی سینا ، ملاصدرا و سهروردی بارزتر به نظر می رسد، البته این بدان معنی نیست که کوشش های بقیه ازجمله فارابی ناچیز بوده است. در حقیقتسه شخصیت مذکور عصاره ماقبل خود بوده اند.ابن سینا به موجود می اندیشید و آن را موضوع فلسفه دانسته، مسائل آن را نیز عوارض ذاتی موجود بماهوموجود می داند او موجود را هم از نظر مفهوم و هم از نظر تحقق خارجى بدیهى فرض کرده و آن را مشترک معنوی می دانست و معتقد بود ماهیّت هر چیز غیر از هستى آن است یعنی دو مفهوم مغایرند اما این دو در خارج با هم اتحاد وجودی دارند. اومفهوم وجود را تنها در سه حکمِ تقدم و تاخر، بی نیازی و نیاز، وجوب و امکان مشکک می داند که آن نیز به خاطر حکایت ازواقعیت مشکک متصف به تشکیکمذکور است و در ارتباط با اصالت وجود ابن سینا نفسِ وجودِ ماهیت را معلول خود ماهیت ندانسته بلکه آن را معلولِ علت وجود می داند. او ماهیت را در سایه وجود، حق بالغیر می داند .سهروردی بر پایه آن چه ظاهر است به بحث درباره ساختار حقیقت که مستقیماً معلوم ما واقع می شود می پردازد. موضوع حکمت او انوار است. او نور را به آن چه ظاهر بنفسه و مظهر لغیره باشد تعریف می نماید. ظهور نور موجب بداهتش است. سهروردی نورها را تنها به کمال و نقصان مختلف می داند نه به لحاظ نور بودنشان چرا که نور نزد وی چیزی است که به واسطه شدت و ضعفش، مابه الاشتراک و هم مابه الامتیاز به خودش برمی گردد. وی نسبت میان نور وظلمت را سلب وایجاب می داند و ظلمت را قالب نور معرفی می کند. نزد وی در مقوله جوهر، همه انحاء تشکیک تحقق پذیر است. مراد از اصالت نور سهروردی "مبدئیت برای وجود و هستی ها"ست، وی در حکمت خویش حقیقت را به وجود نسبت نمی دهد بلکه آن را به حقایق عینی که بدون واسطه معلوم ما واقع می شوند نسبت می دهد و برای رسیدن بدین منظور از قضایای وجدانی استفاده می کند. وجود نزد ملاصدرا مبناى مسائل الهى است او موضوع فلسفه راواقعیت خارجى معرفی می کند. او وجود را تحقق و صیرورت در اعیان واذهان می داند. مفهوم وجود نزد وی ابسط از هر تصوری بوده و شروع و اول هر تصوری می باشد و از شدت ظهور و بساطتش نمی توان آن را به چیزی آشکارتر از خودش تعریف نمود. عقل بین دو موجود، مناسبت و مشابهتی می یابد که نظیرش رابین موجود و معدوم نمی یابدبدین جهت او مشترک معنوی بودن وجود در بین ماهیات را قریب به اولیات می داند. او ماهیات را اموری تبعی دانسته که از نظر به حدود و مراتب وجودات دریافت شده اند و رابطه میان ماهیّت و وجود را نوعی ملازمه عقلی بین وجود هر شىء و ماهیّت آن است. او وجود را بالذات و?ماهیّت رابالعرض موجود می داند و زیادت مفهوم وجود بر ماهیت از نظر او با تحلیل عقل حاصل می شود. نزد وی وجود در خارج و حاق ذهن با ماهیت اتحاد دارد. ملاصدرا بر خلاف سهروردی قائل به تشکیک در ماهیات نبوده و چون ماهیات را مثار کثرت می داند ذاتاً آن ها را با هم مختلف می داند. او وجودات عینى را حقایقى اصیل می داند و معتقد است که ماهیات، همان اعیان ثابته اند که هیچ گاه بوى هستى به مشامشان نخورده است. سبق زمانى و سبق علّى وجود بر ماهیت را او از اثبات اصالت وجود به دست می آورد. وجود تقدم عینی بر ماهیت دارد و ماهیت بر وجود تقدم مفهومی دارد. ملاصدرا به تشکیک مفهوم وجود از آن نظر توجه دارد که بیانگر ویژگی ای در اصل هستی است او مفهوم صرف را مشکک نمی داند. او در بیان تشکیک از شدت و ضعف و کمال و نقص وجود سخن به میان مى آورد که مفاهیمى ناظر به واقعیتند.
استدلال‌های تجربی وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی و دانشمندان علوم جهان
نویسنده:
منیره سلطان احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براهین تجربی از عام‌ترین استدلالاتی است که توسط دانشمندان علوم از جمله در سده‌های 17 تا 20 و همچنین علامه طباطبایی، در اثبات وجود خدا بکار گرفته شده است. در میان انواع براهین تجربی، برهان نظم از استدلال‌های مشترک مورد تمسک آنان می‌باشد. البته نحوه تقریرهایی که از این برهان ارائه شده و میزان استفاده‌ای که از آن به عمل آمده، سبب گردیده برهان مذکور رنگ و شکلی متفاوت بیابد. برای نمونه برهان نظم مطرح شده در سده 17 توسط برخی، ملقب به نظریه خدای رخنه‌ها می‌گردد. در سده 18 بنابر انحرافی که در تفکر این قرن شکل می‌گیرد و خود طبیعت به جای الهیات برآمده از آن مورد پرستش واقع می‌شود، برهان نظم جز در بخش محدودی از این سده، مشاهد‌ه نمی‌شود. در قرن 19، با رواج نظریه تکامل این برهان و اعتقاد به خدا توسط کسانی که تکامل را برای تبیین پدیده‌ها کافی می‌دانند، به کنار نهاده می‌شود و برخی نیز در این سده، تکامل را تقریر تازه‌ای از برهان نظم معرفی می‌کنند؛ و اما در سده 20 برهان نظم با تقریرهای بسیار متنوع‌تری مورد توجه واقع می‌شود به طوری که این تقریرها با تقریرهای علامه از این برهان، اشتراکات بسیار بیشتری می‌یابد. اما حوزه اشتراک براهین تجربی اثبات وجود خدا میان تفکر قرن 20 و علامه به برهان نظم ختم نمی‌شود، بلکه برهان حدوث البته با تقریرهای متفاوت، از دیگر براهین مشترک آنان می‌باشد. برهان حرکت ازدیگر براهینی است که توسط علامه بکار گرفته می‌شود و در قرون مذکور کاربرد ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 2090