جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهشنامه فلسفه دين > 1403- دوره 22- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
علیرضا کرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفۀ دینِ فهم‌محور، علاوه بر بررسی عقلانیت باورهای دینی، به نحوۀ حصول فهم دینی و عوامل مؤثر در آن نیز توجه دارد و بنابراین بلندهمت‌تر از معرفت‌شناسی معرفت‌محور، در کنار توجه به عقل و استدلال، بر ابعاد دیگری همچون ابعاد تجربی، عملی، احساسی، اجتماعی و فرهنگی دین نیز تأکید می‌کند. در این نگاه فلسفی به دین، از مجموع بینش‌های به‌دست‌آمده در این ابعاد مختلف برای تقویت فهم بیشتر دین و ایمانی عمیق‌تر استفاده می‌شود. معرفت‌شناسی فهم‌محور هم به نوعی باعث گسترش در وظایف فیلسوف دین می‌شود و هم به تغییر تمرکز در فلسفۀ دین از اختلاف به گفتگو، از عقلانیت معطوف به افراد به خرد به‌دست‌آمده توسط جوامع، و از اختلافات به عنوان چالش معرفتی به تنوع به عنوان یک فرصت معرفتی، کمک می‌کند و در هم‌افزایی سنت‌های مختلف دین نیز مؤثر است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 135
نویسنده:
سعید کیانام ، امیرحسین زادیوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
استدلال جهان‌شناختی به دسته‌ای از استدلال‌ها گفته می‌شود که برای اثبات واقعیتی ضروری اقامه می‌شوند و دست‌کم یک مقدمۀ پسین دارند. در اواخر قرن بیستم، رابرت کونز نسخۀ پیشرفته‌ای از این استدلال را مطرح کرده و مدعی است که استدلال او می‌تواند پاسخ قانع‌کننده‌ای در برابر اشکالات فیلسوفانی مانند هیوم، کانت، راسل و... فراهم کند. بدین جهت، او از پیشرفت‌های منطقی و فلسفی قرن بیستم، مثل منطق موجهات جدید، منطق‌های غیریکنواخت و پارشناسی استفاده می‌کند. این ابداعات باعث می‌شوند که نسخۀ کونز از استدلال جهان‌شناختی مبتکرانه به نظر آید. او در ابتدا مفهوم «کیهان» را مطرح کرده و آن را انباشت همۀ واقعیت‌های کاملاً ممکن تعریف می‌کند و سپس اثبات می‌کند که کیهان خود نیز واقعیتی کاملاً ممکن است و در مرحلۀ بعد با استفاده از این اصل علّی که هر واقعیت کاملاً ممکنی معلول است (مگر این که خلاف آن ثابت شود)، علّتی برای کیهان اثبات می‌کند. او سپس از اصل دیگری استفاده می‌کند و بیان می‌کند که چون علّت و معلول باید از لحاظ وجودی با هم متمایز باشند، پس علّت کیهان متمایز از خود آن است. بنابراین این علّت باید نه واقعیتی ممکن بلکه یک واقعیت ضروری باشد. ما در این مقاله، ابتدا به بیان پیش‌فرض‌های استدلال کونز می‌پردازیم و سپس استدلال او را در حلّ مشکلات استدلال‌های قبلی ارزیابی می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 137 تا 154
نویسنده:
مهدی خیاط زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جان کاتینگهام، فیلسوف معاصر انگلیسی، توجه به ساحت عاطفی ایمان را از دو جهت ضروری می‌داند: تأثیر ساحت عاطفی در تحول انسانی و تبیین مسئله شر، و توجه به زبان دین و کارکرد آن در مسائل فلسفی. از نظر وی تحول یک فرآیند اجباری نیست و از طریق پذیرش درونی حاصل می‌شود، ولی این پذیرش با صرف شنیدن استدلال‌های عقلی حاصل نمی‌گردد، بلکه پاسخی از مجموع جنبه‌های فکری، عاطفی، اخلاقی و معنوی یک فرد است. کاتینگهام مسئله شر را نیازمند تبیین عاطفی در قالب نظریه جهان مبتنی بر مشیت و عشق الهی می‌داند. وی همچنین معتقد است باورهای دینی دارای محتوای گزاره‌ای و شناختی هستند، ولی این محتوا در لایه‌هایی از استعاره‌های مجازی و ادبی و به صورت زبان نمادین بیان شده، و کشف و استخراج آن از این لایه‌ها روش مختص به خود را می‌طلبد. بر این اساس، تحلیل تحت‌اللفظی این عبارات باعث سوءفهم از آن‌ها می‌شود. توجه به ساحت عاطفی در تحول انسانی نکته‌ای ارزشمند است، ولی تضعیف ساحت عقلانی در این زمینه در نهایت به نفع دین‌داری نیست و این از نقاط ضعف مهم کار فکری کاتینگهام است. ناظر به تبیین عاطفی از مسئله شر، تعمیم آن درباره همه انسان‌ها، خصوصاً انبیای الهی، صحیح نیست. همچنین تمامی مضامین دینی را نمی‌توان با زبان نمادین فهم کرد، بلکه دین مشتمل بر گزاره‌های متعددی است که بسیاری از آن‌ها دارای معنایی تحت‌اللفظی هستند.
صفحات :
از صفحه 43 تا 64
نویسنده:
جواد قلی پور ، یوسف دانشور نیلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الهیات طبیعی در برابر الهیات وحیانی به معنای تأمل عقلانی در وجود و ماهیت خداوند است که از دیرباز با براهین اثبات وجود خدا گره خورده است. آلیستر مک‌گراث، الهی‌دان مسیحی، الهیات طبیعی را مورد نقد قرار داده و با ارائه خوانشی جدید آن را در رابطه تعاملی علم و الهیات به کار می‌گیرد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که الهیات طبیعی مورد نظر مک‌گراث چه ویژگی‌هایی دارد و چه نقدهایی بر آن وارد است؟ مک‌گراث الهیات طبیعی را معلول عواملِ غیرمسیحی چون نقد کتاب مقدس، ظهور جهان‌بینی مکانیستی و غیره می‌داند که کتاب مقدس نیز آن را تأیید نکرده و استفاده از آن باعث تخریب وحی و دیگر باورهای مسیحی می‌شود. وی سپس الهیات طبیعی را در چارچوب باورهای مسیحی به ویژه «نظریه خلقت» بازسازی می‌کند و چون این الهیات پیش‌فرض‌های دینی را با خود دارد، اثبات وجود خدا با آن دوری بوده و صرفاً می‌تواند به پرسش‌های مرزی علم پاسخ دهد. مک‌گراث در نقد الهیات طبیعیِ روشنگری آن را با خداباوری طبیعی خلط کرده است و گاه به اشتباه بسیاری چالش‌هایی را که در دوره روشنگری برای الهیات به وجود آمده ناشی از به‌کارگیری الهیات طبیعی می‌داند. او به سبب برداشت نادقیق، وجود هر گونه سابقه به‌کارگیری الهیات طبیعی را در تاریخ مسیحیت انکار می‌کند. به علاوه، مسیری که او در تعریف طبیعت پیش گرفته سر از نسبیت‌گرایی درمی‌آورد. و از سوی دیگر، تلاش او برای بازسازی الهیات طبیعی بی‌فایده به نظر می‌رسد، زیرا تمام کارکردهایی که او از این الهیات انتظار دارد در تعریفی که او از طبیعت ارائه داده وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 177 تا 198
نویسنده:
سیدمصطفی میرباباپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معجزات یکی از مسائل مهم در رابطه بین علم و دین هستند. مسئله این است که آیا معجزات را می‌توان به نحو علمی تبیین کرد یا خیر. در این مقاله، بر اساس مبانی حکمت متعالیه، امکان تبیین علمی معجزه بررسی می‌شود. خوارق عادات، اعم از خیر و شر، مانند همه پدیده‌های طبیعی، نیاز به علل حقیقی و معد دارند. اما خوارق عادات دو ویژگی هستی‌شناختی دارند که آنها را از امور عادی متمایز می‌کند: یکی فاعلیت نفوس و دیگری اعداد غیرمتعارف. به دلیل همین ویژگی فاعلیت نفوس، که جزو امور ماورائی هستند، تبیین علمی، که مقید به طبیعت‌گرایی روش‌شناختی است، امکان ندارد. به علاوه، در معجزات و خوارق عاداتِ خیر، به دلیل شکست‌ناپذیر بودنشان، اعداد غیرمتعارف نیز قابل شناخت و تبیین علمی نیست. به عبارت دیگر، حکمت الهی اقتضا می‌کند حتی با چشم‌پوشی از فاعلیت نفوس، معدات و عوامل طبیعی معجزه قابل شناخت نباشد. در نتیجه معجزات را باید خارج از قلمرو توانمندی‌های علم دانست.
صفحات :
از صفحه 239 تا 258
نویسنده:
مرتضی پیروجعفری ، وحیده فخار نوغانی ، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الهیات تطبیقی به مثابه رویکردی جدید در الهیات در تلاش است مواجهه سازنده با سایر ادیان و الهیات‌ها داشته باشد و فهمی عمیق از خلال مقایسه و تطبیق با سایر ادیان به دست آورد. راهبرد رسیدن به این فهم در الهیات تطبیقی نیازمند بستر و رویکردی مناسب برای تحقق اهداف این الهیات است. در این مقاله سعی بر آن است با تکیه بر مبانی هرمنوتیک فلسفی گادامر راهبردهای هرمنوتیکی الهیات تطبیقی بررسی و کاربست آن در این الهیات بررسی شود. نتیجه‌ای که از این تحلیل برمی‌آید حاکی از قرابت‌های هرمنوتیک فلسفی گادامر با الهیات تطبیقی است، همچون پایان‌ناپذیری جریان فهم، امتزاج افق‌ها، بازی فهم، خویشتن‌فهمی از طریق فهم دیگری، پذیرش پیش‌داوری به عنوان جزء جدایی‌ناپذیر جریان فهم، و در نهایت غنی‌سازی الهیات با فهمی که از طریق مطالعۀ الهیات «دیگری» به دست آمده است. با توجه به این نتیجه، می‌توان پدیدار فهم در الهیات تطبیقی را مبتنی بر هرمنوتیک گادامر تبیین کرد و بسط و توسعه در الهیات تطبیقی و دست‌آوردهای این الهیات را با اتکا بر ابزارهای هرمنوتیک گادامر شاهد بود. الهیات تطبیقی، در کنار پذیرش معانی اصیل و سنتیِ آموزه‌ها و شعائر دینی، بر درکی پویا از سنت‌های دینی و انعطاف پذیری هرمنوتیکی نسبت به آموزه‌های دینی بنا شده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 21
نویسنده:
مهدی عباس‌زاده ، رمضان علی‌تبار ، زهره زارعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برخی فلاسفه غربی معتقدند حقایقی در نفس انسان وجود دارد که گویی انسان آن را از جهان دیگری با خود به همراه آورده و پیش از تولد دنیوی واجد آنها بوده یا به نحو دیگری در سرشت انسان نهاده شده‌اند. طبعاً این حقایق، از جهت هستی‌شناختی، از تجربه نشئت نگرفته‌اند. معرفت به چنین حقایقی «معرفت فطری» نام دارد. اما عمده فلاسفه اسلامی، ضمن پذیرش اصل «فطرت» در انسان، فطری بودن معرفت را رد کرده‌اند. در قرآن نیز، صریح برخی آیات دال بر عدم فعلیت معرفت فطری است، لیکن ظاهر آیات دیگر به نحوه‌ای از فعلیت معرفت فطری اشارت دارد. مدعای نوشتار حاضر این است که تعارض‌نمای فوق را به دو شیوه می‌توان برطرف کرد: (1) اخذ ظاهر آیات دسته نخست و تأویل آیات دسته دوم به نفع آیات دسته نخست (شیوه تفسیری)؛ (2) تفکیک علم حصولی و علم حضوری، به این معنا که آیات دسته نخست در مقام تبیین علم حصولی است و آیات دسته دوم در مقام تبیین علم حضوری (شیوه فلسفی). نتیجه این که از منظر تفسیری، معرفت فطری در بدو خلقت به نحو بالفعل حاصل نیست، و در منظر فلسفی، معرفت فطری صرفاً ناظر به علم حصولی (که عمده علوم بشری را در بر می‌گیرد) به نحو بالفعل حاصل نیست، ولی ناظر به علم حضوری به نحو بالفعل حاصل است.
صفحات :
از صفحه 155 تا 176
نویسنده:
زهرا میقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امانوئل لویناس سنت فلسفی غرب را تاریخ حذف غیریت مطلق تعریف می‌کند. حذف غیریت سبب شده هستی به صرف تابعی از اندیشه فروکاسته شود و از آن تمامیتی سر برآورد که مستعد استبداد و درخودماندگی است. این پژوهش بر آن است که نشان دهد دیدگاه انتقادی لویناس راه برون‌رفت از این انسداد هستی‌شناسانه را در نگاه ویژۀ یهودی به زبان می‌یابد و سپس قصد دارد تحلیلی زبان‌شناسانه از صورت‌بندی انتقادی این فیلسوف یهودی ارائه دهد. لویناس به پشتوانۀ نام‌گرایی یهودی یادآور می‌شود که زبانْ لوگوسی تک‌ساحتی و صرف گزاره‌هایی اخباری (هست‌ها) نیست. نام یادآور ساحت ندایی و امریِ زبان و حافظ تکینگی در برابر تمامیت است، زیرا تنها در خطاب است که دیگری بیرون از شرایط شناخت انسانی باقی می‌ماند. لویناس نشان می‌دهد که وحی یهودی نیز در ساحت ندایی و امری سیر می‌کند، چرا که وحی در این سنت دانشی مضمونی دربارۀ خدا نیست، بلکه سخن گفتن خدا با انسان و رابطۀ دو غیریت است. رابطۀ خدا و انسان نیز تنها در نام خدا، به مثابۀ فرمان اخلاقی (بایدها) و پیروی انسان از آن، ممکن می‌شود. بدین سان نام خدا غیریتی می‌شود که در این‌همانیِ هستی‌شناسانه گسست ایجاد می‌کند.
صفحات :
از صفحه 215 تا 238
نویسنده:
محبوبه پاکدل ، عباس یزدانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جاشوا گلدینگ، در تقریر نوین خویش از استدلال‌های عملی، به ایمان به خدا به عنوان ارزشی متناهی ولی متعالی اشاره می‌کند. به باور او، دستیابی به ارتباط خوب با خدا دارای ارزش بالقوه متعالی است و حصول ارتباط خوب با خدا را از طریق سبک زندگی مؤمنانه از احتمال بالاتری نسبت به سبک زندگی نامؤمنانه می‌داند. گلدینگ با افزودن مؤلفه ارزش متناهی متعالی به استدلال خود سعی در رفع اشکال استدلال عملی پاسکال و توجیه عمل‌گروانۀ زندگی مؤمنانه دارد. از آنجا که گلدینگ ارزش عملی ایمان به خدا را بالاتر از بدیل‌های نامؤمنانه می‌داند، این مقاله می‌کوشد به دفاع از ادعای گلدینگ بپردازد. به دلیل آن که استدلال گلدینگ مبتنی بر ارزش‌شناسی خداباوری است، استدلال‌های موافقان و مخالفان ارزش‌شناسی خداباوری نیز در این مقاله بررسی شده است. این بررسی نشان می‌دهد ادعای مخالفان ارزش وجود خدا در سطح غیرشخصی از مقبولیت برخوردار نیست. در سطح شخصی نیز استدلال معنای زندگی مخالفان ارزش وجود خدا قابل دفاع نیست. مدافعان برهان اختفای الهی نیز، با انکار بحث ارزش‌شناسی خداباوری، استدلال مخالفان ارزش وجود خدا را با اشکال مواجه می‌کنند. بنابراین، با توجه به استدلال موافقان ارزش وجود خدا، خدا به عنوان موجود خیری که به لحاظ اخلاقی کامل است ضرورتاً به ارزش هر وضعیت اموری که در آن وجود دارد می‌افزاید. از این رو، ادعای استدلال عمل‌گروانه گلدینگ در تلقی ارزش‌مدارانه از ارتباط خوب با خدا قابل دفاع است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 42
نویسنده:
طاهره باغستانی ، هادی وکیلی ، نعیمه پورمحمدی ، سیدحسین سیدموسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شر از جمله مسائلی است که الهی‌دانان جهان بر مبنای دغدغه‌های الهیاتی خود به طور جدی با آن مواجه شده و به آن پاسخ داده‌اند. در این میان، الگوهای الهیات‌های پویشی، گشوده، اعتراض، ضعف خدا، صلیب، مرگ خدا، اگزیستانسی، و فمینیستی نمونه‌هایی قابل‌توجه هستند. الهی‌دان بزرگ عرفانی، ابن‌عربی، نیز به مسئله شرّ پاسخ‌هایی گفته است که در این مقاله قصد داریم آنها را با توجه به الگوهای الهیاتی معاصر بازسازی کنیم. برخی از مؤلفه‌های موجود در پاسخ‌های بازسازی‌شده به تفکیک نوع الهیات به طور خلاصه عبارت‌اند از سریان قدرت مطلق و عدم انحصار آن در خدا و وجود امکان‌های تعین‌ناپذیرِ آینده برای انسان‌ها در الهیات پویشی، عاملیت انسان در جهان و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از پدیده‌های آن و تبادل یگانه‌انگارانه بین خدا و انسان در الهیات گشوده، عینیت خدا با جهان و با اسباب خیر و شرّ جهان که مجوز حق اعتراض به خداست در الهیات اعتراض، اعتدال الهی در خصوص خیرات و شرور جهان و دلالت آن بر «بدیع‌ترین جهان ممکن» دانستن جهان در الهیات ضعف خدا، تحول رنج عیسی از طریق شهید بودن خود و رقیب بودن خدا برای قوم در الهیات صلیب، دلالت تعابیری نظیر «عنقاء مغرب» و «غیب مطلق» بر غیبت خدا و تأکید بر اصل شادی قلبی و باطنی در الهیات مرگ خدا، قابلیت‌های معناسازی و بازسازی رابطه با خدا در الهیات اگزیستانسی، و تأکید بر دو جنبۀ لاهوتی و ناسوتی در انسان و کامل‌تر بودن مشاهدۀ فاعلانه-منفعلانه خدا در زن در الهیات فمینیستی.
صفحات :
از صفحه 93 تا 116
  • تعداد رکورد ها : 12