عدل الهی از مهمترین مسائل اعتقادی میباشد که انسان بیشترین درگیری ذهنی را با آن دارد و مراجعه به آثار متخصصین کلامی و فلسفی همچون استاد مصباح یزدی از معاصرین
... تاثیرگذار که دارای آراء خاص فلسفی و کلامیاند، خالی از فایده نیست. ایشان کتاب مستقلی تحت عنوان عدل الهی تدوین ننمودهاند. اما نگارنده با تفحص در آثار مختلف ایشان آراء و نظرات ایشان را پیرامون عدل الهی، قواعد و مسائلش را استخراج نموده و در این رساله به نگارش در آوردهاست. استاد مصباح در تبیین و تحلیل مسئلهی عدل الهی رویکرد و گرایشی صدرایی دارند. ایشان عدل الهی را به معنای «وَضْعُ کلِّ شیءٍ فی مَوضِعِهِ»؛ هر چیزی را به جای مناسب خود نهادن، یا کاری را به وجه شایسته انجام دادن می دانند. ایشان عدل الهی را در این معنا مرداف با صفت حکمت الهی میدانند. صفت حکمت در مقام فعل الهی بدین معناست که افعال خداوند مستحکم و متقن وهدف دار است و گزاف و عبث نیست. بنابراین کار عادلانه مساوی با کار حکیمانه است. از نظر ایشان حسن و قبح عقلی معیار و میزان عدل الهی نیست. بلکه دارای نقشی ثبوتی و اکتشافی است. مصادیق الطاف الهی دو نوع لطف مقرب و لطف محصل اند. قضا و قدر الهی به عنوان احکام و قوانین و سنت جاری الهی در نظام احسن است که از تدبیر حکیمانه الهی است. قدرت اختیار انسان در سلسله قدر و قضاهای هستی یکی از تقدیرها و قضاهایی است که خداوند حکیم آن را به عنوان یک کرامت به انسان عنایت نموده تا با آن به کمال و هدفش از خلقتش دست یابد. خداوند محیط بکل شیء است. همه چیز در زمان واحد نزد او حاضر است. علم او به سعادت و شقاوت انسان عین علم حضوری است به اینکه انسان با اختیار خوب و بد به سعادت یا شقاوت خویش دست پیدا میکند. در سلسله نظام حکیمانه ی قدر و قضاهای الهی بداء یکی از مظاهر عظمت الهی و موثر بودن و تاثیر الهی در عالم هستی و مخلوقات است. از منظر استاد مصباح یزدی بداء در افعال مربوط به انسان،به معنای ظهور تقدیرات جدید در برابر انتخابهای جدید انسان است. خداوند بر اساس حکمت بالغه خود نظام را طوری میآفریندو بهگونهای تدبیر میکند که خیر ناشی از خیریت مطلقه خودش هر چه بیشتر تحقق پیدا کند. در نظام احسن شرور مورد اراده و هدف بالاصاله خداوند متعال نیست. شرور به جهت عدمی و نقصی موجودات بر می گردد.
بیشتر