نفی معناداری گزاره های دینی و تهی انگاری آن ها که نطفه آن را پیش تر اگوست کنت جامعه شناس (با ملاک اثبات تجربی) کاشته بود، در چند دهه اخیر با موضع گیری و جانبدا
... اری سرسخت آنتونی فلو، شاگرد پوپر، شدت گرفت. فلو با پذیرش اصل ابطال پذیری پوپری که خود پوپر آن را برای تفکیک علم (تجربی) از شبه علم در مقابل اثبات گرایی منطقی مطرح کرده بود، و ارتباط دادن آن با معناداری، ملاک و معیاری برای معناداری گزاره های تجربی و دیگر گزاره ها، از جمله گزاره های دینی به دست داد. وی با اعتقاد به اصل ابطال پذیری تجربی معنا و با پذیرش این پیش فرض دینداران که «گزاره های دینی، گزاره های ناظر به واقع اند»، نتیجه گرفت که فقط گزاره های تجربی از امکان ابطال تجربی برخوردارند و گزاره های دینی با آن که به گفته دینداران، احکامی ناظر به واقع اند، چون از ابطال تجربی برخوردار نمی باشند، معنادار نیستند. بنابراین فلو معتقد به بی معنایی و تهی بودن گزاره های دینی است، چرا که شواهد تجربی و مبتنی بر مشاهده دال بر ابطال آ ن ها وجود ندارد. در نتیجه، تمامی گزاره های دینی را نامعرفت بخش و ابطال ناپذیر دانست (حذف گروی). در این مختصر مقال، سعی بر این است که با تاملی معرفت شناختی در باب مبانی نظریه مزبور، به تحلیل اشکالات مبنایی و بنایی، از جمله مشکل روش شناختی تحویل نگری، انحصارگروی و تکیه افراطی بر تجربه و آزمون (دگمای تجربی) که نظریه فلو اشاره کرده، مهمل و بی اساس بودن فرض او را در خصوص گزاره های دینی اثبات کنیم.
بیشتر